اولین روز جدی کاری توی شرکت با فین فین و آبریزش بینی آغاز شد و به همین احوال خاتمه یافت . یک ماه بود که صبح ها که بیدار می شدم گلو درد شدید داشتم
وسط های عید با مهربان رفتیم دکتر
یک بچه دکتر بود که بیشتر شبیه مکانیک ها می ماند و داشت با موبایلش در مورد پمپ روغن و پیستون و یاتاقان صحبت می کرد . پرسید : سابقه آلرژی داری ؟
گفتم : نه
نه درجه تب گذاشت . نه با آن شافتولکی که یک سرش می رود توی گوش دکتر و یک سرش را که سرد است وقتی می گذارد روی دل آدم مورمورت می شود ضربان قلبم را گوش داد
نه با آن چوب بستنی ها اعماق حلقمان را ملاحظه کرد و نه با آن تلمبه دستی ها که به عقربه وصل هستند فشار خون گرفت . کلا یک دقیقه طول کشید و یک سوال پرسید و ۱۵ هزار تومان نسخه نوشت که یک قطره تو دماغی بود با یک اسپری و یک قرص و یک بسته آب نبات اکالیپتوس به طعم زهر هلاهل ... راستی یک آمپول هم زد توی ماتحت بنده که البته افاقه هم نکرد .
دیروز عصر که بلا نسبت مثل نعش از سیزده به در برگشتیم و خوابیدیم و بیدار شدیم یک بند و مداوم داریم چکه می کنیم عینهو تبلیغات ایزوگام
یعنی هیچ حسی بدتر از این زکام و سرماخوردگی در اولین روز کاری سال نمی تواند حالگیری باشد . دماغ مبارک از برکت کیفیت دستمال کاغذی و البته زور بازوی خودمان شده عین شقایق کوهی و چشممان عین پیرزن های جوان از دست داده مدام اشکی و نمناک است .
غروب دوباره رفتیم دکتر . آمپول و قرص فراوان تجویز کردند برای یک ماه تمام و مجددا یک عدد انژکسیون اینبار ثمره دست حاج آقا فلمینگ روانه این کپل مبارک شد عجالتا و یکی دیگر هم به امید خدا فردا می زنیم به آن یکی ...
برگشتنی تمام بدنمان را انگاری از لای غلتک های نورد رد کرده باشند متالم بود و دردناک
البته گمان نمی کنم ارتباطی به این سرماخوردگی داشته باشد و یختمل از عوارض پرتاب توپ و باز کردن بیش از حد مجاز خشتک هنگام بازی وسطی دیروز باشد
به هر حال درد ٬ درد است و اصلا چه فرقی می کند که منشاء و منبعش چی باشد ؟ ها ؟
توی ماشین داشتم به این فکر می کردم که به هر حال دو روز یا یک هفته دیگر این مریضی تمام می شود و می رود پی کارش ولی سلامتی عجب گوهر بی قیمتی است و چقدر سخت است کار آدم هایی که دچار درد و بلا هستند و امیدی به بهبود کارشان نیست .
و یادم افتاد که یکروز پیری می آید سراغم و آنوقت دیگر دردها خوب بشو نیستند و صبح تا شب و شب تا صبح باید با حضورشان سر کنی و احتمالا حسرت بخوری و بگویی که ای کاش جوانی ها دو قدم ورزش می کردم یا چوخس نمی کشیدم یا موقع مریضی پرهیز می کردم و الخ ...
-
+ هیچ حسی روی کره زمین دردناک تر از حس آدمی نیست که عطسه تا زیر غبغبش می آید و بعد فروکش می کند ...
اول
دوم و شایدم هم سوم
دیدی گفتم کوفتت میشه؟
چه مستجاب الدعوه هم هستی خاتون
خدا بد نده قربان

برای عطسه ی فرومانده در حلق هم بوییدن فلفل سیاه و یا کندن موی بینی را توصیه کرده اند!
که البته هچ کدام را بنده امتخان نفرموده ام..اما شما اگر جگر شیر داشتید امتحان بفرمایید!!البته برای مثمر ثمر بودن و مضر نبودنش هیچ ضمانتی تقبل نمیشود!
تنتان به ناز طبیبان نیازمند مباد ..
اگر مهربان بانو سوپ درست کردند خبر بدهید برای عیادت خدمت برسیم!....اگر درست نفرمودند هم که عیادتمان بماند برای بعد!
ضمنا به گمانم خصوصی دارید!
ممنون بابت نخسه مبارکه و کامنت خصوصی مربوطه
منم اوایل عید همین مشکلو داشتم سال تحویل و عید و بازدید ما کلا با فین فین و دماغ قرمز گذشت...ایشالا زودتر خوب بشید
خدا بد نده قربان ... سلامتی انشالله زودتر حاصل بشه...
عجب جمله ای بودا...
یکم عناب گشنیز دم کن ..هم بخور بده هم بخور...(الان فهمیدی من چی گفتم؟!!)
کلی خوبه...یه شلغمم بردار از بالاش یه دایره جدا کن...بعد شکمشو خالی کن توش یه قاشق مربا خوری شکر بریز بعد همون دایره رو به عنوان در بذار روش...یکی دوساعت که موند...اون مایع داخلشو بخور...خوب میشی پسرم...
واسه اون عطسه هم راهی نیست...فحش بده...!!
آخه الان تو این فصل شلغم پیدا میشه فرشته جان؟!!!
یه چیزی میگیا مادر!!!
همون عناب و گشنیز را بخورند و بخور بدهند بهتره!
بعلاوه ی سوپ های مهربان بانو جان!
سیزده به در که نبردنمان بیرون ولی حداقل کاش سرما میخوردیم یکی برایمان سوپ درست میکرد..
هی روزگار لاکردارررر!!(آیکون آه جگر سوز!)
نمیشه داروهای خوشمزه تر پیشنهاد کنید ؟
کله پاچه خوبه؟
دل و جیگر؟
دیزی؟
بیف استراگوف؟!!!!(درست نوشتم دیگه؟)
خاویار؟!
تخم شترمرغ؟
اینا خوبه؟
یا منوی جدیدی تدارک ببینیم؟
با توجه به نشانه هایی که بیماریت داره به نظرم شانست برای ادامه دادن ۵۰/۵۰ ست
انشائالله که حالتان زودتر خوب شه
ولی با این توصیفاتتون همین نون پنیر ساده ای که داشتم میخوردم هم کوفتم کردین قربان
مرسی فرشته جان
از راهنماییت. فردا می رم می خرم
تیراژه جان
شما هم یه منوی سبک تر بده
با حقوق کارمندی
اگه به حالتون صدایی شبیه صدای خرس هم اضافه کنید میشه حال و اوصاف امروز من!
اون سرفه رو خیلی خوب گفتید به خدا و اینم من باز اضافه کنم که تست پنی سیلین 1200 بزنی و یه ربع بشینی و خودتو دلداری بدی که درد تستش بیشتر از خودشه و اگه 5دقیقه اینو تحمل کنی بعد دیگه از خوردن داروهایی با طعم.... معاف میشی و درست وقتی کاملا راضی شدی بری پیش دکتر و ایشون لطف کنن بگن نمیتونی آمپول بزنی برو همون قرص های زهرماریتو بخور! دردش از درد دوتا1200هم بیشتره به علی!
من که امروز دومین امپول رو هم زدم و بوی بهبود ز اوضاع جهان می شنوم
عجب!
داداشم و یکی از آجیای منم این مدلی شدن!و هنووزم ادامه دارد!
دکتر اوونا که گف یه ویرووس جدیده!
ایشالا همه خووب شن:دی!
+هیچی بدتر از این نیست که عطسه های آدم غول آسایی باشن و هیچ وقتم فروکش نکنن:(
خواهر من که دسمال میزاشت توو بینیش!:دی!شما هم اگه دووس داری امتحان کن!حداقل زخم و پووست پووست نمی شه:دی!
asan qors chie!
yedune sefteriaksin bezanin halle!
(raste migan irania hame Dr an haaaa!)
yekamiam ab namak qerqere kon, ba yedune qatreye persika, age binit gerefte, beriz ru ye dastmal, begir jolo binit babak khan!
in bud noskheye man! :d
امان از دست این سرماخوردگی ,هر چند که بازم شکر که در همین حد هست و رفع میشه به زودی.
عکسای پست قبلی چه با صفا و صمیمی بود .
امیدوارم که همینطور سال جدید هم همه سالم و زنده و دور هم باشید و از لحظه های خوب بهره مند.
من نسخهء فرشتهء عزیز را به جای شکر، با عسل شنیده بودم و برای سرماخوردگی بسیار سخت دخترم درست کردم که خیلی خوب بود. البته یک کم فرق داشت. بهم گفته بودند یک شلغم تقریبا بزرگ را تویش را خالی کنم و تهش را هم با سوزن سوراخ کنم و آن را با عسل پر کنم و بگذارمش روی دهانهء یک لیوان و بگذارم شب تا صبح بماند و بعد عسلی را که از ته شلغم ریخته توی لیوان، صبح ناشتا بدهم بخورد. عسل کاملا آبکی میشود و طعم بدی هم نمیگیرد. سه روز درست کردم. همیشه سرماخوردگی هایش می ریخت توی سینه اش. آن بار نریخت. زود هم خوب شد. امیدوارم اگر شما هم میخورید موثر باشد. البته بعد از آنتی بیوتیک های تزریقی انشاءالله زود خوب میشوید.
خوب بنده مثل دوستان تخصص پزشکی ندارم اما کاملا اون حس عطسه نکردن رو درک می کنم چون خودم همیشه با این عطسه نیومدن درگیرم. مثلا الان این عطسه به قول شما تا زیر غبغب میاد بعد میره و شاید فردا بعد از ظهر موفق شم:(((
مادرجان یه دو روز مرخصی بگیر و استراحت کن منتها واقعا استراحت کن نه این که تو خونه بشینی پای نت
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
مرسی رها
خدا بد نده حاجی. دیدم دیروز از پشت گوشی یه صداهایی میاد! ولی روم نشد بپرسم گفتم شاید خطا خرابه
ایشالا همیشه سلامت باشی.
خدا شفات بده!
هفت هشت تا کُلد استاپ همزمان بنداز بالا خوب خوب میشی
هفت هشت تا ؟ ۵۶ تا
امیدوارم بزودی خوب بشین. و در مورد عطسه هایی که فروکش میکنن قبول دارم حس دردناکیست...
ممنون دورا
سلام خوبی؟سال نو مبارک خدا بد نده از اونجایی که ما هم به درد شما دچار هستیم پیشنهاد میکنم اگر گلو درد داری آزیترومایسین بخوری زود خوب میکنه
بنده م به این درد خانمان سوز دچار شدم

، کپسول گرفتم که حالم ازش بهم میخوره 
ینی اون قسمت که راجع به بینی و دستمال نوشته بودین و پایه م خرااااااااااااب اصن یه وعضی
ما که آمپول نزدیم و نمیزنیم و مدیونیم فک کنین که مث چی از آمپول میترسم
اصن چه وعضیه خووووووووووووو،نیمیخام
اوه اوه..چه نسخه هایی!!
چه همه ی بلاگستان دکتر تشریف داشتن و ما نمیدونستیم!!
والا!!
ایشالا که زودتر خوب خوب بشید
کوروش هم تو مسافرت مریض شد تو هر شهری که میرسیدیم یه آمپول میزد.
آدم هر وقت مریض میشه میگه: آخه الانم وقت مریض شدن بود؟
کلا هیچ وقت واسه مریض شدن زمان مناسبی نیست.
سلام
خدا کنه زودتر خوب بشی
دیدم همه نسخه پیچیدن گفتم مو هم از قافله طبابت عقب نمونم .
عامو یه لیوان آب ولرم -یه قاشق عسل طبیعی ویه قطره اب لیمو بریز توش . نوش جون.
همه ی اینا رو تجربه کردم همین دیروز روز اول کار
و اون حسی که گفتی واقعا دردناکه !!!!!!!!!
این چوخس چیه که تو میکشی...