ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
سفر مرا به باغ پنج سالگیم برد ...
موضوع انشاء: خاطرات سفر نوروزی خود را توصیف کنید .
-
امسال هم رفتیم سفر .
حاصل تجربهء یک سفر تکراری به یه جای تکراری(فقط ٨٠% اش البته تکراری بود )
اینکه : هیچ جای دنیا ارزش دوبار سفر کردن رو نداره بجز وطن آدم .
اگه با کسی جایی رو برای دومین بار رفتی و به همون اندازهء بار اول بهت خوش گذشت ، خودتو خسته نکن ، بدون که با اون همسفرهاست که بهت خوش میگذره ، بدون که تو حیاط خونه تونم بهتون خوش میگذره ، بنزینتو بذار تو کارت باشه و وسایلو جمع کن و باهاشون برو یه پارکی همون دوروبرای خونه تون .
اما چی بهتر از اینکه آدم با همچین همسفرهای توپی بره یه جای جدید .
دنیای خدا رو باید دید . بزرگترین آرزوم دیدن همه دنیاست .
همه جاهای دیدنی، شناخت همه ملل .
سفر ما البته بد هم نبود ، رفتیم جاهایی که تا حالا نرفته بودیم ، بعد اینهمه سال آذربایجان رفتن ، امسال رفتیم جلفا ، پیشنهاد میکنم برید و ببینید . حتمآ پاستونم ببرید
آخه از میدون جلفا با ٢٠۰٠٠ تومن میتونین برید نخجوان رو هم ببینید . خود جلفا هم جاهای دیدنی کم نداره . خریدشم اگه با چشم باز خرید کنید برد توشه . یه سری قیمتهاش عالیه . البته برخلاف تصور بعضیا لزومآ بنجل نیست .
این بود انشای من ...
+ مکتوب شیرزاد طلعتی - ۱۱فروردین ۱۳۸۹
اول شدم فعلا
gerami yadesh
روحشون شاد
الهی که سفر آخرش بهترین سفری باشه که تجربه کرده
امروز با یکی از دوستان وبلاگی داشتیم در مورد مریم بانو حرف میزدیم..که چقدر این روزها جایش خالیست..
حالا به این رسیدم که چقدر دل هایمان به هم راه دارد..چقدر آشناییم..چقدر..
روحش شاد
دل مریم بانویش آرام..
شیرزاد نازنین عارفی بوده ..
زندگی سفریست که با همسفرهایمان به سلامت میگذرانیمش...کاش قدر خودمان و همسفرهایمان را بدانیم..که خود گنج روزگاریم..اگر بدانیم و بدانیم و بدانیم..
سلام
روحشون شاد
و دل مریمش آرام...
هرچند می دانم طوفانی بوده امسال دل بی تابش در نبود چنین همسفری
بابک دقت کردی چقدر چشم هاش با آدم حرف میزده
هربار که نگاش می کنم، انگار داره یه چیزی بهم میگه
نمی خوام اسطوره سازی کنم و چرت و پرت بگما اما این چشم ها خیلی حرف داشتن خیــــــــــــــــــــــــــلی
بابک این روزها خیلی شیرزاد میاد جلوی نظرم، هر از گاهی میرم سراغ وبلاگش
دلم می خواهد براش کامنت بزارم
اما نمیشه بابک، نمیـــــــــــشه
بگذریم
بارها شده توی لیست شماره ها چشمم میخوره به موبایلش و دلم اتیش می گیره
"با این همسفر هاست که خوش می گذره"....خودش می داند که چه همسفری بود برای دوستانش،برای همراهانش....خودش می داند که چقدر سخت و نفس گیر شده ادامه این سفر....برای همان همسفرانش،برای مریمش.....
یادش گرامی ...
نمی دونم چرا حرف از دوستان سفرکرده که میشه ، حس پرواز بهم دست میده ...
ای کاش تا وقتی کنار هم هستیم از بودن هم لذت ببریم ، ای کاش دوستی هامون رو قدر بدونیم ، ای کاش این همه حرف تکراری نمی زدم !
سلام
سالنو مب
تا به حال در مورد این شازده پسر توی عکس چیزی ننوشته بودم ، توی هیچ کدام از پست های اینجا و وبلاگ محسن خان ، توی هیچکدام از بازی هایی که همیشه نامش و یادش اول لیست بود . دلیلم برای ننوشتن این بود که همیشه سخت بوده برایم از نا شناخته ها و از غریبه ها نوشتن ، برایم سخت بوده گفتن از کسی که آشنایم نبوده
باورت بشود یا نه ، امروز نگاه این شازده توی عکس برایم کلی آشنا بود ، یهو کاملا بی دلیل ( شاید هم با کلی دلیل که هنوز درکش نمی کنم ) احساس کردم مدت هاااااااست این نگاه و صاحب این نگاه را می شناسم
روحت شاد شازده ...
دم شما گرم ممد حسین جان
یادش گرامی......روحش شاد...دل مریم نازنینش قرین صبر و شکیبایی........
چه عکسی ...
خدایش بیامرزد
روح شیرزاد عزیز شاد باشه.
روحش شاد...
خدایش بیامرزتش
خدا رحمتشون کنه
[یه دسته گل] واسه تشکر از زحمات هیئت ژوری!
همسفر خوب کم گیر میاد اما اگه به پستت خورد نباید به این راحتی ها از دستش بدی
آفرین من هم معتقدم و البته دوست دارم که برم کل ایران بعد هم هر چایی که بشه از این کره خاکی رو ببینم اما می دونی یه سری معذورات هست یکیش پوله که لامصب نمی ذاره به راحتی بری سفر های توپ یکی نداشتن وقته و کار لعنتی
فقط من یه همچین حسی دارم یا واقعا چشماش اشکیه وداره سعی میکنه بغضشو قورت بده؟
خدا رحمتش کنه........
این روزها خیلی پیش اومد که فکر کنم
پارسال این موقع شیرزاد بود و امسال...
کاش یادمون باشه که این اتفاقات برای خودمون هم خواهد افتاد. فقط خوبیهاست که میمونه
خوبی هایی که شاید ار یه نگاه از یه لبخند هم قابل انتقال باشه
مثل نگاه گیرای شیرزاد نازنین...
که این همه آدمی که حتی یکبار ندیدنش به یادش بیوفتن و با خوندن مکتوبش تنشون بلرزه از این همه بزرگواری از این همه صداقت و یکرندگی...
روحش جاویدان
روح شیرزاد عزیز شاد
پارسال فروردین چه روزهایی خوبی داشتیم
خاطره انگیز بود
قبلنا تندتر آپ میکردی بابک