ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
فرض کنید قرار است که یک قرار وبلاگی برگزار بشود .
محدودیت مکانی هم وجود ندارد .
یعنی افرادی از شهر های دور یا حتی خارج از ایران هم می توانند در این قرار حاضر باشند .
پنج نفر از بچه های وبلاگی را که دوست دارید از نزدیک ببینید نام ببرید ...
+ پنج بلاگری که دوست دارم از نزدیک ببینم :
1- مجید - چارو
2- بابک - پرسیسکی وراچ
3- آناکارنینا
4- رویا - حرفخونه
5- نیمه جدی
+ تعداد دوستانی که دوست دارم ببینم خیلی زیاده ولی خب قانونا فقط پنج نفر رو می شد نام برد و قانون رو باید رعایت کرد .
++ از همه دوستای گلی که توی لیستشون از من و مهربان اسم بردند ممنونم و امیدوارم یکروز بشه همتون رو ببینیم .
الهه ی خونه ی دل
فرزانه بلور رویا
چارویی ها(هردوشون)
گوریل فهیم
جوگیریات و تیراژه هم ار اونجایی که سرشون خیلی شلوغه من به نفع بقیه میکشم کنار و نمیبینمشون .
به خون هم تشنه ان انگار سمیرا جان
من پشیمون نمیشم بابک خان...راستشو بخوای تنها کسی رو که واقعا دوست دارم ببینم تی تی جانه....من حتی حاضرم کمکش کنم رئیس جمهور بشه...با این همه طرفدار حیفه به خدا....
سمیرا جان والا طالقانی ها اینطوری نیستن به خدا! خیلی هم با هم خوب و مهربونند
نمیدونم چرا این سنت کیامهر خبیث اینجوریه!
توی ایران زنها که حق رییس جمهور شدن رو ندارن
میگم قرارو بذاریم طالقان که به ماهم نزدیک باشه میزبان هم راحت باشه نظرتون چیه بابک خان؟
کسی اینجا هست....اگه هست دستا بالا....میگم تی تی جان این محمدو چیکار کردی اینقدر دلش پره؟ نکنه به رنگ مقدس آبی توهین کردی؟؟؟
ببخشیدا اما من به لیستم جناب کرگدن و آقای پیرزاد رو هم میخوام اضافه کنم. الان یه دوری زدم دیدم هیشکی به هیشکیه.همه اسم 60 نفر رو نوشتن .من چرا ننویسم؟
نخیر سمیرا جان!
جنسش خرابه این بد اراکی!
حیف اون روز که اومده بود تهران تو پیتزاش سیانور نریختم حالا واسه من بلبل شده بدجنس!
lol من اینجام
بابک خان حالا که همیشه همه این جا بی قانونی میکنن از این به بعد عمرا که من به قوانین حکومتی وبلاگ شما توجه کنم آخه این چه وضیه؟(ستاد ایجاد آشوب
)
پس همو دیدین دیگه قبول نیست اسمتو بنویسه....اما بچه خوبیه محمد....درساشم میخونه اصلا هم نت نمیاد...
راست میگه خو بابک....منم اگه قراره صدنفرو بگیم بازم اسم دارم ها...
lمرسی سمیرا جون حالا که حمایت کردی از من,اصلا بیا حرفمونو ثابت کنیم آقا من دوست دارم سمیرا جونم ببنم
من مامان ناهید عزیزم را هم به لیستم اضافه میکنم :******
جزیییی اگه اومدم ببینمت.اگه اومدممم

بعدشم گفته بودم بت کــــــــ
اونبار تو بودی پرسیدی دیگه؟؟؟!!!
ب جان خودم گفته بووووودممممم
ممنون جناب اسحاقی
ف رزانه جان از شما هم ممنونم :)
منم دوست دارم نیلوفر رو ببینم...همچنین مامانگار و حمید باقرلو...و موج وبلاگ روزگار مو رو و همچنین اون پسرخوشگله وبلاگ نامه هایی به باران رو که قراره دنیا بیادش
وقتی این همه آدم دوس دارن تیراژه رو ببینن ,من این فرصت رو از دست نمیدم و منم ثبت نام میکنم تو این اعتلاف
1. مهربان و بابک و نرگس جون و مامان ناهید (پسرش که وبلاگ داره!)
2. محسن باقرلو و مریم ترین و حمید (به شدت)
3. دو آرشون و هانا و مهناز عزیز
4. تیراژه و دل آرام و مامانش و الهه و هاله بانو و ژولیت و جزیره ومریم شیرزاد و مرجان..
5. پرسیسکی و محمد مهدی و سهراب و امیر حسین و محمد ( که یه استقلالیه خیلی تعصبی رو از نزدیک ببینم!!)ومهدی پژوم
لازم به ذکره که به شدت دلم میخواد پروین خانوم و میلاد و فرشته رو هم ببینم.
شانس آوردی یه سریا رو دیدم. الان 5تا کتگوری (ای بسوزه پدر سواد ) گذاشتم. چرا آدمو تو این موقعیت قرار میدی؟
اوه...هی خواستم اسم شرکتم لو نره. رفت انگار!!!
چرا جز کیانا کسی نمیخواد منو ببینه :(((((( :D
فریبا جان ! یه مقدار توی وبلاگ فعالیتت رو بیشتر کن اونوقت ببین ملت چیکار میکنن
خب لیست مورد علاقه من:
1. بابک
2.اسحاقی
3.جوگیریات
4.بابک اسحاقی
5.بابک اسحاقی مدیر وبلاگ جوگیریات :))
ولی جدا از شوخی وبلاگ گاو خونی حسین نوروزی حتمأ جز لیست ها قرار میگیره
می خواستم تشکر کنم دیدم گفتی شوخی بوده
دقیقا همین که بابک خان گفتند درسته فریبا جان
یک مقدار از آن وقت و انرژی ای که برای فیس بو.گ جانتان میگذارید را صرف بلاگستان هم بکنید بد نیست! والا!!
۱ بابک اسحاقی
۲ محسن باقرلو
۳ حمید باقرلو
۴ مجید و نادر (چارو)
۵ محمد جعفری نژاد
ولی بدون شماره دوس دارم جزیره رو هم ببینم
تیراژه جان دلبندم اون فیس.بوک نه فیس.بوگ!!!!





فری گریه نکن خودم جای همه میام میبینمت
یک سوالی اینجا مطرح میشه بابک خان الان شما به این جمله " تعداد دوستانی که دوست دارم ببینم خیلی زیاده ولی خب قانونا فقط پنج نفر رو می شد نام برد و قانون رو باید رعایت کرد . " به ما که رعایت نکردیم قانونو بطور نامحسوس توهین کردی؟؟؟؟؟خاستی ما رو شرمگین کنی برادر من ؟؟؟؟ خاستی ما رومونو کم کنیم؟؟؟؟
اعترافـــــــــــــــــ کن نه اعتراف کن
آره دقیقا
چقدرم شماها شرمندگی متوجه میشین
بابک چرا دوس نداشتی منو ببینی؟
بشکنه این دست که نمک نداره،من کم برات کامنتای خوب گذاشتم و هی بح بح چح چح گفتم به پستات؟کم الکی ازت تعریف کردم؟هاع؟
اتفاقا به خاطر همون کامنتها دلم نمی خواد ببینمت
تیراژه ی کافه تیراژه
زیتای سیاه سرفه
گولوی پرنده ی گولو
آیدا احدیانی پیاده رو
شادی شادی
همین دیگه ، تلاشت بی فایده س
نینا طالقانی/ باغبان/ طودی / میثاق
1- پسر عمو بابک
2- هاله صادقی و تیراژه
3- سهراب
4- بهروز
5- پرسیسکی وراچ
زودتر می خواستم بنویسم ولی مریض حال بودم و توان نگاشتنم نبود.
البته من چند تا از صمیمی ترین دوستانم - و در واقع صمیمی ترین دوستانم را - از طریق وبلاگستان یافتم؛اما به تجربه می دانم که دوست داشتن نوشته های کسی الزاما ً به معنای دوست داشتن خود وی نخواهد بود و بر عکس.دوم و مهم تر این است که این دیدار در چه کانتکسی صورت پذیرد،به بیانی دیگر اینکه افراد را در چه محیط و حالت روحی می بینیم خود بسیار تاثیر گذار است،به همین جهت من دیدار دوستانی را بر می شمارم که دوست دارم آن ها را در محیطی خاص و با نیتی خاص ببینم.
1-مهدی پژوم را دوست دارم یک بار در نیمه شبی از آخر هفته ها ببینم و با یکدیگر گپ بزنیم،چیزی که مدت هاست مایل به آنم و سرم آنقدر شلوغ شده و مهلت نیافتم و سخت شرمنده ی ِ او.
2- شما و مهربان بانو ،زمانی که به نیت پیک نیکی یک روزه با تعدادی قلیل از دوستان راهی ِ کوه های ِ طالقتن شدیم !.گمان می برم که برخی اعتقاد های مشترک،محیط و طبیعت طالقان و پیشینه زبانی مشترک ما می تواند خاطره ای خوب از خود بر جای بگذارد.
3-محسن باقر لو را دوست دارم در یک کله پزی ببینم،کوتاه،پرمایه،سریع.دوست دارم حرف هایش را بشنوم،خودم هم سالی یک بار به یک طباخی می روم و دو عدد مغز و زبان و بناگوش سفارش می دهم و دلی از عزا در میاورم.البته در این همراهی وجود برخی دیگر از دوستان هم لازم است،با او مراودات فکری و هم کلامی ندارم.
4-تیراژه را دوست دارم ببینم،منتها نه از این جهت که ساختمان ذهنی ام به او شبیه است،بیشتر بدین جهت که می خواهم ببینم تا چه حد به نوشتارهای خودش نزدیک است،او را بیشتر مایلم در یک عصرانه ملایم و هنگام نوشیدن چایی و کیک پای سیب ببینم و از خلقیاتش بشنوم،گمان نمی برم که شخصیت های مشابهی - دست کم از روی نوشتارهای مان از روی وبلاگستان - داشته باشیم،ولی شاید بتوانیم دوستان دور خوبی باشیم.
5-آناکارنینا خوش درخشید،افسوس که دولت مستعجل بود.دیگر از او نشانی در وبلاگستان نیافتم که نیافتم.او را بیشتر به سبب نوشته هایش دوست داشتم،در شرایط بدی گرفتار شده بود که خود کمتر در آن مقصر بود.در مورد او شاید تنها بتوانم درد ها و سختی هایش را خوش بشنوم،چرا که در موردی مشابه به او هم شنفتن سختی هایش سبب دوستی ما شد.در هر حال امیدوارم هر جا که هست اکنون در وضعیت مساعدی به سر ببرد.
...
در آخر اینکه دوستانی که بر شماردم از دوستان مشترکمان بودند،چنانچه دایره انتخاب را قدری وسیع تر در نظر می گرفتم تعداد دوستان کمتر شناخته پررنگ تر و یحتمل الویت ها قدری تغییر می کرد.
به هر روی باید اعتراف کنم که اکثر دوستانی که بسیار شیرین به نظر می رسند در واقعیت امر نه این چنین اند و گوشت تلخ هایی نظیر من نیز در دنیای عینی چنان اند.بنا به سبک نوشتاری و کانون اندیشه ها میزان محبوبیت تفاوت می کند.آمارها نشان می دهند که وبلاگ های پرطرفدار عموما ً بانوان هستند که هم در پرداختن به جزئیات چیره دست ترند و هم درصد بالاتری از نوشته ها مخصوص ایشان است،نکته دیگر آن که پرداختن به زندگی روزانه و از خاطرات نوشتن،بدین سبب که در بین الاذهانیت افراد بیشتری مشترک است خواننده گان بیشتری را جذب می کند.
...
اگر قدری از فشار شرایطی که در آن هستم کاسته شوم برنامه دیدن برخی از دوستان را در دفترچه ام برنامه ریزی می کنم،امید که بتوانیم یکدیگر را هر چند کوتاه ببینیم برادر.تا آن روز
چون افرادی را که من دوست دارم ببینم از 5نفر بیشتره پس به احترام رعایت کردن قانون سکوت میکنم