-
یادداشتهای مهربانی
سهشنبه 17 اسفند 1389 13:14
سهبا ی عزیز کاری بی نهایت زیبا کرده و در این پست یادداشتهایی مهربانانه بر مهربانی دوستانش نوشته و چه خوشحالم که نام من کمترین را نیز در بین این جمع خوبان آورده است . ممنونم سهبای عزیز ... - - راستی بازی صوتی فرشته را ازدست ندهید ...
-
عذر تقصیر بابت تاخیر
سهشنبه 17 اسفند 1389 08:55
دیروز که از سر کار برگشتم از ترافیک شب عید و کسری خواب این چند شب حسابی خسته و کلافه بودم . آمدم ادامه داستان را بنویسم که مهربان صدایم زد برای شام جایتان خالی شام را که خوردیم دیدم تکان نمی توانم بخورم مهربان گفت چند دقیقه ی با کامپیوتر کار دارد من هم از خدا خواسته پای تلوزیون دراز به دراز افتادم تا صبح این چند خط را...
-
برای دختری که اینجا را نمی خواند (قسمت دوم)
یکشنبه 15 اسفند 1389 00:21
در قسمت قبل گفتیم که سال ۷۶ که چهارم دبیرستان (نظام قدیم) بودم کارشناسی مکانیک دانشگاه آزاد سمنان قبول شدم و انقدر سرم باد داشت که نرفتم به امید قبولی در کنکور سراسری یکسال به بطالت رفت و گندی به کنکور زدم آن سرش ناپیدا همین خرابکاری انگیزه ای شد برای درس خواندن برای کنکور آزاد و الحق که امتحان را خوب دادم حال ادامه...
-
مشکی رنگ عشقه ؟؟؟
شنبه 14 اسفند 1389 12:40
همه چیز به طرز خیلی عجیب و مرموزی خوب است حالم ٬ احوالم ٬ زندگیم و اصلا همه چیز انگار دارم از همه چیز این دنیا چند برابر لذت می برم از راه رفتن از غذا خوردن از بو کشیدن هوا از رانندگی توی شلوغی از حرف زدن با مهربان از فیلم دیدن از گوش دادن به موسیقی همه اینها ٬چند برابر روزهای عادی خوبند همه چیز و همه کس و همه جا و...
-
رفیق خوب تر از خمیازه
شنبه 14 اسفند 1389 00:00
بعضی تصاویر را هر کاری کنید از مخیله تان پاک نمی شوند دیشب با محسن رفتیم پشت بام خانه شان آسمان روشن شده بود درست مثل وقتهایی که خورشید دارد نفس های آخرش را وقت غروب می کشد برف می بارید دانه درشت و من داغ بودم و گیج و خوش از آن لحظه هایی که آدم نمی تواند به غم هایش فکر کند مثل خمیازه دقت کرده اید وقتی خمیازه می کشیم...
-
کودک مهندس های هیچوخت بزرگ نشده
پنجشنبه 12 اسفند 1389 00:37
عصری مهربان که از سمینار آمد ٬ هلیا و کورش هم همراهش بودند جایتان خالی پیتزا خوردیم به سبک باستانی و با طبخ کیامهر خوش گذشت و خوشی وقتی تکمیل شد که کورش اینا شب ماندند اینجا این دومین بار بود که من و رفیق قدیمی توی این سه سالی که از ازدواج هایمان می گذرد شب پیش هم هستیم مهربان و هلیا که صبح کله سحر دوباره باید بروند...
-
گزارش مفصل یک روز سخت بارانی - برفی
چهارشنبه 11 اسفند 1389 00:00
توی تاکسی نشسته ام و به برف پاک کن ها نگاه می کنم عینهو دو تا بچه شیطون دارند دنبالی بازی می کنند این یکی دنبال دیگری و برعکس برف دارد می بارد شدید دانه ها گنده و سفیدند دارم به عنوان این پست فکر می کنم می شود درباره دکتر چشم پزشک باشد و آن قطره کذایی که پدر چشمم را درآورد . مثلا : چشمها را باید شست ... یا می شود...
-
مردمک چشم آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ
سهشنبه 10 اسفند 1389 17:30
باور بفرمایید اصلا قرار نبود کسی را سر کار بگذاریم پست قبلی را دیروز توی شرکت نوشتم و می خواستم دیشب ادامه اش را بگذارم غروب دیروز با مهربان رفتیم چشم پزشک و دکتر یک قطره ای ریخت توی چشمم که شب و روزم یکی شد بعد هم یک ماجرایی پیش آمد که ادامه اش تا همین حالایی که در خدمتتان هستیم کش آمده امروز دوباره رفتم دکتر و ایشان...
-
برای دختری که اینجا را نمی خواند (قسمت اول )
دوشنبه 9 اسفند 1389 15:52
آ نروزها خیلی اُلدُرم بُلدرم داشتم سال ۷۶ بود و من ۱۸ ساله بودم . می گفتم : آدم برود کفش واکس بزند بهتر است تا برود دانشگاه آزاد درس بخواند عد{ل} زد و دانشگاه آزاد قبول شدم . سمنان - مهندسی مکانیک - طراحی جامدات - دور اندیشی پدر بزرگوارمان که ما را در شش سالگی روانه مکتبخانه کرده بود اینجا به کمکمان آمد و یکسال فرجه...
-
یک استکان رویا
یکشنبه 8 اسفند 1389 22:01
...اگر می دانستم برایم گل می آوری زودتر می مردم ... مجموعه اشعار دوست هنرمندم احسان پرسا تحت عنوان یک استکان رویا به چاپ رسید . احسان پرسا از نیکان بلاگستان است و هرچند که افتخار زیارتش هنوز نصیبم نشده است اما هر از چند گاهی تلفنی هم صحبت هم می شویم و احوالی از هم می پرسیم بی اغراق بگویم احسان پرسا در لطافت احساس و...
-
خانه تکانی
سهشنبه 3 اسفند 1389 23:03
اسفند ٬ ماه نظافت است و خانه تکانی باید دستی کشید به گوشه های غبار گرفته باید خرت و پرت های اذیت کن را دور ریخت باید نو شد پاک شد رها شد یک چند روزی نیستیم و زودی برمی گردیم ان شاء الله با دست پر ...
-
وختی خیاط توی کوزه می افتد (قسمت دوم )
شنبه 30 بهمن 1389 22:10
اگر یادتان باشد محسن باقرلو یک مصاحبه ای با ما کرد که چون عریض و طویل می شد و خارج از حوصله شما عزیزان قسمت اولش را نوشتیم و قرار بود قسمت دومش را هم فردای همان شب بنویسیم که یکهو مملکت شلوغ شد و حال و هوایمان ابری و دلگیر بعد هم که میهمانی گلریزون شهریار پیش آمد و سرمان مثل مملکت شلوغ بعد هم آخر هفته و بخور و بخواب...
-
کاشکی آدمها ...
جمعه 29 بهمن 1389 23:30
- گاهی دلم برای محبت های خالص قدیمی تنگ می شود آن زمانهایی که مردم برای دردهای هم مرهم بودند آن زمانهایی که یک جهان پهلوان راه می افتاد توی بازار و انقدر حرفش برو داشت که پول جمع کند برای آدمهای بی چیز و بی بضاعت آن زمانی که یک ریش سفید توی یک محله ٬ کار کمیته امداد را می کرد ... چند وقت پیش پستی خواندم با این مضمون :...
-
هدرها
پنجشنبه 28 بهمن 1389 16:44
جوگیریات قدیمی با همه مشکلات فنی ای که داشت یک خوبی خیلی خوب داشت آنهم این بود که می توانستی قالبش را تغییر بدهی گاهی رنگهایش را رنگ حال و هوای دلت کنی گاهی دستی به سر و روی فونتهایش بکشی و هر وقت دلت خواست هدر قالبت را عوض کنی یک کاری که خیلی دوست داشتم طراحی هدر بود برای قالب جوگیریات قدیمی یک عکسی که تاثیر گرفته...
-
حکایت این بن بست سی و دو ساله
چهارشنبه 27 بهمن 1389 23:22
ع باس آقا- طلا فروش سر چهار راه کاشفی - سی و دو سال پیش ٬ بهمن ۵۷ وقتی سرباز بود چند شب قبل از ورود امام شبی که به دستور فرمانده اش استوار علایی - که توی شلوغی های همان سال با چوب زدند توی سرش و مرد- وقتی دو تا از بچه های مسجد ابوذر را توی کوچه شکیبا دنبال کرد و ته کوچه گیر انداخت و دستش رفت روی ماشه ولی دلش لرزید و...
-
پرستوها به خونه بر میگردن
چهارشنبه 27 بهمن 1389 11:06
هرچقدر رفتن تلخه و غم انگیز دوباره برگشتن لذت بخشه و دلچسب هر وقت می بینم وبلاگی بسته میشه یا پست خداحافظی می نویسه غصه می خورم انصافا غصه راس راسکی شاید اصلا پستهاش رو وقتی هم که می نوشت دو تا یکی خونده باشم یا اصلا نخونده باشم اما وقتی قراره یه نفر دیگه نباشه و ننویسه خب آدم دلش غصه دار میشه مثل وقتی که یه هنرمند می...
-
شهریار شش رقمی
سهشنبه 26 بهمن 1389 22:10
بفرمایید کرگدن ...
-
گلریزون مجازی برای رهایی یه کرگدن
سهشنبه 26 بهمن 1389 15:43
ما کاری به پست نداریم پست رو کاغذ مال محکمه ست اصلیت پست مال خداست که ما و منش ریخته و گلریزون می کنیم واسه کسی که آزاد میشه از این چاردیواری که همه ی دنیا چاردیواریه کرم مرتضی علی یه مرد که واسه ی شرف و حرفش چهل و پنج روز رو کشیده وجدانش بالاتر از این کامنتاس که صفر و یکیه سلامتی سه تن، وبلاگ و رفیق و وطن سلامتی سه...
-
سکوت
دوشنبه 25 بهمن 1389 22:00
به احترام چشم های گریان از ظلم گاز اشک آور به احترام حلقوم های حناق گرفته در حسرت فریاد به احترام کبودی های خونمرده از سبعیت باتوم به احترام دلهای نترسی که جور ترسهای ما را می کشند به احترام آدمهای بزرگی که توی سلولهای کوچک محبوسند مثل آزادی حرفهایمان را فرو می خوریم مثل بغض و سکوت می کنیم دوباره مثل همیشه ... -
-
وختی خیاط توی کوزه می افتد (قسمت اول )
یکشنبه 24 بهمن 1389 23:00
- --- سلام و عرض ارادت و اینا ... بنده کرگدن هستم که همچنان در وبلاگ کیامهر عزیز کنگر و لنگر را به ترتیب خورده و انداخته ام ! ... بنظر من هر کاری چه ساده باشد چه پیچیده یک اصول و آداب و پرفشنالیته ای دارد حتی مثلن همین مصاحبه کردن ... یعنی نتیجهء هر کاری وختی بهترین خروجی ممکن را خواهد داشت که یک حرفه ای سکان هدایتش...
-
جواب ها و یک خبر خوب
یکشنبه 24 بهمن 1389 12:29
خیلی عالی بود بچه ها با تشکر از مدافع عنوان قهرمانی امیر حسین ٬ هاله بانو و پدیده مسابقات صومعه و همینطور پدیده راستگوی دوپینگی سوگل میتونید جواب سوال ها رو در ادامه مطلب ببینید . اما یک خبر خوب ... یادتون هست که شهریار بلاگستان قول داده بود با ما مصاحبه کند ؟ اگر اینترنت ها امشب قطع نشود و فرصت داشته باشیم امشب و اگر...
-
تشخیص هویت ۳
شنبه 23 بهمن 1389 22:31
ب ه عنوان یک آدم شدیدا جوگیر تازه از جشنواره برگشته شخصیت های این پست را استثنائا بالکل سینمایی انتخاب کردیم . حروف مختصار اسمهایشان را هم نمی نویسیم تا بازی به این زودی لو نرود . حالا مرد می خوام این بازی رو حل کنه ... آررررررررررررررررررررررررررررررررره تصویر اول - تصویر دوم - تصویر سوم - تصویر چهارم - تصویر پنجم...
-
گزارش یک جشن
جمعه 22 بهمن 1389 23:55
د یشب با مهربان و حامد رفتیم جشنواره و آخرین فیلم ابراهیم حاتمی کیا را دیدیم . گزارش یک جشن فیلم خوبیست اما فوق العاده نیست . شاید توقع ما از حاتمی کیا بالا باشد و شاید دارم این فیلم را با شاهکارهایش مقایسه می کنم - آخرین ساخته حاتمی کیا به شدت استعداد توقیف شدن دارد سکانس های آخر فیلم شدیدا آدم را یاد حوادث پس از...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 21 بهمن 1389 20:26
سلام علیکم جاتون خالی خونه ببعی اینا میهمان هستیم مجددا جاتون خالی الان هم داریم می رویم جشنواره فیلم گزارش یک جشن حاتمی کیا را ببینیم . اینکه توی این بحبوحه بی وقتی و سرعت افتضاح اینترنت مزاحم شدیم سه دلیل داشت : دلیل اول : فردا جمعه ۲۲/۱۱/۸۹ ساعت ۳۰/۱۸ بچه های محله گلها از شبکه دو سیما به نمایش در می آید . نویسنده...
-
کودک درونت را محکم بغل کن
چهارشنبه 20 بهمن 1389 22:30
ز ندگی هایمان عجیب شده اینروزها هرکس به اندازه خودش و شاید بیشتر از سهم خودش مشکل و مصیبت دارد آنچنان خودمان را توی زندگی آدم بزرگها غرق کرده ایم که یکروز چشم باز می کنیم و می بینیم آآآآآآآآه من چقدر بزرگ شده ام ؟ من کی انقدر بزرگ شدم ؟ پیش خودت فکر می کنی که وقتی بچه بودیم این همه چیز جور واجور دور و برمان نبود این...
-
رونمایی از نقاشی های کودکانه
سهشنبه 19 بهمن 1389 22:10
م ی دانم خیلی منتظر مانده اید تا نقاشی ها را ببینید . پس منتظرتان نمی گذارم و حرفهایم بماند برای بعدتری بهتر ... بعضی از عکس ها برای اینکه جا بشوند تغییر سایز داده شده اند با کلیک روی لینک زیر هر اسم می توانید نقاشی ها را با کیفیت بهتر ببینید همچنین با کلیک روی هر اسم می توانید وبلاگ نقاش مورد نظر را ملاحظه بفرمایید ....
-
عجللو ...
سهشنبه 19 بهمن 1389 14:56
با تشکر از زحمت همه دوستان اون سه تا دوستی هم که قول دادند و هنوز نفرستادند عجله کنند عادل فردوسی پور - مهدی کروبی و آنجلینا جولی لطفا عجله کنید ... آبنوس خواهر عاطفه افشانه افروز امیرحسین آلن باز باران عاطفه بیوطن بهروز دنیز دکولته بانو الهه دوست(مجید) فرزانه فائزه(خواهر هیشکی) فرشته فاطمه غزل غزل شماره۲ حبیب گل گیسو...
-
وصول شد ...
دوشنبه 18 بهمن 1389 23:11
نقاشی این دوستان تا الان به دستم رسیده است . اگر نقاشی فرستاده اید و اسمتان توی لیست نیست حتما خبرم کنید : لیست به پست بعد منتقل شد ...
-
تمدیدیه
دوشنبه 18 بهمن 1389 21:00
با عرض پوزش از همه دوستان عزیزی که نقاشی هایشان را زود ارسال کردند و با عرض اخم و تخم ( به فتح ت) خدمت همه دوستان دقیقه نودی و با عرض بی زحمت تند باشید به همه دوستانی که بیعت کردند و هنوز نقاشی نفرستاده اند به استحضار می رساند این بازی به مدت ۲۴ ساعت دیگر تمدید گردید . آخرین مهلت ارسال نقاشی ها ساعت ۰۰ :۲۱ روز سه شنبه...
-
نقاشی های واصله
دوشنبه 18 بهمن 1389 09:13
این دوستان تا این لحظه نقاشی هایشان را فرستاده اند : بیوطن دنیز الهه گل گیسو حنانه جوجه کلاغ پونه خواهر زاده پونه مینا مغولستان خارجی مژگان امینی وانیا خودم غزل نرگس خانوم (مامان غزل ) نازگل از اردی بهشت تا بهشت شازده کوچولو زهرا مهسا خورشید آلن فاطمه مامان زهرا نازنازی فرشته مهتاب کامیار فرزانه هلیا کورش...