جوگیریات

بابک اسحاقی

جوگیریات

بابک اسحاقی

پرچم بالاست


 

 

جاده قدیم کرج ... 

اینجا محلیست که من روزی دو بار از اون رد میشم . 

صبح ها از روی پل و عصر ها اززیر پل ... 

 

به تازگی یک پرچم بزرگ ایران در کنار این پل برافراشته شده  

پرچمی عظیم با یک دکل بلند ... 

  

روزهایی که باد می وزه و پرچم به اهتزاز درمیاد 

دیدن این پرچم یک حس غرور فوق العاده به من میده 

 

سوای از هر عقیده سیاسی  

بدون در نظر گرفتن جنسیت و قومیت و دین و مذهب و رنگ پوست و موقعیت جغرافیایی 

هر آدمی که پابند خاک این گربه آسیایی شده 

باید به این پرچم و این کشور افتخار بکنه 

هرچند که این حس غرور و افتخار هر روز کمرنگ تر میشه 

اما باید دلمون روشن باشه  

و به فرداهای بهتر از امروز امیدوار باشیم .

 

 

من روزی دو بار به محض رسیدن به این پرچم  

به احترام تمام خون های پاکی که به خاطر این خاک ریخته شده اند 

به احترام تمام آزادمردان و زنانی که برای اعتلای نام این کشور در بند اسیر شدند 

به احترام تمام سرهای سبزی که به خاطر آزادی این کشور بالای دار رفتند  

 

دستم رو می برم کنار شقیقه ام و به پرچم کشورم سلام نظامی می کنم  

و آرزو می کنم روزی برسه که تمام مردم دنیا 

با احترام به این پرچم 

و این مردم نگاه بکنند ...
 

 


نظرات 41 + ارسال نظر
صومعه چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 09:11

سلام
من هم به نشانه احترام تمام قد می ایستم
"و آرزو می کنم روزی برسه که تمام مردم دنیا

با احترام به این پرچم

و این مردم نگاه بکنند ..."
من هم همین آرزو رو دارم

yasna چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 09:11 http://delkok.blogfa.com

ان شالله آن روز برسه

سمیرا چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 09:17 http://nahavand.persianblog.ir

حتی اگر این پرچم را آرم گروه و دسته خاصی کرده باشند اما من به کشورم و پرچمش افتخار میکنم...فکر میکنم اونا که دوستش ندارند از ایرانی بودن و هویتشون بیزارن...امیدوارم روزی برسه که همه بهش افتخار کنن

قاصدک چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 09:25 http://sandoghchehayyam.blogfa.com/

به امید آن روز ..

محمد مهدی چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 09:26 http://mmbazari.blogfa.com



سلام

افتخار ما به آن بی انتهاست ....

خودمان باید بخواهیم ... تک تک مردم از خودمان باید شروع کنیم ...از ماست که بر ماست ...

فرشته چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 09:35 http://houdsa.blogfa.com

با دیدن این پرچما همیشه این حس غرورو داشتم بابک...یه غرور همراه با بغض...

منم امیدوارم...خیلی امیدوارم...

سهیلا چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 09:56 http:////http://soheyla-taha.blogfa.com

چه خوب آقا بابک .منم هر موقع چشمم به پرچم خودمون میفته دقیقا همین حس و حالت رو دارم.

امیدوارم ..... امیدواریم

نیمه جدی چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 10:08

یاد این جمله تو وبلاگ شما افتادم : "پرچم ایران را به حسرت هایم سنجاق کرده ام"

مریم انصاری چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 11:03

کاملاً با شما موافقم آقای اسحاقی.

با وجود همه ی گلایه هایی که داشتم و دارم از خیلی از چیزها... ولی... حتّی اگه به خاطر «ایرانی» بودنم به چشم حقارت بهم نگاه کنن («مردم» کشورهای دیگه)، باز هم با افتخار و سربلندی می گم که «ایرانی»ام.

و با اغراق خیلی خیلی زیاد، می تونم راجع به ایران بگم:

تمام دنیا یک طرف... تو یک طرف... عــــــــــــــــزیزم

رگبار چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 11:13 http://www.ragbarhaa.blogsky.com

من اون پرچم سرخ و سپید و سبز ساده رو دوست داشتم

الــEــفــ چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 11:15 http://sil3nce.blogfa.com/

به امید رسیدن همون روز ..

سمیرا چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 11:35

منم امیدوارم.
امید تنها مسکنیه که در هر وضعییتی آدم را آروم میکنه.
به امید آن روز.

دل آرام چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 11:42 http://delaramam.blogsky.com

با هر نگاه به اسمان این خاک هزار بوسه میزنم
نفسم را از رود سپید و آسمان خزر
و خلیج همیشگی فارس میگیرم
من نگاهم از تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی نور میگیرد
من عشقم را در کوه گواتر ، در سرخس و خرمشهر
به زبان مادری فریاد خواهم زد ...
فریاد خواهم زد ...

ماجراهای مریمی چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 11:46 http://merrymiriam.persianblog.ir/

مرسی به خاطر عکس
دوست داشتم ببینم‌ش
درود بر شما مرد وطن‌دوست

مامان ناهید چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 11:50

حیلی درست گفتی پسرم وقتی خوندم یاد شعر ای ایران افتادم که چقدر زیبا سروده شده .در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما پاینده باد خاک ایران ما.

ژولیت چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 12:29 http://migrenism.blogsky.com

اینجا هم دو تا از این پرچم های غول پیکر تا دل آسمان رفته اند. و من هنوز هم با صدای سالار عقیلی وقتی می خواند:
ای سرزمین من
شورآفرین میهن
دور از تو باد ای مرز باور دست اهریمن
ای خاک مهر آیین
آیینه ی ایمان
ای در پناه لطف یزدان جاویدان ایرااان

هنوز با شنیدنش مو بر تنم راست می شود!
هنوز هم با همه ی سختی هایی که مقصرش خودمانیم دوری اش برایم سخت است.
هنوز هم عاشقش هستم.
کاش به قول شما روزی این احترام از دست رفته اش را برگردانیم:)
ممنون به خاطر این حس فوق العاده ای که یادمان انداختی:)

عاطی چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 13:40


چقدر زیبا که توو هر منطقه ای این پرچم رو گذاشتن!

واقعا حس غرور می ده به آدم!

به امید روزهای بهتر و قشنگ تر واسه ایران!

سارا چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 14:01

جناب اسحاقی؛
سلام،
به نظر من غرور برای مملکت و خاک، چیز درستی نیست. چون ورورد ما به این خاک، یک اتفاق بوده در یکی از این همه روزهای عالم. من با احترام به عقاید همه، فقط به چیزی افتخار میکنم که خود به دست آورده باشم.
وانگهی، من نیز به انتظار آن روز که احترام رفته، به پرچم وطنم بازگردد می نشینم...

اگر اینطور باشه علاقه به پدر و مادر هم کار درستی نیست
چون برای بدنیا اومدن تو یک خانواده اختیاری از خودمون نداشتیم

سارا چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 14:17 http://hametalasham.blogfa.com/

هرچند که این حس غرور و افتخار هر روز کمرنگ تر میشه
با این موافق نیستم
درگیر مشکلات هستیم ولی کم رتگ نشده
و میشه به همین امروز هم امیدوار باشیم وببینیم که در مقایسه با دیروزهامون بهتر شدیم
در مورد پاراگراف آخر ما هم امیدواریم

اینکه مشغله های ما زیاده صحیح
اما چیزی که باعث کمرنگ شدن حس غرور به کشور میشه بی لیاقتی آدمهاییه که به نمایندگی از مردم ما در مجامع عمومی شرکت می کنند

سارا چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 14:17 http://hametalasham.blogfa.com/

پست زیبایی بود ممنون

خانمی چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 14:28 http://monastories.blogfa.com

ای ایران

ای مرز پر گوهر

ای خاکت سرچشمه ی هنر

دور از تو اندیشه ی بدان

پاینده مانی و جاودان

بابی چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 14:42

شبش شاید برسه ولی روزش نه

پیمان چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 15:02

منم همیشه همین عقیده رو نسبت به پرچم کشورم و خون اریایی ام داشتم

سایه چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 15:06

سلام بابک خان
خب راستش من ایده ی "جهان وطنی" رو بیشتر می پسندم...

سایه عزیز
من هم جهان وطنی رو می پسندم
و این هیچ منافاتی با میهن دوستی نداره
بعید می دونم کسی باشه که به جهان وطنی ایمان داشته باشه و از کشور خودش بدش بیاد

تیراژه چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 15:15 http://tirajehnote.blogfa.com

متاسفانه مفهوم وطن دستخوش تغییر شده
و به تبع غیرت و تعصب ما
زمانی فکر میکردم وطن همیشه وطن است و ملت همیشه ملت
اما الان هیچ امیدی نیست که اگر دوباره جنگی شود سلحشوران به پا خیزند امیدی نیست به باور های این ملت که دلشان فراتر از این کمپین هایی که برای نام خلیج فارس و سخنان کورش برای مام وطنشان بتپد
امیدی نیست که فراتر و مانا تر از اسکار فرهادی عزیز شادمانی ای بجویند..
وطن همان است..مردم تغییر کرده اند..زمانی این سرخی این پرچم از خون سرافرازان بود..
حالا فقط پارچه ایست..
کسی زیر این پرچم اشک نمیریزد با نوای ای ایران..

و البته این نظر من است

کاسپر(بابک) چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 15:34 http://kasperworld.ir

یه سلام نظامی تقدیم شما و این پست ...

طـ ـودی چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 15:38 http://b-namoneshon.blogsky.com/

آرزو میکنم اون روز برسه، و آرزو میکنم ما هم ببینیم اون روز رو، ما هم حس کنیم اون غرور رو...

آوا چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 16:05

ومن هم هنوز به این پرچم افتخار
می کنم و برافراشته شدنش
دلشادم می کند و به احترام
تمام خونهایی که برای برجا
ماندنش، سرهایی که برای
سبز ماندنش و فریادهایی
که برای سپید ماندن و
خدشه دار نشدنش از
اعماق وجود ملتم بر
آورده شد به پرچمم
افتخارخواهم کرد....
یاحق...

من - هیچکی - نیستم چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 16:46

سلام
پرچم کشورمه ، قبول
ایران و پرچمشو دوس دارم ، قبول

بحث عرب و عجم از قدیما بوده ، جوری ک توو مختارنامه به این موضوع زیاد اشاره میشه.
رو همین حساب
هنوز نتونستم با 22 تا الله اکبر و آرم وسط پرچم کنار بیام.
خیلی ستم است .
2500 سال پیش ، خلاصه دین و قرآن و ... را کوروش توی سه تا جمله گفته :
گفتار نیک ، کردار نیک ، پندار نیک
اونوقت زبان پارسی را ول کردن ، لوگو عربی زدن وسط کشور پارسی زبان.

خوب یا بد نظر شخصی من این است.

از اون دور فقط سه تا رنگ دیده میشه

heti چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 17:25 http://khalehhetiking.persianblog.ir/

چقدر این پستتون رو دوست داشتم .گربه آسیایی چه تعبیر قشنگی .

سارا(تاک نشان) چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 17:34

به احترام تمام سرهای سبزی که به خاطر آزادی این کشور بالای دار رفتند


هرروز واقعا داره نوشته هاتون بهتر و بهتررررر میشه ! هم این پست هم پست قبلی عالیهههه

ممنون

مهربان چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 17:41 http://mehrabanam.blosky.com

من فکر می کنم چنین روزی هیچ وقت نمی یاد....

پروین چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 17:50

امید چیز خوبی است. حتی اگر کمرنگ باشد.
من هم امیدوارم. با تمام وجودم ...

خواننده خاموش چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 18:18

آهنگهای سیستمم به صورت رندوم داره پلی میشه ، و من وبلاگ شما رو باز میکنم و شروع میکنم به خوندن این پست که یه دفعه آهنگ فردای روشن احسان خواجه امیری پخش میشه . برام جالب بود ؛خوندن این پست کنار این ترانه ، اونم به صورت کاملا تصادفی ( البته معتقدم هیچ چیز تو این دنیا تصادفی نیست )

چه همزمانی جالبی

صالح چهارشنبه 8 آذر 1391 ساعت 22:01

همش فک میکنم این سرزمین کی روی آرامشو میبینه سینه ملتمون پر از درد، همه حداقل ی شهید میشناسیم ،ی اعدامی.
ما برای آنکه ایران، ایران شود خون دلها خورده ایم...

ورودی اهواز از سمت جاده آبادان _ که مسیر همیشگی ما هست _ هم یه همچین پرچمی وجود داره ...

من هم خیلی دوستش دارم ... و همیشه با دیدنش یه حس خوشایندی پیدا می کنم ....

به امید اون روز ...

محسن پنج‌شنبه 9 آذر 1391 ساعت 18:07

آره اتفاقا نزدیک نعمت آباد و ورامینو خیلی جاهای دیگه که هنوزم توشون میشه حلبی آباد پیدا کرد از این پرچم هست. آیا اوناهم به این پرچم افتخار میکنن؟...

یعنی آدمی که نون برای خوردن نداره
هیچی برای افتخار نداره ؟

سعیده پنج‌شنبه 9 آذر 1391 ساعت 20:14 http://taghcheyeadat.blogfa.com

پست میهن دوستانه ی خوبی بود ...
جدای از اعتقادات سیاسی و کمرنگ شدن این حس افتخار ... منم با حرفاتون موافقم!
این حسو هممون تجربه کردیم ... مثلا وقتایی که تو مسابقه های ورزشی ایران رتبه میاره و پرچمش میره بالا و ورزشکارا دست به سینه وایمیستن و
سرود ایران پخش میشه ...
و به نظرم اگه هرکسی به نوبه ی خودش سعی کنه ایران میتونه خیلی بهتر از این حرفا باشه ...
بدی ما اینه که فرهنگ درستی نداریم و فرهنگمون دچار لغزشه ...

سارا جمعه 10 آذر 1391 ساعت 02:13

سلام
جناب اسحاقی عزیز؛
با نهایت احترام به احساسات و عقاید پاک جنابعالی،
علاقه مقوله ایست جدا از افتخار. میهنم را دوست دارم همان سان که پدر و مادرم را. اما افتخاری از میهن نصیبم نمی شود چراکه هیچ یک از افتخاراتش را من نیافریدم. همانگونه که از آنچه که پدرم هست هیچ افتخاری نصیبم نمی شود چه در کسب هیچ یک از فضایلش سهیم نبوده ام.

کرم دندون جمعه 10 آذر 1391 ساعت 10:17


منم دستم و می برم کنار شقیقه ام یه سلام و احترام نظامی میدم به شما !
"به احترام تمام خون های پاکی که به خاطر این خاک ریخته شده اند

به احترام تمام آزادمردان و زنانی که برای اعتلای نام این کشور در بند اسیر شدند

به احترام تمام سرهای سبزی که به خاطر آزادی این کشور بالای دار رفتند "

rez یکشنبه 12 آذر 1391 ساعت 09:34 http://gameaval.blogsky.com/

یه روزی شیر بود
الان گربه شده
نبینم اون روزی که موش میشه!
کاش اون پرچمم به ما افتخار کنه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد