ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
امروز اولین عیدیم رو دشت کردم
اولین و شاید آخرین عیدی امسال
اونم از کسی که سنش از من کمتره
به آبجی نرگسم میگم : برای چی عیدی میدی ؟ تو که از من کوچیکتری
میگه : بگیر تبرکه
میگم : چه تبرکی ؟ مگه تو مکه و کربلا بودی ؟
میگه : نه از لای قرآن درش آوردم
حس قشنگی داره سی و پنج ساله باشی و با دیدن یک اسکناس تا نخورده عیدی دلت غنج برود
بعد هم بروی و اسکناس را بگذاری لای قرآن سر سفره هفت سین
و این حس قشنگ را همانطور تانخورده تقدیم کنی به یک نفر دیگر
نیت کرده ام این اسکناس تا نخورده را بدهم به دانه انار هنوز نیامده محمد و روناک
که قرار است فردا سه نفری بیایند منزل ما عید دیدنی
عیدی گرفتن حس خیلی خوبی دارد
اما حس عیدی دادن به کسانی که دوستشان داری محشر است .