جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

مسافر کوچولو و مفهوم نسبی زمان

من یک مسافر کوچولو هستم و تازه به سیاره شما آمده ام .

اعتراف می کنم که شما آدم ها ، موجودات عجیب و غریبی هستید .

چند وقتی  مهمان شما هستم و خاطراتم را برایتان می نویسم ....

 

شما آدمها هیچ وقت قدر چیزهایی  که جلوی چشمتان هستند را نمی دانید

اما همینکه از دست می روند یادشان می افتید

و انقدر به به و چه چه می کنید و حسرت می خورید که آن چیزهای از دست رفته

هی بزرگ و بزرگ تر می شوند

و کم کم به افسانه و اسطوره تبدیل می شوند .

بعضی از این چیزها واقعا ارزش اسطوره شدن هم دارند خداییش

ولی قسمت حرص درآر قضیه اینست که مردم  آنها را به خاطر

کارهایی که کرده اند  یا هنر هایی که بلد بوده اند نمی شناسند

آنها را برای این می شناسند که اسطوره شده اند .

 بعضی از این چیزها یا آدمها  چون از بین رفته و مرده اند اسطوره می شوند 

و اصلا اگر زنده می ماندند یا دیر تر می مردند انقدر اسطوره نمی شدند .

 

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- 

مثلا یک کشتی گیری هست که اسمش جهان پهلوان است

و خیلی مدال نقره دارد

ولی چون برادر شاه ، او را کشته است و چون شاه خیلی آدم بدی بوده است

مردم اورا دوست دارند .

و در همه شهرها اسم ورزشگاه هایشان را می گذارند جهان پهلوان

در حالیکه یک کشتی گیر دیگر هست به اسم موحد

که خیلی مدال طلا دارد و الان  در آمریکا زندگی می کند

ولی چون برادر شاه که خیلی آدم بدی بوده است اورا نکشته

خیلی ها اسم او را نشنیده اند و او را نمی شناسند و او اسطوره نشده است

و چون الان خیلی پیر است ، اگر بمیرد هم اسطوره نخواهد شد .

و هیچ ورزشگاهی توی هیچ دهاتی هم به اسمش نیست بنده خدا

 

 

 البته جهان پهلوان خیلی آدم خوبی بوده است و یکبار برای مردم زلزله زده یک جایی در قزوین

(که یک جای خطرناک و بی تربیتی است)پول جمع کرده است و به آنها کمک  کرده

و یکبار هم توی فینال با یک کشتی گیر شوروی

که دستش درد می کرده مردونگی کرده و به اون دست دردناک ، فن نزده

و باخته و نقره گرفته ... ولی با این وجود  اگر برادر شاه او را نمی کشت غیر ممکن بود

انقدر جهان پهلوان بشود و اسطوره

 

 

یا یک خانمی که اسمش فروغ است و شعر می گفته

و من شعرهایش را خوانده ام  و خیلی هم قشنگ است  و الان یک اسطوره شده است .

یکبار وقتی داشته از خانه دوستش بر می گشت با ماشین تصادف کرده و مرده است .

و بعد همه آدمهای معروف آن زمان برایش شعر گفته اند و گریه کرده اند .

و یکهو اسطوره شده است .

من مطمئنم اگر آن شب حواسش را جمع می کرد و کمربند ایمنی می بست و نمی مرد

الان مثل سیمین خانوم بهبهانی  پیر شده بود و توی آمریکا داشت زندگی می کرد

و بعضی وقتها می آمد توی صدای آمریکا حرف می زد یا با بی بی سی مصاحبه می کرد

و شعرهای قشنگ می خواند ... اما اسطوره نمی شد .



یا مثلا یک خواننده خارجی که اسمش الویس بوده است و خیلی هم طرفدار داشته است

و به خاطر مصرف الکل و  مواد مخدر  مرده است .

اگر کمتر مشروب می خورد  و نمی مرد

شاید الان یک پیرمرد گیتار به دست بود که داشت در سراسر دنیا

کنسرت های پر فروش چند ده هزار نفری اجرا می کرد ولی انقدر که الان اسطوره است

اسطوره و معروف و محبوب نمی شد .



 یا اون خانوم هنرپیشه ای که خیلی خوشگل است و من عکسش را دارم و لبهایش قرمز است

واسمش مریلین است . اگر انقدر زود جوانمرگ نمی شد

و انقدر شایعه و حرف و حدیث  پشت سرش نمی ساختند ، حالا اسطوره نبود

و الان توی سریال های آمریکایی داشت نقش مادربزرگ ها را بازی می کرد شاید


-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- 

یا همین رییس جمهور آمریکا که اسمش جانم افندی  بوده

اگر او را با تیر نمی کشتند ، انقدر محبوب مردم نمی شد

و مردم همانقدر کم اورا دوست داشتند که این  پسر سیاهه رو دوست دارند

که اسمش باریک حسین اونباما است  .




یا همین آقا صادق خودمون که کتاب های  سخت می نویسد

و فقط آدمهایی که توی کافه می نشینند و قهوه را تلخ می خورند و سیگار می کشند

و فکرشان روشن است می فهمند که توی کتاب چه چیزهای خوبی نوشته است

و آدمهایی که کتابهای فهیمه رحیمی را می خوانند اصلا هیچی نمی فهمند .

به نظر شما اگر این آقا صادق خودش را توی رودخانه سن که در فرانسه است

نمی انداخت و بعد با گاز خودکشی نمی کرد ، انقدر اسطوره و بزرگ می شد ؟

شاید هم می شد . ما که بخیل نیستیم اما آیا آدمهایی هم دوره و هم قد آقا صادق

نبوده اند که چون خودشان را خودکشی نکرده اند متاسفانه

اسطوره نشده اند تا اسمشان بیاید توی دهن مردم ؟

 



به هر حال موریل عزیز

جانم برایت بگوید که اسطوره چیز خیلی خوبی است ولی بدیش این است

که تاآدم زنده باشد ، اسطوره شدن خیلی کار سختی است .

و در مجموع اسطوره شدن آدمها معمولا هیچ وقت بدرد خود آنها نمی خورد .

آدمها نیاز دارند تا اسطوره بسازند و با اسطوره های خود برای هم کلاس بگذارند

و هر آدمی که اسطوره های بیشتری  را بشناسد فکرش روشن تر است.




نتیجه گیری :

اگر  انقدر که وقت ، صرف کلاس گذاشتن با اسطوره های مرده محبوب خود می کنید

برای اسطوره های شناخته نشده در قید حیات ، وقت بگذارید

شاید آدمهایی  مثل آن نقاش هلندی که اسمش یادم رفته است

و الان تابلو هایش، خیلی ملیون دلار خرید و فروش می شود

هیچ وقت از فقر و سرخوردگی نمی مردند .



نظرات 14 + ارسال نظر
رضوان جمعه 17 مرداد 1393 ساعت 23:15

درسته

افروز شنبه 18 مرداد 1393 ساعت 09:30

این طفلک هم فهمیده قزوین شهر خطرناکیه؟
خیلی وقتا هم هست که ما اسطوره نمیسازیم و دیگران برامون میسازن زندگی همینه حتی اگر اسطوره نباشی هم گاهی فقط مرگ میتونه به دیگران بفهمونه که میتونستی چقدر براشون عزیز باشی چقدر خوبه تا هستیم اسطوره باشیم حتی اسطوره زندگی خودمون

رها شنبه 18 مرداد 1393 ساعت 10:17

من داستان زندگی اون نقاش هلندی رو جور دیگه برداشت میکنم...یه وقتایی تو زمان حال خلق یکسری آثار مفهومی نداره اما بعدها به چشم میاد...حالا اگه اون نقاش هم عمرش طولانی تر بود شاید به روزی میرسید که مثلا استاد بشه و نقاشی هاش معروف...نمیدونم چرا ذهنم رفت به سمت دوران دانشجویی تو سال های 84-85 ، اون روزها من با یه گوشی و دوربین فکسنیش از جای جای دانشکده مون و کلا شهر دانشجوییم عکس میگرفتم...طوری که همیشه دوستام غر میزدن که خودتو کشتی با این عکس گرفتن...اما هیچکس به ذهنش نمبرسید که چندسال بعد فارغ التحصیلی که همه دلتنگ اون روزا میشیم چقد این عکس ها بدرد بخورند و حالا با اومدن شبکه های اجتماعی و به اشتراک گذاشتن اون عکس ها همه فقط میگن وااای یادش بخیر فلان مکان!!!

دل آرام شنبه 18 مرداد 1393 ساعت 10:20 http://delaramam.blogsky.com

حواشی همیشه مهم تر از متن بوده برامون. آدمهایی که بدون حواشی زندگی کردن هیچوقت در یادها نموندن... مسافر کوچولو هم این رو متوجه شد...

هورام بانو شنبه 18 مرداد 1393 ساعت 10:22

این پست ها درد دارد

هورام بانو شنبه 18 مرداد 1393 ساعت 10:26

باهات موافقم رها...یه چیزایی باید زمان بگذره تا ارزششو فهمید مثل کوزه سفالی ها زیر خاکی یا کلی چیزهای دیگه اما نباید این قانون درباره آدمها صدق کنه

به منم خیلی میگن خودت کشتی با عکس گرفتن

samira شنبه 18 مرداد 1393 ساعت 11:36

سلام

این چیزی که شما می گید درسته ولی تو اسطوره بودن اینها شکی نیست
حتی اگر زنده بودن
اسطوره زنده هم داریم مثل علی کریمی خودمون ولی منتها بعضی ها کم شانسن
مردم ما هم فراموش کار

parastoo پنج‌شنبه 23 مرداد 1393 ساعت 00:39 http://discolor.blogfa.com

اینها همش زیر سر فیسبوک بی پدر و مادر است!
همین که یک نفر پست بگذارد اه کاپیتان من! بعد دو نفر share کنند بعد همینجوری برای اینکه از قافله عقب نمانند استاتوس های جانگداز بگذارند میشود همین! جوگیریات!

نرگس جمعه 24 مرداد 1393 ساعت 08:35 http://kaht-zakhm-to.blogfa.com

خانمی که درمورد اسطوره ها مینویسی و انتقادمیکنی چرا یکی اسطوره شدویکی نشد اول احترام به شهرها وآدم ها وشهروندهای کشور خودتو یادبگیری بد نیس.والسلام

زهــــرا جمعه 24 مرداد 1393 ساعت 11:34

سکوت اینجا دوست نداشتنی ست

پیگیری بفرمایید جناب اسحاقی
دلمان برای قلمتان تنگ شده

علی رضا سه‌شنبه 28 مرداد 1393 ساعت 19:59 http://www.al-ireza.blogfa.com

سیمین بهبهانی دار فانی را وداع گفت

j.s جمعه 7 شهریور 1393 ساعت 23:32 http://newrenaissance.blogfa

اگزوپری وقتی با هواپیماش سقوط کرد اتفاقاتی براش پیش اومد که باعث شد شازده کوچولو متولد بشه.اون کارتون مسافر کوچولو یادتونه؟

بله

ساناز پنج‌شنبه 27 شهریور 1393 ساعت 15:43 http://www.solaplaya.blogfa.com

وااااااااااااااااااااااای واقعا مطلبت جالب بود.منم باهات موافقم اگربرادر شاه جهان پهلوان تختی رو نمیکشت شاید هیچوقت اسطوره نمیشد.
راستی به وبلاگ منم یه سر بزن خوشحال میشم نظرتو بدونم.

آیدا پنج‌شنبه 15 آبان 1393 ساعت 23:02 http://raininmoon.blogfa.com

...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد