جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

شماره یازده : برای علیرضا مینیمال

علیرضا خیلی اهل معاشرت های وبلاگی نبود . لااقل با من

چند باری با هم تلفنی حرف زدیم

جدی بود . کم می خندید و جز یکبار آن هم موقع پست استقراضات وبلاگی که به طرفداری از تیراژه کامنت گذاشت ، کامنت طولانی از او ندیدم .

کلا علیرضا مینمیمال بود . کم گوی و گزیده گوی




ایده دانه های ریز حرف ایده محشری بود و تمام زحماتش به گردن علیرضا

می دانید که یک وبلاگ گروهی آن هم با این تعداد نویسنده چه مشکلاتی دارد

علیرضا برای مواجهه با این مشکلات هم خیلی تنها بود و هم خیلی جوان


به خاطر یک اختلاف قدیمی به شکلی که خودم هم دوست نداشتم و بیشتر شبیه به قهر بود

از دانه های ریز حرف بیرون آمدم

شاید انتظار بیجایی بود ولی از علیرضا به عنوان مدیر انتظار حمایت داشتم

و رفتار مودبانه و صحیح علیرضا را حمل بر حمایت او از آن شخصی کردم که با او مشکل داشتم

خسته شده بودم از اینکه بچه هایی که کار را شروع کرده بودند دل به کار نمی دادند

دوستانی که عزیز بودند به دلایل مختلف رفتند

و کسی که وجودش آزارم می داد با خیال راحت در آنجا جولان می داد

ساده کلام این که دیگر آن فضای پر از شور و ذوق روزهای اول را نداشت

و دل و دماغی برای نوشتن نبود


از دانه های ریز حرف خداحافظی کردم

و یعد هم شماره علیرضا را از گوشیم پاک کردم چون فکر نمی کردم دیگر کاری با هم داشته باشیم

اما همیشه حضورش را توی کامنتها حس می کردم

و روزی که بابا رفت محبت کرد و هدر زیبایی برای جوگیریات سوگوار آنروزها ساخت


هیچ وقت فرصت نشد از علیرضا تشکر کنم

بابت اینکه دانه های ریز حرف را ساخت و این همه آدم را دور هم جمع کرد

و این همه زحمت کشید

و هیچ وقت هم فرصت نشد بابت خداحافظیم از دانه های ریز حرف

که تصمیمی عجولانه بود

و می توانست انجام نشود

یا به شکل زیباتری انجام شود

از علیرضا عذرخواهی کنم .


یازدهمین پست بهمن ماه تقدیم به علیرضا

که خدایگان مینیمال بود :


علیرضا ! ممنون و معذرت




نظرات 21 + ارسال نظر
طـ ـودی یکشنبه 12 بهمن 1393 ساعت 04:47

کاری به اتفاق های وبلاگی ندارم
چون به من مربوط نیست، تا همینجاشم که گفتید به عنوان شنونده میشنوم و حتی به خودم اجازه هیچ قضاوتی نمیدم در مقابل صداقتی که توی حرف ها هست
فقط میخوام بگم که علیرضا واقعا پسر با معرفت و گلیه؛ اینکه میگم بامعرفت یعنی واقعا با معرفت و اینکه میگم گل یعنی واقعا گل؛ نشده تاحالا چیزی ازش پرسیده باشم و جواب نداده باشه و کوتاهی کرده باشه، بارها شده که حتی اگه نمیدونسته خودش پیگیری کرده و جواب رو برام پیدا کرده، و نه فقط برای من برای خیلی های دیگه ای که میشناسم
من هم یادم نمیاد غیر از ممنون و متشکرم های آخر هرلطفش کار خاص دیگه ای براش کرده باشم که در حد اون باشه
پس من هم ازش تشکر می کنم همینجا، شدیــد
ممنون علیرضای هدرساز با معرفت

طـ ـودی یکشنبه 12 بهمن 1393 ساعت 04:55

آها گفتم علیرضای هدرساز اینو یادم اومد که شما از هدرسازی هاش چیزی نگفتید
یعنی به نظرم این بچه بیشتر از اینکه پست نوشته باشه هدر ساخته، در این حد :))))

طـ ـودی یکشنبه 12 بهمن 1393 ساعت 04:58

آخرش هم اینکه
ممنون از شما برای بودنتون، و برای بزرگی و بزرگواریتون
و باز هم تشکر میکنم از دوست خوبم
امیدوارم موفق باشه همیشه توی کارهاش، مخصوصا این روزها
و به همین زودی بیشتر و بیشتر و به تلافی همه ی روزهایی که نتونست باشه ببینیمش

طـ ـودی یکشنبه 12 بهمن 1393 ساعت 05:03

به عاطی:
این عکس هم تقدیم با عاطی که خیلی دوست داشت این صحنه رو ببینه :)))

http://s4.picofile.com/file/8167654868/javgiriat.png

شکار لحظه ها بود البته، میدونید که :))))

افروز یکشنبه 12 بهمن 1393 ساعت 07:54

ایشون رو از هدرسازی های خوبشون یادمه، دانه های ریز حرف رو خیلی دوست داشتم حیف شد که دیگه نمینویسید اونجا خیلی جای کار داشت ولی بهرحال وبلاگ گروهی گاهی همین مشکلاتو داره همه ما رفتارهای عجولانه داریم گاهی تو درسترین زمان اشتباه ترین تصمیم رو میگیریم ولی همه جسارت پذیرشش رو نداریم و گفتن "معذرت" آقا علیرضا هرجا که هستید موفق باشید

پروین یکشنبه 12 بهمن 1393 ساعت 08:23

امیدوارم علیرضا این پست را ببیند. احساس اینکه خوبیهایت توسط اطرافیانت درک میشود خیلی حس خوبی است. و علیرضای خوب سزاوار تجربهء این حس خوب.

اما مطلب دیگری که با خواندن این نوشته ات بنظرم آمد این است که تو با این مهربانی ات و با این نوشته های صمیمانه از همه بیشتر به خودت لطف میکنی. به قول انگلیسی زبانها it didn't sound right! نوشته ام چیزی نشد که در نظر دارم! اما امیدوارم منظورم را متوجه شوی. درست است که ما خواننده هایت از خواندن نوشته هایت لذت میبریم و درس زندگی میگیریم (بدون شوخی) اما مطمینم احساس خوبی که نوشتن چنین متن هایی خواهی نخواهی روی روح و روان خودت میگذارد بهترین دستاورد این پست ها هستند. تاثیر زیبای مهربانی روی کسی که محبتش را ارایه داده بنظر من بیشتر است تا روی کسی که مورد مهر واقع شده. تعبیر خودخواهی نباید از این حرفم بکنی. اینکه آدم روحش از کینه و بدی و بی مهری خالی باشد خیلی خیلی خوب است. برای خود آدم بیشتر. چون آدم را با درون خودش و با فطرت پاکش آشتی میدهد.
من که حقیقتا به این روحیه ات غبطه میخورم دوست خوب و مهربان من

عاطی یکشنبه 12 بهمن 1393 ساعت 08:24 http://www-blogfa.blogsky.com

علیرضا جدن و جدن یکی از بهتریناست

هم از نظر نویسنگی ک خدا بگم چیکارش کنه:/
هم هدر سازی ک خدا بگم چیکار ترش!کنه:/

واقعن دوست بامرام و خوبیه.واقعنااا

عاطی یکشنبه 12 بهمن 1393 ساعت 08:25 http://www-blogfa.blogsky.com

طووووودی:))))))))))))))))))

احساس میکردم ناکام از دنیا میرم:)))مرسی مرسی:)))

خیلی باحالی:)))))):-*****

دل آرام یکشنبه 12 بهمن 1393 ساعت 09:53 http://delaramam.blogsky.com

علیرضا برای من یعنی مینیمال و هدر.
خیلی اوقات یا بهتر بگم همیشه زحمت هدرهای من با علیرضاست

نیره یکشنبه 12 بهمن 1393 ساعت 10:15

اون وبلاگ رو من همیشه دنبال می کردم
خیلی عالی بود
حیف شد که دیگه تعطیل شد

کورش تمدن یکشنبه 12 بهمن 1393 ساعت 13:23

سلام
100 بار به خودم گفتم وقتی کار دارم اول نرم سراغ وبلاگ تو
از پستت بعد از چند وقت رفتم دانه های ریز حرف و 1 ساعتی تو نوشته ها چرخیدم.یاد اون روزها بخیر
مخصوصا نوشته عبور مرغ از خیابان
علیرضا هم هرجایی که هست ایشاا... سلامت و موفق باشه

سکوت یکشنبه 12 بهمن 1393 ساعت 14:38 http://www.sokooteashena.blogfa.com

واقعا چرا اینجوریه؟
یه گروه چه خانم باشن و چه آقا نمیتونن برای مدت زیاد دوام بیارن؟
کاش این احساس خود برتر بینی ما ایرانی ها یکم کمتر میشد. کاش به جای اینکه همیشه زبان باشیم گاهی هم گوش میشدیم.


معذرت میخوام. روی صحبتم با فرد خاصی نبود. عصبانی ام از همه و بیشتر از خودم.

HaMeD یکشنبه 12 بهمن 1393 ساعت 14:49

سلام
خوبین خوشین ؟
آقا یه سری مسابقات مثِ جام جهانی نمیزارین ما از زیر آب بیایم بیرون واسِ یوخده تنفس؟!

از اونجا که بعد مدتها اومدم بیرون و کامنت میزارم

حیفه موزیکی که از مرحوم ایرج بسطامی همشهری خوبمه لینک نکنم!

http://s4.picofile.com/file/8167736092/Iraj_Bastami_Harire_Mahtab_WWW_IRMP3_IR_.mp3.html

ارادتمندیم و پیگیر همیشکی
یه گوشه ای از این خونه شما زیر اندازمونو انداختیمو در خدمتیم

لطف داری حامد جان

رضوان سادات یکشنبه 12 بهمن 1393 ساعت 19:49

سلام
آقا این کار شما خیلی جالب بود
اینکه هرروز برا یه نفر مینویسین!!!

اردی بهشتی دوشنبه 13 بهمن 1393 ساعت 07:47 http://tanhaeeeii.blogfa.com

مرحبا به خاطر شجاعت و یک رنگی تون آقا بابک

علیرضا دوشنبه 13 بهمن 1393 ساعت 09:34

سلام
نمیدونم باید چی بگم
واقعا شگفت زده شدم از این همه لطف و محبت شما
بعد از دانه ها همیشه فکر میکردم از من ناراحتید به همین خاطر سعی میکردم بیشتر چراغ خاموش سر بزنم به اینجا
یعنی خب حق هم دارید اگر ناراحت باشید
هم شما و هم اعضای دیگر "دانه های ریز حرف"
بخاطر اشتباهاتی که داشتم و رفتار های به دور از ادب که ناخواسته بودند یا از سر خامی و بی تجربگی
این منم که همیشه به شما یک عذرخواهی بدهکار بودم ولی شما اونقدر بزرگوار هستید که...
دانه های ریز حرف حداقل برای من اتفاق فوق العاده ای بود
که قطعا بدون شما و حمید باقرلو و تیراژه بقیه دوستان عزیزم هیچ وقت شکل نمیگرفت
مرسی که بودید
مرسی که هستید در جوگیریاتی که تمام دوستان خوبم رو به لطف گرمای این خونه دارم
مرسی که توی پر استرس ترین روزهام این همه ی حس عالی رو بهم هدیه دادید و به من بی معرفت یادآوری کردید که این اطراف چقدر دوست فوق العاده دارم
ممنون و معذرت

لطف داری علیرضای عزیز
من از شما هیچ وقت بی احترامی ندیدم
و فکر نمی کنم که به سایر دوستان هم بی احرتامی کرده باشید
هرچی بوده سوء تفاهم بوده و گذشته
مهم اینه که تجربه شیرینی در کنار هم داشتیم
و هنوز توی سنگر وبلاگستان هستیم در کنار هم
برات آرزوی موفقیت دارم

علیرضا دوشنبه 13 بهمن 1393 ساعت 09:37

قربون محبت تمام دوستانم
چقدر خوبه که آدم اینهمه رفیق خوب داشته باشه
ممنون از همگیتون

تیراژه دوشنبه 13 بهمن 1393 ساعت 13:22

دانه های ریز حرف ، فوق العاده بود ، برای من خاطرات خوبش اونقدر زیاده که چیزی از دلخوریهاش یادم نمیاد ! آلزایمر هم ندارم !! گاهی برای اینستا یا فیس بوک میرم سراغش و یه چیزایی ازش کش میرم !

توو کارهای گروهی طبیعی ترین چیز همین سوتفاهم ها و اختلاف نظرهاست ! همینا هم جالبش میکنه وگرنه همه میشدیم کپی برابر اصل هم !! البته با مقادیری قد و وزن و چشم و ابروی متفاوت!!

امیدوارم کنکورت رو با موفقیت بگذرونی علیرضای عزیزم / ممنون اسحاقی جان که منو یاد خاطرات خوبم با دوستان خوبم انداختی ، دلم برای دعواهامون تنگ شده !

آوا سه‌شنبه 14 بهمن 1393 ساعت 19:07

علیرضا جدا یکی از پسرهای خوب بلاگستانه..
کسی که همیشه برای من قابل احترام بوده
وهست..که بقول طودی عزیز،نشده هیچ
وقت هیچ پیام و یاسوالی روبدون جواب
بذاره.حتــــــی برای من ِبی وبلاگ که
مدتهاست توی بلاگستان دارم می
چرخم تنهاکسی بود،که همیشه
بودو( لطفش روتوی به خصوص
زلزله آذربایجان فـراموش نمی
کنم).....علیرضامثل مینیمال
هاشه..کوتاه امامفید........
مخلصیم داداش کوچیکه...
شاد وموفق باشی........
یاحق...

گلنار چهارشنبه 15 بهمن 1393 ساعت 02:55

چقدر خوب که برای علیرضای نازنین نوشتید.
اتفاقآ چندین بار به یادش بودم و سلامی دوباره دارم.
علیرضا جان خوشحالم که همچنان هستی و میدونی که برای ما که بیرون گود بودیم اسمت و رسمت یادآور روزهای خوبی ست که با هم در آن وبلاگ سپری کردیم.
شادمان و موفق و سلامت باشی.

خورشید چهارشنبه 15 بهمن 1393 ساعت 14:51

آقای علیرضا خیلی ماهه. هربار که سراغ دانه های ریز حرف رفتم و چندخطی هاشونو خوندم همیشه تو ذهنم اومده که آقای علیرضا خیلی ماهه.
خدا همیشه همراهشون ان شاالله.

دانه های ریز حرف..
محبوب ترین وبلاگی بود که می خوندم و واقعا خیلی دوسش داشتم.. یواشکی.
حیف..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد