جوگیریات

بابک اسحاقی

جوگیریات

بابک اسحاقی

دو سال پیش در چنین روزی

سفر مرا به باغ پنج سالگیم برد ...

 

موضوع انشاء:  خاطرات سفر نوروزی خود را توصیف کنید . 

 -

امسال هم رفتیم سفر .

حاصل تجربهء یک سفر تکراری به یه جای تکراری(فقط ٨٠% اش البته تکراری بود )

اینکه : هیچ جای دنیا ارزش دوبار سفر کردن رو نداره بجز وطن آدم . 

اگه با کسی جایی رو برای دومین بار رفتی و به همون اندازهء‌ بار اول بهت خوش گذشت ، خودتو خسته نکن ، بدون که با اون همسفرهاست که بهت خوش میگذره ، بدون که تو حیاط خونه تونم بهتون خوش میگذره ، بنزینتو بذار تو کارت باشه و وسایلو جمع کن و باهاشون برو یه پارکی همون دوروبرای خونه تون .

اما چی بهتر از اینکه آدم با همچین همسفرهای توپی بره یه جای جدید .

دنیای خدا رو باید دید . بزرگترین آرزوم دیدن همه دنیاست .  

همه جاهای دیدنی، شناخت همه ملل .

سفر ما البته بد هم نبود ، رفتیم جاهایی که تا حالا نرفته بودیم ، بعد اینهمه سال آذربایجان رفتن ،‌ امسال رفتیم جلفا ،‌ پیشنهاد میکنم برید و ببینید . حتمآ‌ پاستونم ببرید

آخه از میدون جلفا با ٢٠۰٠٠ تومن میتونین برید نخجوان رو هم ببینید . خود جلفا هم جاهای دیدنی کم نداره . خریدشم اگه با چشم باز خرید کنید برد توشه . یه سری قیمتهاش عالیه . البته برخلاف تصور بعضیا لزومآ بنجل نیست .

این بود انشای من ... 

 

+ مکتوب شیرزاد طلعتی - ۱۱فروردین ۱۳۸۹  

 

 

 

 

نظرات 25 + ارسال نظر
مریم جمعه 11 فروردین 1391 ساعت 18:42

اول شدم فعلا

davood جمعه 11 فروردین 1391 ساعت 18:55

gerami yadesh

ح جمعه 11 فروردین 1391 ساعت 19:00 http://saye-roshan70.blogfa.com

عاطی جمعه 11 فروردین 1391 ساعت 19:13


روحشون شاد

ری را جمعه 11 فروردین 1391 ساعت 19:31 http://narenjestaan.persianblog.ir

الهی که سفر آخرش بهترین سفری باشه که تجربه کرده

تیراژه جمعه 11 فروردین 1391 ساعت 19:43 http://tirajehnote.blogfa.com

امروز با یکی از دوستان وبلاگی داشتیم در مورد مریم بانو حرف میزدیم..که چقدر این روزها جایش خالیست..
حالا به این رسیدم که چقدر دل هایمان به هم راه دارد..چقدر آشناییم..چقدر..

روحش شاد
دل مریم بانویش آرام..

شیرزاد نازنین عارفی بوده ..
زندگی سفریست که با همسفرهایمان به سلامت میگذرانیمش...کاش قدر خودمان و همسفرهایمان را بدانیم..که خود گنج روزگاریم..اگر بدانیم و بدانیم و بدانیم..

صدای سکوت جمعه 11 فروردین 1391 ساعت 21:13

سلام
روحشون شاد
و دل مریمش آرام...
هرچند می دانم طوفانی بوده امسال دل بی تابش در نبود چنین همسفری

میلاد جمعه 11 فروردین 1391 ساعت 21:36

بابک دقت کردی چقدر چشم هاش با آدم حرف میزده

هربار که نگاش می کنم، انگار داره یه چیزی بهم میگه

نمی خوام اسطوره سازی کنم و چرت و پرت بگما اما این چشم ها خیلی حرف داشتن خیــــــــــــــــــــــــــلی

بابک این روزها خیلی شیرزاد میاد جلوی نظرم، هر از گاهی میرم سراغ وبلاگش

دلم می خواهد براش کامنت بزارم

اما نمیشه بابک، نمیـــــــــــشه

بگذریم

بارها شده توی لیست شماره ها چشمم میخوره به موبایلش و دلم اتیش می گیره

زهرا.ش جمعه 11 فروردین 1391 ساعت 21:52 http://www.roosary-anary.persianblog.ir

"با این همسفر هاست که خوش می گذره"....خودش می داند که چه همسفری بود برای دوستانش،برای همراهانش....خودش می داند که چقدر سخت و نفس گیر شده ادامه این سفر....برای همان همسفرانش،برای مریمش.....

سولماز جمعه 11 فروردین 1391 ساعت 22:08 http://razeman.blogsky.com

یادش گرامی ...
نمی دونم چرا حرف از دوستان سفرکرده که میشه ، حس پرواز بهم دست میده ...
ای کاش تا وقتی کنار هم هستیم از بودن هم لذت ببریم ، ای کاش دوستی هامون رو قدر بدونیم ، ای کاش این همه حرف تکراری نمی زدم !

amir جمعه 11 فروردین 1391 ساعت 23:15 http://312va1.blogfa.com

سلام
سالنو مب

جعفری نژاد جمعه 11 فروردین 1391 ساعت 23:55 http://www.jafarynejad.blogsky.com

تا به حال در مورد این شازده پسر توی عکس چیزی ننوشته بودم ، توی هیچ کدام از پست های اینجا و وبلاگ محسن خان ، توی هیچکدام از بازی هایی که همیشه نامش و یادش اول لیست بود . دلیلم برای ننوشتن این بود که همیشه سخت بوده برایم از نا شناخته ها و از غریبه ها نوشتن ، برایم سخت بوده گفتن از کسی که آشنایم نبوده

باورت بشود یا نه ، امروز نگاه این شازده توی عکس برایم کلی آشنا بود ، یهو کاملا بی دلیل ( شاید هم با کلی دلیل که هنوز درکش نمی کنم ) احساس کردم مدت هاااااااست این نگاه و صاحب این نگاه را می شناسم
روحت شاد شازده ...

دم شما گرم ممد حسین جان

خدیجه زائر جمعه 11 فروردین 1391 ساعت 23:57 http://480209.persianblog.ir

یادش گرامی......روحش شاد...دل مریم نازنینش قرین صبر و شکیبایی........

گلنار شنبه 12 فروردین 1391 ساعت 02:08

چه عکسی ...

لژیونلا شنبه 12 فروردین 1391 ساعت 10:34

خدایش بیامرزد

سیندرلا شنبه 12 فروردین 1391 ساعت 10:41 http://cinderellla.blogsky.com/

روح شیرزاد عزیز شاد باشه.

عارفه شنبه 12 فروردین 1391 ساعت 10:47

روحش شاد...

کیانا شنبه 12 فروردین 1391 ساعت 11:34 http://p4nt4lo0n.blogsky.com/

خدایش بیامرزتش

پرچانه شنبه 12 فروردین 1391 ساعت 13:32 http://www.forold.blogsky.com/

خدا رحمتشون کنه

مرضیه شنبه 12 فروردین 1391 ساعت 14:36 http://sevenapple.blogfa.com

[یه دسته گل] واسه تشکر از زحمات هیئت ژوری!

نوزاد شنبه 12 فروردین 1391 ساعت 17:25 http://newgreenhouse.persianblog.ir/

همسفر خوب کم گیر میاد اما اگه به پستت خورد نباید به این راحتی ها از دستش بدی
آفرین من هم معتقدم و البته دوست دارم که برم کل ایران بعد هم هر چایی که بشه از این کره خاکی رو ببینم اما می دونی یه سری معذورات هست یکیش پوله که لامصب نمی ذاره به راحتی بری سفر های توپ یکی نداشتن وقته و کار لعنتی

مبارزگر شنبه 12 فروردین 1391 ساعت 19:58 http://stargirl1391.blogsky.com/

فقط من یه همچین حسی دارم یا واقعا چشماش اشکیه وداره سعی میکنه بغضشو قورت بده؟

خدا رحمتش کنه........

مستان شنبه 12 فروردین 1391 ساعت 20:21

این روزها خیلی پیش اومد که فکر کنم
پارسال این موقع شیرزاد بود و امسال...
کاش یادمون باشه که این اتفاقات برای خودمون هم خواهد افتاد. فقط خوبیهاست که میمونه
خوبی هایی که شاید ار یه نگاه از یه لبخند هم قابل انتقال باشه
مثل نگاه گیرای شیرزاد نازنین...
که این همه آدمی که حتی یکبار ندیدنش به یادش بیوفتن و با خوندن مکتوبش تنشون بلرزه از این همه بزرگواری از این همه صداقت و یکرندگی...
روحش جاویدان

آی سانا شنبه 12 فروردین 1391 ساعت 20:41 http://asanaaa.blogfa.com/

روح شیرزاد عزیز شاد

پارسال فروردین چه روزهایی خوبی داشتیم

خاطره انگیز بود

ح یکشنبه 13 فروردین 1391 ساعت 00:04 http://saye-roshan70.blogfa.com

قبلنا تندتر آپ میکردی بابک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد