درباره من
روزانهها
همه- هفتگ وبلاگ گروهی
- نامه هایی به ( باران ) وبلاگ پسرم مانی
- صفحه من در فیس بوق
- آقای مدیر بلاگ اسکای
- توکا نیستانی
- جوگیریات قدیمی
- پازل بی پاسخ
آرشیو موضوعی
برگهها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
تقویم
دی 1395| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | ||||
| 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
| 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
| 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
| 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
جستجو
آمار : 3634913 بازدید
Powered by Blogsky
بابک اسحاقی
جمعه 29 مهر 1390 ساعت 23:42
می میرد...
با خفت هم می میرد....
سلام
خداااای من ...
باور می کنی اگه بگم می خواستم امشب همچین پستی بذارم ؟
خوب هم میرسه ، تک تک ... بذار ، نوبت همشون میشه !
ولی خیلی جالبه ... بازی سرنوشت رو میگم ...
یروزی تو اوج قدرت ، دستور بکش بکش و اعدام ، دستور کللی کار دیگه و یروزی هم با خفت مردن !
بهرام که گور میگرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت ؟!
کاش نفر بعدی زیاد معطلمون نذاره
لامصبا تمومی ندارن ولی !
محسن جان
دستور بفرمایید پاکش می کنم
نفرمائید حاج آقا !
منظورم این تقریب اذهان و دغدغه ها بود !!
دغدغتون بخوره تو سرم حاجی
مرام و تواضعت توو حلقم جیگر !
بله و به زودی ِ زود
آن روز ِ زووووود
می رسد.....
یاحق...
آقا به خدا ما کاری نکردیم هااا!!!!
ما هم همچین پستی گذاشتیم در ضمن!
الان میشه افتخار کنیم که موضوع انتخابیمون با موضوع انتخابی سنت کیامهر قدیس یکی شده و با فکر محسن خان باقرلوی بزرگ نیز؟!
الان که فکر میکنم میبینم منم میخواستم همچین پستی بزارم
)
ولییییی تا نوبتش برسه صد دفعه مردیم و زنده شدیم ..
(عکس اون بنیانگزار رو هم بین همینا باید گذاشت
دوستان مشخص کنید ، بخوره تو سر یا بره تو حلق ؟!
به امید خدا به زودی نوبتش میرسد...ما همچنان امیدواریم بابک
به همین زودی باشه
وگرنه نوش دارو بعد مرگ همه سهرابها میشه
نوبت تو هم می رسد هم عالییییییییی بود
ولی من مطمئنم نزدیکه خیلی نزدیک
سلام
ایش. کم تو تی وی میبینیم از این بکش بکشا تو هم بیا اینجا پستشو بزار. مردن که مردن. سر صبحی ادمو مجبور به دیدن چه پستای میکنه. با این پستاشون.والا
"در ضمن اون نوبت تو هم میرسد" و موافق نیستم. چیه؟نکنه توقع داری وقتی موافق نیستم بگم موافقم. ازادی بیان و عقیده و این چرت و پرتا یعنی همین دیگه (ایکون چشم نازک کردن:دی)
بگذرد این روزگار تلخ تر از زهر...بار دگر روزگار چون شکر آید
امیدوارم خیلی زود برسه نوبتش...خیلی زود..
من واقعا دلم برای قذافی سوخت... خیلی
نوبت که به همه میرسه مهم اینکه ما هم زنده باشیم!
میترسم نوبتش وقتی برسه که دیگه به حال زار ماها افاقه نکنه !
ولی درهرصورت ، ما هرروز انتظار را پررنگ تر از دیروز میکشیم...دینگ دینگ!
منم دلم برای قذافی سوخت
عمر دنیا کوتاهه ...
کاش روزی برسه که خونریزی و انتقام تموم بشه ...
زیباترین مطلبی که تا حالا در مورد قذافی خوندم توی وب توکای مقدس بود. بخونش شاید تو هم لذت بری مثل من
دیکتاتورها تمامی ندارند تا وقتی دیکتاتوری زنده است
...بیایم قبل از اینکه بمیریم...
...دیکتاتورهای کوچک و بزرگ درون خودمون رو بکشیم...
...نقطه شروع ..از اینجاست !!
خدا همه شان را لعنت کند...
می بینم که در انتهای پست حرفهای بودار می زنید!
این نوبت تو هم می رسدت توی حلقم.
کوشالشاهی جان
اون یاسر عرفات تو هم تو حلق من
خانوم سلیمی
چرا چپ چپ نگاه می کنی ؟
والا من ربطی به اون بو ندارم
نمی دونم کار کی بوده
ایشالاااااااااااااا به زودی
یه روز خوب میاد...
به امید یه روز خوب
سلام
بابک جان یه صحبتی با مهربان بانو بکن.یعنی چی دلش سوخت؟پیشنهاد میکنم اسم مهربان بانو رو تو کتاب گینس ثبت کنن.آخه تنها کسی هستن که دلش واسه قذافی سوخته
منم دلم واسه این عکس رقت انگیز سرهنگ سوخت...خیلی..
متاسفانه ب ما ک می رسه روویین تن می شن!
:دی
سلام کیامهر جان...
یاد وعده های قران مقدس می افتم که به مجاهدان احد و بدر می گفت: به یاد اورید ان هنگام را که ناامید بودید و از شدت رنج قلب های تان به گلوهای تان رسیده بود . آن گاه گفتید ژیروزی از ما دور است. ایا ژیروزی نزدیک نبود؟
ژیروزی نزدیک است عزیز دل. برای آن ها که ژیروز شدند و برای ما که در انتظاریم.
ژیروزی ان ها ژیروزی ما هم هست. شادان ایم به شادی شان و هم چنان در انتظار...
هم مرگ برجهان شما نیز بگذرد... هم رونق زمان شما نیز بگذرد....
محمد رضا شاه دیکتاتور بود؟
پس الان از چی شاکی هستین؟
این نظام رو خود مردم سال 57 انتخاب کردند..با 97 درصد رای موافق..یادتون رفته؟
دیکتاتوری را باید در خودمان بجوییم به جای اینکه مجسمه هایی به اسم دیکتاتور پیدا کنیم برای نق زدن..هر چه هست از ما است که بر ماست..و این ماییم که همیشه شاکی هستیم از همه چی...بدون این که به خودمان نگاهی بیاندازیم...
دیکتاتوری از خود ما شروع می شود.
شاید بهتر بود برای این پست چیزی نمیگفتم..ولی خب..
سلام. فکر کنم چائوشسکو جا موند. اونایی که عمر خودشون رو کرده بودن و به مرگ طبیعی مردن و همچین خفتی نکشیدن که جوابگوی ملتی بشن که خونشون رو تو شیشه کرده بودن اون دنیا چجورین؟ اونایی که لب گور به اکراه کنار رفتن چی؟
ٌ«نوبت تو هم می رسد...» تهدید قشنگی بود!
یک روزی همه ما می میریم .همه ما هم به نوبه خود دیکتاتوریم
تازه کلی های دیگه هم هستند که احتمالا عکسشون جا نمی شده
ایمدوارم این نوبت تو بفهمه .....
لال نمیره آمین گوی بلند .....ایشاللللللله
++++++
باش تا نفرین دوزخ از تو چه سازد،
که مادران سیاه پوش
ـ داغداران زیباترین فرزندان آفتاب و باد ـ
هنوز از سجاده ها
سر بر نگرفته اند!