ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
برف می بارد ...
شاید این آخرین برفی باشد که امسال می بینیم
شاید سال بعد ٬ مثل این چند سال گذشته آسمان با ما قهر کند
و محروم باشیم از دیدن این نعمت سپید و زیبای خداوندی ...
-
برف که می آید یاد شیرین ترین لذت های کودکی می افتم
آنروزهایی که از مدرسه تا خانه پیاده می آمدیم
و آب توی کفشهایم جمع می شد
و بعد پای یخزده ام را می کردم توی تشت آب داغ
و گزگز دردناک و لذتبخشی پایم را به خارش می انداخت
یاد برف بازی های دسته جمعی توی حیاط مدرسه می افتم
یاد شبهایی که سر می خوردیم روی برف
می رفتیم به ضیافت گلریزون سفید آسمان و نور مهتابی چراغهای کوچه
تکان تکان دادن درختان سرو و دوش گرفتن زیر خنکای سفیدش
وای وای وای
هرچه خاطره از برف هست خاطره خوب است و سفید
هرچه خاطره از برف هست سرد است ولی دل آدم را گرم می کند
دبستان که بودیم همسایه ما پسری داشت کمی عقب مانده
اسمش محمد بود
دوست صمیمی من نبود ولی من صمیمی ترین دوستش بودم به گمانم
می آمد خانه ما برای درس خواندن
و مادرم دیکته می گفت به هردویمان تا درس او هم خوب بشود مثل من
کم حرف می زد چون مسخره اش می کردند
اما گاهی حرفهایی می زد که در عین سادگی جوابی برایشان نداشتم
یک شب برفی دم در خانه شان
از من پرسید :
چطوری این میلیونها دونه برفی که از آسمون می بارن توی آسمون به هم نمیخورن ؟
یعنی من نفر اول بودم و خودم خبر نداشتم
راستش رو بخوای من نمیدونم
میشه تقلب بدی؟؟؟؟؟؟
همون موقع از بابام پرسیدم
گفت تو از کجا میدونی ؟
شاید به هم میخورن
سلااام...شبت بخیر
شب شما هم به خیر مادموازل اکبر پور
هرچه خاطره از برف هست خاطره خوب است و سفید
هرچه خاطره از برف هست سرد است ولی دل آدم را گرم می کند
چقدر خوب بود این دو تا جمله...یا بهتر بگم :
جانا سخن از زبان ما میگویی
قابل شما رو نداشت آبجی جان
حرف حساب....شاید بهم میخورن
چرا ادم رو گمراه میکنی تو اخر شبی
من مرید بابای حاضر جوابت شدم
به همین سادگی
شرمنده می فرمایید
چه حالی میدی تنهایی دارم یکه تازی میکنم اینجا....
این شکلکا خنده شیطانی نداره؟
صبر داشته باش
الان بقیه پیداشون میشه
دونه های برف مثل ما آدمها نیستن..حق تقدم حالیشونه...تو خطوط موازی حرکت میکنن...گاهی هم به هم میخورن...من دیدم...دست همدیگه رو انگار میگیرن و با هم میرقصن و نرم و آروم فرود میان رو زمین....
چه تعبیر شاعرانه و قشنگی
خداییش این دو سه روز کار مثبتی هم انجام دادی ؟ میدی؟ خواهی داد؟
مهربان که گفت میخواد بخوابه!
ما هم می خوابیم در جوار ایشون ولی مشغول ذمه هستید فکر بد بکنید
سلام من اپ کرده ام اما کماکان گودر شما نشان نمی دهد........
جواب ان دوستت شاید بر می گردد به سخاوتی که کریم ارزانی می کندبه همه.............یکسان........که کاش روزی دلهای ما هم مهمان همین سخاوت و فتوت شود....
یک مقدار زمان می بره تا نشون بده مادر جان
کاش روزی دل ما هم میهمان چنین سخاوتی بشود
من میگم توی راه آسمون تا زمین به هم که میخورن هیچ ، حسابی هم به هم می مالن و از هم لب می گیرن و همو انگول می کنن و با هم ور میرن !
الان تو چی میگی ؟!
میگی نه بیا ثابت کن !!
من الان چی بگم آخه ؟
خدا رو شکر می کنم که محمد رفیق تو نبود وگرنه معلوم نبود به چه راههایی کشیده میشد
آی حال میده یه سوژه بدی به الهه بعد ببینی اون چیزایی رو که اصلا فکرت هم بش نمیرسید رو داره با یه دنیا عشق و مهر واحساس میگه در موردش
خدای کامنتای دلیه الهه
الکی نیست اسم خونش شده دلکده
مادموازل اکبرپور!اووووه!چه با کلاس
به شما چی باید بگیم سرورم؟کنت کیامهر؟لرد کیامهر؟دوک کیامهر؟هرچی هستی شوالیه نیستی...از این صفات جنتلمنی فقط بهت میاد
همون که ملکه انگلیس گفت کافیه
سر کیامهر باستانی
البته زیاد سر نیستم ها
یه دردایی رو حس می کنم
کیا بیا جواب کرگدن رو بده اگه راست میگی
مامانم گفته با بچه های بی تربیت کوچه بازی نکنم آخه
روشنک جونم اینقده منو خجالت نده تو رو خداااااااا
السلام بر روشنک بانو و الهه خانوم و بانو زائر عزیز
و البته بر صاحبخانهء گرام و همسر عزیزشان !
چاکرتان را بخوریم با دوغ و ماست موسیر و ریحون
من راست میگم...یه ایل هم پشت سرم موافقن
منهمون الهه ناز رو دوست دارم
نه دوشس نه مادموازل نه...
ما چون تازه پیک آخرو گذاشتیم زمین و سیگاری گیروندیم لذا چشامون قیلی ویلی میره و همینجوری یابویی وارد شدیم دور از جون حضار ! و توجه نکردیم که اینجا حتی این وخت شب خانواده رد میشه و اینا !!
اختیار دارید بسان غزال وارد شدید قربان
حالا شما غزالتون رو یابو صدا می کنید بحثش جداست
سلام بر محسن خان عزیز
چه خوبه که اینجا میشه گیرت اورد کرگدن جان
این کیا اگه درست حسابی جوابتو نده مجبوریم بریم محسن فرانسوی رو بیاریم کمک که کلی واضح براش حرف بزنه!
اون محسن فرانسوی طبق آخرین اخبار واصله مورد تجاوز یک خرس قطبی قرار گرفته و بعید می دونم تا مدتی بتونه حرفهای بی ناموسی بزنه
برف ها این پایین که میاند از هم جدا هستند و معلوم نیست ااون بالا چه خبره.
ایشالا که اون بالا ها هم کار بی ناموسی نمی کنن و تفکیک میشن
محسن فرانسوی کارش از توضیح دادن گذشته !
بچچه پر رو یککاره پامیشه میره روسپیخونه و بعد هلک هلک میاد گزارش مصور میذاره و با آب و تاب واس ما تعریف میکنه ! نمیگه جوون مردم ام بلاخره دل داره پس می افته خب !!!
سلااام بر آقا محسن...
خانواده هایی که از اینجا رد میشن خودی هستن..نخودی نداریم...شما راحت باشین
حالا هم که پست خالی گذاشته!
اون پست خالی نیست
عکس قطبیه
افشین قطبی نه ها
خود قطب
همون که برف میاد هواش سرده
پنگوئن و خرس قطبی و اسکیمو داره
مگه ما اینجا توی وطن میریم حموم عمومی یا بازار سیذ اسمال یا قهوه خونه و پارک لاله و دربند ورمیداریم گزارش مصور بذاریم که ماتحت بعضیا رو بچزونیم ؟!
آدم باید یه کم مرام معرفت و انسونیت حالیش بشه خب !!!
تو هم منو شرمنده نکن کیامهر جان...من الان مست و ملنگ شدم با این تعریف های شماها!خوبیت نداره!
ساعت ۸ صبح!فکر کن!
خوش به حال هر کسی که فردا روز استراحتشه...من نمیخوام برم دانشگاااااااه
اونم با این برف ؟
چرا امشب اینجا انقد خلوته ؟!
آقا از همینجا خدمت آن دسته از دوستان اناث و ذکور متاهل بلاگرمان عارضیم که بابا ایها الناس امشب شب جمعه نیس والا !
فقط یه روز عادیه
تو قلب من فریادیه !
اگه تلفن می زنم
می خوام بگم دوست دارم !!
قال حمیرا بانو علیه السلام !
احتمالا ساعت فیزیولوژیکیشون به هم ریخته فکر کردن شب جمعه است
مگه نشنیدی که می فرماید
لا تجسسوا
چیکارشون داری؟
از دست تو کرگدن خان
البته که حرف حساب...
یاد خدا بیامرز میری افتادم که رفت تو حموم زنونه!
پس من چی بگم که کله سحر باس پاشم برم سر کار ؟!
دانشگاه که عشق و حاله الهه جان !
کلی جاذبه های گردشگری داره !!
خدا بیامرزه میری رو
کاش سر این همه فیلمی که نقشای ضایع بازی کرد یه عشق و حالی ام کرده باشه طفلک که عمر هنری ش بیخودکی به هدرجات نرفته باشه !!
آخی جواب کرگدن خان پذیرفته است آیا؟!
جناب کرگدن خمیازه هم بکشن قبوله
اینو راست گفتی....
من هنوز دارم به جاذبه گردشگری دانشگاه میخندم
شما که خودتون دانشگاهی هستید قربان
شما چرا ؟
مامانت بعد از اینکه گفت با بچه های بی تربیت کوچه بازی نکن احیانن نگفت شبم خونه شون نمون و ور دلشون نخواب با شلوارک ؟!!
نه متاسفانه ...
خدایی ش کدوممون واسه درس خوندن رفتیم دانشگاه ؟!
دانشکده ما که رسمن پاتوق همسریابی بود لامصصب !
همینجوری فرت و فرت بچچه ها با هم انیس و مونس میشدن و نیمه گم شده بود که هی زرت و زرت پیدا میشد !!
آقا محسن شما هم طفلکی هستین!ولی دانشگاه ما با دانشگاهی که شما توش تلمذ کردین زمین تا زیر زمین فرق داره!خدا قسمت و نصیب هیچ کس نکنه!هیچ جاذبه ای نداره!تازه من الان چشمام تا به تا شده اینقدر امروز پلان و نما و مقطع کشیدم!دیگه میترشم!
اختیار دارید شما خودتون یکپا جاذبه هستید
۹.۸ متر بر مجذور ثانیه
حتی وختی جریانات دانشکده ما رو توی یه فایل پی دی اف به آدرس اون دنیا واسه شل سیلوراستاین با دی اچ ال فرستادن اون مرحوم طی نامه ای رسمن از تالیف داستان قطعه گمشده عذرخواهی و طلب بخشش و غفران الهی کرد !
حالا بین این همه آدم چرا گیر دادی به اون کچل بینوا ؟
اخه دوران ما به این وضعیت که حالا هست نبود...جرات اینکارا رو نداشتیم...همکلاسیامونم همه زاقارت!
نمیدونی من چیا میبینم اخه!
بعضی وقتا که رسما....
مخصوصا دانشگاهی که من میرم که ازاد هم هست!
از چه نظر آزاده ؟
الهه جان حتی اگر فرمایش شما درست باشه
پیامبر اسلام فرمودن
اطلب العلم من المهد حتی اگر در چین باشد !!
لذا هرگونه کاهلی از جانب شما نابخشودنی ست همی !
خوش به حالتون آقا محسن!دانشگاه ما یه ساختمون مسکونیه فکر کنم!هرچی هست دانشگاه نیست!حیاتش مثل حیاط خونه ست...ما تو کلاسی که فردا داریم اصلا پسر نداریم!کلا ذکور دانشگاه قلیلند نسبت به اناث محترمه!و هیچ مذکر به درد بخوری نداریم..عوضش کلی دختر به درد بخور داریم!اینه که تعادل به هم خورده و هیچ کس انیس و مونس اون یکی نیست!
روشنک جان یعنی شما در دو دورهء زمین شناسی تاریخی درس خوندید و می خونید ؟!
هم اون دوره بی آب و علف !
هم این دورهء فراوونی و برکت !
بابا تو دیگه کی هستی ؟!
پشتکارت ستودنیه والا خواهر !!
عجب نقل حدیثی کردی
میشه جزو حدیث های متواتر!
کیا جان همه چی ازاده از دانشگاه بگیرررررررررررررر تا لب و ماچ و سیگار و ....
اله جان این آدرس دانشگاتون رو بی زحمت می فرمایید
ما بیایم یه مقدار تعادلش رو به هم بزنیم ؟
خب دختر به دردبخور که خوبه که !
آها ببخشید !
حواسم نبود شما خودتم دختری !
ولی کللن خوبه !
هر کی برده راضی بوده !!
پس شما هم آدرس بده روشنک
الکی نیست داریم هی قلل علمی رو فتح می کنیم پس
اطلب العلم من المهد الی اللحد...من الان به اون قسمت لحد حدیث نزدیکترم
خیر کرگدن جان در دوره اولی که فرمودید درس میخوندم و در دوره وفور نعمت درس میدم!
روشنک خانوم
لب و ماچ و سیگار عیب نداره حتی در اسلام هم توصیه شده ! ولی این (( و .... )) رو چن تا از ائمه و مراجع عظام گفتن که کراهت داره و بهتره که واقع نشه !!!
ای بابا !
درس دادن که فایده نداره !
وختی استاد باشی دایره انتخابت محدوده !
مگه یه دانشکده چن تا استاد جوون و تیریپ و باشعور و اهل دل داره آخه ؟!
اهل دل عرض کردما نه اهل حال !!
چون اساتید معمولن اهل حال هستن به حول و قوه الهی !!!
شما که به رساله دسترسی داری ببین در موقع زلزله حکمش چیه
کیامهر مرررسی...لطف کن بچه محلهاتون رو هم بیار...این تعادل لامصب رو درست کنیم...یه عالمه دختر جیگر بلا همینجوری بی انیس و مونس موندن...البته خودت به عنوان ناظر و داور وایسا کنار
راستی از تعریف جاذبه ایت هم ممنون...یعنی من هم مثل زمین اینهمه گردم؟!
وای گفتی زلزله !
کیا یه بار که دیدمت یادم بندازه یکی از این احکام رساله ای رو که اندرباب زلزله و حواشی اونه واست بگم بترکی از خنده !!
کپ می کنی که ذهن لجن یارو تا کجاها رفته و این حکم رو از خودش در کرده !!!