جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

سفر یه شعره . سفر یه قصه است

همیشه شب های قبل از سفر حس و حال غریبی دارند .

یکجور خوش خوشانی درشان مستتر است از خوش خوشان خود سفر بیشتر

بخصوص اگر همسفرت کسی باشد که تا به حال همسفرش نبوده ای

و مقصدت جایی باشد که تا به حال مقصد سفرت نبوده است .


می توانی تا صبح رویا ببافی

از دقیقه به دقیقه روزهایی که خواهند گذشت

و از متر به متر جاده ای که خواهی رفت

و از فریم به فریم تصاویری که خواهی دید


شوقی کودکانه  خواب را از چشمت می تاراند

و ثانیه های مانده تا صبح کشدار می شوند

لذت شبهای قبل از سفر به اینست که سفر هرچقدر هم کوتاه

تمام فکرت مشغول رفتن و رسیدن است 

و به برگشتن فکر نمی کنی



همیشه شبهای قبل از سفر حال عجیبی دارند

ما سفرهایمان را با عکس ثبت می کنیم

و خاطراتشان را کم و بیش به ذهن می سپاریم

اما همیشه حال خوب شبهای قبل از سفرمان فراموش می شوند

تا سفری دوباره و "شب قبل از سفر"ی دوباره ...



+ حوصله داشتید پست چهارشنبه شب مرا در هفتگ بخوانید .

++ به امید خدا کامنتها را وقتی برگشتم پاسخ می دهم .