جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

معرفی نامه ...

و  تمام شد ... 

انتظارها به پایان رسید و در این پست صاحب هر عکس معرفی می شود . 

 

فردا شب ساعت ۲۴:۰۰ پرونده بازی عکسهای کودکی و مدرسه بسته می شود  . 

 

نوشته های محسن باقرلو و تحلیل دوستان از عکسها  را فردا شب  بخوانید .

  

دست تک تک شما رو می بوسم و یک دنیا ممنون از این همه لطف و محبت ... 

-

 

 

ادامه مطلب را ببینید ... 

 

  

  1  

************** 

الهه (دلکده) 

 -

 دلکده

 


 ۲-

************** 

فری (فرنویس)  

-

  


 ۳-

************** 

آلن (اراجیف یک عدد کابوی )  

-

 


 ۴  

************** 

غزل (غزل و خاطراتش )  

-


 ۵

************** 

پرند (قلم سبز ) 

-


  ۶

************** 

محمد (باغ بی برگی ) 

-


 ۷

**************  

مهربان (سطرهای سپید ) 

-

 


 ۸

************** 

آناهیتا (آریایی ها ) 

-

 


 ۹

************** 

نعیمه (پس از تولد ) 

-

 


 ۱۰

************** 

استاد سعادت (بابا محمود ) 

 

-

  


 ۱۱

************** 

مهدی عجمی (قلقلی ) 

-

 


 ۱۲

************** 

حنانه (فلوت زنی روی بام )  

-

 

 


 ۱۳

************** 

میلاد (وبلاگ ندارد ) 

-

 


 ۱۴

************** 

وروجک (وروجک جیغ می زند ) 

-

 


 ۱۵

************** 

مژگان امینی (سلامی چو بوی خوش آشنایی ) 

-

 


 ۱۶

************** 

وانیا(برای فردای حافظه ام ) 

-

 


 ۱۷

************** 

کیامهر باستانی 

-

 


 ۱۸

************** 

سحر (دی زاد ) 

-

 


 ۱۹

************** 

خدیجه زائر (دغدغه های یک مادر ) 

-

  


 ۲۰

************** 

روشنک (اون یکی نیمه من ) 

-

 


 ۲۱

************** 

حبیب ( آرتونی وچه ) 

 

-

 


 ۲۲

************** 

خواهر حبیب (وبلاگ ندارد ) 

-

 


 ۲۳

************** 

نیمه جدی 

-

  


۲۴

************** 

زهرا (دیوار جیغ ) 

-

 


 ۲۵

************** 

کورش تمدن (کلکله) 

-

  


 ۲۶

************** 

ریحانه (طنز تلخ - قهوه اسپرسو ) 

-

  


 ۲۷

************** 

پونه ( عشق ) 

 

-

  


 ۲۸

**************  

سیروس (شازده خزعبل الدوله ) 

-


 ۲۹

************** 

سمیرا (دلنوشته های یک دانشجو ) 

-

 


 ۳۰

**************  

نیما (وجدان آگاه ) 

 

-

  


 ۳۱

**************  

میکاییل (سیزده نامه ) 

- 

 


 ۳۲

**************  

شب نویس (من و شب ) 

- 

 


 ۳۳

************** 

شوالیه ( فانوس ) 

- 

  


 ۳۴

**************  

هاله بانو (خورشید را باور دارم ) 

- 

 

 


 ۳۵

**************  

عاطی (پر پرواز ) 

-

 


 

 ۳۶

**************  

دختر ایرونی 

-  

 

-

 

 


 ۳۷

**************  

دندانپزشک فهیم  

-

 


۳۸

**************  

محسن باقرلو (کرگدن ) 

 

-

 

 


 ۳۹

**************  

لیلیتا (زن متولد اسفند ) 

-

 

 


 ۴۰

************** 

رها پویا ( در سایه سار تنهایی ) 

- 

 


 ۴۱

**************  

لیلی (یک رز برای صلح ) 

-

 


۴۲

**************  

نینا (از هر دری سخنی ) 

-

 


 ۴۳

**************  

نازنین مریم (صد سال تنهایی ) 

-

 

 


 ۴۴

************** 

فاطمه (شمیم یار ) 

-

 

 

 


 ۴۵

************** 

سیمین (رسوب های نقره ای ) 

-

 

 


 ۴۶

**************  

فرزانه (بلور رویا ) 

- 

 


 ۴۷

**************  

رازین 

- 

 


 ۴۸

**************  

آبجی نرگسم (نیامده سلام ) 

وسطی عکس منه 

-  

 


 ۴۹

************** 

الهام (حکایت های مهام ) 

-

 


 ۵۰

**************  

مامانگار (زنبیل درویشی ) 

- 

 

 


 ۵۱

**************  

آوا (پرسه در کوچه های بی انتها ) 

-  


 ۵۲

**************  

بهنام (دوکلام حرف حساب ) 

- 

 

 


۵۳

**************  

دنیز (دنیای تنهایی من) 

-

 


  ۵۴

**************  

گوجه سبز  

-

 


 ۵۵

**************  

هیشکی (حرفهایی هست برای ... ) 

- 

 

 


 ۵۶

**************  

ماهی تنگ بلور (من و عقل و دلم ) 

-

 

 


 ۵۷

**************  

مریم (ماژ و موژ من ) 

-

  

 


 ۵۸

************** 

مریم بانو (همسر شیرزاد ) 

- 

 


 ۵۹

**************  

مستانه (بادبادک ) 

-

 

 


 ۶۰

**************  

مجتبی ( ابله )  

اسم وبلاگشونه البته - نه خودشون 

یک فروند آدم بیکار! 

 


 ۶۱

**************  

شیرزاد طلعتی (مکتوب ) 

-  

شیرزاد طلعتی 

 


 ۶۲

**************   

شیخ امروزی 

-

 


 ۶۳

**************    

سهبا (زمزمه های گاه گاه ) عکس اول

یگانه (دختر سهبا ) عکس دوم

 

-

  


 ۶۴

**************  

رها (اعترافات شطرنجی ) 

- 

 


 ۶۵

**************   

دخترک زبون دراز 

- 

 

 


  ۶۶

**************   

هلیا (حیاط خلوت ) 

-

 


۶۷

**************   

بابای آرتا (این روزهای آرتا خان ) 

-

 

 


  ۶۸

**************  

پوریا پژوم (نسکافه ) 

-  

 

-

 


 ۶۹

**************   

آرمین (موسیقی اصیل و سنتی ) 

-  

 

-

 


 ۷۰

**************  

پگی (دختر شیر و خورشید ) 

- 

 


۷۱

**************    

سروناز (لاطائلات گنگ خواب دیده ) 

-

 


 ۷۲

************** 

عاطفه (در این سرا ) 

-   


 ۷۳

**************   

افروز (این منم بی تظاهر )

-  

 

 

۷۴

**************   

مامان لیمو (افکار مشوش من ) 

- 

 

 


 ۷۵

************** 

علیرضا (همسر افروز ) 

-    

 


 ۷۶

**************   

مارکوپلو دم کشیده 

- 

   


 این هم  سه تا از دوستانی که عکسهایشان دیر رسید 

صرفا برای یادگاری ... 

 

سارا (گاه نوشت های من ) 

 

 

 

بهروز (مخاطب خاموش )  

 

      

  

 

شکیبا (بهشت زیبای شکیبا ) 

-

  

 

 

این هم سرور و سالار تمام مدیران وبلاگ  جهان  

مدیر جوان و با مرام و معرفت بلاگ اسکای 

مهندس  مسعود چنگیزی  

 

 

(خداییش پاچه خاری تا چه حد کیامهر ؟) 

 

نظرات 694 + ارسال نظر
غزل چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 03:19 http://delneveshtehaye222.blogsky.com

داری میری؟؟ برو عزیز..شب خوش

غزل چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 03:20 http://delneveshtehaye222.blogsky.com

عاطی هستی؟؟ تو یکم آمار بده از خودت.. دنبال دوست جدید میگردم..

غزل چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 03:21 http://delneveshtehaye222.blogsky.com

من رفتم دیگه پی درسم.. شب خوش!!

صدا دریافت شد من میرم غزل جان شبت بخیر..

سمیرا چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 07:21 http://nahavand.persianblog.ir

خدا رو شکر که هنوز توی این عصر یخی کسانی مثل تو هستند که برای لحظاتی گل لبخند رو روی لبهای آدمها بنشونن..کیامهر جان کارت عالی بود دست خودت و کرگدن هم درد نکنه...جالبترین بخش این رونمایی برام استاد سعادت بود که تقریبا همه حدس زدن که کرگدن باشه اما من خودم یه لحظه به اون عکس سه نفری شک کرده بودم که کرگدن باشه و داداشاش اما خوب بود...کاش عکسهای الان بچه ها رو هم میشد دید تا ببینیم چقدر فرق کردن؟! راستی ماهی تنگ بلور خیلی برام جالب بود و خودکیامهر که من فکر نمیکردم اون باشه....همه تون قشنگ و جالب بودید برام....

سمیرا چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 07:33 http://nahavand.persianblog.ir

کاش بچه ها می نوشتن این عکسها مال چه سالیه؟حداقل می فهمیدیم بر و بچ چند سالشونه؟ وای اون شلوار و اون کله کچل کرگدن منو کشتهههههههههههههه

سهبا چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 08:01 http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلام صبحگاهی . خسته نباشی کیامهرجان . واقعا دستت درد نکنه . دیدن عکس بچه ها واقعا جالبه !‌ بازم ممنونم ازت .
راستی نگفتی اون جایزه ای که گرفتی بابت چی بوده ؟

سهبا چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 08:01 http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

به مامانگار :
عزیز این عکس مربوط به ۱۹ سال پیشه هنوز !‌ الان عینکی نیستم ولی ......

خدیجه زائر چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 08:09 http://480209.persianblog.ir

سلام به همگی...........یک تشکر ویژه از کیامهر عزیز و همه ی اونائی که این چند روزو به یک شادی جمعی و خاطره ای بزرگ و بیادماندنی بدل کردن.........دستتون درد نکنه.......همیشه گفتم بودن تو جمع شماها جوونم می کنه......دست مریزاد

*pegi چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 08:23 http://pegasus-gh.blogsky.com

واقعاً خسته نباشید
کاش یه فراخوان می دادید همه عکسهای بزرگسالی رو هم می فرستادیم

هاله بانو چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 08:27 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

سلام
خسته نباشید

عاطی چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 08:30 http://parvaze67.blogfa.com

سلام علمدار . صبح قشنگت بخیر . شب مارو که مهتابی و پرستاره کردی دیشب ، دمت گرم . یه دنیا تشکر کمه .

عاطی چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 08:34

غزل ! تو واقعا بعد از ۳:۲۰ رفتی سراغ درس ؟ من که نفهمیدم کی گوشی به دست خوابم برد .

افروز چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 08:56

سلام خسته نباشی برادر،وای چقدر باحال بودن عکسها حالا به نظر تو علیرضا و همسرش کین؟ما نیستیم احیانا؟علیرضا از عمد اینجوری نوشته بود ببینه میشناسی واقعا متوجه نشدی ماییم؟

بانو چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 09:03 http://banu.blogsky.com/

واقعا دمتون گرم و دلتون شاد همیشه
کارتون خیلی عالی بود

افروز چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 09:05 http://apoji.persianblog.ir

دستت درد نکنه،خسته نباشی خیلی زحمت کشیدی میدونم،حیف که یه مساله همین کله صبح روزم را خراب کرد نمی دونی چقدر ذوق داشتم برای دیدن این پست دیروز که نمی تونستم بیام فکرم همش اینجا بود اما همینه دیگه بعضی وقتها بعضی آدمهای مزخرف با یه حرف گند میزنن تو فکر و روحیه و انرژی آدم اگر یه روز مسئول یه بخشی بودم سعی میکردم قبل مسئول بودن اول آدم باشم

گوجه سبز چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 09:08

دستتون درد نکنه و خسته نباشید.
بازی قشنگی بود.

سلام به همگی ....

م . ح . م . د چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 09:24 http://baghema.blogsky.com/

عام و علیکم ... صبح بخیر

ما بریم آخرین امتحانمونو بخونیم ... مزاحم میشیم

ترنج چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 09:27 http://toranj62.persianblog.ir/

منم درست حدس زدم هوراااا

رها پویا چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 09:30 http://gahemehrbani.blogsky.com/

صبح بخیر وای چه خبره
ممنون کیامهر خیلی زحمت کشیدی
مهربان جان شما هم ممنونم

رها پویا چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 09:43 http://gahemehrbani.blogsky.com/

آخی بالاخره شماره ۲۸ رو شناختم

دختری از یک شهر دور چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 09:47 http://denizlove.persianblog.ir

سلام...
صبح همگی بخیر!!
دستت درد نکنه کیامهر جون واقعا عکسارو میدیدم شوکه میشدم البته اسماشونو!!!

دختری از یک شهر دور چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 09:50 http://denizlove.persianblog.ir

یه توضیح در مورد عکسم...
اینجا جلوی زندان اسکندره نزدیک مشهد!!(سلام به همه مشهدی های گل)
برادر شیرزاد اینجانب شیرازی نیستم تبریزیم اما شیکم درسته!!و پسری که پیشمه پسر عمومه!!
شتر موجودی ترسناکی نیست مهام جون من سوارش شدم!!
نینا جون جواب شما هم که اول داده شد!!
دیگه همین دیگه!!یادم بیفته چیزی میگم!!!
آها پرشین بازم داغون شده!!!

سرپیاز چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 09:53 http://sarotahepiaz.blogfa.com

خیلی خیلی دستتون مرسی کیامهر خانو مهربان بانو!
همچنین دست کرگدن هم درد نکنه!

دختری از یک شهر دور چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 09:53 http://denizlove.persianblog.ir

یکی هم آلبوم هامون دست خودمون نیست وگرنه عکس قشنگ زیاد داشتیم !!!
تو کامپیوتر همین یکی رو داشتیم!!!
از دوران کودکی!!!

سلام دنیز جان من جزوه اون گل هایی که بهشون سلام کردی
من فکر می کردم اون عکس مال شهر یزده

کرگدن چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 10:26

من الان بعد از دیدن اسامی
و مرور دوبارهء عکسها
جددن نمی دونم چی بگم کیا ...

فقط اینکه به قول شاعر :
به غریبی قسم که خوشحالم ...

تو محشری بچچه ...
دلت پر میزنه واسه یکدله کردن دلای دور و ورت ...
و خب امثال تو دارن روز به روز منقرض تر میشن ...

کمرنگ بودن ما رو به بزرگی
و پر رنگی روح رنگی رنگی تون ببخشید ...

بازم یه دنیا ممنون از تو
و از همه همدل های دریادل این چن شب ...

حمید چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 10:27 http://abrechandzelee.blogsky.com/

دمت گرم کیامهر! عالی شده!...خیییییییلی بهتر از اونچیزی که فکرشو میکردیم...اینو از کامنتای بچه ها هم میتونی بفهمی...از اینهمه ذوق و شوق و لطف که تو کامنتا هست...
دیشب خوابم برد و نشد داغ و تازه به رونمایی برسم! صبح که اومدم شرکت اولین کاری که کردم باز کردن وبلاگ تو بود...جدا خسته نباشید...میدونم چقدر زحمت کشیدی...چچقدر وقت گذاشتی ولی به اینهمه حال خوش و اشک میرزه...

مرسی از تو...
و مرسی از همه بچه هایی که با عکساشون این پست رو قشنگ کردن...

رها پویا چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 10:33 http://gahemehrbani.blogsky.com/

باز هم اومدم
دنیز جونم اومدی؟ تو خیلی ناز و دوست داشتنی ای
هاله جونم فکرش رو هم نمیکردم اون عکس تو باشه کجاست این آخه ؟
دیدی حنانه جونم درست حدس نزدم اما کی میگه اخمویی فقط یکم ارومی همین
وای مهربان جون رو خیلی دوست داشتم
همه چی عالی ...
خیلی خوب بود کیامهر باز هم ممنونم

آلن چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 10:34

به جناب شیرزاد :
اتفاقن نه تنها وحشتناک نیستید بلکه خیلی هم جذاب و گیرا هستید. حرفای دیشب شوخی بود.

بهنام چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 10:36 http://www.delnevesht2010.blogfa.com

سلام به هرکی که اینجا هست و هرکی که نیست ولی دلش اینجاست... من یه آدم خیلی بد شانسم یعنی اصلآ میزان بد شانسیه منو نمیتونید تصور کنید!!!! یعنی این همه مدت این همه روز دقیقآ تو لحظه ای که همه دور همیم و به لطف کیامهر عزیز داریم خوش میگذرونیم من باید اینجوری بشم؟؟؟!!!! بعد از اون کامنت اووول که خب طبیعی هم بود و اصلآ غیر از این نمیشد چیزی رو تصور کرد خب معلوم بود من اول میشم یه دفعه حالم از این رو به اون رو شد. کارم به درمونگاه و آمپول و اینها کشید!!! درسته منم دیشب رو نخوابیدم ولی نخوابیدن من کجا و نخوابیدن شما کجا!!!!! الان کل کامنت ها رو از اول تا اینجا خوندم. شرمنده ی همه ی کسانی هستم که نگران من شدن. الانم دیگه نمیتونم بشینم با اجازه برم بخوابم شاید تا شب بهتر شدم و آماده واسه پست کرگدن شاید...

آلن چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 10:37

به حنانه :
نه حنانه جان. اون دوچرخه مال من نبود. مال خواهرم بود.
اتفاقن تمام ذوق من بخاطر غصب کردن دوچرخه خواهرم بود.
جالبه بدونی که اون لحظات خیلی دووم نداشت.
چون فقط قاچاقی میتونستم سوارش بشم.

بهنام چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 10:39 http://www.delnevesht2010.blogfa.com

منظورم از گذاشتن کامنت بالا این بود که بگم زنده ام (خطاب به پونه که ا رو کشت و گذاشت کنار!) و همچنین یه تشکر خیلی خیلی جون دار از کیامهر . دمت گرم سالار...

افروز چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 10:39

اون اصلاحش کن بدو به خدا من خودم هم اسم دارم

آلن چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 10:40

به بهنام :
بهنام جان ، داداش ، خدا بد نده. چرا آخه ؟
فک کنم این دخترا چشمت زدن.
ایشالا که هر چه زودتر حالت خوب شه.
خبر خیلی ناراحت کننده ای بود. مواظب خودت باش رفیق.

آلن چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 10:43

به حمید :
حمید جان تو هم اگه بتونی واسه امشب تحلیل بنویسی خیلی خوب میشه.

کیامهر چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 10:51

افروز به خدا حدس می زدم تو و علیرضا باشید
ولی اخه نه توضیحی نه آدرس وبلاگی نه چیزی
علیرضا نوشته :
علیرضا هستم از قزوین
اینم عکس همسرم
حالا من با چه جراتی بیام بگم این علیرضا همسر آبجی افروز گل ماست
میومدیم و نبود
اونوقت می دونی اون علیرضایی که من با علیرضای شما اشتباه گرفتمش
چه بلایی سرم میاورد ؟
تازه اونم از قزوین

کیامهر چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 10:52

بچه ها دم همه شما گرم
امشب میام جواب میدم حتما
افروز جان
لینک شما رو هم اصلاح می کنم الان

کیامهر چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 10:53

خانوما
آقایون
شماره ۷۳ آبجی افروز لپ کشونی بی تظاهر ماست

ساقی چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 10:56

سلام
عالی بود.
خیلی زحمت کشیدین.خسته نباشید.
من عکس مامانگار رو فقط درست حدس زده بودم.

کیامهر چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 11:04

مرسی ساقی جان
کاش عکس شما هم بود

حمید جان ممنون
اصلاحش کردم


محسن جان ! جیگرتو
بهنام بلا به دور
رها پویا - سر پیاز - ترنج - دنیز دست شما هم درد نکنه


کیامهر چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 11:04

۵۰۰ رند

افروز چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 11:09

آخی طفلی داداشم حالا نمیخاد این همه عجله کنی شوخی کردم حداقل بنویس همسر علیرضای خودمون اینجوری خیلی غریبه ایم
من به علیرضا گفتم اینجوری بنویسه علیرضا بچه ام وبلاگش کجا بود یه سر داره هزار سودا البته لحنش یکم دوستانه تر از این بود که تو نوشتیا خب فکر کردیم تو یه علیرضا تو قزوین بیشتر نمیشناسی دیگه

م . ح . م . د چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 11:19 http://baghema.blogsky.com/

نیما چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 11:20 http://www.arezuhaye-aghaghi.blogsky.com

lilita چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 11:22 http://lilitaa.blogsky.com/

درود
صبح عالی متعالی
واقعا خسته نباشی کیامهر
من فقط عکس کرگدن رو درست حدس زده بودم. همینم خوبه نه؟

lilita چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 11:23 http://lilitaa.blogsky.com/

درود
صبح عالی متعالی
واقعا خسته نباشی کیامهر
من فقط عکس کرگدن رو درست حدس زده بودم. همینم خوبه نه؟

lilita چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 11:23 http://lilitaa.blogsky.com/

واااااااااا چرا کامنتم نمیاد؟؟؟؟

lilita چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 11:24 http://lilitaa.blogsky.com/

۱۲۳ امتحان میکنیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد