جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

بازی عکسهای مدرسه

سلام به همگی ...  

کیامهر عزیز لطف کرده به من الدنگ و قلم کلنگم ! که افتتاحیه بازی امشب را من بنویسم ... راستش آن اوائل حس خوبی به بازیهای وبلاگی نداشتم و سرسختانه مقاومت می کردم در مقابل وسوسهء شرکت در هر گونه بازی وبلاگی که دوستان منت میگذاشتند و ما را داخل آدم حساب و دعوتمان می کردند ... بعدها حس و نگاهم عوض شد کم کم ... چون دیدم بازی های وبلاگی اگر خوب باشند و چیپ و زرد نباشند محفل و محمل خوبی هستند برای عمق بخشیدن به رفاقتهای روتین مجازی ... چون دیدم از همان پشت مانیتور ،  برق درخشان شادی را توی چشمهای بچچه هایی که بازی می کردند ... چون دیدم میزان مشارکت و همدلی از این دست شبهای بازی های دور همی را و انرژی مثبت عظیم و تاثیراتش را ... لذا رفتم به سمتی که نتیجه اش شد بازی های عکس بچچگی و میز کامپیوترها و دستخط ها و امضاها و نقطه اوجش هم نوشیدن صدای شماهایی که نازنینید در شب یلدا ... حالا هم که نیستم و نابودم ، ولله  

بی حد و بی نهایت خوشحالم و دلم غنج می رود از اینکه کیامهر عزیزم بزرگوارانه وخت و نیرو  

می گذارد تا ماها را دور هم جمع کند و لبخند گوشه لبمان و بغض کنج گلومان و اشک گوشه چشمانمان بنشاند به شادی و خوشدلی ... تا بقول شاعر برهیم دمی از دنیا و شر و شورش ... برهیم و کودک وار معصوم و زلال و خجول و شیطون بخزیم لای پتوی گلبافت نرم و لطیف نوستالژی و زیرش ریز ریز بخندیم انقدر که اشکمان در بیاید ... طبق معمول زیاد فک زدم به فتح فا ! ...  

لذا فدای همگی و برای آگاهی از توضیحات و چند و چون بازی امشب  

به ادامه همکارم توجه فرمائید !   

 

  

 

 

 

 

اول از همه یک دنیا تشکر از محسن عزیز که بنده رو قابل دونست و اجازه داد این بازی که  

شرعا و عرفا و کپی رایتا یک بازی کلاسیک کرگدنیه

اینجا و توی این وبلاگ انجام بشه ...

همونطور که محسن گفت هدف اصلی این بازی های وبلاگی دور هم بودنه

گفتن و خندیدن و شاد شدن تو اینروزهایی که دلهای ما زیاد شاد نیستند .

پس قبل از ارائه توضیح در مورد چگونگی این بازی میخوام احساس خودم رو نسبت به بازی های وبلاگی کرگدن بیان کنم تا شاید دوستانی که کمتر از حس و حال و فضای این بازی ها اطلاع دارند برای این بازی بیشتر ترغیب و تشویق بشن ...  

 

سلسله بازی های کرگدنی از اینجا و با بازی عکسهای بچگی شروع شد . 

ده ماه  پیش بود ( 25 فروردین 1389) 

حیف که اون عکسها دیگه وجود ندارند که ببینید 

 ولی نمی دونید چه شور و هیجانی ایجاد کرد بین بچه ها ... 

من تعدادی از بهترین دوستان وبلاگیم رو از همین بازی پیدا کردم . 

آلن ٬حسین ترابی ٬ عاطفه ٬ابله خاتون ٬ فریبا  

محسن ٬ ایرن ٬ رامین ٬محبوب ٬ وحید و مریم و حمید  

و خیلی های دیگه که بعضی هاشون الان دیگه نمی نویسند 

و خیلی دلم براشون تنگ شده ... 

 

دیشب کامنتهای اون دو تا پست دوست داشتنی رو خوندم 

دونه به دونه 

شاید باور نکنید و شاید خندتون بگیره  

اشکم دراومد ... 

انگار این حرفها و این کامنتها مال ۱۰ سال پیش بود  

انگار یه جوون بیست ساله بودم اونروزها که هیچ کاری جز شوخی و خنده بلد نیست  

هرچقدر بگم متوجه نمیشید اون دو سه شب تا صبح ما چقدر گفتیم  و خندیدیم و خوش گذشت 

و همین پست بود که منو شیفته کرگدن کرد  

منو از لاک مجازی بودن درآورد  

و به من یاد داد لازم نیست یک نفر رو بشناسی و باهاش دوست باشی  

تا باهاش احساس صمیمیت کنی 

لازم نیست یکنفر دوستت باشه و اسمش رو بدونی تا بازیش بدی  

و بیاریش به جمع صمیمی دوستانت

کافیه هرکس که سلام کرد جواب سلامش رو به گرمی بدی 

تا بفهمی این دنیای کثیف هم هنوز پره از آدمهای باعشق 

آدمهایی که قدر شادی های کوچیک و لحظه ای رو می دونن 

و میتونن تبدیلش کنن به شادی های بزرگ 

تبدیلش کنن به خاطره های هیچ وقت فراموش نشدنی ... 

 

القصه  

سری بازی های کرگدنی ادامه پیدا کرد و بنده شدم پایه ثابت این بازی ها  

و اصلا فکر نمی کردم یکروزی بیاد که خودم بشم بانی یکی از این بازی های دوست داشتنی  

و حالا امشب نمی دونید چقدر ذوق و شوق دارم برای این بازی 

چرا که جمع دوستان خیلی بزرگ شده و یک عالمه دوست تازه اضافه شدند به ما 

شاید بگید ما تازه واردیم  

کسی مارو نمیشناسه 

ولی میخوام بدونید سخت در اشتباهید 

و وقتی این بازی تموم بشه اونایی که شرکت نکردند یا نتونستند شرکت بکنند چقدر حسرت خواهند خورد از اینکه نیومدند و بازی نکردند ... 

هرچند حتی اگر بازی هم نکنید بهتون قول میدم 

همین خوندن کامنتها و شرکت در شب زنده داری این چند شب هم خالی از لطف نیست 

و خودش یک دنیا خاطره خواهد داشت . 

  


خب... اگه موافقید بریم سراغ بازی  

اول چند تا سوال :

-  

من تازه با وبلاگتون آشنا شدم . دوست دارم بازی کنم ولی هیچ کدوم از بچه ها رو نمی شناسم . چیکار کنم ؟  

- 

شرکت در این بازی برای همه آزاده ... هممممممممممممممه 

نه اجباری به داشتن وبلاگ هست  

نه اجباری به اینکه قبلا به اینجا اومده باشید و کامنت گذاشته باشید   

نه اینکه کسی رو اینجا بشناسید .

همه بازی هستند

حتی اگه از کیامهر باستانی بدتون بیاد و حالتون از پستهاش به هم بخوره . 

این پست متعلقه به بچه های بلاگستان 

و همه توش سهیمند و شریک


چطوری باید بازی کنیم ؟ 

-

دوستانی که قصد دارند شرکت کنند باید محبت کنند و یک سری بزنند به آلبوم عکسهای بچگی و یک عکس از دوران مدرسه خودشون انتخاب کنند . 

تورو به خدا به فکر اینکه من بچه بودم دماغو بودم و من زشت بودم و آب دهنم همش جاری بود و مانتوم کثیف بود و کله ام کچل بود و اینا نداشته باشین ... 

میخوایم دور هم حال کنیم فقط 

می خوایم خوش باشیم به خدا  

به فکر این چیزا نباشید بی زحمت ... 

عکس مربوطه رو اسکن می کنید یا اگر اسکنر ندارید با دوربین یا گوشیتون یه عکس ازش بگیرید و بفرستید به این ایمیل :  

kiamehr.bastani@gmail.com 

به همین سادگی ...   


آقا من که عکس از دوران مدرسه ندارم چیکار کنم ؟ 

- 

هیچ عیبی نداره . عکس از همون سن و سالت که داری 

از بچگیت 

از روزهایی که مدرسه می رفتی 

اگر تو مدرسه و با لباس مدرسه و سر کلاس هم نباشه عیب نداره  

عکست رو بفرست تا تو بازی باشی .  

 


 من یه عکس از دوران مدرسه دارم  

ولی چهل نفر دور و برم هستن  

چیکار کنم ؟ 

 - 

خب اینکه کاری نداره 

خودت رو توی عکس با یه علامتی مثل دایره مثل فلش یا هرچی دیگه مشخص کن  

تا معلوم بشه کدومشون تویی . 

مثلا این لپ گلی که این پایین دور سرش هاله نور هست منم 

کلاس اول ابتدایی سال 1365

 

 

 

 

 


حالا شرح بازی : 

بازی از همین الان شروع میشه ...  

شما از همین حالا تا ساعت 20:00 روز دوشنبه فرصت دارید تا عکسهاتون رو برای اون ایمیلی که گفتم بفرستید .  

لطفا وقتی عکستون رو فرستادید یک کامنت هم بگذارید تا اشتباه نشه خدای نکرده  

دوشنبه شب راس ساعت 24:00 عکسها رونمایی میشه  

ولی بدون اسم و نشونی صاحب عکس  

قسمت بامزه بازی هم همینجاست . 

بدون اینکه کسی خودش رو لو بده و بگه کدوم عکس مال اونه 

حدس خواهیم زد که هر عکس متعلق به چه کسی است . 

تازه یک مسابقه هم داریم : 

انتخاب خوشگلترین دانش آموز  

انتخاب تمیز ترین دانش آموز 

انتخاب شلخته ترین بچه  

و... 

 

عکسها به مدت 24 ساعت در همون پست باقی خواهد بود و در آخر 

روز سه شنبه ساعت 24:00  صاحبان عکسها معرفی خواهند شد . 

 

این بود یک بازی کاملا کرگدنی ...  

به شخصه دوست دارم عکسهای مدرسه ای  همه شماها رو ببینم

اما خب این مقدور نیست  

ولی قول میدم هرچقدر تعداد کسانی که تو این بازی شرکت می کنند بیشتر باشه 

بیشتر خوش میگذره 

به همه خوش میگذره  

 

حرفام تموم شد  و حالا نوبت شماست  

ببینیم چه می کنید ...

 

نظرات 181 + ارسال نظر
آلن یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 20:39

نینا جان ؛ آخی دلم سوخت.
میگم یه کاری.
من یه عکس دارم. با فوتو شاپ روسری واسش میذارم.
بعد به جای تو می فرستم.
دلم نمیاد توی این روزای سرد ؛ دلسرد باشی.

نه تروخدا اینقدر تشکر نکن. بخدا وظیفه س.


خیلی باحالی آلن

آلن یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 20:41

فقط یادم باشه ریشای عکس رو هم با فوتو شاپ بر دارم.
و گرنه عمرن عمرن کسی دیگه خواستگاریت نمیاد.

روشنک یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 20:43 http://hasti727.blogfa.com

زنگ زدم به مامانم میگه عکس از دبستان راهنماییت نداریم!
فکر کن ببین از دبیرستانت خودت عکس گرفتی یا نه

بله
گرفتم
عیب نداره
همونو بفرست روشنک

روشنک یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 20:43 http://hasti727.blogfa.com

کیاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
من چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

روشنک یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 20:44 http://hasti727.blogfa.com

عکس اون دختر روسه رو قبول میکنین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اتفاقا در جواب کامنت اولت همین پیشنهاد رو دادم

فلوت زن یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 20:58 http://flutezan.blogfa.com

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام.
همین الان عکسمو فرستادم ! اگه مناسبه که هیچ چی ولی اگه فک می کنی خیلی صورتم پیدا نیست بگو یه عکس دیگه بفرستم ، منتها دیگه از دوران مدرسه ندارم همون یدونه بود !
مرسی به خاطر این بازی پر هیجان.

دستت درد نکنه حنانه
خیلی هم خوبه

[ بدون نام ] یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 21:09

با عرض سلام و شب به خیر به تمامی دوستان
و دست اندر کاران کوشای مسابقه..
منتظر یه عکس فوق العاده باشین
البته هنوز ارسال نشده چون امکانات نداریم ولی می فرستم هر جور شده ..
مدیونین فکر کنین خودشیفته ایم و از این حرفا
من که مثل شما نیسم مال عهد عتیق باشم عکس نداشته باشم

دست شما درد نکنه فاطمه جان
منتظریم شدیدا ببینیم این فوق العاده که می فرمایید چی هست

فاطمه (شمیم یار یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 21:10

آقا اون بی نام و نشونه ماییم هااااا

خوب شد گفتی

سحر یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 21:21 http://dayzad.blogsky.com/

سلام کیامهر
من عکس رو فرستادم اما متاسفانه فردا عزام سفرم . البته چهارشنبه برمیگردم انشالله!
باورت میشه برای دیدن دوستان اونقدر ذوق داشتم که میخواستم سفرو ی جوری کنسل کنم اما نشد.
توروخدا عکسارو پاک نکنین تا منم بیام

ایشالا سفرتون بی خطر
خیالتون راحت
هیجا نمی ریم همینجا هستیم

خدیجه زائر یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 21:42 http://480209.persianblog.ir

سلام........من همین الان عکسمو فرستادم. رسیدنشو خبر میدین؟

بله مادر جان
رسید
یک دنیا ممنون

روشنک یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 21:53 http://hasti727.blogfa.com

من بفرستادم ولی ندیده بگیر اخوی
دختر روسه رو هم پیدا نکردم

عیب نداره
شما که از اون خوشگلتری

روشنک یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 21:55 http://hasti727.blogfa.com

اون دخمله منم! دیدی؟؟؟
کیفیت افتضاحححححححححححححححححح

آره روشنک جان
خیلی هم خوبه
با اجازت من دومی رو میذارم
تو اولی قهری آخه

روشنک یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 21:59 http://hasti727.blogfa.com

پس کجایییییییی؟
گرفتی؟؟؟
فقط برا اینکه بگم بازیت برام مهم بود فرستادم وگرنه قابل استفاده نیست

اینجام خواهر
خیلی هم خوب بود
مرسی که با وجود مریضی قابل دونستی مارو و به زحمت افتادی

روشنک یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 22:03 http://hasti727.blogfa.com

غزل یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 22:05 http://delneveshtehaye222.blogsky.com

من ۳ بار فرستادم ها.. انقدر عجولم هر بار یه چیزیش یادم میرفت.. شرمنده دیگه..

دشمنت شرمنده
من از آخریه استفاده می کنم با اجازت

غزل یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 22:16 http://delneveshtehaye222.blogsky.com

لطف می کنی..

قربان شما

پرند یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 22:41 http://ghalamesabz2.wordpress.com

خالیم کجا بود!
والا پُر فرستاده بودم ایمیلو!
فکر کنم تمامی مسیرهای ممکن به مشترک مورد نظر اشغال می‌باشد!!
الآن دوباره فرستادم!
ببین رسید؟

بله رسید پرند جان
سری قبل رفته بود توی اسپم ها
شرمنده که ندیدیم

کرگدن یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 23:03

باورت میشه من حتتا یدونه عکسم از مدرسه ندارم !
یه عکس بسیار بسیار عتیقه جستم که فردا واست می فرستم علیرغم مخالفت حمید و مریم !!

بله که باورم میشه
عیبی نداره قربان
ما منتظریم

آلن یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 23:05

من فرستادم.
اگه بهت رسیده ؛ یه ندا بده لطفن.
در ضمن خصوصی هم داری.
واجبه ها. حواله ندی یه وخ.

بله قربان رسید
خصوصی هم رویت شد
به روی چشم

آلن یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 23:09

ای وای. این کرگدن چقدر ناز داره.
یه عکس میخاد بفرسته ها.
صد دفعه تا حالا قر و غمزه و ناز و ادا اومده.
هی میگه اینجاش کجه. اونجاش فلانه بیساره.

آقا جون؛ همونو بفرست. ترو خدا دیگه اینقدر ناله نکن.
عجب داستانی داریما.

ها والا بلا
نینا هم همینطور

آلن یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 23:28

کیا ؛ میگم بی خیال دوشنبه شو.
همین الان آپدیت کن.
دیگه تحمل ندارم.

یعنی این فردا کی می رسه ؟

نینا یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 23:38 http://taleghani.persianblog.ir

کیا عوض من بزن تو سر این آلن
بچه پررو با اون ۶۰بیلاش

نینا یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 23:41 http://taleghani.persianblog.ir

من گشتم پیدا هم کردم از لج شما ها هم که شده
نمیفرستم

نینا به آلن یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 23:44 http://taleghani.persianblog.ir

برو بخواب یه روز تعطیل بودی خودتو کشتی از بس برف بازی کردی
برو بخواب مدرست دیر میشه

آلن به نینا یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 23:54

دستت درد نکنه نینا خانم.
اینه دستمزد خوبی های من.
خوب جواب محبتای منو دادی.
از فردا کلامو میذارم بالاتر.

ای روزگار کثیف. این همه نامردی نشون دادی بهم بس نبود.
حالا باید نا زنی هم ببینم.

آلن به نینا دوشنبه 27 دی 1389 ساعت 00:08

نینا جان ؛ الوعده وفا.
اگه عکس نداری مهم نیست.
آدرس یه عکس رو میذارم ؛ همینو بده به کیامهر به جای عکس خودت.
خیلی سعی کردم همسن و هم قیافه خودت رو پیدا کنم.
الا ایحال نتیجه همه زحمات من این شد. امید که مورد پسند واقع بشه.

http://s23.aks98.com/files/11183202836872760650.jpg

دمت گرم
ولی نینا انقدرا هم جوون نیستا

نعیمه دوشنبه 27 دی 1389 ساعت 00:20 http://afterborn.blogsky.com

واااااااااااااای آلن
نکن این کارو با بچه مردم



خودکشی کنه خونش پای توئه !

شازده کوچولو دوشنبه 27 دی 1389 ساعت 17:56 http://www.shazdehkocholo.blogfa.com

سلام
ماههاست که از خواننده های خاموش وبلاگ شما و گرگدن عزیز هستم و از نوشته هاتون لذت میبرم بازی ها رو هم همیشه دنبال می کنم دلم خیلی می خواد که برای اولین بار تو ی بازی شرکت کنم ولی مطمئن نیستم که فرصت بشه چون الان ساعت ۱۸ روز دوشنبه است و من هنوز سر کارم هستم.
این کامنت و براتون فرستادم تا بگم
در هر صورت اگه شد که عالیه و اگر هم نشد منو ببخشید و سپاسگزارم از شما و محسن عزیز.
پایدار باشید.

مرسی شازده کوچولو جان
تا ۱۱ شب هم اگر بفرستی عکست رو میذارم

مریم دوشنبه 27 دی 1389 ساعت 20:29 http://mazhomoozh.blogfa.com

شرکت فرمودیم. برای بار اوله که شرکت می کنم. استرچ دارم!

سپیده دوشنبه 27 دی 1389 ساعت 22:31 http://setaresepideashk.persianblog.ir

عکس پایینیه عالیه کی میتونه باشه

نشخوارهای فکری من پنج‌شنبه 30 دی 1389 ساعت 12:06 http://noshkhar.ir

سلام
من از طریق وب یک زن ذلیل با وب شما آشنا شدم
عکس از دوران بچگی ام زیاد دارم اما حال اسکن کردن ندارم

به هر حال خوبه همچین بازیهایی و نیت برگزار کننده هم مهمه
که برگزار کننده نیتش دور همی و خیره و این خیلی مهمه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد