ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
چند شب پیش دم دمای صبح مانی شروع کرد به جیغ زدن . با عجله دویدم و بغلش کردم . همه را بیدار کرد . اشک از چشمهایش می آمد و پایش را نشان می داد . مطمئن بودم جانوری چیزی پایش را گزیده . حسابی درد داشت بهانه بیخود نمی آورد . برق را روشن و پایش را حسابی وارسی کردیم ولی چیز غیر عادی نبود . پایش را کمی مالیدم و کم کم آرام شد و خوابید . صبح هم انگار نه انگار . دو سه شب بعد دوباره ماجرا تکرار شد و دوباره با ماساژ خوابید . هم من هم فاطمه نگران شدیم . ولی بعد از مشاوره و کمی تحقیق متوجه شدیم اسم این درد " درد رشد " است و به خاطر قد کشیدن و رشد کردن و هم به خاطر شیطنت و بالا پایین پریدن در طول روز بوجود می آید . بله . مانی عزیزم دارد بزرگ می شود و شاید این اولین حقیقت تلخ زندگی باشد که درک می کند . اینکه بزرگ شدن درد دارد .