ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ع باس آقا- طلا فروش سر چهار راه کاشفی - سی و دو سال پیش ٬ بهمن ۵۷ وقتی سرباز بود چند شب قبل از ورود امام شبی که به دستور فرمانده اش استوار علایی - که توی شلوغی های همان سال با چوب زدند توی سرش و مرد- وقتی دو تا از بچه های مسجد ابوذر را توی کوچه شکیبا دنبال کرد و ته کوچه گیر انداخت و دستش رفت روی ماشه ولی دلش لرزید و تیر نزد
نمی دانست که یکی از آن دو پسر اسمش ایمان است و سه سال بعد توی عملیات
فتح المبین شهید می شود و اسم خیابان روبروی مغازه اش را می گذارند شهیدایمان شریفی و آن یکی هم اسمش منصور است و سی و دو سال بعد می شود همان حاج منصوری که بهمن ۸۹ ته همان کوچه بن بست تیر خلاص را به تنها پسرش خواهد زد بی آنکه دلش بلرزد ...
-
رحم و مروت مرده
ما داریم به کجا می رسیم؟؟؟؟؟
خودم یادم اومد که اسمش crash بود
اصلا اسم فیلما یادم نمیمونه
عوضش خود فیلما با ریزترین جزییات یادم میمونه
انصافا فیلم خوبیه هلیا
میدونی گاه یمیگم گور پدر ایمان .
شرف کجاست ؟
رحم کجاست ؟
رحم . کلمه به این اشنایی ، چیزی که گاهی تو حیوانات هم میبینی .
بابا هیچ حیوانی همنوعش رو اینطور بی مهابا و بی دلیل قلع و قمع نمیکنه .
کیا به نام ایمان این مردمو ... ییدن !
اصلآ گووور پدر ایمان و دین .
انسانیت کجاست ؟
رحم و شفقت کو؟
اینهمه شقاوت کجای وجود این موجوداته؟
سعنس چندتا از اینایی که صبح تا شب از کنارمون رد میشن همچین موجودات بی رحم و مروت خطرناکی ین؟
این درد بزرگ اینروزهاست
شقاوت پنهان و مروت محتضر
از وقتی نوید وبلاگتون رو بهم معرفی کرد تا الان تقریبا همه پست هاتون رو خوندم.
کلا زیبا مینویسید ،ولی این پستتون خیلی خیلی زیبا بود.
----------------
نباید براشون آرزو به خاک نشستن داشته باشیم.باید براشون آرزو کنیم که آگاه بشن.
امیدوارم که اگاه بشن
ممنون سارا
چه قدر قشنگ نوشتی و چه قدر محسوس بود این نوشته ات.
این روزها چیزی که دیگه خیلی کمرنگ شده انسانیته.
خیلی پست خوبی بود. مرسی
آره ... عقیده داشت که نباید وجدان داشت ...