جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

اندر احوالات بانکداری تمام الکترونیک

جمعه دو هفته قبل که با دوستان دوران دبیرستان قرار داشتیم حدود ساعت 9  صبح رفتم عابربانک پول بگیرم . آقا مهدی دوستم توی ماشین نشسته بود و آمپر بنزین هم روی خانه آخرش بود . قبلا هم گفته بودم که وسواس شدیدی روی تمام شدن بنزین ماشین دارم و از ترس تمام کردن بنزین همیشه وقتی آمپر بنزین به خانه آخر می رسد مضطرب می شوم . پول همراهم نبود و برای پول بنزین ناچار بودم از عابر بانک پول بگیرم .

کارت را در عابر بانک گذاشتم و مبلغ را وارد کردم . عابر بانک حدود دو دقیقه عبارت "لطفا منتظر باشید" را نشانم داد و دست آخر اظهار تاسف کرد و کارتم را پس داد ولی پول نداد .

همان لحظه اسمسی از بانک سامان به گوشی آمد به این مضمون که دویست هزارتومان از حساب کسر شده است . البته قبلا هم این اتفاق افتاده بود ولی بلافاصله اسمس اصلاحی می آمد و پول به حساب بر می گشت . به عابر بانک کناری رفتم و دوباره کارت را وارد کردم و مبلغ را زدم و اینبار فرمودند :" مبلغ بیشتر از سقف برداشت روزانه است" و پول نداد . یعنی آن دویست هزار تومانی را که عابر بانک قبلی نداده بود محاسبه شده بود و امکان برداشت مبلغ جدید وجود نداشت . حدودا چهل هزار تومان در کارت دیگرم پول بود که به ناچار آن را برداشتم و برای اینکه آقا مهدی معطل نشود سوار ماشین شدم و رفتیم .


فردای آنروز، شنبه به همان بانک مراجعه کردم و خدا را هزار مرتبه شکر که این اتفاق در بانک نزدیک خانه ما افتاده بود نه بانکی که از ما دور باشد . مسئول باجه گفت که معمولا طی بیست و چهار ساعت پول به حساب بر می گردد و من گفتم که دقیقا بیست و پنج ساعت گذشته و ایشان هم خیلی راحت حرفشان را عوض کردند و گفتند بعضی وقتها هم چهل و هشت ساعت می شود .

روز یکشنبه دوباره به بانک رفتم و به آقای مسئول مربوطه گفتم که چهل و هشت ساعت گذشته و پول برنگشته که گفت چون سرش شلوغ است باید شماره بگیرم و در نوبت بایستم . نیم ساعتی گذشت تا نوبت به من رسید . کارت شناسایی ام را گرفت و رول پرینت شده عابر بانک را با دقت ملاحظه کرد و رفت پیش رئیس بانک . پیش خودم فکر می کردم امروز ماجرا تمام می شود اما کور خوانده بودم . آقای رئیس بانک نگاهی به من انداخت و شبیه بازجویان ساواک پرسید جمعه صبح چه ساعتی ؟ گفتم : حدود 9 صبح

بعد پرسید : یکبار یا دوبار کارت زدید ؟ گفتم : پول که نداد مجبور شدم با عابر بانک کناری هم مجددا امتحان کنم که آن هم پول نداد . کم مانده بود بپرسد : پول را برای چی می خواستی و این حرفها

بعد هم گفت باید بروم از بانک سامان پرینت حساب بگیرم که پول از حسابم کم شده است . اسمس را نشانش دادم که خندید و گفت : آقای عزیز من که نمیتونم گوشی شما رو بفرستم تهران باید پرینت حساب رو بفرستم و تازه دوزاریم افتاد که این رشته سر دراز دارد یعنی با گرفتن پرینت هم داستان تمام نخواهد شد .

دوشنبه صبح رفتم بانک صادر کننده کارت و با ارائه کارت شناسایی و توضیح ماجرا پرینت ممهور شده بانک را گرفتم و مجددا برگشتم به بانک و پرینت را دادم . یک فرم عریض و طویل شامل نام نام خانوادگی شماره ملی و نام پدر و شماره شناسنامه و آدرس و شماره موبایل و ساعت و تاریخ و مبلغ مفقود شدن پول پر کردم و آقای متصدی گفت که همین امروز آخر وقت فرم را به تهران می فرستند . پرسیدم : چقدر طول می کشد تا پول به حسابم بر گردد ؟ گفت چهار تا پنج روز اداری

مخم داشت سوت می کشید . 

پرسیدم یعنی این عابربانک مکانیزه شما راهکاری ندارد که معلوم شود پول از حساب من کم شده ولی پرداختی انجام نشده است ؟ گفت : مشکل از عابر بانک نیست و این ایراد به شبکه شتاب مربوط است نه عابربانک ایشان .

ترس برم داشته بود نکند شعبه تهران هم حرف مرا باور نکند و کار به ویدیو چک و بازبینی دوربین های امنیتی بکشد ؟

آقای متصدی گفت که شعبه مرکزی در تهران باید موضوع را بررسی کند و حواله بزند به بانک سامان و بانک سامان پول را به حسابم برگرداند . یک بروکراسی مطول و مزخرف اداری که معلوم نیست معلول ندانم کاری و بی فکری کدام زحمت کش پدرآمرزیده ای است .


به هر حال تکنولوژی معایبی هم دارد . وقتی می توانی راحت و آسوده با فشار چند دکمه کلی کار بانکی را پشت کامپیوتر خانه ات انجام بدهی و کلی در وقت و انرژی شما صرفه جویی بشود یک وقت هایی هم اینطوری می شود و کار به خنسی می خورد ناچار می شوی کلی وقت و انرژی بگذاری و تاوان ایرادات سیستم را بپردازی .


امروز صبح اسمسی از بانک سامان آمد که مبلغ 2017452 ریال به حسابم واریز شده است .

دویست هزار تومان خودم به علاوه هزار و هفتصدو چهل و پنج تومان و دو زار سود این چند روزه 

یعنی با این هزار و هفتصد و خورده ای قرار است هزینه سه بار رفت و برگشت به دو بانک و مرخصی بدون حقوق و اتلاف وقت بنده جبران شود . تازه اگر این حساب سود روز شمار نداشت که از همین هزار و هفتصد تومان هم خبری نبود .

حالا اینکه این سود را کدام یک از دو بانک تقبل کرده بماند . داشتم فکر می کردم اگر یک وقت یک بنده خدایی تمام دارایی اش همین دویست هزارتومان باشد و شدیدا گرفتار و نیازمند این پول و عابربانک پولش را بخورد یا حین سفر توی یک شهر غریبه همچین اتفاقی برایش بیفتد چه خاکی باید به سرش بکند ؟