استاد محمد قهرمان شاعر وارسته خراسانی دیشب دار فانی را وداع گفتند .
درگذشت این بزرگوار را به همه علاقمندان فرهنگ و ادب ، دوستان و شاگردان فرهیخته ایشان و بخصوص خواهر خوبم سهبا تسلیت عرض می کنم . روحش قرین رحمت باریتعالی انشاء الله ...
+ روی ماه خداوند را ببوس
++ ایسنا
+ پرواز پدر شعر
++ افسون غزل
+ آقا بزرگ
++ پرواز به سوی حضرت عشق
+ غزل خوانی به لهجه مرگ
++ صدای استاد
نخواهی کاست گرباوصلِ خود،بارغم مارا
خدا افــــزون کند درهجرتو ، صبرکم مارا
عدم فرسوده جانی از وجودِ ما به جا مانده
سیه کن جامه، گرخواهی گرفتن ماتم مارا
تومی گویی مرا،درلحظه بایدزندگی کردن
ولی هجــــرتومرگ اندود دارد هردم مارا
اگرزلف پریشان تو خواهـد سرکشید ازمن
که سامان می دهد ازلطف، کار درهم مارا؟
مکدّرشد زلال ِخـــاطرم از گفته ی ناصح
به هم زد لکّه ی ابـــری، صفای عالم مارا
به حرف ما،به غیرازدل،که گوش هوش بسپارد؟
خــــــدا از مـــا نگیرد همــزبان ِمحرم مارا
همان گیرم که گردون دست بردارد زکجتابی
نخــــواهد داد هــــرگزراستی پشتِ خم مارا
دگــــربدرود ای بــــالین گل! ای بسترسبزه
که قصدعــــالم بالاست درســـــر،شبنم مارا
از سروده های استادقهرمان
خدا افــــزون کند درهجرتو ، صبرکم مارا
خدا افــــزون کند درهجرتو ، صبرکم مارا
خدا افــــزون کند درهجرتو ، صبرکم مارا
تسلیتـ...
روحش شاد
دگر بدرود...
"دگر بدرود ای بالین گل! ای بستر سبزه
که قصد عالم بالاست درسـر،شبنم ما را"
روحشون شاد
بعضی ها هر وقت که بروند باز هم زود است..خیلی زود..
یادشان گرامی.
http://seshanbeshab.blogfa.com/8906.aspx
این لینکو الان پیدا کردم صدای استاد
مرسی باغبان
چقدر شیرین می خوندند
لینکش رو اضافه کردم
متاسفانه نمیشناختمشون...
روحشون شاد
همان گیرم که گردون دست بردارد زکجتابی
نخــــواهد داد هــــرگزراستی پشتِ خم مارا
واقعا استادانه بود
خدایش بیامرزد
همچون اجل به سر تاخت موی سفید ناگاه
سر کرد پیک پیری با من پیام خود را
جان را به صیقل عشق از تیرگی بر آور
پیوند جاودان کن با صبح شام خود را
تا ساغرت درست است مانند جام لاله
از لحظه های فرصت پر ساز جام خود را
قهرمانانه عروج کرد...
روحش در آرامش ابدی...
ومن چقدر کم طاقتم در این داغ...
شانه ای کو برای گریستن؟
...روزهجر سیه باد وخانمان فراق
سلامم
روح بزرگش قرین رحمت...
رفتن بعضی آدما سخته حتی اگه ندیده باشی...کافیه حس کنی برای این دنیا غنیمتای بزرگی بودن...
من که نمیشناسم
روحشون شاد....
بابک جان چه روز بدی بود....متاسفانه پروفسور پروانه وثوق هم درگذشتند...ایشون در واقع مادر طب نوین سرطان خون کودکان در ایران بودند ....شاید خیلی ها ایشون رو نشناسن از موسسین و عضو هیات امنای محک بودند و با اونکه هیچگاه ازدواج نکردند و فرزندی نداشتند ولی کلی از کودکان ایرانی و جهان رو در مطب خودشون و بیمارستان های ایران درمان کردند.....روحشون شاد...
:(
روحشون شاد. و روح پرفسور پروانهء وثوق نیز که اخیرا در یک پست فیس بوک با خدماتشون آشنا شده بودم.
اینم از اون انسانهای نابی بود که دیگر پیداش کردیم..کم شناختیمش و زود از دستش دادیم...ممنون بابک عزیز از لطفت
تسلیت واژه ی کوچکی است برای آدمهایی اینچنین بزرگ
روحشان قرین رحمت الهی.
خوشا به سعادت کسانی که ازشون نام نیکی به جا میمونه ،مانند این بزرگوار ، کاش ما هم در این جرگه باشیم .
روحش شاد
خدا بیامرزه
دیروز در دو مراسم یونی شرکت داشتم یکی مراسم ترحیم آیت الله زنجانی یکی هم شب ترانه که خیلی از شاعرا وقتی می رفتند پشت تریبون در مورد استاد قهرمان صحبت می کردند.
همان درنگذشته هایی که می نویسید کاش خیلی ها مثل شما می نوشتند قبل مرگ این بزرگ مردان .
روحشون شاد...
خدایش بیامرزد...
بابک جان سلام


ممنون عزیز که تو هم غیرتتو نشون دادی و یه پست جانانه برای استاد گذاشتی
یاد شعر پارسالشون که توی وبلاگم نوشتم افتادم...الان می فهمم چقدر درست و دقیق اشاره کرده بودن :
ای زمن بی خبر ! خیال تو از دل , روز تا شب هزار بار گذشته
خواب در چشم من نگشته به شبها , روزهایم به انتظار گذشته
چهره خویش را در آینه بنگر , تا گل و لاله را دوباره ببینی
سر تو سبز باد و روی تو گلگون ! موسم سیر لاله زار گذشته
تشنه بوسه توام , به که گویم , آب تسکین نمی دهد عطشم را ؟
زودتر بر سرم بیا که نگویند , دیر شد ! کار او زکار گذشته ...
استاد قهرمان... از ملک تا ملکوت...
سلام آقا بابک عزیز . مثل همیشه شرمنده محبت شما هستم . ممنون از ابراز همدردی ات . امید که همیشه سلامت و پیروز باشید .
وظیفه بود خواهر