جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

گور بابای بابا برقی

پست قبلی را در حقیقت جمعه شب نوشته بودم . حول و حوش ساعت 4 صبح بود و داشتم ویرایشش می کردم که محافظ الکترونیکی کامپیوتر شروع کرد به ویز ویز کردن . یک نگاهی انداختم به محافظ . از بین سه چراغ زرد و قرمز و سبزش چراغ سبز داشت چشمک می زد . چشم غره ای رفتم که یعنی آدم باش . دوباره ویز ویز ... بعد قیژ قیژ و بعد بومپ

چنان ترکید که نیم متر از صندلی بالا پریدم . خدا خدا می کردم که کامپیوتر آسیبی ندیده باشد . خب پست را می شود دوباره نوشت ولی عکس ها و خاطرات توی کامپیوتر را نه .

دیدم صدای پا از طبقه بالا می آید . گفتم نکند صدای ترکیدن محافظ بیدارشان کرده . حالا شما اینجا نیستید و من می توانم برایتان خالی ببندم که صدایش اندازه ترکیدن بمب بود و من چقدر پریده ام هوا اما بالایی ها که اینجا هستند و می دانند من دارم خالی می بندم . با صدای خالی بندی که کسی از خواب بیدار نمی شود .

از اتاق آمدم بیرون دیدم از آیفون تصویری دارد دود بلند می شود . فهمیدم داستان فراتر از محافظ کامپیوتر بوده و با بلند شدن سر و صدای بالایی ها مطمئن شدم که برق کل ساختمان عیب کرده است .


سریع دویدم و هرچه وسیله برقی که می توانستم از برق کشیدم . ریا نباشد اما جای برادری اول از همه همین مودم ای دی اس ال را از برق کشیدم . بعد هم تلوزیون و یخچال و ....


رفتم توی راه پله . باجناق را صدا زدم و دیدم که بالا هم شلوغ است . اتاق بالایی اتاق من اتاق فروغ خانم خواهر زاده خانمم است که آن بنده خدا هم دقیقا همین اتفاق برای کامپیوترش افتاده بود . با این تفاوت که کامپیوترش محافظ نداشت و دود اتاقش را برداشت . خدا را شکر که آتش سوزی راه نیفتاده بود .

با باجناق زدیم بیرون توی کوچه . خبری نبود . برق بعضی همسایه ها قطع بود اما بوی سوختگی نمی آمد .

اما آیفون ما داشت شترق شترق می کرد و ما هم از ترس ، کل فیوزهای ساختمان را زدیم و برق قطع شد .

زنگ زدیم به 121 و برق منطقه . دقیقا شبیه همین اتفاقی که در این کلیپ می بینید برای ما افتاد .

پیغامگیر مدام می گفت اگر شکایتی دارید بفرمایید و می رفت روی انسرینگ . وقتی هم وصل می شدیم به اپراتور انگار یکنفر گوشی را بگذارد تماس قطع می شد . مهربان حداقل ده بار زنگ زد اما دریغ از یک پاسخ ...


تا صبح بدون برق و شوفاژ در سرما گذشت و با طلوع خورشید و وصل کردن با احتیاط برق متوجه شدیم که تقریبا تمام لامپ های راه پله سوخته است . آیفون تصویری هم همچنین . متاسفانه تلفن بی سیم و ماشین لباسشویی و مایکروفر منزل ما هم سوخته بودند . خسارات وارده با بالایی هم کمتر بود . فقط تلفن و مایکروفر . اما همین چند قلم جنس خودش چند میلیون تومان هزینه اش بود .

با باجناق رفتیم به سمت اداره برق که گفتند باید برویم برق منطقه ای .


آنجا هم بعد از چند بار بالا و پایین رفتن با زبان بی زبانی حالیمان کردند که دنبال خسارت نباشیم چون علت قطعی برق دزدیده شدن کابل توسط یک سارق بوده و اداره برق در چنین مواردی پرداخت خسارت را تقبل نمی کند . بعد که ما شاکی شدیم و صدایمان بالا رفت که برایمان باید پرونده تشکیل بدهید و شده تا اتاق خود وزیر می رویم گفتند طبق مصوبه نهایتا 300 هزار تومان پرداخت خواهند کرد . 



این دو روزه منتظریم که آقای صاحبخانه مدارک شناساییش را بیاورد تا ما برویم تشکیل پرونده بدهیم .

اینکه بدشانسی آورده ایم شکی نیست اما اگر نیمه پر لیوان را ببینیم خدا را شکر باقی وسیله های برقی نسوخت .

لطفا اگر این نوشته را مشاهده می کنید همین حالا بروید و برای تمام وسایل برقی منزلتان حتی شده تلفن منزل یک محافظ خریداری کنید چون بابابرقی ، نالایقی هایش را می اندازد گردن مردم گرسنه و اول و آخر اگر اتفاقی برای وسایل برقی منزل شما بیفتد خودتان باید بدبختی هایش را تحمل کنید .

و من الله توفیق ...



نظرات 17 + ارسال نظر
یه مریم جدید دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت 02:50 http://newmaryam.blogsky.com

سلام

چه قدر خدا رحم کرده. کسی را برق نگرفته، آتش سوزی نشده یا مانی جان و مهربان بانو زهره ترک نشده اند.

البته این نگاه طنز شما به یک اتفاق نه چندان طنز، بسیار شیرین و ستودنی است.

مهسا دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت 03:24

مطالب وبلاگتان ‌آموزنده است خوشحالم کامپیوترتون سالم مونده

افروز دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت 08:47

چقدر ناراحت شدم ولی فدای سرتون خداروشکر آتش سوزی نشده اخه لباسشویی و ماکروفر چرا مگه توی برق بودن ؟ بازم خداروشکر بدتر از این اتفاق نیفتاده

هورام بانو دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت 10:23

من دیگه اول میرم هفتگ بعد میام اینجا

خداروشکر که مشکل خاصی بوجود نیومده
البته اینجا تنها جایی که بزرگترین مشکل هم بوجود بیاد میگن خداروشکر که مشکل بزرگتری نبود
و نمیدونم باید بگم این اخلاقمون خوبه یا بد!!!!!!؟؟؟؟

رها- مشق سکوت دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت 12:03 http://www.mashghesokoot.blogfa.com

چقدر اعصاب خردکن و ناراحت کننده بود. و چقدر هزینه بیخود و بیجهت بهتون تحمیل شد
باز خداروشکر خودتون هیچ اتفاقی براتون نیفتاد

نیره دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت 12:38

چند سال پیش هم اتفاق مشابهی برای ما افتاد و تلویزیون مون آسیب دید. همه همسایه ها خسارت دیده بودن. شکایت هم نوشتن ولی دریغ از یک قرون پرداخت خسارت.
ایشالا که برای شما این طوری نباشه

سمیه دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت 14:15

مطمئنم شوخی میکنی یا خیال بافی یا امیدی هست که تعمیر بشن وگرنه این همه سرخوشی واسه چیه آخه من ماشین ظرفشویی م سه سال پیش جوانمرگ شد و هنوز که هنوزه نه دوباره خریدم نه یادم میره

سکوت دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت 14:18

خدا رو شکر که اتفاق بدتری رخ نداد و ای دلداریها
آقا پس لازم شد تبلیغ کنیم
محافظ وسایل الکتریکی فقط مهاد

سحر دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت 18:18

این چند تا تیکه وسیله رو هم که شما خراب نکردین اینطوری داغون شدن

شازده کوچولو دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت 18:56

سلام به همگی
بابک جان بی خیال،
حتما رفع بلای بزرگتری بوده.
(تو اینطوری فکر کن لااقل یه کمی آروم میشی خب !!)

بوسه ی زندگی دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت 19:45 http://kisslife.blogsky.com

برای ما هم از این اتفاق که گفتید افتاد ، خدا مراقب مادر بزرگم بود ، اومده بود خونه ما سن بالا نای دوییدن نداره که ، رفته بود دستشویی هوا کش نمیدونم چش شده بود ، واقعا خدا مراقبش بود چون وقتی اومد بیرون پشت بندش هواکش آتیش گرفت و شعله گرفته بود از نور و بوش متوجه شده بودند ، من که خواب بودم اون لحظه ولی دستشویی استاد شده بود!! فقط فقط اول لحظه شکر خدا کردیم که مادربزرگم اومده بود بیرون!

زنگمون که اتصالی کرد از اون موقع به بعد هر وقت بارون اومد باز هنگ میکرد که قطعش کردیم!
دستگاه تی وی سوخت دادیم درستش کردن! کامپیوتر با این که محافظ داشت دقیق نمیدونم چی چیش سوخت! کولر آسیب دید! و ....

همسایه ها هم خسارت دیدن ، رفتن اداره برق منطقه گفتن بدو بدو داره نهایت 200 الی 300 تا خسارت میدیم! که نمی ارزید دنبالش رو نگرفتن :|

رضوان سادات دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت 20:36 http://zs5664.blogsky.com/

تلفن بی سیم و ماشین لباسشویی و مایکروفر وآیفون تصویری و لامپ ها همه سوختن؟؟؟؟!!!!
البته باید خدارو شکر کرد که آتیش سوزی اتفاق نیفتاد یا یه اتفاق غیر قابل جبران!!!

خب الان شما خوبی؟؟؟

پسر با ادب سه‌شنبه 18 آذر 1393 ساعت 00:54 http://negah-ehsas.blogfa.com/

سلام
من سوالی خصوصی داشتم
هر چی توی نت گشتم چیزی پیدا نکردم
ولی به نظر شما تجربه داری توی این امور
صحبتم از مالیات بر ارثه
برای انحصار وراثت می خواستیم
چیزی حدود 40 یا 50 میلیون میشه سهم پدر بزرگ

یه خونه حدودا 300 میلیونی که داریم
پدرم فوت شده

می خواستم ببینم تقربا چقدشو باید مالیات بر ارث بدیم

با توجه که شما توی یکی از پستات که دیدم گفتی 18 میلیون مالیات بر ارث دادی !

می دونم کارشناس نیستی ولی با توجه به تجربه ت یه حدودی لاقل بگو

پونی سه‌شنبه 18 آذر 1393 ساعت 02:56

زود برم یه محافظ همه جانبه بخرم
داداشم میگه دو فاز شدین شما

دل آرام سه‌شنبه 18 آذر 1393 ساعت 09:10 http://delaramam.blogsky.com

خیلی برای سوختن وسایلتون ناراحت شدم...
متاسفانه هیچکس پاسخگو نیست. اون کلیپ دقیقا وصف حال ماها پشت خط هست. چند وقت پیش ساعت 10 شب اینطورها بود که اینترنت ما قطع شد. هر چقدرررررررررررررر زنگ زدیم فقط پیغامگیر حرف میزد و بعد قطع میشد. صبح که تونستم باهاشون حرف بزنم و اعتراض کردم گفتن نه خانم محاله همچین چیزی. همکارهای ما شبانه روزی پاسخگو هستن!!!!

عاطی چهارشنبه 19 آذر 1393 ساعت 03:11 http://www-blogfa.blogsky.com

الهی چه حیف!


ایشالا دیگه پیش نیاد.

مرسی

بمب سه‌شنبه 25 آذر 1393 ساعت 11:53 http://hydrogenbomb.blogsky.com/

حالا می گیم سیم دزدی بوده و تقصیره بابا برقی نبوده
خونه مام پارسال در اثر نوسان برق که خود بابا برقی به شخصه مقصرش بود دچار خسارات شدید شد - آیفون و ماشین ظرفشویی و آسانسور و کلی لامپ .. -

قرونی هم خسارت پرداخت نکردند

بدبختیه به خدا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد