جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

فایل این دوستان برای بازی وبلاگی به دستم رسیده است . اگر احیانا کسی فایل ارسال کرده و نامش در لیست نیست اطلاع بدهد :

1- داود پورامینی 2- فریبا 3- رها آفرینش 4- پونی 5- بهار همیشگی 6- دل آرام 7- سمیرا 8- سمانه 9- امیرحسین 10- حسام 11- مرضیه 12- منصوره 13- طاهره 14-سارا 15-سیاه سفید خاکستری 16- آهو 17-خورشید پورامینی 18- آقای رگبار 19- امی 20-باغبان 21- صدیقه 22- مریم 23-عباس موسوی 24- بمب هیدروژنی 25-بیوطن 26-پروین خانم 27-مهرداد 28-محسن باقرلو 29-ترنم 30-رضوان سادات 31- رها 32- فرگل 33-اردی بهشتی 34- آذرنوش 35-وانیا 36-احمد 37- آوا 38-پری گل 39- م.ح.م.د 40-عاطی 41- تیراژه 42- حباب لامپ 43- سحر 44-هاله صداقی 45- بشرا 46- پرهون


انشاء الله عکس ها ساعت 20:20 جمعه شب رونمایی خواهند شد .



دوستانی که تا این لحظه برای شرکت در بازی فایل فرستاده اند :

  1. داود پورامینی
  2. فریبا
  3. باغبان
  4. رها آفرینش
  5. پونی
  6. دل آرام
  7. بهار همیشگی
  8. پونی
  9. حسام
  10. مرضیه
  11. سمیرا
  12. امیرحسین
  13. سمانه
  14. منصوره
  15. طاهره
  16. سیاه سفید خاکستری
  17. آهو

توضیحات مربوط به بازی را در این پست می توانید بخوانید و فقط برای یادآوری عرض می شود که فقط تا ساعت 22 پنجشنبه برای ارسال فیال فرصت دارید .

ممنون ...



همیشه قبل از شروع بازی های وبلاگی یک ترس بزرگی داشتم . اینکه از بازی استقبال نشود . اینکه بازی فقط ده - بیست شرکت کننده داشته باشد را یکجور ضایع شدن و کنفتی برای خودم می دانستم . نه اینکه ده - بیست شرکت کننده تعداد کمی باشد . نه . ولی وقتی یادم می آمد که بعضی از بازی های وبلاگی جوگیریات نزدیک به 100 نفر شرکت کننده داشت یکجورهایی بازی کردن با 20 نفر را کسر شان می دانستم . خاطرتان باشد یکی از بازی های صوتی شب یلدا هم بود که مثلا خودم را چیز کردم و بهم برخورده بود و پست را رمز دار کرده بودم برای انتقام از دوستانی که قول داده بودند شرکت کنند و شرکت نکردند .

اما از آنجا که زمان معلم خوبیست حالا دچار تحول شده ام .

نه اینکه از تعداد زیاد شرکت کننده ها خوشم نیاید اتفاقا برعکس

اما خوب که فکر می کنم می بینم مهم دور هم بودن است و خوشی کردن و شاید توقع زیادی باشد که در این روزگار پر از دغدغه و گرفتاری انتظار داشته باشم همه با قوانین من بازی کنند و به قول یکی از دوستان توی کامنتها با هر تعداد شرکت کننده ای باید بازی انجام شود .

مخلص کلام اینکه

اگر شرایط بازی وبلاگی برایتان دشوار است انصافا راضی به زحمت نیستم و یک وقت از سر رودرواسی و بی میلی خودتان را به دردسر نیندازید . دوستانی که امتحان دارند یا تمایلی به شرکت در بازی ندارند یا وقت و حوصله بازی کردن ندارند مثل همیشه قدمشان روی چشم ماست و دوستانی که محبت می کنند و عکس می فرستند هم مثل همیشه لطفشان را شامل حال بنده کرده اند .

توضیحات بازی را اینجا می توانید ملاحظه کنید .


تا این لحظه این عزیزان عکس هایشان را ارسال کرده اند .

1- داود پورامینی

2- خورشید ( عکس از طرف داود ارسال شده و اگر مایل باشد عکس دیگه ای بفرستد )

3- فریبا

4- پونی

5- باغبان ( جواب ایمیل شما را دادم باغبان عزیز )

6- پونی


ممنون از لطف شما ...



سلفی با نمادهای شهری


همانطور که مشاهده می فرمایید بازی با عکس و تصویر بیشترین رای را آورد و با احترام به دوستانی که موافق بازی نوشتاری و صوتی بودند بازی ما با عکس و تصویر خواهد بود .

قبل از اینکه شرایط بازی جدیدمان را خدمتتان عرض کنم بد ندیدم برای دوستان قدیمی یک تجدید خاطره و برای دوستان جدید یک معرفی نامه از عکس بازی های قدیمی جوگیریات داشته باشیم .
بازی هایی که بی اغراق شاید بهترین اتفاقات جوگیریات بوده اند و خیلی از دوستی ها و آشنایی های خارج از دنیای مجازی را مدیون همین دور همی های خاطره انگیز بوده ایم :

+ بازی سفره های آسمانی
+ عکس دیروز و امروز باباها
+ بازی چشم ها
+ بازی نقاشی های کودکی
+ بازی عکس های مدرسه
+ بازی عکس پدربزرگ ها و مادربزرگ ها

تا جایی که حافظه ام یاری می کند هر وقت محور بازی و دورهمی های وبلاگستان  مسابقه و رقابت بوده است دلخوری و کدورت هم بوجود آمده است . بنابراین از خیر مسابقه و رای گیری گذشتیم و این بازی صرفا برای دور هم بودن و خوشی کردن است و بس . با این وجود بنده و یکی از دوستان که نامشان ذکر نمی شود تصمیم داریم تا به ده نفر از شرکت کنندگان در بازی یک جلد کتاب به عنوان یادگاری هدیه بدهیم .

خیلی به این فکر کردم که موضوع این بازی چه باشد که نه تکراری شده باشد و هم اینکه همه بتوانند در آن شرکت بکنند . دوست داشتم علاوه بر اینکه قرار است یک شب دور هم گل بگوییم و گل بشنفیم بازی ارزش هنری و آموزشی هم داشته باشد و چیزی به دانسته هایمان اضافه کند . از طرفی حضور تصویر شرکت کننده در بازی جذابیت بیشتری برای مخاطبان دارد و امکان آشنایی بیشتر با دوستان نادیده وبلاگی مهیا می شود و  از سوی دیگر خیلی ها در دنیای مجازی مایل به آشکار شدن هویت واقعی خودشان نیستند . با جمع بندی همه این مولفه ها رسیدم به این بازی :
 سلفی گرفتن با نماد های شهری

بازی به این ترتیب است که شما زحمت می کشید و با یکی از نمادهای شهری که در آن زندگی می کنید عکس سلفی می گیرید . یعنی علاوه بر اینکه خودتان در عکس هستید آن نماد نیز باید در عکس حضور پر رنگ داشته باشد . این نماد می تواند از مکان ها و بناهای مشهور شهر شما باشد از میدان آزادی و سی و سه پل و مقبره بوعلی سینا و حافظیه گرفته تا نمادهای خیلی ساده مثل تابلوی نام یک خیابان یا مجسمه قرار گرفته در پارک یا میدان یا گنبد یک امامزاده یا تابلوی یک فروشگاه و یا هر نماد دیگری به سلیقه و خلاقیت خودتان .
دوستانی هم که تمایل ندارند تصویرشان در عکس باشد باید محبت کنند روی کاغذ عبارت " بازی نمادهای شهری " را نوشته و این تصویر را در کادر مربوطه در کنار نماد مورد نظرشان قرار دهند .

شما تا ساعت 10 شب پنجشنبه 25/10/93 فرصت دارید تا عکس های خود را به این نشانی ایمیل ارسال کنید :

kiamehr.bastani@gmail.com

لطفا توضیحات کوتاهی در خصوص عکس خود در ایمیل ارسالی بنویسید مثلا چند خطی در توصیف یا معرفی نماد عکستان

از همین الان 8 روز فرصت دارید . امیدوارم ارسال عکس هایتان را به دقیقه نود موکول نکنید .

ارادتمندم ...

پیش پرده

سلام علیکم

ممنونم از همه دوستانی که در پست قبل حاضری زدند و باور کنید بعد از مدتها سوت و کور بودن کامنتدونی کلی انرژی مثبت و انگیزه پیدا کردم .

امیدوارم بازی وبلاگی که می خواهیم شروع کنیم خاطره انگیز و به یادماندنی باشد .


اگر بخوایم یک دسته بندی کلی داشته باشیم تا آنجا که حافظه بنده یاری می کند سه نوع بازی وبلاگی در طول این چند سال در فضای وبلاگستان انجام شده است .

اول : بازی های نوشتاری

بدین ترتیب که یک وبلاگ نویس در مورد موضوعی می نویسد و سایرین را دعوت می کند به نوشتن در مورد همان موضوع .

دوم : بازی با عکس و تصویر

مثل خیلی از بازی هایی که اینجا یا در وبلاگ محسن باقرلو نمونه اش را دیده اید . احتمالا خاطره انگیزترینش هم همان بازی عکس های کودکی باشد .

سوم : بازی صوتی

که مخاطبان گرامی در مورد خاصی فایل صوتی می فرستند و بصورت مجزا یا در یک فایل واحد منتشر می شود .


بنده خودم دو مورد آخر را بیشتر می پسندم چون دوستان بی وبلاگ و خاموش هم می توانند مشارکت داشته باشند .


یک نظرسنجی هم در ستون سمت راست وبلاگ قرار گرفته تا بتوانید بازی مورد نظرتان را انتخاب و به آن رای بدهید . در ضمن اگر پیشنهادی برای انجام هرکدام از بازی ها دارید توی کامنتها بنویسید .

مثلا اگر قرار به بازی با عکس و تصویر باشد بازی عکس های پرسنلی یا عکس های عزیزترین آدم زندگی یا عکس در بین جمع خانواده را پیشنهاد می کنم .

یا برای بازی صوتی بازی  آهنگهای خاطره انگیز و درخواستی و یا روایت یک لطیفه یا خاطره خنده دار ، پیشنهادات خوبی می تواند باشد .

البته اینها ایده های خام است . قرار است دور همی خوبی داشته باشیم و بازی ی را انتخاب کنیم که همه مایل به مشارکت در آن باشند . عجالتا رای تان را بیاندازید داخل صندوق تا ببینیم کدام بازی بیشتر رای می آورد و فردا شب در مورد خود بازی بیشتر صحبت می کنیم .


ارادت ...




بازی وبلاگی

شور و شوق و حال و هوای اینستاگرام مرا یاد روزهای خوب و پر رفت و آمد وبلاگستان می اندازد اما نمی دانم چرا آنطور که باید مثل بعضی از معلوم الحال هایی که اسمشان را فعلا اینجا نمی آورم ( ولی احتمالا چند خط پایین تر اسمشان را خواهید خواند ) نمی توانم در فضای اینستاگرام ذوب و محو بشوم .


نمی توانم انقدر برایش وقت بگذارم با اینکه واقعا فضای اینستاگرام را دوست دارم و صد بار بیشتر نسبت به فیس بوک برایش احترام قائلم . شاید چون اینستا شبیه وبلاگ است و کسی که عضو اینستاگرام می شود برای خودش تولید محتوا می کند برعکس فیس بوک که اکثرا اشتراک گذاری و نشخوار مطالب و نوشته های این و آن است .

با این وجود اصلا نمی توانم کپشن و توضیحات زیر عکس ها را بخوانم . یعنی حوصله خواندن متن های طولانی را ندارم برعکس وبلاگ که انگار می نی مال برایم ناقص و نارسا به نظر می رسد .


اینستاگرامم یک تعداد عکس خانوادگی دارد از سفر و اتفاقات روزانه و اکثرا عکس های مانی است . هیچ وقت شبیه یک رسانه نگاهش نکرده ام چون نه ادعایی در عکاسی دارم و نه احساس می کنم یک تصویر بیانگر کامل افکار و درونیات من باشد . اینستاگرام را درست مثل یک آلبوم عکاسی می دانم که خیالم راحت است اگر گوشی موبایلم گم شد عکس های خوبش را از دست نمی دهم و اگر فردا روزی خواستم بدانم چه تاریخی چه کاری کرده ام و کجا بوده ام با تماشایش یادم بیفتد که مثلا هشت هفته قبل بوده یا شش هفته قبل .

برای همین زیاد اهل تعامل با دوستان اینستایی نبوده ام و هیچ وقت در چالش هایی که از چپ و راست به اینستاگرام سرازیر  می شوند شرکت فعال نداشته ام .


چند وقت پیش توی کامنتهای یکی از پست های جوگیریات ، محسن باقرلو پیشنهاد داد که یک بازی وبلاگی راه بیندازیم . دروغ چرا ؟ من هم خیلی دلم برای بازی وبلاگی تنگ شده است و دل و دماغش را هم دارم اما باید دو نکته را قبول کرد . اول اینکه وقتی دوستانت در فضاهای دیگر تو را به بازی دعوت کرده اند و تو قبول نکرده ای احتمالا وقتی بازی وبلاگی راه بیفتد دوستان هم شرکت نخواهند کرد . و دوم اینکه باید بپذیریم وبلاگ آن شور و شوق قدیم ها را ندارد و تعداد کامنتها موید همین موضوع است .

القصه این پست را نوشتم برای اینکه بدانم رفقای قدیم و جدید اگر خدای نکرده سرمان به جایی خورد و خواستیم بازی وبلاگی بکنیم پایه هستند یا نه ؟ اصلا اینجا را می خوانند یا نه ؟ می خوانند ولی حوصله ندارند کامنت بگذارند یا نه ؟ و آخر اینکه اگر قرار باشد بازی کنیم حاضر هستند یا غایب ؟


یک عدد دو رقمی در نظر دارم که اگر تعداد حاضری های توی کامنتدونی به آن حد نصاب برسد بازی می کنیم و اگر هم نرسید دیگر بنده بی تقصیرم و مجبورید کما فی السابق هر شب همین پستهای طول و دراز و حرف های صد من یک غاز را تحمل بفرمایید .

ظاهر و باطن کاری بود که از دستم ساخته بود ...





فوری       فوری


چیزی که توی بازی ها خیلی اذیت کننده است شرکت کنندگان دقیقه نودی و بدقول هایی هستند که بعد از اتمام مهلت بازی از راه می رسند . فکر میکنم کمترین احترام برای من برگزار کننده و شرکت کننده های خوش قول که به موقع فایلشان را می فرستند این باشد که هیچ فایلی بعد از اتمام مهلت بازی مورد قبول قرار نگیرد . برای این بازی هم چند تا از دوستان که از قرار دوستان صمیمی من هم هستند بدقولی کرده و فایلشان را دیر فرستاده اند . درست است که زحمت من زیاد می شود و دوباره کاری و اینها اما حالا که قرار است دور هم باشیم و خوش بگذرانیم تصمیم گرفتم این بدقول ها را هم با اکراه بازی بدهم و برای اینکه عدالت رعایت بشود اینجا اعلان میکنیم تا از بین مخاطبان هم اگر کسی جا مانده فقط و فقط تا ساعت 22:00 امشب فایلش را به نشانی javgiriat2014@gmail.com  ارسال کند .



همینجا به اطلاع می رساند که برای اینکه حقی از دوستان خوش قول ضایع نشود بدقول ها با کسر 5 امتیاز در جدول مسابقات شرکت داده می شوند تا عبرتی باشد برای بدقول ها و دقیقه نودی ها که  با بازی دادنشان فقط دردسر اضافی داریم و با بازی ندادنشان هم عذاب وجدان می گیریم

رونوشت : صبا خانم



بازی

فکر کنم اولین باری که عبارت بازی وبلاگی را شنیدم سال 88 بود . به نظرم خیلی مسخره می آمد . یعنی چی ؟ مگه توی وبلاگ هم میشه بازی کرد ؟ البته درک شرایط آن موقع با امکانات حالا کمی سخت است . مثلا خود من اینترنت دایال آپ داشتم و مدام باید غصه پول تلفن و اشغال ماندن خطمان را می خوردم . اصلا آنلاین بودن دائم بر خلاف حالا یکجور آرزو و حسرت به حساب می آمد .

روال بازی های وبلاگی آن موقع اینطور بود که یکنفر به عنوان مبدع بازی یک موضوعی را انتخاب می کرد و در مورد آن می نوشت و سپس چند نفر را انتخاب می کرد تا آنها هم در مورد همان موضوع مطلب بنویسند .این روند همینطور ادامه پیدا می کرد و هرکس دوستان وبلاگیش با گذشت روزگار اما بازی های وبلاگی چهره ای جذاب تر به خود گرفتند . مثل بازی هایی که محسن باقرلو راه می انداخت و عکس و صدا را هم به چرخه بازی اضافه کرد . یک زمانی تمام هم و غم و عشقم بازی های وبلاگی بود و چه خاطرات عزیزی که از این بازی ها نداریم  .


احساس می کنم شروع یک بازی وبلاگی به شکل و شمایلی که شما به آن عادت دارید کاریست که دیگر از ما گذشته و عجالتا  نه حوصله اش را دارم و نه وقتش را ولی مهربان ایده جالبی داشت درمورد بازی وبلاگی از نوع اول که بدم ندیدم در اولین روز شروع کار و تلاش در سال جدید امتحانش بکنیم .


پس اگر حوصله داشتید امشب یک سری اینجا بزنید .

امیدوارم تعطیلات عید به شما خوش گذشته باشد و سالی خوش در انتظارتان باشد ...



دوئل



یکی از موضوع بندی های مغفول مانده جوگیریات " داستان های بی پایان " بود . از این جهت گفتم مغفول مانده که این ایده خیلی جای کارکردن و مانور دارد اما آنطور که باید و شاید وقت برایش نگذاشتم .

تجربه شیرین اجاره نشینی یک هفته ای و عوض و بدل کردن وبلاگ با محسن باقرلو مرا به این فکر انداخت که اینبار هم یک میهمانی یک هفته ای داشته باشیم با شکل و ظاهری البته متفاوت .

اسمش را گذاشته ام "دوئل "

طی این یک هفته می خواهم  توانایی داستان نویسی ام را محک بزنم البته با کمک یکی از رفقای جان که معرف حضورتان هست : محمد حسین جعفری نژاد

جعفری نژاد علاوه بر اینکه استعداد ویژه ای در نوشتن عاشقانه و نوستالژی و داستان دارد یک خصیصه خوب دیگر هم دارد و آن هم اینست که پایه است . کلا همیشه برای هرکاری پایه و همراه است و نه توی کارش ندارد .

این شد که فکرم را برایش گفتم و او هم استقبال کرد .

طی این هفته قرار است من و جعفری نژاد با هم دوئل کنیم . یک دوئل در داستان نویسی .

چطور ؟ برایتان می گویم :


من و محمد هیچ هماهنگی قبلی برای اینکه چه بنویسیم و چطور بنویسیم نداشته ایم و حتی موضوع و خط سیر داستانمان را هم معین نکرده ایم . همین چند دقیقه پیش شیر یا خط انداختیم و محمد برنده شد و قرار شد شروع قصه را بنویسد . 

قضیه از این قرار است که محمد فردا شب ( یعنی شنبه شب ) داستان را شروع کند و من فردای آن ، قصه را ادامه بدهم . 

یعنی شما طی این هفته یک داستان شش قسمتی را خواهید خواند که با قلم جعفری نژاد آغاز می شود و  با پست پنجشنبه شب من تمام خواهد شد .یعنی شما می توانید یک داستان سریالی و ادامه دار را یک شب در میان در وبلاگ محمد و جوگیریات  بخوانید . اگرچه نوع و سبک نوشتن ما دو نفر با هم تفاوت دارد اما شاید همین تفاوت سبک نوشتار بتواند به جذابیت داستان بیافزاید .  طی این یک هفته قرار است ما دو نفر توانایی و خلاقیتمان را در نوشتن قصه به رخ هم بکشیم . حالاچرا اسمش را گذاشته ام دوئل ؟ چون این رقابت اصلا و ابدا جوانمردانه نخواهد بود و به شخصه برای اینکه داستان من بهتر از داستان جعفری نژاد بشود از هیچ  کارشکنی و تلاشی ابا نخواهم داشت . 

یک فکرهایی داشتم برای شروع داستان که چون توی قرعه کشی شیر یا خط برنده نشدم عملی نشد و حالا باید صبر کنم و ببینم محمد چطور قصه اش را شروع می کند . این تلاش و کارشکنی که عرض کردم می تواند انواع و اقسام داشته باشد . مثلا گند زدن به وجهه و خراب کردن شخصیت قهرمان داستان محمد توی داستان خودم یا بستن داستان طوری که محمد نتواند قصه را ادامه بدهد و اگر ادامه بدهد قصه اش بدردنخور از آب در بیاید . البته اینها فرضیات تصورات فعلی من است و همه چیز بستگی دارد به پست اول و شروع قصه که محمد خواهد نوشت .

به هر حال فکر می کنم شش پستی که طی این یک هفته خواهید خواند پست های جالبی از آب دربیایند و کنجکاوی برای  دانستن ادامه داستان هیجان خوبی ایجاد کند . امیدوارم از این داستان لذت ببرید من که دل توی دلم نیست ...




مصاحبه


 دو موضوع بندی تقریبا مشابه در جوگیریات وجود دارد :


مصاحبه و رادیو گفتگو


شما دوست دارید نفر بعدی که با او مصاحبه می شود چه کسی باشد ؟

اگر فرصت و حوصله داشتید سری هم به پست های قبلی مصاحبه بزنید و اگر انتقاد و نقطه نظری دارید ممنون می شوم که بفرمایید ...