جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

علم بهتر است یا ثروت ؟

اخبار یکی از شبکه های آنسوی آب دارد با آب و تاب از اعتراضات والدینی می گوید که بچه هایشان را در مدرسه ای در تهران ثبت نام کرده اند . هر سال این موقع ها که می شود مسئولین آموزش و پرورش در همه رسانه ها اعلام می کنند که دادن پول به مدرسه خلاف مقررات است و هیچ مدرسه ای ( منظور مدارس دولتی هستند ) حق ندارد به اجبار از والدین پول بگیرد .

اما مدرسه ای که صحبتش شده است کار غیر قانونی نکرده است و خیلی دموکراتیک پیش پای والدین بچه ها راه حل گذاشته است . اگر پول بدهید بچه هایتان در کلاس های هوشمند ثبت نام می شوند و اگر پول ندهید یا ندارید که بدهید یا اینکه دارید و نمی خواهید بدهید بچه هایتان باید بروند سر کلاس های غیر هوشمند و معمولی بنشینند . 


به زبان ساده ... یک مدرسه دولتی در همین کلانشهر تهران بصورت خودجوش و کاملا هوشمندانه کلاس هایش را به دو دسته هوشمند و معمولی تقسیم کرده است و منطقا بچه های این مدرسه هم به دو دسته بچه های هوشمند و بچه های معمولی تقسیم خواهند شد . 

به عبارت دیگر بچه های هوشمند همان بچه هایی هستند که مامان و بابا هایشان به مدرسه پول می دهند و سر کلاس تبلت دستشان می گیرند و معلمشان با لب تاپ موارد درسی را روی تخته هوشمند کلاس آموزش می دهد و بچه ها احتمالا به اینترنت ملی دسترسی دارند و از امکانات آزمایشگاهی استفاده می کنند و کلاس کامپیوتر دارند و از بین رشته های فوتبال و بسکتبال و پینگ پنگ و بدمینتون یکی را در زنگ های ورزش خواهند آموخت  و بچه های معمولی که بابا و ننه هایشان پولی به مدرسه نداده اند مثل بچگی خودمان می روند سر کلاس و با خودکار و کاغذ سر و کار دارند و معلم هم با گچ روی تخته سیاه برایشان اشکال هندسی می کشد و به جای کلاس کامپیوتر و آزمایشگاه می روند توی حیاط مدرسه فوتبال بازی می کنند و زنگ های ورزش هم چون احتمالا معلم ورزش رفته سر کلاس های هوشمند ، معلم ندارند و تعطیلشان می کنند بروند خانه سریال های ترکیه ای ماهواره را تماشا کنند .


دارم تصور می کنم بچه های معمولی بدبخت اینطور مدارس چقدر دچار دوگانگی می شوند . احتمالا شاگردان مدرسه هم به دو دسته تقسیم می شوند . مثلا بچه های هوشمند با بچه های معمولی دوست نمی شوند و با هم بازی نمی کنند و زنگ های تفریح هم احتمالا هرکدامشان می روند از بوفه مخصوص به خودشان خوراکی می خرند . به هرحال بوفه بچه های هوشمند باید یک فرقی با بوفه بچه های معمولی داشته باشد دیگر ....



همین چند وقت پیش یکی از دوستانم که به استرالیا مهاجرت کرده است داشت از نظام آموزش و پرورش آنجا می گفت . حرفهایی می زد که فک شما را از تعجب به آسفالت کف خیابان می چسباند . فقط یک نمونه کوچکش را برایتان بگویم و از مابقی داستان بگذریم . دوستم تعریف می کرد که وقتی برای ثبت نام به مدرسه رفته بوده مسئول مدرسه مبلغی بابت خرید لوازم التحریر از ایشان طلب می کند . دوستم می گوید که تمایل دارد خودش برای پسرش بهترین لوازم التحریر را خریداری کند اما مسئول مدرسه نمی پذیرد و می گوید همه بچه ها باید یک نوع لوازم التحریر داشته باشند . مبادا یکی از بچه ها که توان مالی خریدن نداشته با دیدن خودکار و جامدادی و مداد رنگی همکلاسی اش حسرت بخورد و سرخورده بشود .


به قول فامیل دور :

من دیگه حرفی ندارم ....




نظرات 18 + ارسال نظر
... چهارشنبه 2 مهر 1393 ساعت 00:26

نمیدونم هنوز اینجا کل اول بودن هست یا نه..ولی بالاخره اولم گمونم...
خیلی واقعا برای مدیر و ناظم و معلم اونجا تاسف میخورم...واقعا پیش خودشون چی فکر کردند..
یگو اصلا فکر نکردند.فکری نداشتند که بکنن.
منم دیگه حرفی ندارم ..
والا..

نه دیگه
اول شدن تو کامنتها هم مثل خیلی چیزای دیگه وبلاگ نویسی از مد افتاده
من مسئولین مدرسه رو مقصر نمیدونم
این مدیریت کلان آموزش و پرورشه که ایراد داره
طبق قانون تحصیل باید رایگان باشه
اما همین قانون هر سال بودجه ای رو برای آموزش و پرورش تعیین میکنه که باهاش فقط میتونن حقوق کارمندها و معلم ها رو بدن
دخل و خرج آموزش و پرورش با هم نمیخونه و مدارس ناچارن که خودشون کسب درآمد بکنن

روناک چهارشنبه 2 مهر 1393 ساعت 00:48

من هم شنیدم که علاوه بر اینکه دخل و خرج وزارتخانه با هم نمیخونه.آموزش و پرورش کلی هم بدهی داره و این هم به ضرر آموزگارهای زحمتکش و هم ب ضرر بچه هاست.امیدوارم درست بشه.
و اینکه من اون گزارش رو ندیدم ولی چقدر دردناک بوده.از همین کودکی بذر کمبود در وجود بچه شکل بگیره و کسی دیگه بخاطر پول پدرش احساس غرور و تفاخر کنه.
من اگر چنین تقسیم بندی ای بود حتما پسرم رو میگذاشتم در قسمت غیرهوشمند که فکر نکنه چون پدرش توان مالی داره میتونه کمتر زحمت بکشه با اینکه بسیار دوستش میدارم ولی ترجیح میدم حتی اگر خودم هم اذیت بشم و عذاب وجدان بگیرم پسرم طبق عرف متوسط جامعه بزرگ بشه
منم جز اینکه بگم غمگین شدم حرفی ندارم

متاسفم بابت اینکه ناراحت شدید
باید دعا کنیم که وضعیت اصلاح بشه و شاهد این تبعیض ها نباشیم

سمیرا چهارشنبه 2 مهر 1393 ساعت 08:20 http://nahavand.persianblog.ir

چیزی که بیشتر از پول گرفتن مدارس دولتی آدمو اذیت میکنه قیافه گرفتن مسئولین محترم جلو دوربینهای تلویزیونی و ادعای اینکه هیچ مدرسه ای حق گرفتن شهریه را ندارد! بابا خب چه اصراریه انقد دروغ بگید؟ خب صادقانه بگید آی ملت باید پول بدید دیگه این اداها چیه؟

ولی تجربه ثابت کرده بچه هایی که میرن مدارس عادی و کلاسهای غیر هوشمند خیلیم بهتر و مفیدتر از آب در میان احساس از دماغ فیل افتادگی هم بهشون دست نمیده...بعدا هم که بزرگ شدن فکر نمیکنن دنیا بهشون بدهکاره

قبول دارم که بعضی مدارس غیر دولتی برای خوش آمد والدین کیلویی نمره میدن و ممکنه بچه ها ضعیف و بیسواد بار بیان اما باید قبول کنیم که تحصیل توی مدارس دولتی و بدون امکانات که کلاس انقدر شلوغه که معلم اسم بچه ها رو حتی یاد نمی گیره هم نمیتونه زیاد موثر باشه .
اون معلم بیچاره حتی اگر بخواد نمیتونه برای تک تک بچه ها به مقدار کافی انرژی بذاره

مرجان چهارشنبه 2 مهر 1393 ساعت 08:40

میدونید جدا کردن بچه ها توی یک مکان چقـــــــــــدر می تونه اثر مخربی بذاره؟ در مورد بچه های قسمت هوشمند خیلی نمی تونم نظری بدم (این که چقدر دچار غرور بشن یا اصلاً نشن) ولی بچه های معمولی.............
یادمه کلاس سوم راهنمایی بودم. برای دهه فجر میخواستن یه نمایش گروهی (همونی که تعداد خیلی زیادی بچه با لباس های یه شکل میان تو حیاط و حرکات نیمه موزون می کنن!) ترتیب بدن. من خیلی مشتاق بودم شرکت کنم. فکر کنم اولش هم اسم نوشتم ولی بعدش گفتن هر دانش آموز باید 30 درهم بابت لباس بده! الان که فکرشو می کنم خنده ام میگیره ولی اون موقع واقعاً 30 درهم برامون زیاد بود. تو خونه فقط پدرم کار می کرد و اونم درآمدش محدود بود. خلاصه به خاطر همون 30 درهم انصراف دادم (البته دلیل انصرافم رو بهشون نگفتم!) ولی بعدش هر وقت سر کلاس یهو میومدن و اسم بچه هایی که شرکت کرده بودن رو میخوندن تا اونا برن سر تمرین، من به شدت تحقیر میشدم و احساس کمبود می کردم. یه وقتایی فکر می کردم اونایی که پولدارن خیلی راحت می تونن سر کلاس نیان و برن تمرین و منی که پول ندارم باید بشینم سر کلاس و سختی درس رو تحمل کنم!!!
فکر کن مساله به این کوچیکی که فقط هم یک بار اتفاق افتاد اینقدر ذهن منو درگیر کرده بود چه برسه به این که بخوای تمام طول سال توی همچین شرایطی باشی! اونوقت میخوای اثری روی روحیه ات و تحصیلت نذاره؟؟!؟؟!

واقعا تاثیر بدی داره
اونم درست موقعی که بچه ها ذهنشون داره رشد میکنه واین نابرابری و تبعیض واقعا براشون مخربه

شیطون بلا چهارشنبه 2 مهر 1393 ساعت 09:14 http://http://zendegiemojaradi.blogfa.com/

همینه که همیشه جهان سومی هستیم و خواهیم موند.......

زری چهارشنبه 2 مهر 1393 ساعت 09:28

اینکه تو یه مدرسه دوگانگی ایجاد میشه واقعا تاسف برانگیزه!
اما در رابطه با مثالی که زدید خواستم بگم تو کشور خودمون هم مدارسی هستن که به این چیزا اهمیت بدن
تو مدرسه ای که فرزند خودم درس میخونه همه باید از یه سری لوازم التحریر ساده استفاده کنن همه باید لباسای ساده و مرتب داشته باشند و مارک و برند پوشی ممنوعه و... و همه اینها فقط به خاطر اینه که تضاد و دوگانگی تو دل هیچ کدومشون جوونه نزنه
خدا کنه این جور قوانین فراگیر بشه.

چقدر خوب
دمشون گرم
متاسفانه تو جامعه ما تضاد و تبعیض بیداد میکنه
ای کاش لا اقل محیط مدرسه جایی باشه که بچه ها فارغ از این دغدغه ها تربیت بشن و فقط درس بخونن

فرشته چهارشنبه 2 مهر 1393 ساعت 09:46 http://houdsa.blogfa.com

من اگه جای والدین اونا بودم امکان نداشت بچه امو مدرسه ای بذارم که مسئولینش انقدر شعور ندارن..اینا میخوان به بچه های ما چی یاد بدن واقعا؟ وقتی هنوز نمیفهمن که تبعیض و جدا کردن بچه ها بر اساس جیب پدر و مادرشون چه تاثیر وحشتناکی روی روحیه و شخصیت و عزت نفس اون بچه میذاره...
خدایا مارو کجا گذاشتی آخه...اه

متاسفانه این تبعیض دردآوره
کاش فکری برای این موارد بشه
کاش بچه های معمولی اصلا چشمشون به بچه های هوشمند نیفته

سکوت چهارشنبه 2 مهر 1393 ساعت 09:52

من دیگه حرفی ندارم

دل آرام چهارشنبه 2 مهر 1393 ساعت 09:57 http://delaramam.blogsky.com

چه وحشتناک... چرا یه عده انقدر بی شعور هستن... اینها چرا نمیفهمن چه بلایی دارن سر شخصیت بچه ها میارن... مثلا فرهنگی هستن بی فرهنگ ها..

دلی جان
به نظرم مسئولان مدرسه بی تقصیر هستن و ناچار
مدیریت غلط وزارت آموزش و پرورش مجبورشون میکنه که برای ارائه امکانات از خانواده ها پول بگیرن

باغبان چهارشنبه 2 مهر 1393 ساعت 10:28

تا بوده همین بوده!
نبوده؟
من دیگه حرفی ندارم.

باران پاییزی چهارشنبه 2 مهر 1393 ساعت 11:27 http://baranpaiezi.blogsky.com

داشتم سریال محمد غریب رو می دیدم. محمد توی مدرسه درس خوند، دوستش ابوالفضل تو مکتب خونه. محمد دکتر اطفال شد از ابوالفضل اطلاع دقیقی در دسترس نیست اما این رو بگم تفاوت بین دانش آموزان از همه نظر باعث میشه در آینده نسبت به جامعه و آدمهایش توقعات زیادی داشته باشن و مقصر بدونن اونها رو بخاطر موفق نشدن توی کار و زندگی و تحصیل و ...
همانطور که از شواهد برمیاد در 8 سال گذشته این مملکت اینقدر دکتر به خودش دید که آمارش از دستمون در رفته. اون 8 سال پیشها فکر کنم آدمهایی مثه ابوالفضل بودن که خاستن عقده های کودکیشون رو از بقیه بگیرن.

یک دوستی داشتیم که خونواده ش این بنده ی خدا رو کلاس پنجم از مدرسه ی دولتی توی مدرسه ی غیر انتفاعی ثبت نام کردن تا بتونه تیزهوشان قبول بشه. زمستون بخاری کلاسشون آتیش میگره و سیمین بهمراه 5 تا دیگه از بچه ها توی آتش می سوزند. خدا رحمتش کنه الان اگه زنده بود 30 سال داشت.
مدرسه ی دولتی ما شوفاژ داشت که بیشتر اوقات خراب بود

متاسفانه وزارت آموزش و پرورش انقدر بدهی داره که از پس حقوق معلمینش هم بر نمیاد
تهیه امکانات برای مدارس که جای خودش رو داره
خیلی از مدارس در مقابل زلزله باید مقاوم سازی بشن و خدای نکرده اگه اتفاق بدی بیفته فاجعه پیش میاد

بوسه ی زندگی چهارشنبه 2 مهر 1393 ساعت 11:43 http://kisslife.blogsky.com

با تبعیض و دو گروهه کردنشون موافق نیستم !!

مدرسه دولتی خوندیم ، یادم میاد انقدر روی روانم رژه میرفتن انقده در گوشم می خوندن ، فکرم خراب میکردن که مامانم بیاد بهشون کمک به مدرسه زورکی بده !!!

در صورتی که نباید به من میگفتن و فشار می آوردن ...

موقع گرفتن کارنامه هم میگفتن اول کمک به مدرسه بعد کارنامه :|

این دردناکه واقعا
ایشالا که یه فکر درست و درمون برای این مسائل بشه
بچه ها نباید تاوان این مسائل رو بدن

آذین چهارشنبه 2 مهر 1393 ساعت 15:04

مدرسه دولتی اندیشه توی خیابون بیستم امیر آباد پول گرفته که همه وسایلو یک دست تهیه کنه . نمیدونم چرا اسم اون ور آب که میاد شل میشید بدون اینکه تحقیقی در مورد مدارس خودمون کرده باشید .
ای بابا...
بسه دیگه . حالا وقتشه همین ماها که هی ایران رو میکوبیم ایران رو بسازیم .
والله من گفتم دوستتون چی گفته که فکتون به آسفالت چسبیده

سلام آذین جان
من قصد کوبوندن ایران رو نداشتم و ندارم
من خبری رو که شنیدم تحلیل کردم
اگر مدرسه اندیشه همچین کاری کرده دمشون گرم
اینکه کسی از وضع بد انتقاد کنه معنیش کوبوندن نیست
انتقاد لازم تا شرایط بد اصلاح و تصحیح بشه

در مورد خوردن فک به آسفالت هم عرض کنم که دوستم موارد زیادی در مورد نظام آموزشی اون کشور گفت که مجال توضیحش تو این پست نبود ایشالا سر فرصت می نویسمش
ممنون و شاد باشی خواهرم

طاها چهارشنبه 2 مهر 1393 ساعت 23:26 http://dastanakeman.mihanblog.com

سلام

متاسفم برای خودمون که هنوز اندیشه های غلط دارن قوانین مملکت رو تعیین میکنن ...

سلامت و شاد باشید

سپاس

آهو پنج‌شنبه 3 مهر 1393 ساعت 00:30

آخه تحصیل هم مث خدمات آب و برق و ... رایگانه دیگهههههههه
جلدش قشنگ باشه . ظاهرش درست باشه حتی به دروغ . توش چی باشه و واقعیتش چی اصلا مهم نیست

غزل پنج‌شنبه 3 مهر 1393 ساعت 12:37

سلام. کلیت پستتون درست بود و غم انگیز.
اما درباره مدارس هوشمند در ایران, باید بگم که این مدلی که شما گفتین فقط توی تعداد خیلی انگشت شماری از مدارس اجرا میشه. چون هزینه بسیار زیادی داره و سیستم مدیریتی مخصوص به خودش رو میخواد. من خودم دبیرستانم یکی از همین ها بود. کاری که اکثر مدارس مثلا هوشمند ایران میکنن اینه که توی کلاس هاشون پروژکتور بزارن و گاهی معلم یه پاورپوینتی, عکسی, فیلمی از طریق دیتا به بچه ها نشون بده. یا نهایتا ۲،۳تا از کلاسها رو مجهز به smart board میکنن و بچه ها رو نوبتی میبرن اونجا, که چون فقط چندبار در سال نوبتشون میشه عملا کاربرد نداره. بعید میدونم این مدرسه ای هم که شما توی گزارش دیدین به جز این باشه. مخصوصا که نمیشه در مدرسه دو جور سیستم مدیریتی مختلف پیاده کرد. و مخصوصا که این مدرسه به هرحال دولتیه و اگه قرار باشه قسمت هوشمندش واقعا هوشمند باشه ( مثل اینی که شما نوشتین) باید از والدین شهریه های میلیونی بگیرن.

ممنون از توضیحت
راستش چون مدرسه هوشمند رو ندیدم صرفا بر اساس شنیده ها و کمی اغراق نوشتم

بهار جمعه 4 مهر 1393 ساعت 15:11

البته در دهه 60 و70 که من تحصیل کردم دقیقا برعکس بود یعنی خیلی ازین به اصطلاح محرومین خواستند انتقام والدینشونو از من محصل بگیرن ... مثلا من شاگرد اول میشدم یکی دیگه جای من برای امتحتنات دهه فجر میرف وقتی اعتراض میکردی میدیدی مدیر از پدر اون خانم میترسه اینو هم بگم شرایط تحصیلی و پوشش و همه چیز در یک حد بود ...
یه چیز دیگه هم در دوران قبل اقلاب زمینه پیشرفت و تحصیل و کار محرومین بسیار مهیا بود و همه تشویق به تحصیل میشدن و اگه کمی میجنبیدی کارمند میشدی و وضع کارمندارو که میدونی. ولی متاسفانه ذهن بعضیا محروم از فرهنگه نه جیبشون

دکاتیر دوشنبه 7 مهر 1393 ساعت 01:44 http://unknownpharmacists.blogfa.com

مدرسه های درست و حسابی تهرانم نمیذارن بچه ها خودشون خرید کنن! لوازم تحریر اسلامی ایرانی!!!! خودشون به همه میدن :))
مدارس از نا اگاهی مردم سو استفاده میکنن.من دوره طرحم توی یکی از شهرستانای تهران بودم.تصادفا مادری مشکلشو به من گفت.اینکه مدرسه بچه الکترونیکیه و از ما پول میخان! اون شهر بسیاررررر بافت محرومی داره... درین حد شد ک به مدرسه زنگ زدم شما بعنوان مدرسه دولتی یا امکانات به همه میدین یا نمیدین کسی هم ملزم نیس!! طرف ترسید اقدامی کنم و اون بچم بدون درگیری موند تو مدرسه! :) واقعا ایجاد تضاد رو همیشه داشتیم تو مدارس متاسفانه الان اینجوری زمان مام یجور دیگه :(

متاسفانه همینطوره
ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد