جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

وداع با یک مرد ...

تمام   لحظه ها در مرگ مدفون است
جوانی در پس یک شوم بی پایان
برای نیستی بر عرش
زمان را زیر و رو میکرد
تمام خوب ها در مرگ آلاله
میان حسرتی جانکاه
جان میداد...
زمان بی رنگ تر از من
و من بی رنگ تر از محض
کسی بر رد پای تلخ این احساس
نقاب نیستی میزد...
و آخر سنگ قبری سرد
تمام آرزو در خاک
صدای ضجه ی {یک زن}
به روی سنگ بی احساس...
همه باریدن از بی تابی این درد
و من در انتهای یک امید سرد
به یادت
در میان لمس این حسرت
کلامی تلخ می بارم
و از این واژه های مانده در حسرت
به یاد بودنت در یاد
کلامی سبز میسازم... 

                                            (باران

 

 

با تشکر از همه دوستانی که قبول زحمت کردند و تشریف آوردند .   

 

اینجا را ببینید ... 

 


یک دنیا ممنون میثای عزیز 

 

نظرات 26 + ارسال نظر
هلیا شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 02:23 http://www.mainlink2.blogsky.com

بیشتر ممنون از شما بابت هماهنگی های امروز
؛ایشالا دیگه هیجوقت اشکاتو نبینه مهربانت ؛
این جمله خودش بود.........

مهیاس شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 02:45 http://mahyaaas.blogfa.com

.............

پریسا شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 02:59

خدیجه زائر شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 07:50 http://480209.persianblog.ir


زنده باشی .......الهی غم نبینی دیگه....

حبیب شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 09:13 http://artooni.blogsky.com



کیامهر عزیز باز هم از تو و مهربان عزیز بابت زحمتهایی که کشیدید تشکر و قدردانی میکنم

ایشالله همیشه شاد و خرم در کنار هم باشید

حبیب

شازده کوچولو شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 09:16 http://www.shazdehkocholo.blogfa.com

مرسی از تو کیا جان و همه زحمتهایی که کشیذی
ایشالله که از این به بعد در کنار مهربان عزیز لحظات قشنگ زندگی رو تجربه کنید.

عاطفه شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 09:25 http://hayatedustan.blogfa.com/

امیدوارم این دفعه یه جای شاد همو ببینیم..
الهی که خدا به مریم شیرزاد صبر بده.. که در حرف آسونه..
بعد از چهل بیشتر باید هوای مریمو داشته باشید.. که اون موقع که دور و برش خلوت بشه عمق زخم بیشتر خودشو نشون میده..

مریم شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 09:27 http://mazhomoozh.blogfa.com

منم با عاطفه کاملا موافقم.
به همین زودی یه هفته گذشت.

دختر چهل گیس بهار شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 09:56 http://farzanetarin61.blogsky.com/

وای چقدر بلاگستان بی روح شده ..
به وبلاگ بچه ها که سر میزنی کسی آپ نکرده .. دل همه گرفته ...

نیما شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 10:04

نمیدونم بگم که حیف نبودم یا نه ؟
آخه جرات قدم زدن توی یه جمع که پر از احسس شده واسه یه مرد ، خیلی بالاست . اما خوبه که همتون به مریمش دلداری دادید و رفتید با اینکه غمش غم بزرگیه .

م . ح . م . د شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 10:14 http://baghema.blogsky.com/

امیدوارم خدا صبر بده ... امیدوارم

کرگدن شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 10:32

یه دنیا ممنون
از تک تک دوستانی که زحمت کشیدن ...
اونایی که میشناختم ... اونایی که معرفی کردن خودشونو ... اونایی که ترجیح دادن بدون معرفی بیان و باشن کنار بقیه و برن ... اونایی که حبیب توی پستش اسم برده ... اونایی که اونجا بودن و اسمشون از قلم افتاده ... اونایی که نتونستن بیان اما دلشون با دل شیرزاد و مریمش بود و هست و خواهد بود ...

میلاد شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 10:50

خبر بدی رو خوندم الان

متاسفانه دیروز پدربزرگ تیراژه فوت کرده

کیانا شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 11:04 http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

خدا به مریمش صبر بده ...خیلی سخته
خوبه که هواشو دارین
اقا شیرزاد حتمن خیلی خوشحال از این بابت

لیلیتا شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 11:08

چقدر حسرت خوردم که من نتونستم بیام....خوش به حالتون... خوش به حالش که دوستانی مثل شماها داشت... آرزوی صبر دارم برای مریم عزیز و خانواده ی نازنینش

کورش تمدن شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 11:08 http://www.kelkele.blogsky.com

سلام
ممنون ازت که برنامه دیروز رو هماهنگ کردی
ممنون از دوستانی که اومدن و همدردی کردن

کرگدن شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 11:25

خدا پدربزرگ تیراژه بانو رو هم رحمت کنه و روحشون شاد ...

ماهی تنگ بلور شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 11:30 http://parspalace1.persianblog.ir/

مرسی از همتتون هم شما هم محسن

دلارام شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 11:52

مرسی از شما که زحمت کشیدی برای این همدردی.
خدا به تیراژه عزیز صبر بده و پدربزرگشون رو خدا رحمت کنه.

تیام شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 12:03 http://nazetiyam.persianblog.ir/

خدا رحتمشون کنه
ایشالله با خوبان درگاهش هم نشینش کنه.
مرد بزرگی هستن.دلم نمیاد بگم بودن.
این مردا که دل شیر دارن همیشه زنده ان.
ایشالله شما هم به شادی دور هم جمع بشید.

تیام شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 12:03

فقط از خدا میخوام که صبر بده.
صبری به بزرگی دل آقای شیرزاد

کودک فهیم شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 12:13 http://www.the-nox.blogfa.com

دیروز رفتم و در وبلاگش نظر گذاشتم...با اینکه می دونستم تا ابد نظرم بی جواب و یا حتی تایید می مونه...اما...
من هم در اون جمعه ی لعنتی کوه بودم...هرچند در همون مکان نه...
دنیای عجیبیه......

وانیا شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 12:46

سلام ممنون از کاره بزرگی که کرده بودی
و اون عکسایی که اتیش میزنه آدمو
مراقبه خودت و مهربانت باش

پونه شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 12:57 http://jojo-bijor.mihanblog.com

نمیدونم چرا حرفم نمیاد................

سحر شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 13:25 http://dayzad.blogsky.com/

قلبم آتیش گرفت با دیدن عکسها کیامهر... خوش بحالتون که رفتین... حداقل کنار مریم بودین... خودت احتمالا میتونی حال الانمو حدس بزنی دیگه گفتن نداره...
کاش...
نمیدونم چرا این همه اشک آتش دل رو خاموش نمیکنه... هوای مریم بانو رو بیشتر از پیش داشته باشید... هرچند میدونم احتیاج به گفتن نداره... دوستان بامعرفتی مثل شما یادگار شیرزاد رو تنها نمیذارن...

ملکه نیمه شرقی شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 20:05 http://man-unique.blogfa.com

جناب کیامهر تو رو خدا انقدر این حادثه رو کش ندین هی راجع بهش ننویسین! میدونین مریم بانو با خوندن اینا هر دفعه ممکن چه حالی بشه؟ وقتی میبینه آدمایی که اونقدریم شوهرش نمیشناختن دارن این کار میکنن اون باید چه کار کنه؟؟؟ به خدا من اصلا ناراحت خودمون نیستم ولی ما حق نداریم داغ دلش بیشتر از اینی که هست کنیم! مثلا همین آهنگی که الآن گذاشتین به دل کسی که داغ نداره هم آنیش میزنه چه برسه به کسی که عزیزش از دست داده!!!! به جاش بیاید کمک کنیم زودتر بتونه دلش آروم کنه!!!!
۵۷۳۵۴

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد