جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

دستی که آتش به آن نمی رسد

بابا بزرگ خدا بیامرز تمام عمرش کار می کرد .

سی سال کارگر شیر پاستوریزه بود و قبل و بعدش هم سر زمین این و آن و باغ خودش

حتی تا همین چند سال قبل که قوت و توان و سوی چشم داشت از درخت های باغ بالا می رفت و زمین را آبیاری می کرد . روی همین حساب کاری که بدنی نباشد اصلا قبول نداشت و کار نمی دانست .

به بابا هم می گفت نان شما حلال نیست البته به شوخی

که سه ماه سال استراحت می کنید و باقی ایام سال هم می نشینید سر کلاس بچه های مردم را درس یاد می دهید .

بابا هم در جواب حاجی عبدالله فقط می خندید .

سالها پیش وقتی 15-16 ساله بودم یادم هست توی حیاط خانه بنایی داشتیم . یک کامیون ماسه هم خالی کرده بودیم که اضافه اش باید از جلوی دست و پا کنار می رفت . بابا می خواست کارگر بگیرد ولی من گفتم پول کارگر را به من بده خودم اینکار را می کنم . به غلط کردنی افتادم مثال زدنی .

من کار نکرده را چه به این غلط ها ؟

به خاطر کارکردن با بیل و دسته فرقون پوست کف دست نازپرورده ام شده بود پر از تاول و بعد هم تبدیل شده به پینه . کف دستم شده بود زمخت و چروک .


بابا بزرگ آمده بود خانه ما که بابا صدایم کرد . بعد هم با افتخار دستهای مرا به بابا بزرگ نشان داد و گفت : ببین حاجی ! کف دستهای بابک رو ببین . فکر کنم  نونش حلال باشه . بابا بزرگ هم با حالتی همراه با بغض دستهای مرا بوسید و گفت : آفرین پسرم . همیشه کار کن . بیکار نمان .



چند روزیست به خاطر ناشی گری هایم پشت ماشین تراش تمام دست و بالم یا می سوزد یا می برد و زخم می شود . درد دارد و کمی هم کیف . کیفی از همان جنس شانزده سالگی .


امروز با مامان ناهید رفتیم امامزاده سر خاک بابا . دستم را گذاشتم روی سنگ مزارش . خیسی باران و خنکی سنگ بابا شبیه همان بوسه ی  از سر افتخار بود . من هم عکس روی سنگش را بوسیدم و گفتم : روزت مبارک بابا .




+ عنوان پست از یکی از روایات اسلام برگرفته شده است بدین مضمون :

هنگامی که رسول خدا (ص) از جنگ تبوک بازگشت، سعد انصاری به استقبال آن حضرت شتافت. پیامبر با او مصافحه کرد و چون زبری و خشنی دست های او را احساس کرد از انصاری پرسید: چرا دست هایت اینچنین کوفته و خشن است؟سعد گفت: ای رسول خدا! با بیل و طناب کار می کنم و هزینه زندگی خانواده ام را تأمین می کنم، پیامبر دست او را بوسید و فرمود: این دستی است که آتش (جهنم ) به آن نخواهد رسید.


++ دوست نازنینم هاله بانو . تولدت مبارک