جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

آن مرد با کاپشن رفت ...





این پست را چندین بار نوشتم و دوباره پاک کردم .

امشب آخرین شب ریاست جمهوری توست و این کشور بطور رسمی از فردا رئیس جمهور دیگری خواهد داشت .

می خواستم از آن روز خرداد ماه 84 بنویسم که با شکست دادن هاشمی رئیس جمهور شدی و خیلی از مردم از آمدنت شاد شدند . می خواستم از آن شب خرداد ماه 88 بنویسم که دوباره رئیس جمهور شدی و خیلی از همان مردم اندوهگین شدند .

می خواستم از دلار و تورم و بیکاری و نفت و یارانه و سهام عدالت و مسکن مهر و سه هزار میلیارد و هاله نور و انرژی هسته ای و تحریم و خیلی چیزهای دیگر بنویسم اما بگذریم ...


ببین محمود جان ! اینکه یکنفر از بین 70 میلیون نفر بشود رئیس ،خیلی شانس می خواهد . در بهترین و عادلانه ترین حالت شانس آن یکنفر ، یک - هفتاد میلیونیم است پس اگر صرفا احتمالات ریاضی را در نظر بگیریم تو انسان خوش شانسی بودی . تو این شانس و فرصت را داشتی که هشت سال رئیس جمهور یکی از کشورهای دنیا باشی . کشوری با تاریخ و تمدن چند هزار ساله . کشوری ثروتمند با منابعی بی نظیر و مردمی باهوش . کشوری که تاریخش حاکمانی  محبوب مثل انوشیروان عادل و کریمخان زند به خود دیده است . کشوری که تاریخش خونخواران و ظالمانی چون تیمورخان و آقا محمد خان داشته است . کشوری که شاهانی بی کفایت و بی لیاقت مثل سلطان حسین خان و ناصرالدین شاه قاجار داشته است .


اینکه نام تو در کدام یک از این دسته ها ثبت بشود به تاریخ مربوط است . صدها سال بعد بچه ها نام تو را در کتاب های تاریخ خواهند خواند و تاریخ در مورد تو قضاوت خواهد کرد  و اصلا مهم نیست من در مورد تو چه فکر می کنم و حتی تو در مورد خودت چه فکر می کنی و چند صفحه آمار درست و غلط از عملکرد هشت ساله ات می سازی و منتشر می کنی .

مهم اینست که مردم این کشور هر وقت نام تو را بشنوند لبخندی تلخ خواهند زد و من به عنوان یکی از این میلیون ها انسان که هشت سال نتایج کارها و تصمیمات تو را تجربه کرده و مطمئنم فرزندان و نوه هایم نیز طعم و مزه زحمات هشت ساله تو را خواهند چشید اگر بخواهم خیلی متشخصانه و مودبانه در مورد تو اظهار نظر کنم فقط باید بگویم :

هیچ وقت دلمان برای تو تنگ نخواهد شد .




نظرات 127 + ارسال نظر
آبتین شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 01:48 http://foshar.blogsky.com

امیدوارم واقعا اینطور باشه، که هیچ وقت دلمون واسش تنگ نشه. می‌ترسم از اینکه نکنه یه روز بگیم کجایی احمدی نژاد که یادت بخیر مثلا!

Reza-Zeus شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 01:52 http://reza-zeus.blogsky.com/

تاریخ رو کسایی مینویسن ، که قهرمان هارو دار میزنن !

"من" شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 01:53 http://yekmanedigar.blogfa.com

من فقط ازش متنفر بودم. همین!
کار بدی کردم ینی؟

یه مریم جدید شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 01:56 http://newmaryam.blogsky.com

حتی تاریخ هم زیاد مهم نیست. مهم این است که فردا روز دیگری است. و ما دلمان برایش تنگ نخواهد شد.
و چه بدبخت آنکس که ما بین 70 میلیون دل، دلی را نداشته باشد که برایش تنگ شود.

امیرحسین... شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 02:15

و من همچنان بابت آمارهای دروغ حرص میخورم. چون هنوز عده ای هستند که این آمار و این اعداد را باور می کنند و چشم هایشان را بسته اند . اما من نمیتونم چشم هایم را بر روی خیلی اتفاق ها ببندم. به روی اقتصاد مرده. به روی فرهنگ بی جان. به روی سیاست منزوی. به روی جامعه زخم خورده
به شخصه به آینده بسیار امیدوارم اما انتظار معجزه هم ندارم.چون باور دارم این اقتصاد با برنامه 100 روزه یا شش ماهه زنده نمی شود. فرهنگ هم همینطور. شاید بشود به سیاست امیدوار بود که زودتر از بقیه محور ها رو به راه بشود. اما ترمیم این زخم ها حداقل به چند سال زمان نیاز دارد.

ترمیم این دل های خسته هم بیش از این ها زمان می خواهد

یاسمن شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 02:22

خوب یا بدش واقعا تموم شد...
اما من اعتراف میکنم یه سر مشکلات من بودم...
کشوری که هنوز توش مردم واسه یه دعوای خیابونی دقیقه ها وقت تلف میکنن،مردمی که هنوز کشاورز رو یه آدم بی سواد می دونن،ملتی که....
نمیشه انتظار بیشتری از دولتش داشت...میشه آیا؟؟

یاسمن شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 02:23

به امید تغییر

چوب کبریت شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 02:30 http://www.matchbox.persianblog.ir

بهترین جمله رو گفتید
هیچ وقت دلمون واسش تنگ نمیشه.
البته امیدوارم اینطور باشه.

Friends شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 02:37 http://friends.blogsky.com

احمدی نژاد یه نماد هست، بهتره هیچ وقت دلمون واسه این نماد ها تنگ نشه

رضوان شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 03:31 http://zs5664.blogsky.com

انشالا رییس جمهور منتخب همه قفلا رو با کلیدش باز میکنه
مگه آدم دلش برا رییس جمهورش هم تنگ میشه؟؟؟

خواننده خاموش شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 05:58

خیلی فرصتها سوخت، خیلی کارها نباید می شد و شد و خیلی کارها باید می شد و نشد،
فقط امیدوارم از این اتفاق عجیب و غریب و بلایی که به سرمان آمد درس عبرت گرفته باشیم.

م مثل میترا شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 08:21 http://mitra-kh.blogfa.com

درود
ارزو می کنم این سرای هرگز در دام مردی هتاک بی سواد و بی ادب مثل او نیفتد که هم در داخل هم در دنیا روی ملت را از فرط درد و رنج سیاه کرد
........................
نه تنها دلم برای او تنگ نخواهد شد که سهم خودم از بی عدالتی هایی که مقابل چشمان باز او برسرمان رفت را هرگز تا ابد الدهر حلال نخواهم کرد

هاله بانو شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 09:01 http://halehsaadeghi.blogsky.com/

چه کسی بود صدا زد هـــالـــه ؟؟؟

جعفری نژاد شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 09:17

بذار بره بابا عن آقاااا

این بابا خواسته و نخواسته با اومدنش کلی سر و صدا کرد اقل بذاریم رفتنش توی سکوت باشه بلکم خر فهم بشه تگری زده اساسی

(از کلیه حضار محترم عذر می خوام. اما خب حرف هشت ساله بود یه مقدار بوی نا گرفته بود و ایضا فاضلاب)

جعفری نژاد شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 09:41

اونجوری نیگام نکن کیا
خب من اندازه ی تو مودب نیستم

اما اگه بخوام مودبانه نظرمو بگم
آدمیزاده مثل تیکه های پازل می مونه، زندگی عین صفحه
هر آدمی باس سر جای خودش بشینه، به قاعده ی قد و قواره ی خودش
یکی از این قطعه ها که بشه ساز مخالف و بشینه تنگ جای یکی دیگه کلهم گند می زنه به ترکیب پازل...
خب می دونی؟
این آقاهه هشت سال سر جای نبود. هشت سال گند زد به ترکیب پازل این مملکت

خب یعنی می گی حق ندارم مکنونات قلبیم رو بروز بدم؟ حق ندارم آیاااااا؟

سپیده شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 09:53 http://www.otagheaabi.blogsky.com

از این مهربانانه تر نمی شد با این مرد حرف زد...

سمیرا شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 10:03 http://nahavand.persianblog.ir

فقط اینو میدونم که تاریخ هزاران ساله ایران چنین گندی به خودش ندیده بود که این هشت سال دید! سالها بعد در کتابهای تاریخ بچه هایمان در کنار نام چنگیز و اسکندر نام مردی را خواهند خواند که با کاپشن آمدو با کت و شلوار رفت مردی که همه هویتمان را به سخره گرفت و همه منابعمان را به باد فناداد و برای همه سالهای بعد بدهی باقی گذاشت...از روحانی هیچ انتظاری نداریم جز شستشوی کثافتهایی که توی این هشت سال از سرو روی این گربه دوست داشتنی بالا رفته...سخته و گاهی هم محال...امیدوارم دیگه هیچوقت نام این مرد یک وجبی متوهم بی نزاکت رو نه جایی بخونم و نه بشنوم..شکر ایزد که به اقبال کله گوشه گل..نخوت باد دی و شوکت خار آخر شد

م . ح . م . د شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 10:14

کاش محو میشد !

سپیده شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 10:24 http://setaresepideashk.persianblog.ir/

و باز هم ... اینبار با شکل و نامی دیگر !

فرشته شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 11:26 http://houdsa.blogfa.com

همین که دیگه صداشو نمیشنویم..همین که ادعاهای مسخره اش...بگم بگم های بی شرمانه اش...اعوان و انصار یکی از یکی بدترش...دعای فرج خوندنش و خنده های تمسخر آمیزش به مردمی که این دعاها رو باور میکردن...دروغ هاش دروغ هاش دروغ هاش و ادبیات لمپنش که ادب رو از مردم گرفت...همین که ما از فردا مجبور نیستیم تو دنیا بگیم این رییس جمهورمونه...همین بسه...

باقیش رو میسپریم به خدا و قضاوت تاریخ در آینده...

فرشته شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 11:28 http://houdsa.blogfa.com

من به آینده امید دارم...اما قطعا وقتی یه خرابه بهت میدن نمیتونی تو یه فرصت کوتاه ازش برج بسازی...اما فقط امیدوارم که روان مردم یکم آروم بشه...همین...

سبا شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 11:36

من دلم براش تنگ میشه ...چون این ادم شبیه خیلی از همین 70 میلیون ایرانی بوده ..اگر شبیهمون نبود نمی تونستیم 8 سال در کنارش بمونیم .

جعفری نژاد شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 11:54

فرشته زده یارو رو با پرز کیوی یکی کرده تازه می گه: "بقیه اش رو می سپارم به خدا.."

شما رسمن دست و بال خدا رو هم بستی با این حرکتت خانووووم.لااقل یه کمشو واسه خدا می ذاشتی حالا تاریخ به جهنم

[ بدون نام ] شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 12:23

تا بسترجامعه ای مهیا و پذیرا نباشه چنین پدیدههایی نمی توانند به ظهور برسند.
و البته فراموش نکنیم با برنامه آمد و با سلام وصلوات رهسپار شد.
اما این که رفتنی بود با نا رفتنیها چه باید کرد.

سایه شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 12:35

چه جمله مختصر و پرمعنایی:
"هیچ وقت دلمان برای تو تنگ نخواهد شد"...

[ بدون نام ] شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 13:07

من خواننده ی همیشه خاموش وبلاگ شما بودم
اما امروز دلم نیومد حرفی نزنم

همه ی ماها پراز ادعا هستیم ، حتی همین خود شما که این پست رو نوشتی قطعا درمورد خیلی چیزها ادعای بودن داری
اما دلم می خواد بدونم اگه فقط 1 روز رئیس جمهور ایران بشی چیکار می کنی؟؟

متاسفم برای خودم و ملتی که لیاقتمون اینه که مالمون رو بخورن و ما فقط نگاه کنیم
و ذوق کنیم
از این که همون هایی چندین و چندسال در لباس روحانیت سرمایه های نفتی مارو غارت کردن و ثروت های آنچنانی بهم زدن دوباره پیداشون شده
و حالا ما از دوباره اومدنشون باید خوشحال باشیم...

که فقیر فقیرتر بشه و غنی روزبه روز غنی تر...

متاسفم...
امیدوارم روزی نرسه که اینجا بخونم دلت برای همون آقای کاپشن به تن تنگ شده آقای اسحاقی...

[ بدون نام ] شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 13:14

من با این آقا و سیاست هاش هیچ وقت موافق نبودم و همیشه در لباس منتقدینش ظاهر شدم

اما ظرفیت این آدم رو در قبال سیر هجوم انتقادهای شدید و همه جانبه همیشه ستایش کردم...

همین خود شما آقای اسحاقی وقتی یکی به علت راه اندازی وبلاگ مانی در لباس مستعار انتقاد کرد شما طاقت نیاوردی و سخت جوابشو دادی...
نه شما
همه ی ما
خیلی از همین هایی که توی این پست کامنت گذاشتن هم همین طور هستن...
و این آقای کلید به دست هم در روزهای آینده خودشو نشون خواهد داد...

طاقت انتقاد داشتن خودش یک ظرفیت بالا می خواد که من و شما و خیلی ها ندارن...
چه برسه که در مقام اول کشور باشی و این حرفا و انتقادات سخت رو بشنوی...

شماکه طاقت یک انتقاد به خودت رو نداشتی اگه رئیس جمهور بودی و فقط یک انتقاد می شنیدی حساب طرف با کرام الکاتبین بود احتمالا

پروین شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 13:18

... و چنین شد که رسیدی تو به پایانِ خودت
مثل اوّل بکشی سر به گریبانِ خودت

بی سرانجام تر از مرگ شدی در پیشم
سردتر از طپشِ نبض هراسانِ خودت

من و درویشیِ آسوده ی پاییزِ خودم
تو و تشویشیِ دَمسردِ زمستانِ خودت

آرزوهای مرا پَرپَر کردی در باد
با سَمومِ نَفَسِ زرد و پریشانِ خودت

من و پاکیزگیِ جانی و قدری آتش
تو و سودابگیِ شرمِ فراوانِ خودت

زَهرخندم پس از این بدرقه ی راهت باد
تا بیارامی در دوزخ سوزانِ خودت

سهیل محمودی

پروین شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 13:19

خیلی از کامنتها عالی بودند. کامنت محمد، فرشته، سمیرا و .....

نینا شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 13:20 http://taleghani.persianblog.ir/

برای خوش یمن بودن بیمه نامه مانی بیا اونو تو دولت جدید دریافت کن
نکنه اینقدر لفتش دادی تا بخوره به احمدی بای بای

[ بدون نام ] شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 13:21

مردم کشور ما همون مردمی هستن که این آقا رو با سلام و صلوات سال 84 آوردن و نشوندن روی صندلی ریاست
و امروز با فحش بدرقه ش می کنن به پاس کارهای کرده و نکرده ش

مردم کشور ما نمک نشناس تر از اون چیزی هستن که نشون می دن...

من و امثال من و شما وقتی حق حرف زدن داریم که در مقامی که داریم بهترین بوده باشیم و همه ازمون راضی و حسابی کاربلد
بعد بیایم از اقدامات درست و نادرست یکی دیگه انتقاد کنیم...

99% کسانی که انتقاد می کنن اگه به خودشون توی آینه نگاه کنن 50% شخصیت این آدم رو می ببن روبروی خودشون...

و من متاسفم از این مردم نمک نشناس...
به یقین ایمان دارم بعد از رفتن آقای کلید به دست هم این حرف ها تکرار میشه...
اون روز رو امروز می بینم...

این رسم مردم ماست آقای اسحاقی...

دل آرام شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 13:29 http://delaramam.blogsky.com

این آدم و موافقانش کاری کردند که من و امثال من هشت سال در بدبختی به تمام معنا زندگی کنیم.
چه از نظر مالی و چه از نظر شان و شخصیت جهانی...
کاش با خودش تمام آنچه انجام داده بود را هم میبرد...
"دلمان برای تو تنگ نخواهد شد"... خب تو آدم خوش قلبی هستی، اما من باید بگم به اندازه ثانیه ثانیه این هشت سال ازش متنفرم... از حامیانش نیز...

[ بدون نام ] شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 13:33

این خصلت انسان هست که خودشو آینه تمام و کمال ببینه و دیگران رو سرتاپا ایراد و اشکال

نمیشه به کسی خرده گرفت
اما رئیس جهمور 70 میلیون آدم و 70 میلیون سلیقه و 70 میلیون طرز فکر شدن جسارت می خواد...
جسارتی که خیلی ها توش وا می دن...

این نظر اون خانوم هست که معتقده دل هیچ کدوم از این 70 میلیون براش تنگ نمیشه...

دل من و خیلی از هم فکرهام براش تنگ میشه...
برای جسارتش...
برای سخنرانی های حتی به دروغش اما با اعتماد به نفس...
برای سادگیش حتی...

دل خیلی از ندارهایی که دارا شدن هم براش تنگ میشه...

به خواب مگر ببینیم روحانی کلید به دستمون جواب نامه های تک تک مونو با دقت بده و رسیدگی کنه...

رسم مردم ما اینه آقای اسحاقی...

بابک اسحاقی شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 13:44

من شنیدم قراره یک دانشگاه تاسیس بکنه
اگر واقعا دلت براش تنگ میشه میتونی بری یه لیسانس هم از دانشگاه احمدی نژاد بگیری دوست من .

بابک اسحاقی شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 13:45

و ممنون میشم از این به بعد بدون نام کامنت نذارید

باران پاییزی شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 13:51 http://baranpaiezi.blogsky.com

گاهی اوقات یه حس هایی هر چقدر هم که به خودت فشار بیاری تا از بین ببریشون نمی تونی از زندگیت حذف کنی انگاری بدجور ناک اوتت کردن این حس ها. حالا اگه اون حسه ضربه ای هم چاشنیش باشه که دیگه می مونی که چی کردی که این بلا ها سرت اومده.
کلن دکتر این کار و تو ظرف 8 سال انجام داد.عجیب هم نشانه گرفت به همه اعتقادات و فرهنگ و اصالت و اقتصاد و مملکتمون. کلن به قول ش. ن "ببین تو یه جورایی مارو چیز فرض کردی"
فکر کن آخه یه لپ تاپ برای یه دانشجو باید بشه خریدنش آرزو، برای یه دختر باید جهازش بشه یه کابوس، برای یه جوون باید عروسی گرفتن بشه ترس.
4 سال پیش همچین روزی بغض دشتم اما امروز احساسی ندارم. امیدوارم روز های مهربان در انتظار مردمم باشه و اینکه بهم اعتماد کنیم و پشت هم باشم نه اینکه لگدی از پشت حواله همدیگه کنیم .
ممنون ازاینکه به زیبایی احساس مشترک همه ما رو به قلم کشیدی.
عاقا تازشم مجوز تاسیس دانشگاه بین المللی رو هم گرفتن ایشون. فکر کنم میخان هاله نور تدرس کنن 6 واحدی اجباری

زهـــرا شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 14:00

اینجا بای بای پارتی محموته؟؟
.
جدا از شوخی
این آقا با یه کاپشن اومد و آبروی ملتی رو ریخت و روان ملتی رو پاک کرد و ظاهرن با همون کاپشن هم رفت ولی.. گندی که زد حالا حالاها پاک شدنی نیس متاسفانه
..
اگر آقای "کلیت ساز" هم در حال حاضر سر کار اومده صرفا برای این بود که اون "مُهر پیشونی" انتخاب نشه
...
خدا عاقبت همه مون رو بخیر کنه..الهی

النا شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 14:06

ریده تو کشور به قول یکی ابم قطه

جزیره شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 14:08

من دلم برای هیچ سیاستمداری تنگ نمیشه:|

ایران دخت شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 14:14 http://dokhteiran.blogsky.com/

به هزاران دلیل نا گفته از نبودنت شادم

امروز آخرین روز توست و هیچ وقت دل ایران برای تو تنگ نخواهد شد.

جزیره شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 14:27

درمورد احمدی نژاد...
درسته که به شخصه پشیمونم از حرفهایی که پشتش گفتم، باید یک درصد احتمال میدادم حرفهایی که شنیدم و تکرارشون کردم،یا خوندم و تکرارشون کردم صحت نمیداشتن.به هرحال خدایی هم هست در این نزدیکی ها...
اما بازهم احمدی نژاد رو دوست ندارم، خیری ازش به من یکی نرسیده. نون و نمک این دولت و هم نمیخورم پس با وجدان راحت میتونم حتی خوشحالم باشم از اینکه رفت، خوشحال باشم به امید روزهای روشن!!!!!
احمدی نژاد هم بره کنار روسای جمهور قبلی، امیدوارم از رئیس جمهور جدید خیری به جوونا برسه، خیری به مردم برسه،امیدوارم حداقل 4سال دیگه یا شایدم 8سال دیگه از رفتن این اقا ناراحت شم و پشت سرش اشک بریزم و معتقد باشم روحانی حیف شد که رفت نه اینکه بگم:بره همونجا که احمدی نژاد رفت...

فرشته شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 15:23 http://houdsa.blogfa.com

برای خانوم یا آقای بی نام...

کاش شما شجاعت رو از رییس جمهور محبوبت یاد میگرفتی و اسمتو حداقل مینوشتی که بدونیم با کی طرف صحبتیم...
آدمایی که دارن بر ضد این آقا حرف میزنن زخم خوردن از ایشون و دولتش...شما چطور؟
شما اولش میگی منتقدشی و قبولش نداری بعد میگی همفکرشی و دلت براش تنگ میشه...

دوست عزیز من اگه ظرفیت مدیریت نداشته باشم هیچ وقت به خودم اجازه نمیدم برم بشم مدیر یه مجموعه...ایشون انقدر اعتماد به نفس داشته که شده رییس جمهور...!!!لطفا با من و امثال من مقایسه اش نکن...

حرف شما درسته ..من اگه هنر داشته باشم خودمو زندگیمو جمع و جور میکنم...اما متاسفانه زندگی من و ما با این سیاست کثیف و آدماش گره خورده..ما داریم با عواقب سیاستای احمقانه ی این آقا روزگار میگذرونیم...پس نمیتونیم خفه شیم و بگیم انشاالله که بادمجان است...

در ضمن من ایرانی لیاقتم خیلی بیشتر از این حرفاست...لطفا برای من حق تعیین نکنید...در ضمن ما هیچ وقت با کسی اینطور برخورد نکردیم..تا جایی که عمر 35 ساله ی من اجازه میده این اولین باریه که یه نفر اینهمه مورد تنفر مردم واقع میشه...شاید منتقد زیاد بوده ..برای هاشمی برای آقای خمینی یا آقای خامنه ای و حتی با کلی بی انصافی برای آقای خاتمی...اما این شدت
انزجار؟ تا الان حداقل من کسی رو یادم نمیاد...

در ضمن یه مورد رو هم بگم و برم...اینکه کسی با اعتماد به نفس بیاد وایسه جلوی روی یه دنیا و دروغ بگه اسمش شجاعت نیست دوست عزیز..

بهار همیشگی شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 16:34

به احمدی و کارهایی که کرده کار ندارم ولی مردم ایران از جوگیرترین مردم جهان هستن که برای انتخاب فردی که از ریخت و قیافش و دارایی و اموالش معلومه جریان چیه میریزن تو خیابون رقص و شادی میکنن....چی واقعا میشه در مورد این جوگیری مردم گفت!
هشت سال دیگه هم همچین روزهایی بدون شک میگیم روحانی خوب شد رفتی و دلمون برات تنگ نمیشه!در صورتی که همین مردم بدون دیدن عملکردش اونم حتی یه روز از خوشحالی اومدنش قر دادن....

وانیا شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 16:36

هیچ وقت دلمان برای تو تنگ نخواهد شد .
دیشب حلالبت طلبید و من بشخصه از بین 70میلیون نفر حلالش نخواهم کرد

mhb شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 16:54

موافقتون نیستم

بهار همیشگی شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 17:02

آقای اسحاقی و دوستان این پست رو بخوانید که بی نظیر توصیف کرده اوضاع مردم ایران رو...و خوب ما ایرانی ها رو وصف کرده..و تمام حرف های پست با سند و مدرکه
من که با خوندنش متاثر شدم و از همین الان میدونم دل خیلی ها برای مرد کاپشن پوش تنگ میشود...

http://mojtabajavani.blogfa.com/post/99

مهربان شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 17:09

قابل توجه جناب بی نام

قبل از اینکه ظرفیت این آدمو در برابر انتقاد ها ستایش کنی یه سر به آمار زندانی های اوین بزن.... ما رو اوسکل گیر آوردی یا خوتو زدی به اوسکلی ؟ کدوم ظرفیت ؟ کدوم انتقاد پذیری ؟
همین چند ماه پیش مگه نریختن اون همه روزنامه نگار رو دستگیر نکردن؟ این آمار بالای فیلترینگ چه معنی ای می ده به جز طاقت انتقاد نداشتن؟

برای احمدی نژاد همین بس که تنها موافقش توی یک جامعه آماری کوچیک مثل اینجا حتی روش نمی شه اسمشو بنویسه.....

...و شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 17:18

بیست سال حکومت محمود افغان بر ایران طول کشید تاریخ فقط نوشته بیست سال...هیچ کس نمی دونه اون بیست سال چی بر مردم ایران رفته
می ترسم روزی برسه بگن 8 سال محمود برایران حکومت کرد و دیگه هیچکی نگن...آخه این دوتا محمود مث هم عمل کردن.هردو بی فرهنگ بی نزاکت بی لیاقت برمردم حکومت کردن
میگن درآمدنفت زمان پهلوی 100 دلار بوده مردم در اوج رفاه بودن حالا با 150دلار چرا رفاه نیست چون گلوله برفی نبود که خیسی اش به دست ما برسه هاپولی میشه اون بالا بالاها..
نمادهای تلخ بسیارند وما ساده لوحانه نمادهای خوبمان را حذف می کنیم
ملتی که تاریخ نخواند محکوم به تکرار است...
بیاید یاد فرزندانمان بدهیم نگذارند محمود سومی بیاید...

احسان شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 17:23

اسمم احسان
سن 32 سال
مدرک فوق لیسانس معماری گرایش مسکن
متاهل
دارای یک فرزند
استاد دانشگاه غیرانتفاعی و عضو یکی از شرکت های مهندسی
اگه برای معرفیم کافیه البته

من دلیلی ندیدم که اسم بذارم
چه فرقی می کنه من کی هستم؟
من هم یکی از مردم این کشورم و حق نطر دادن دارم
آقای اسحاقی یک پست گذاشتن و نظرشون رو گفتن من هم به عنوان یک خواننده نظرمو دادم

جرمی مرتکب شدم؟؟؟

خانوم آقای اسحاقی ، قضاوتتون رو به خودتون واگذار می کنم در جواب این حرفتون:

برای احمدی نژاد همین بس که تنها موافقش توی یک جامعه آماری کوچیک مثل اینجا حتی روش نمی شه اسمشو بنویسه.....

احسان شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 17:29

بد نیست یک نگاهی به نتایج آرائ انتخابات بندازید تا ببینید من 1 نفر تنها عضو این جامعه کوچیک موافقش نبودم
آقای روحانی نهایتا 55% آرا رو کسب کردن

من کاری به این حرف های سیاسی مابانه ندارم چون توی وبلاگی هستم که همه مخالف من هستن پس نظر دادن من خودش جسارت می خواد...

در جواب اون خانوم دیگه:
شما اولش میگی منتقدشی و قبولش نداری بعد میگی همفکرشی و دلت براش تنگ میشه...


اینکه آدم منتقد کسی باشه دلیل براین نیست که از رفتنش خوشحال باشه یا طرفدارش نباشه
هرکسی در زندگی خودش اشتباهاتی مرتکب میشه و ایرادهایی داره
من هم منتقد به ایرادات ایشون بودم همین...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد