جوگیریات

بابک اسحاقی

جوگیریات

بابک اسحاقی

شوک ...

 

 

 

 

 ... I'm shocked  

 

 

 

نظرات 89 + ارسال نظر
ماهی تنگ بلور شنبه 11 دی 1389 ساعت 15:19

بابا گناه داره خوب
بذارید چند روز چند هفته به حال خودش باشه
کیامهر جان به نظرم اگه همچین تصمیمی گرفته حتما به آرامش و تنهایی نیاز داره

مامانگار شنبه 11 دی 1389 ساعت 15:31

...بچه ها یه پیشنهاد:
...اگه تاامشب کرگدن تجدید نظر نکرد و برنگشت...برای اعتراض در یک حرکت نمادین...همه مون به مدت یک هفته بایک پست خداحافظی وبلاگهامون رو تعطیل میکنیم تااینجا بشه...دنیای ارواح واشباح...
تاوقتی محسن خودش بیاد و بمونه وبخواد که برگردیم....مووافقید....
موافقهاش تایید کنن ببینیم به حد نصاب میرسه...
اووول هیشکی شروع کرده...از فرداهم ما...مگرامشب محسن برگرده....
کیامهرموافقی...

آناهیتا شنبه 11 دی 1389 ساعت 15:37 http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

من موافقم مامانگار
اینطوری نمیشه که دس رو دس بذاریم

آناهیتا شنبه 11 دی 1389 ساعت 15:38 http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

خب اگه خسته شدن بگن من یک ماه استراحتم خداحافظی معنی نداره
ما اعتراض داریم

عاطی شنبه 11 دی 1389 ساعت 15:44 http://parvaze67.blogfa.com

منم هستم . شدیدا موافقم . ممنون مامانگار . ولی شاید نتونم پستشو بذارم .

رها شنبه 11 دی 1389 ساعت 16:01 http://pastils.blogfa.com




چرا همه دارن میرن؟!!!!!!

... شنبه 11 دی 1389 ساعت 16:01

خصوصی دارید مامانگار عزیز

وروجک شنبه 11 دی 1389 ساعت 16:24 http://jighestan.blogfa.com

دستشو خوندید
داره در میره
نباید به روش می اوردین می سپردینش دست پلیس
اصلا به قیافش نمیومداااااااااااااااا

مامانگار شنبه 11 دی 1389 ساعت 16:27

خصوصی دریافت شد...
...بروی چشم .....
دیگه چی میتونم بگم...


بچه ها من پیشنهادمو پس گرفتم...اینکارو نمیکنم...
خواهشا شماهم بگذرید...
خداحافظ..

لیلیتا شنبه 11 دی 1389 ساعت 17:03

وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا من دوسه روز نیستم یهو یه خبرایی میشه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آخه شما نمی دونی چی شده؟

کورش تمدن شنبه 11 دی 1389 ساعت 17:09 http://www.kelkele.blogsky.com

کییییییییییااااااااااااااااا
بابا اینجا چه خبره؟
نکنه پاقدم من نحس بوده از روزی که اومدم همه دارند میرن
چکار کنیییییییم؟
حالم گرفته شد
همه داغون شدن

وقتی بدون دلیل میره اون وقت بعضی ها به خودوشن اجازه میدن بهش بگن چرند نویس دارم از صبح حرص میخورم وقتی می بینم با رفتنش بهونه میده دست یه سری که به خودوشن اجازه بدن در مورد ش انیطوری حرف بزنند.چرا بهونه میده دست بقیه؟

sahba شنبه 11 دی 1389 ساعت 17:23

midunam ke jaryan ro miduni. kash be manam begi ta az delshure daram kiamehr!

سیمین شنبه 11 دی 1389 ساعت 17:25

می دونم الآن حالت از همه خرابتره ولی اگر امکان داره یه سری بهش بزن و حضوری باهاش صحبت کن.شاید بشه منصرفش کرد.من یکی هر کاری لازم باشه انجام می دم تا برگرده.حیفه به خدا.بلاگستان فلج می شه

عاطی شنبه 11 دی 1389 ساعت 17:41 http://parvaze67.blogfa.com

کیامهر ، یعنی هیچ جوری برنمی گرده ؟ هیچ کاری نمیشه کرد ؟
حق داری گریه کنی ، منی که تازه چند ماهه اومدم تو شماها از صبح دارم میبارم چه برسه به شما که دوست صمیمی و چندساله این . حالم بده خیلی . داغونم . چرا . . .

رهگذر شنبه 11 دی 1389 ساعت 17:53 http://mario22.blogfa.com/

ما هم همین:

حمید شنبه 11 دی 1389 ساعت 18:13 http://abrechandzelee.blogsky.com/

همه چی درس میشه...
فکر میکنم باید چند روزی (یا چند هفته ای) به کرگدن فرصت بدیم تا در خلوت خودش به آرامش و نتیجه مناسب برسه...ولی میدونم که این پایان کرگدن نیست...اینو مطمئنم...
مطمئنم تا قبل از پایان سال تمام این حرفا تموم میشه و کرگدن برمیگرده به خونه اش...یقین دارم و بهتون قول میدم...

من و من شنبه 11 دی 1389 ساعت 18:34

برمیگرده... شک نکنید... این دوستیا چیزی نیست که بشه ترکش کرد...

sahba شنبه 11 دی 1389 ساعت 18:53

kiamehr? ye javbe kuchulu nemidi be man? delshure daram!

مامانگار شنبه 11 دی 1389 ساعت 19:05

...سهباجان...
متاسفانه محسن بدجوری تصمیمش رو قطعی کرده...
کاری نمیشه کرد...بقول حمید باید منتظر بشیم ...تا بموقعش برگرده...

رها بانو شنبه 11 دی 1389 ساعت 19:10 http://raha-banoo.persianblog.ir/

یه چیزی هم از شوک بیشتر ...

پوریا پژوم شنبه 11 دی 1389 ساعت 19:13 http://www.aftabparast.blogsky.com

آخه چرا رفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

فری شنبه 11 دی 1389 ساعت 19:18 http://fernevis.blogfa.com

ما نیز چنینیم!!!

سلام...نمی دونم می دونی یا نه...ولی کرگدن یه پست خداحافظی گذاشته....
من پیشنها می دم برای ارج نهادن به فعالیت هاش و خسته نباشید بابت همه ی دوستی هایی که تو وب ایجاد کرد..بابت همه خوشی ها جمعی...بابت همه چی...
همه ی طرفداراش یه پست مخصوص بزنن و تو اون فقط یه جمله برای کرگدن بگن...
من هم از رفتنش ناراحتم...
اما می خوام اگه تصمیمش جدیه...با یه خاطره خوش بره...یا شایدم با دیدن این کار ما بمونه...
بهروز

بهنام شنبه 11 دی 1389 ساعت 20:12 http://www.delnevesht2010.blogfa.com

من الان هیچی نمیفهمم یعنی همچین ... همون I'm shocked که خودت گفتی!!!!!!!!!! آخه چرا بابا مگه رفیقت نیست خب باهاش صحبت کن عزیز من...

بابا محمود شنبه 11 دی 1389 ساعت 20:14 http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

بچه ها نگران نباشید
محسن باقرلو ۱۰ سال اینجا زندگی کرده
بذارید یه کم استراحت کنه
با خودش خلوت کنه
بر می گرده
فقط بهش بگید که نبودنش براتون مهمه
اشک و آه راه نندازید
اون هم می خونه
بیشتر به هم می ریزه
بذارید در آرامش تصمیم بگیره
دل من روشنه
انشالا بر می گرده

بابای آرتاخان شنبه 11 دی 1389 ساعت 20:41 http://artakhan.blogfa.com

برای مامانگار :
به آخر رسیدن دنیا برای همه هست اما برای شاعران ( همه ی کسایی که شعر می گن شاعر نیستن و همه ی کسایی که شعر نمی گن غیرشاعر نیستن ! در واقع ایننجا شاعر به معنای درک کننده و صاحب روحیه ی حساس هست ) این به آخر رسیدن دنیا خیلی زیاد پیش میاد . این آدم های حساس و لطیف چون صاحب توانایی تخریب دیگران و چیزها نیستند در دسترس ترین دوست داشتنی خود را قربانی می کنند تا بلکه انقلابی کرده باشند برای خود . آنقدر لطیف و پاکند که نمی خوان کوچکترین آسیبی به بقیه بزنند و به همین سبب از خود شروع می کنند و با از بین بردن دوست داشتنی ترین چیزی که متعلق به خود خودشون میدونند به جوشش های درونی خود واکنش می دن .
از کشفیاتی که همین چند سال خوندن کرگدن به دست آوردم فکر می کنم شاید این اتفاق باید زودتر می افتاد . اما نهایتا این "باید برویم "ها سرانجامی جز " خب ! حالا چی " نداره .
کرگدن بر می گرده . . . اما نه به این زودی

سارا شنبه 11 دی 1389 ساعت 20:58 http://gahneveshthayeman.blogfa.com/

ما گریه دااااااااااااااااااااریم

مامانگار شنبه 11 دی 1389 ساعت 20:59

...ممنون بابای آرتای عزیز....
فکرکنم باروحیه شاعرانه و لطیفی که دارید..محسن رو خوب می فهمید...
اما آرزو میکنم که با تخریب وبلاگش ..آرامش پیداکنه...حتی شده یه آرامش مقطعی...انشالله

رها بانو شنبه 11 دی 1389 ساعت 21:13 http://raha-banoo.persianblog.ir/

من این پستمو تقدیم کردم به جناب کرگدن...
http://raha-banoo.persianblog.ir/post/84/

جزیره شنبه 11 دی 1389 ساعت 21:13

سلام
اوووووووووووووووووووووووووم .چی بگم والا.

جزیره شنبه 11 دی 1389 ساعت 21:25

راستی من پیدا شدم

جزیره شنبه 11 دی 1389 ساعت 21:26

والا من فک میکنم ایشون برمیگرده.
اخه ادم وقتی اهلیه یه جایی شد دیگه نمیتونه ترکش کنه .

خورشید شنبه 11 دی 1389 ساعت 22:14 http://khorshidejonoob1.blogfa.com


آخه چه خبر شده ؟ مگه میشه همینطوری بی خودی باشه ؟هیشکی نمی دونه چرا ؟

آقا کیامهر خبر ینیست؟

بعد از خوندن کرگدن فکر میکنم همه این شکلی شدن
منم شوکه ام

میخواستم ازت بابت کار زیبای تقویم تولد تشکر کنم من امسال کلی پیام داشتم که اصلا انتظارشونو نداشتم

خیلی خیلی ممنونم

سپیده شنبه 11 دی 1389 ساعت 23:19 http://setaresepideashk.persianblog.ir

اوه خدای من چتونه شما بلاگ اسکای هاااااااااااااااااااا

منیژه شنبه 11 دی 1389 ساعت 23:33 http://nasimayeman.persianblog.ir

کیامهر...باید به محسن فرصت بدیم...اون نیاز به زمان داره تا یه کم حالش بهتر بشه...تا خوب بشه...اون نمی تونه بره...اون نمی تونه اون خونه رو تعطیل کنه...یعنی ما نمیذاریم که بره...

مریم یکشنبه 12 دی 1389 ساعت 18:43 http://mazhomoozh.blogfa.com

این روزها چرا این جوری شده همه چی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد