جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

منو ببخش سالی جون



حس مردی رو دارم که به زنش خیانت کرده ...

بعد از شش سال زندگی مشترک ، بعد از اینهمه با هم بودن ، بعد از اینهمه خاطره تلخ و شیرین امروز خیلی راحت و ساده پشت پا زدم به اون همه لطف و محبت و حمایت و .....



دادمش رفت .



 

 

سالی جون ماشین عزیزمه . اولین ماشینی که صاحبش بودم . اولین سری ال نود که اومد بابا اسم نوشت ولی وقتی اسمش دراومد مجبور شد بفروشدش . منم از فرصت سوء استفاده کردم و با کلی تخفیف از بابا خریدمش .

چند باری که بابا پشت فرمونش نشست چون به آردی سواری عادت داشت انقدر حال کرده بود که نگو . می گفت ماشین نو چقدر کیف میده . الهی قربونش برم . چند بار نشستیم زیر پاش که یه ماشین نو بخره . می گفت : پسرم ! این ماشین نیست که به آدما اعتبار میده . این آدما هستن که به ماشینشون اعتبار میدن .


سالی انصافا رفیق بامرامی بود . جز چند باری که اونهم باز با معرفتی کرد و خیلی اذیتم نکرد هیچ وقت پشتم رو خالی و تنهام نذاشت . تو سرما و گرما و بارون و برف و طوفان همیشه با من بود و هوامو داشت . چه کارا که با هم نکردیم و چه جاها که با هم نرفتیم . رفیق سنگ صبورم بود . شفیق و محرم رازم . تو این 6 سال چقدر با هم سفر رفتیم چقدر با هم مهمونی رفتیم . هر وقت لازمش داشتم بود . میومد منو میرسوند و وایمیساد دم در تا کار من تموم بشه و دوباره باز منو برمی گردوند خونه . نه غر میزد نه گلایه می کرد نه شکوه می کرد نه اذیت می کرد . فقط گوش بود واسه حرفام . واسه خنده های از ته دل و گریه های زار زارم . همصدای آوازهای بلند بلند تک و تنهام .

سالی با من بزرگ شد با من پیر شد با من شاد شد با من غصه خورد .ایده کلی از پست های جوگیریات رو با هم پیدا کردیم . خیلی از شما ها رو میشناسه . صداتون رو شنیده . بازی های صوتی رو توی ضبطش گذاشتم . همه رادیو جوگیریات ها رو چند بار و چند بار گوش کرده .

سالی ماشین عروسم بود . با هم رفتیم خواستگاری مهربان .  مث یه داداش با مرام خودش رو آراست و گل زد و خوش تیپ کرد . با هم عروسم رو از آرایشگاه آوردیم . با هم رفتیم ماه عسل . با هم رفتیم سفر . وقتی مهربان باردار بود با هم می رفتیم دکتر و بیمارستان . وقتی مانی اومد با هم آوردیمش خونه . وقتی مریض شد با هم بردیمش دکتر .

مامان بزرگ و بابا بزرگ مرحومم رو سوار کرد . کلی تحویلم گرفت که جلوی پیرزن و پیرمرد سرم بالا باشه . با هم رفتیم خونه شیرزاد . شیرزاد پشت فرمونش نشست و روی پل آهنی خونشون پارکش کرد . با هم آقا ولی رو بردیم بیمارستان و برگردوندیم . با هم کارهای مراسم کفن و دفنش رو انجام دادیم . با سالی بارها و بارها گوش شدیم واسه نصیحت های بابا . با هم گوش شدیم واسه شعرهاش واسه حرفاش واسه خاطراتش . دو ماه پیش دقیقا همین روز بیست و چهارم لعنتی بود که وقتی خبر فوت بابام رو شنیدم با همین سالی با معرفت مثل باد و برق خودم رو رسوندم به بیمارستان . با هم زار زدیم با هم گریه کردیم . منی که چشمام جایی رو نمی دید و دستام می لرزید سالی بود که سالم رسوند و برگردوند . تمام روزهای سخت مراسم مثل یه داداش این سالی بود که پشتم رو داشت و تو کارهام کمکم کرد . 


صبح که سوئیچ سالی رو دادم به آقای بنگاهی تا بفروشدش مطمئن بودم که فروش نمیره . یعنی ته دلم دوست داشتم که فروش نره . اما الان یه لحظه فکر کردم اگه بفروشدش چی؟ من و سالی حتی با هم یه خداحافظی نکردیم . حتی یه روبوسی یا چه میدونم یه دست به هم ندادیم . من حتی ازش یه تشکر خشک و خالی هم نکردم . اصلا وقتی فکر میکنم یکی دیگه نشسته پشت فرمونش اعصابم به هم میریزه . آخه آدم انقدر بی معرفت ؟


الغرض :

یک دستگاه تندر 90 نقره ای  مدل اسفند ماه 86 تیپ ای یک با ایربگ راننده . یکسال بیمه بدنه و 10 ماه ثالث . همراه با ضبط و باند و دزدگیر مجیکار . صحیح سالم سلامت با مرام و معرفت و آقا و رفیق . فقط گلگیر سمت شاگردش کمی رنگ داره که الحمدالله جزئیات تصادف هم اگر بگردید در همین وبلاگ موجود است . کللهم اجمعین قبل از عید به بهترین پیشنهاد فروخته می شود . اگر هم نخرید خیلی خیلی خوشحال خواهم شد چون دلم براش خیلی خیلی تنگ شده از همین حالا ...




نظرات 50 + ارسال نظر
باران پاییزی شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 13:10 http://baranpaiezi.blogsky.com

عاقا من که پول خرید ماشین رو ندارم ولی اگر هم داشتم نمی خریدمش. چون کاملن حستون رو درک می کنم. حستون منو برد به روزی که مجبور بشم کتابهامو ....

ایشالا که هیچ وقت مجبور نشی چیزهایی و که برات عزیزن بفروشی
ولی خب عمرش رو کرده و داره به خرج و اذیت میفته

دل آرام شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 13:13 http://delaramam.blogsky.com

بعد الان تو فکر کردی با اینهمه توضیح و تفسیری که دادی کسی دلش میاد سالی رو ازت جدا کنه؟ خداییش من حتی اگه قصد خرید ماشین رو هم داشتم باز دلم نمیومد...
ایشالا یه مشتری خوب مثل خودت با معرفت برای سالی پیدا بشه و بعد تو یه ماشین صد برابر بهتر از سالی (سالی جون ناراحت نشی، قصد جسارت ندارم عزیزم) بخری.

مرسی دلی
ایشالا پورشه بخری ما هم بگیم دوستمون پورشه داره پز بدیم

هاله بانو شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 13:22 http://halehsaadeghi.blogsky.com

حالا حتما باید بفروشیش؟؟؟؟

نه . شایدم نفروختم

فرشته شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 13:37 http://houdsa.blogfa.com

اینا رو گفتی دیگه کسی نمیخره که برادر من...دلمون کباب شد..خب نفروشش..چه کاریه؟

مرض که ندارم خواهر لابد پولشو لازم دارم دیگه
البته لازم دارم برای خرید یه ماشین دیگه

گلابتون بانو شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 13:43 http://golabatoonbanoo.blogsky.com/

حالا چرا می خواین بفروشینش؟ ماشین مدل بالاتر می خواین بخرین؟ اگه این جوری باشه که خوبه!

والا دوست دارم ولی فکر نکنم بتونم

بوسه ی زندگی شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 14:31 http://kisslife.blogsky.com

هر چی که بشه ایشالا که به سلامتی باشه :)

تشکر

نینا شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 14:49

والا اشکمونو در اوردی
ما اگرم قصد خرید داشتیم دلمون لرزید که با ما خوب نباشه

زهرا شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 14:51

قیمتش چنده؟

قابل نداره . مهمون باش

کیانا شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 15:10 http://newmoon89.blogsky.com/

سلام
این همه حس به یک ماشین واقعا جالبه.
احتمالا میدونید امامحض اطلاع بیمه بدنه و ثالث رو میتونید منتقل نکنید تا خودتون از تخفیفاتش استفاده کنید.

ممنون از توضیحت . اصلا نمیدونستم قابل انتقال هست .

نینا شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 15:10 http://بیمه چی

بعد اونوقت چند سال تخفیف بیمه ثالث داره؟؟
اقا 26 میلیون بیشتر نمیدیم
خوب حالا میفروشید؟

نینا جان . شما مثلا دست اندرکار هستی . خیلی خوب بخرن نوزده بیست تومنه ولی اگر بیست و شیش میخری من با کمال میل حاضرم

نینا شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 15:12

کیانا محض اطلاع عرض میکنم
ثالث تخفیفش میره بدنه رو ماشین جدید با مالکیت خودشون قابل انتقال هست
بدنه رو نمیتونید بدید اقای اسحاقی

بابک اسحاقی شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 15:28

شیش سال تخفیف بدنه و ثالث داره
نینا خدا لعنتت نکنه با این حرف زدنت
بالاخره کدومش میره کدومش نمیره ؟
قیمتش ماشین رو هم نمیدونم واقعا چنده

آوا شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 15:34

ایشاله یه معالمه ءخیرشوببینی ِ
دوطرفه صورت بگیره وکلاواسه
هردوطرف خوب باشه...والا
ماکه فعلناپول مول یُخ!!!!
سالی جون،یارهمیشه
همراه،ایشاله هــرجا
هســـــتی یامیری
خوش باشی.....
ایشاله..........
یاحق...

مرسی
ایشالا

عاطی شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 15:37 http://www-blogfa.blogsky.com/

الهی ی ی ی

الان ک فکر می کنم می بینم چقــــــــــــدر راحت از یه سری خاطره ها و وسایل با ارزشم جدا شدم و می شم!!!!!! و احتمالا خواهم شد!!!!!!!!!


ان شاالله یک سالی جوان تر و زیباتر و مدل بالاتر و خفن تر و:دی همه ی این ها جایگزین سالی بشه و فقط وسیله ای برا ثبت خاطرات خوب شه(یعنی خاطره ی بدی اتفاق نیوفته کلن:دی)


الغرض:
سال نو شما و مهربان جان و مانی خوشتیپ پیشاپیش مبارک :گل ل ل ل

امیدوارم سال بسیـــــــــــــــــار عالی-ئی داشته باشین بابک خان عزیز و دوست داشتنی بلاگستان :گل ل ل ل

ممنون عاطی
عید شما هم مبروک و مبارک و متبرک و پر از برکات

نینا شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 15:41

تخفیف ثالث چون به ماشین داده میشه وقتی ماشین فروخته میشه اون تخفیف انگار با ماشین فروخته شده رفته
تخفیف بدنه به مالک و صاحب پلاک خودرو داده میشه و درصورت فروش و خرید ماشین جدید اون تخفیفات به خودرو جدید که مالکش همون مالک پلاک خودرو فروخته شده هست داده میشه
مثلا این ماشینو بفروشی روشه صفر بخری 6 سال تخفیف اینو رو پروشه میندازی حالشو میبری

خب دیگه . پس بدنه منتقل میشه دیگه . پس چرا میگی نمیشه ؟

نینا شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 15:44

حالا افتاد اقای اسحاقی یا با اَلوک داری چو تورو حالی کُنُم.

از صبح اینقدر توضیح دادم بخدا حرفزدن یادم رفته

جعفری نژاد شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 16:02

جانم کیاااااااااااااا

با توضیحاتی که نینا خانم دادن تخفیف بدنه ی سالی منتقل می شه به تو ینی الان بدنه ی تو 6 ساااااال تخفیف داره. خود و خداوندی بشین حساب کن با احتساب 6 سال تخفیف، بدنه ات چند می ارزه، یه نرخی بگو شاید مشتری شدیم.

زورمون به خرید مرکب که نمی رسه، ولی شاید قسمت شد یه دوری با خودت به عنوان راکب زدیم.


والا ممد خیلی دوست داشتم امسال با هم بریم کردستان ولی اگه سالی رو بفروشم بعید میدونم . باعث افتخاره که راننده شخصی شما باشیم .

سوده شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 16:02

حس مردی که به زنش خیانت کرده اینجوریه ؟ همینقدر پشیمون و با عذاب وجدان؟! واقعا؟

نمیدونم والا . تجربه نکردم

نینا شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 16:13

من کی گفتم تخفیف بدنه منتقل میشه؟؟؟؟؟
تخفیف ثالث قابل انتقاله چون به ماشین تخفیف میخوره نه با صاحب ماشین انگار ماشین خوب رانندگی کرده تصادف نداشته
ولی تو بدنه میگن رانندش خوب راننده ای بوده که تصادف نداشته

تو آخر منو میکشی نینا
بابا خب آدم وار گپ بزن دتر . کدام منتقل میبو ؟ بدنه یا ثالث ؟

کار ِخوب شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 17:34 http://kare-khoob.blogfa.com

آیا از خانه تکانی خسته اید؟

آیا از شنیدن صدای مکرر دستمال ری دیوار جانتان به لبتان رسیده؟

آیا سیم مودم وایرلستان در اثر خانه تکانی مثل مودم ما لنگ شده؟

آیا همه ی پول هایتان خرج خرید وایتکس و پودر شده و پولی برای خرید لباس ندارید؟

آیا بیکارید؟

نگران نباشید.برای شما عیدی ویژه ای داریم.کافی است روی کلمه "وب سایت" پایین کامنت کلیک نموده و در مسابقه ما شرکت کنید.

یعنی الان تو مسابقه شما شرکت کنیم خونمون تمیز میشه ؟

پروین شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 18:20

من که قلپ قلپ اشک ریختم و این پست را خواندم. الهی که یه صاحب هزار بار مهربانتر از تو گیرش بیاد!! در عوض تو هم بتونی از پسش بربیائی و یه ماشین عالی و باب دل‌ات بخری و کلی خاطرهء خوب با یار جد .... ببخشید، با ماشین جدیدت بسازی. باهاش مهربان را ببری سفرهای خوب و به‌یادماندنی و مانی را ببری دانشگاه**
** این ماشینی که من برات آرزو کردم رو باید بشه 17-18 سال نگه داری!!!!

قلپ قلپ ؟
خدا منو بکشه

سارا شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 19:00 http://haleman1.blogsky.com

یکی از دوستان همین مدل رو داشت بهش میگفت الی ...شما هم که میگید سالی...
کلا این مدل جای خیلی حرفا داره ....خیلی ادم ها حرفها....
...

چه باحال

ﺑﺸﺮا شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 19:33 http://biparvaa.blogsky.com

ﺩﻳﮕﻪ ﭼﺎﺭﻩ اﻱ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﻌﻀﻲ ﻭﻗﺘﻬﺎ ﺁﺩﻡ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﻣﻴﺸﻪ اﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﻭ ﺑﻜﻨﻪ...ﻣﻦ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﺎﺷﻴﻨﻢ ﻳﻚ ﻫﻤﭽﻴﻦ ﺣﺴﻲ ﺭو ﺩاﺭﻡ و ﮔﺬاﺷﺘﻤﺶ ﺑﺮاﻱ ﻓﺮﻭﺵ ...ﺣﺲ ﺑﺪﻳﻪ.
اﻧﺸﺎﻟﻠﻪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻳﻪ ﻗﻴﻤﺖ ﺧﻮﺏ ﻓﺮﻭﺵ ﺑﺮﻩ ﺳﺎﻟﻲ ﺟﻮﻥ و ﻳﻪ ﺑﻬﺘﺮﺵ ﺭﻭ ﺑﺨﺮﻳﺪ.

ایشالا . مرسی بشرا

... شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 20:09

سلام
انشاالله به سلامتی
با اجازه ی نینا جان شما میتونید قیمت روز ماشینتون رو از سایت www.bama.ir ببینید و بدون نیاز به بنگاه و نمایشگاه خودتون ماشین رو بدون هزینه ی اضافی آگهی کنید. من ماشین خودم رو از همین سایت فروختم.
نگران نباشید انشاالله بهترش رو میخرید باهاش لحظه های خوب جدیدی رو می گذرونید
شاد باشید

ایشالا . lرفتم دیدم . قیمتاش خیلی بالاست ولی

محسن باقرلو شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 21:28

کی جز تو می تونه واسه فروختن ماشینش همچین پست محشری بنویسه ؟

چوبکاری نفرمایید
شما واسه کوچیکتر از سالی جون پست های محشر تر نوشتید ارباب

اردی بهشتی شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 21:51 http://tanhaeeeii.blogfa.com

باورت میشه اشک ریختم با پستت ؟

ای جان
چرا ؟

سمیرا شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 21:51 http://nahavand.persianblog.ir

همیشه یه وقتهایی تو زندگیم دلم خواسته خیلی پولدار بودم..اونقدر پولدار که ......نمیخوام چیزی برا خودم داشته باشم الان دوست داشتم یه عالمه پول داشته باشم تا ماشین شما رو بخرم بعد پولشو بذارم تو داشبورت و بیام ماشینو پارک کنم دم در خونه تون...بعد زنگ بزنم که آقا بچه تون خونه ما واینمیسه بیاید ببریدش! امیدوارم اگه مشتری پیدا شد مثل خودت عاشق سالی باشه و اگرم پول اومد دستت بهترشو بخری ایشالا....

قربون مرامت آبجی سمیرا
ایشالا که پولدار پولدار بشی من بیام هی پست غم انگیز بنویسم همه پولهاتو ازت بگیرم

اردی بهشتی شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 22:23 http://tanhaeeii.blogfa.com

چند روز پیش داشتم به دوستی میگفتم این خیلی مهمه کسی که انتخابش میکنی برای همراهی در زندگی معرفت داشته باشه!
مرام داشته باشه!
ارزش دقایقی که با هم سپری میشه رو بدونه
ارزش رفاقت رو بدونه
این باعث میشه دلگرم باشی به بودنش.. به همیشه بودنش یا حتی به زیبایی رفتنش!
تو در مورد یه ماشین جوری نوشتی که خیلیا در مورد یه آدم که قلب داره احساس داره نمی نویسن...

دعا میکنم مشکلت حل بشه آقا بابک با معرفت!

ممنون اردی جان
خدا رو شکر مشکلی نیست
دلیل فروش سالی جون هم همینه که بتونم یه ماشین بهتر بخرم

نینا شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 22:35

این چند نقطه عریز سایت رسمی خرید وفروش اعلام کردن.
ما بیمه ای ها هم از این سایت استعلام نرخ میگیریم
عمر مفید ماشین 5 ساله بعدش باید عوض بشه ولی تو مملکت ما همه چی برعکس چیزی به اسم استهلاک نداریم تازه یهو میبینی قیمتش بالاتر از قیمت خریدشم میشه

مهرداد یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 01:11 http://foogh.blogfa.com/

ارادت بابک جان
روایت قشنگی بود مستند وار
از علاقمندی ادمیزادی به یه وابستگی زمینی
انشالا سالی رو با یه قیمت خوب بفروشی
و یه ماشین بهتر بخری
دارم جمله اسحاقی بزرگ رو زمزمه می کنم
پسرم ! این ماشین نیست که به آدما اعتبار میده . این آدما هستن که به ماشینشون اعتبار میدن .

الف یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 01:47

من و خواهرم یه ببتو bebeto داریم از دوران دانشجویی یادگار مونذه..عمر خودشو کرده اما انقدر ناز نگاه میکنه که وقتی بابام میگه یه پولی بزارین رو این عوضش کنین..حس می کنم فحش ناموس میده...البته واقعا عمر خودشو کرده ماتیز 81 ...ولی چه کنیم عشقه.

اردی بهشتی یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 06:10 http://tanhaeeeii.blogfa.com

وقتی پستت رو خوندم میخواستم یه پست مرتبط باهاش بنویسم
اما به دلایلی پشیمون شدم
اگه مینوشتم دلیل اشک ریختنم پای پستت مشخص میشد
اما حالا بیخیال.مفصله

نمیدونم چرا از پستهای چند ماه پیشت این توی ذهنم مونده بود که در حال خرید خونه هستی.. فک کردم فروش سالی هم احتمالا ربط دارد به اون داستان.. چون نوشتی اگه هم نخرید خیلی خوشحال میشم.. گمون کردم به خاطر خونه اس نه یه ماشین دیگه!.. ولی حالا فهمیدم یه درگیری درونی برات بین از دست سالی ه خاطره ساز و رفیق یا داشتن ماشین مدل بالاتر پیش اومده!


در هر صورت در خرید و فروش موفق باشی آقا بابک

ارش پیرزاده یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 07:27 http://arashpirzadeh.persianblog.ir/

اقا با پراید من عوضش میکنی ...

جعفری نژاد یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 08:36

الان با ادبت (و مرامت) منو پودر کردی. در حد پودر نظافت و اینا

باشه منم سعی می کنم زین پس ادب پیشه کنم و ماخوذ به حیا باشم البت هیچ تضمینی بهت نمی دم در این مورد، ینی یه جوری کماکان همه ی گزینه ها روی میز هستش

نینا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 08:36

ماشینتو فروختی بیمه ثالثتو تقدیم خریدار میکنی
بیمه بدنتو پیش خودت نگه میداری
ماشین جدید خریدی میری به نماینده بیمت میگی تخفیفات بدنه را روی ماشین جدیدیت حساب کنن.
جیر کَت اون بیصَحَب بُماند

جعفری نژاد یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 08:39

در ضمن

راننده شخصی به کار ما نمیاد. شما همسفر خوب ِ ما باشی از سرمون هم زیاده

فروردین نشد، یه وقت دیگه، اصش هر وقت خودت همت کردی و عشق کردی و حالش رو داشتی :-)

جعفری نژاد یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 08:59

http://gabrielecirulli.github.io/2048/

وقت کردی و حال و حوصله ش رو داشتی یه امتحانی بکن. البت شایان ذکر هست که اعتیاد داره در حد ما.ر.ی جو.آ.نا

امیرحسین... یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 10:47

آقای جعفری نژاد
تو این بازیه که گفتین رکوردتون چقدر بود آیا؟!

آهو یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 11:30

جالبه ها . یه اشتراک دیگه من هم تندر دارم . سری اول . 86 ایه پسر من دودیه اما . خیلی دوسش دارم . 2 ساله می خوام عوضش کنم . دلم نمیاد . خیلی خرج نداره که بیچاره . این تندرا کلا کم هزینه ان بنده های خدا من هم باهاش زندگی کردم . اولین ماشین خود خودم بوده . الان خیلی حستونو درک میکنم . خیییلی . جالبه که مال من هم دقیقا عین شما 6 سال تخفیف داره . یعنی ثالث دارم کمتر نصف پول میدم اما بفروشمش حیف میپره . اما بدنه قابل انتقاله . یه بار گذاشتمش تو سایت با ما . 20 تومن میخریدن . اما باز دلم نیومد . پول هم ندارم بهترشو بخرم لااقل دلم خوش باشه کلا نمیدونم چیکار کنم . امیدوارم اگر فروختین هم به آدم صالحی برسه که قدرشو بدونه و پولش رو هم بی دردسر بده

آوا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 12:20

آقای جعفری نژاد رسما معتاد
شدیم رفت!از صبح یه بند
نشستم پاش و امتیازم
بالاتز ار 3398تانرفته!

امیرحسین... یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 12:24

بنده هم معتاد شدم بدجور!
ایول آوا
از من شد 2988

امیرحسین... یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 12:34

شد 3232

ته تغاری یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 12:37 http://ssmall.blogsky.com/

انشاالله بهترش اقای اسحاقی عزیز

آوا یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 14:16

آورین آوریم امیرحسین
خان جان.....بااجازه
صاحبخونه البته
امیرحـسین
رکوردمی
زنیممم
اوهوم

دوست یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 20:09 http://Asme1982.blogfa.com

سلام بابک جان
حس و حالتو درک می کنم . حتی من که ماشین نگه دار نیستم و ماکزیمم یه ماشین 2 سال دستم دووم نمیاره باز موقع فروشش همیشه غمگین شدم و دلم برای روزهای باهم بودن تنگ میشه.
این حس و حال ماشین ها رو ایمان دارم که نسبت به صاحباشون وجود داره.
ولی انشالله ماشین رو که فروختی یا خواهر یا برادر سالی میاد جاش رو میگیره و دلت از غم جدا میشه.
به این فکر کن برای روح سالی یه کالبد جدید میخری.
انشالله به قیمت خوب بفروشیش و جاش پورشه بخری.

محبوب یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 20:10

من نمی دونم چرا با خوندن این پستت اشکام اومد پایین. چه پست با احساسی بود. خیلی خوب بود. من اشکام اومد و اینجا وحید و افروز و دختر عموهام براشون عجیبه که من چرا دارم واسه فروختن ماشین یه دوست گریه می کنم.

گلدونه دوشنبه 26 اسفند 1392 ساعت 08:05

بابک جان کاش قیمت پیشنهادی خودت رو میگفتی
یکی از همکارای من دنبال ماشین هست بهش می گفتم
تلفنت رو هم ندارم بدم بهش باهات تماس بگیره که

نورا دوشنبه 26 اسفند 1392 ساعت 21:31

وقتی گفتین دادینش رفت خیلی تعجب کردم و ناراحت شدم اخه تو پستای قدیمیتون شاهد علاقه ی وافرتون به سالی جون بودمم:-(:-( خیلی حسه بدیه و بدتر از اون این حس وابستگیشه منو بردین به زمانی ک داشتیم ماشینمونو عوض میکردیم من کپل صداش میکردم اخه سمند خیلی کپلیه وقتی فروختیمش خیلی ناراحت بودم ولی شانسی ک اوردم ماشینو پسرخالم خریدو من هر وقت که دلم تنگ باشه میتونم ببینمش هر وقتم که به خرج میوفته هم کلی نصیحتش میکنم که اذیتشون نکنه;-) اخخخخخ دلم خیلی براش تنگ شده:-(:-( ولی خوبه یه جورایی یک تمرین برای اینکه ادم به هیچی این دنیا نباید دل ببنده حتی به یه ماشین:-(:-(

رها سه‌شنبه 27 اسفند 1392 ساعت 00:21 http://gahemehrbani.blogsky.com/

بار دومه بابک خان نه؟

سرزمین آفتاب چهارشنبه 28 اسفند 1392 ساعت 13:00 http://sarzamin.aftab.blogsky.com

من آخرای پست فهمیدم که چشمام خیس شده ... چقدر مهارت داری که خواننده رو با خودت برداری ببری اونجایی که دوست داری

قلمت گیرا مرد خوش ذوق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد