جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

کاراگاهان

ک اراگاه در لغت یعنی کسی که به کار خود آگاهی دارد 

اما بطور عام یعنی سربازرس پلیس که سرنخ های یک جنایت یا حادثه را دنبال می کند و پرده از راز سر به مهر یک اتفاق بر می دارد ...  

البته نوع دیگری از کاراگاه هم وجود دارد به نام کاراگاه خصوصی .

در سینما و ادبیات کاراگاهان نام آوری به عرصه رسیده اند و داستانهای به یاد ماندنی ای را رقم زده اند . وقتی اسم کاراگاه میاد شما یاد چی یا کی می افتید ؟ 

امشب یک مقدار گنجه خاطراتم را تکان دادم و هرچه کاراگاه تویش بود بیرون کشیدم . 

شما هم اگر دوست دارید تا خاطره های کاراگاهیتان زنده بشود سری به ادامه مطلب بزنید ... 

 

 

 

کاراگاه کاستر   

*****************

 

یک مجموعه پلیسی ساخته آلمان غربی بود . یک کاراگاه تپل و خیکی که از قسمت اول تا آخر سریال یکبار هم دست به هفت تیر نشد و فقط و فقط از روی هوش و شم پلیسی خوبش  

می توانست معماهای پیچیده قتل را حل کند . 

 

 

کاراگاه درک DERECK  

*****************

 

این هم یک مجموعه آلمانی بود و انصافا جذاب تر از کاراگاه کاستر ... 

پیچیدگی معماها بیشتر بود و داستان پردازی قوی تر و صحنه های تعقیب و گریز و تیراندازی مهیج هم چاشنی سریال بود .

اما چیزی که باعث شد درک به خاطره ها بپیوندد  

بخش طنزی بود که مهران مدیری در ساعت خوش بر اساس این سریال ساخت و  

رضا شفیعی جم در نقش درک و  مرحوم داود اسدی در نقش هنری دستیار درک یک طنز فوق العاده زیبا و به یاد ماندنی ساختند . 

 

 سوئینی 

 *****************

  -

احتمالا چیزی از این سریال پلیسی یادتان نباشد . خودمم زیاد یادم نیست . مادرم می گفت زمان شاه هم نشانش می داده اند . دوبله اش هم قدیمی بود و کیفیت سریال در حد نگاتیوهای دوران تیرکمون شاه و دوره قلاب سنگ ... 

یادمه که انگلیسی بود . همین ... 

 

 خانوم مارپل 

*****************

 

این مجموعه معمایی انگلیسی برگرفته از داستانهای خانوم مارپل آگاتا کریستی بود . 

حضور یک پیرزن نحیف و لاغر مردنی در نقش کاشف معماهای پیچیده قتل خودش یک طنز بسیار خوب بود ضمن اینکه در کل سریال زیبا و خوش ساختی بود . 

از دوبله های خوب و به یاد ماندنی این سریال هم نباید بگذریم .  

 

 

پوآرو  

*****************  

 

یکی از زیبا ترین و به یاد ماندنی ترین مجموعه های پلیسی که تا به حال دیده ایم بدون شک همین سریال کاراگاه پوارو است . هرکول پوارو یک کاراگاه نابغه بلژیکی الاصل است که خالق این شخصیت نیز آگاتا کریستی فقید بود . بار طنز مجموعه بسیار زیاد بود . پوارو یک انسان به شدت منظم و مرتب بود و این نظم و انضباط در کلیه کارهایش از جمله لباس پوشیدن و حتی آرایش سیبیل چخماقیش مشهود بود .دستیار او هستینگز یک افسر خوش تیپ انگلیسی بود که به شدت عشق ماشین داشت و خیلی زود به خانم ها دل می بست و معمولا تا انتهای داستان سر از حقیقت ماجرا در نمی آورد و تمام پیش بینی هایش غلط از آب در می آمد .  

نکته جالب در روش کار پوارو این بود که تنها پرونده هایی رو دنبال می کرد که دوست داشت و پولی که مشتریان به او می دادند یا رتبه و درجه مشتریان ٬اهمیتی در انتخاب پرونده نداشت . 

در مجموع آدم بامزه ای بود این حاج آقا هرکول خان پوارو ... 

 

  

شرلوک هولمز  

 *****************  

 

 

غیر ممکن است اسمی از کاراگاه برده شود و کسی به یاد شرلوک هولمز نیفتد . 

فیلم ها و سریالهای زیادی بر اساس این مجموعه داستانهای سر آرتور کانن دویل نویسنده مشهور انگلیسی ساخته شده است اما هیچ کدام به قدرت و زیبایی این مجموعه که از شبکه دوم تلوزیون خودمان نمایش داده شد نبوده و نخواهند بود . بازی خیره کننده جرمی برت فقید در نقش هولمز آنچنان پخته و بی نظیر است که  

یادآوری شخصیت هولمز بدون تصور چهره جرمی برت کمی مشکل به نظر می رسد . 

هولمز یک نابغه روانی است . دیوانه حل کردن معماهای جنایی  

تیزهوشانه جزئیات یک معما را مثل تکه های پازل کنار هم می چیند و معما را حل می کند .

دکتر واتسون نیز به عنوان دستیار ٬همیشه در کنار هولمز قرار دارد و او نیز مثل مخاطبین فقط پوسته بیرونی ماجرا را می بیند و مثل تماشاگر از دیوانه بازی های هولمز سر در نمی آورد ولی در انتها که هولمز معما را حل می کند مات و مبهوت می شود دقیقا مثل مخاطبین ... 

نکته منفی در این سریال بر می گردد به دوبله آن در ایران ... 

سری اول مجموعه ایرج مقامی در نقش هولمز صحبت می کرد و در سری دوم بهرام زند  

هرچند هر دو استادانه نقش آفریدند ولی کاش این نا هماهنگی پیش نمی آمد و هر دو سری را یکی از این عزیزان صحبت می کرد .  

 

 

کاراگاه و رکس  

*****************   

 

 

این مجموعه هم یک سریال پلیسی آلمانی بود که یک پلیس و سگش به نام رکس درگیر ماجراهای جنایی می شدند و با ژانگولر بازی رکس معما حل میشد و آدم بدهای داستان دستگیر می شدند . چیز خاصی نداشت کلا... ولی برای وقت گذرانی در آن روزهای ابتدایی افتتاح شبکه 3سیما و توی آن قحطی فیلم و دی وی دی غنیمت بود . 

 

 

ناوارو 

*****************   

 

 

انصافا محشر بود این سریال پلیسی فرانسوی  

بازی خیره کننده روژه هانن و دوبله بی نظیر بهرام زند خود به اندازه کافی برای به اوج بردن یک اثر کافیست علاوه بر اینکه بازی ها عالی و داستان پردازی محشر و سوژه ها هم خوب بودند . 

یادش به خیر ... پنجشنبه شبها چه لذتی داشت دیدن مجموعه ناوارو  

بین خودمان باشد من عاشق دختر ناوارو بودم اسمش توی سریال یولاند بود  

خیلی خوشگل بود پدر سوخته ... 

یادم باشد اینبار که محسن فرانسوی را دیدم بگویم سلام مرا به یولاند بانو برساند . 

 

این هم عکس بزرگی های یولاند :   

-

 

 

 

 

کاراگاه علوی

*****************  

 

 

این مجموعه پلیسی ایرانی ساخته حسن هدایت بود و احمد نجفی در نقش کاراگاه علوی نقش یک کاراگاه دوره پهلوی را بازی می کرد . گویا همچین کاراگاهی در واقعیت هم بوده است و ماجراهای داستان بر اساس پرونده های پلیسی همان سالها ساخته شده بود . 

سریال چیز خاصی نداشت و از کیفیت خوبی هم برخوردار نبود متاسفانه

آسپیرال دودکار هم سوژه بامزه ای بود توی این سریال ...

 

  

 

سرنخ

*****************   

 

یک اثر فوق العاده از کیومرث پوراحمد وبدون شک بهترین مجموعه پلیسی ایرانی که تا به امروز در تلوزیون به نمایش درآمده است . متن داستانها عالی بود و کاملا معمایی و غیر قابل پیش بینی و کاملا ایرانی بدون ادا و اطوار و جنگولک بازی ... 

جهانبخش سلطانی یک بازرس اصفهانی است به نام امیر حسین اوصیا که به خاطر ماجرایی که پس از مرگ پدر زنش اتفاق می افتد به ناچار راهی تهران شده و ماجراهای جنایی را با کمک دستیارش مصطفی که نقش او را بهزاد خدا ویسی بازی می کرد حل می کردند . 

بازی ها خیلی خوب بودند بخصوص پروین دخت یزدانیان در نقش بی بی ... 

اگر یادتان باشد محمد رضا فروتن اولین نقش جدی خود را در همین مجموعه بازی کرد ...  

 

 

از مجموعه های پلیسی ایرانی به کاراگاه شمسی و مادام  اثر مرضیه برومند و مجموعه کاراگاه با بازی ایرج نوذری خود شیفته نیز می توان نام برد که بنده چون ندیدمشون حرفی هم ندارم درباره این دو مجموعه ... 

 

 

 

 

 

 

کاراگاه گجت

*****************   

  

 

حیف بود از شخصیت محبوب و دوست داشتنی گجت حرفی نزنیم . کاراگاه گجت یک ابله به تمام معنا بود و تنها عنصر موفقیتش یکی شانس و دیگری هوش برادرزاده اش و جانفشانی های سگ بینوا برین بود . دشمن اصلی گجت یک موجود خبیث بود به نام کلاه که هیچ وقت چهره اش نشان داده نمی شد و داشت گربه خپلش را نوازش می کرد و همیشه از گجت خر شانس شکست  

می خورد . ابزارهایی هم که در بارانی گجت تعبیه شده بودند در اکثر مواقع خراب می شدند و درست عمل نمی کردند و همین درست عمل نکردن اغلب اوقات جانش را نجات می داد ... 

 

 این اواخر مجموعه کبرا 11 رو هم میشه از جمله مجموعه های قابل توجه و مورد قبول  

دونست ...هرچند که بیشتر از اینکه بخواد یه مجموعه پلیسی باشه یه مجموعه ماشین بازی و تبلیغی برای بنز و بی ام و و پورشه بود . 

 

شما هم اگه کاراگاه دیگه ای به یاد دارید که از قلم افتاده توی کامنتها بنویسید ... 

 

 

پی نوشت :  

زن ذلیل عزیز توی این پستش عکسهای بازی کودکی را مجددا تحلیل کرده است . 

آنهم تحلیل طنز ... بخوانید و مفرح شوید از لحاظ روحی ...

    

نظرات 147 + ارسال نظر
آلن یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 11:37

من چرا اسم ندارم ؟
بالایی من بودم

آلن یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 11:41

کیا جان الان میگی باباش با من ؟

مرد حسابی اون موقع که باباش برای خودش یلی بود باس برای رفیقت پا پیش میذاشتی.
الان که بنده خدا ، های های ش رفته و وای وای ش مونده.

البته من همچنان مخلص جناب ناوارو هم هستم.

ناوارو امروز زنگ زد و ضمن تشکر از اینکه اسمش و عکسش رو گذاشتم تو این پست گفت :
به آلن بگو من هنوزم های هایم نرفته و میتونم وای وای ت رو دربیارم هفت تیر کش

لیلی یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 12:03 http://myrose.persianblog.ir/

سلام به همه ی ان لاین های عزیز و مرسی کیا جان
من خیلی شرلوک هولمز رو دوست داشتم
راستی مثل اینکه کرگدن کامپیوترش خیلی سر حال اومده ها...!
جناب کرگدن خان به رموز راز بقا رسیدن خدایی!
زن شناسش و مرد شناسی!

بله امروز الحمدالله حاج آقامون سرحال هستند
فقط نمی دونم چرا از دنده آنتی فمینیسم بلند شدن

کورش تمدن یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 12:27 http://www.kelkele.blogsky.com

کیا جان حواست جمع باشه
یعنی چی لپ یولاند رو ماچ کنند
یه دفعه دیدی کلاغه خبر برداااااا

کلاغه خیلی بیجا کرد با ... الاغه

بازیگوش یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 12:37 http://bazigooshi7.persianblog.ir

وااااااااای عجب سوژه توپییییییی کیامهر!
عالی بوووووووود
من عاااااااشق ناوارو بودم و دخمرش...
از تند تند حرف زدنش کیف میکردممممم
همین طور کاراگاه درک هم پر از خاطره اس واسم...

اون کاراگاه و رکس رو هم خیلیییییییی دوس داشتمممم به خاطر سگه
در مورد ایرانیا هم موافقم واقعا سرنخ یه سرو گردن از بقیه بالاتر بود خصوصا این کلانتر مزخرففففففف

می بینم که ماشالا همه سریال باز بودن و ما بی خبر بودیم
راست میگی
تند تند حرف زدن بهرام زند در دقش ناوارو خیلی خوب بود
سرنخ هم که فوق العاده بود

هیشکی! یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 12:42 http://hishkii.blogsky.com

سلام بابایی خوبی؟ من زنده می باشم متاسفانه!!!

به به به
مشهدی هیشکی بانو

روشنک یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 13:07 http://hasti727.blogfa.com

آاااااااااااااااااااااااااااااای کیا خان
ماچ و بوسه و اینا و اینا ......؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کشتمت....از همین الان میتونی وصیت کنی
دوستم سر کاره من که اینجام؟؟

من از مال دنیا هیچ ندارم جز این وبلاگ پاره
اونم می بخشمش به آبجی روشنک

( حالا ببینم دلت میاد بکشی منو ؟ )

ماماگار یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 13:34

...من همیشه از دیدن سریال های جاسوسی و پلیسی لذت میبردم..وعلتش هم رمز و رازها ومعماهای اون بود...
بعلاوه.. قدرت تخیل فعال میشد..و میدانی بود برااینکه حدس بزنیم و قاتل رو پیداکنیم...
..اغلب این سریالهارو دیدم...

قبلا هم اینو گفته بودید مامانگار که عاشق کشف رمز و راز ها هستید
تو بازی اگر ها بود فکر کنم
بحث دوستداران جنگل و دریا
خیلی خوبه
منم دوست داشتم قبل از تموم شدن فیلم معما رو حل کنم
اغلب اوقات هم موفق بودم

مامانگار یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 13:37

... داشتم فکر میکردم..تااسم یکی دو سریال کارآگاهی ماقبل تاریخ معاصر بیادم بیاد...چون از خل بازی های کارآگاهه خیلی می خندیدم...اما حافظه کار نمیکرد...
...تااینکه دریکی ازکامنتها جناب حسین .ر اسم بردند که ازایشان خیلی ممنون و متشکریم...
کارآگاه یا ستوان کلمبو...ایشون دوبلر بسیار طنزی داشت..و ظاهر عجیب و خنده دار..به تنها چیزی که نمیخورد کارآگاه بود...
یکی هم کوجک...که کلن طاس طاس بود...
..باعرض معذرت از طرفداران شرلوک هلمز..از اداها و لوس بازیای ایشون خوشم نمیومد...

دست حسین آقا درد نکنه
ولی من هیچکدوم از اینها رو یادم نیست
در مورد شرلوک هولمز هم سلیفه است دیگه
ولی من خیلی دوستش داشتم

هلیا یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 13:39 http://www.mainlink2.blogsky.com

کلمه کارآگاه منو یاد یه نفر میندازه به اسم "خانو حسینی ".......................
به مهربان بگو میشناستش

همی الان از مهربان پرسیدم
گرفتم قضیه رو هلیا

پونه یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 14:02 http:// www.jojo-bijor.mihanblog.com

ساعت 2:01 هوا آفتابی در حد تیم ملی!!!!

جووون یه هواییه که جون میده واسه جنگل رفتن و خوش گذروندن.

هی بیا دل ما رو آب بنداز پونه
آخر یه چی بهت میگم

م . ح . م . د یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 14:03 http://baghema.blogsky.com/

من یکی دو ساله از 18 زدم بالا ... بگین ما هم بشنویم و لذت ببریم ... !

پرچونه یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 14:03 http://porchouneh.blogfa.com

نـــاورو رو عجیب غریب هستم ، خیلی سریال باحالی بود
بزرگ شده زشت شده بی خیالش!!!
کمیسر و رکس هم دوس دارم .
3ساعت فک کردم کارگاه شمس رو یادم اومد اونم باحال بودااااا!
شانس اوردی،،، بقیه اش رو اصن خوشم نمی یاد ازشون نظر نمیدم بهشون

راستی این عکس اول که گذاشتی واسه فیلم کازابلانکا نیست؟



شانس آوردیم
نمی دونم مال کازابلانکا هست یا نیست
همینجوری پیداش کردم

زن ذلیل یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 14:37 http://1zanzalil.persianblog.ir

در جواب گرگدن "چگونه باید یک زن را خوش حال کنیم" کافی است مورد زیر را رعایت کنید
1- یک زن ذلیل باشید!
راستی اون عیب صفحه برطرف شد و به یاری دست توانای نیروهای متخصص این مرز و بوم صفحهی ادامه مطلبم با اکپلورر هم باز میشه!

دستت درد نکنه
میام می خونم الان

سیمین یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 15:24 http://rosoobha.blogsky.com/

کیا چرا همه فکر میکنن من این شکلی نبودم؟
یکی میگه فتوشاپ بوده٬یکی میگه نقاشی بوده؟
ایهاالناااااس!!! به جون خودم من این شکلی بودم!!!!
از روی عکس خودم با موبایل عکس گرفتم.حاضرم عکسو بیارم نشون بدم
آخه چرا با اعصاب من بازی میکنن؟
خوبه برم مورفین بزنم؟هااااااااااااان؟
یه ماشالا هم به آدم نمیگن.اونوقت میگن خانوما حسودن؟؟؟؟!!!!!!!

تو هم که همش دنبال بهونه ای که بری سراغ عملت
فردا هم می گیرنت میگن چی شد معتاد شدی میگی :
وبلاگ بد و کامنت خوب

سیمین یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 15:27

اصلن برو بزنشون!
محکما!!!

کیو ؟

رها یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 15:29 http://pastils.blogfa.com

کارآگاه دیگه ای هم سراغ داریم...!!

کارآگاه رها!!!

آناهیتا یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 16:11 http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

یه اتفاق خیلی جالب افتاده

امروز یکی از همکارهای بابا برام خصوصی گذاشته
گفته
"چند روز پیش اسمی آشنا در وبلاگ جوگیریات دیدم.عکس یک بچه بود.با خودم گفتم این مسخره بازی چه معنی میدهد؟!؟ تا اینکه دوباره به این وبلاگ سر زدم و عکس ایشان را دیدم.بیشتر جستجو کردم.از آنجا به اینجا رسیدم.آیا واقعا آقای محمود سعادت همکار گرامی من پدر شما هستند؟"

اینو گذاشته و من براش ایمیل فرستادم. توضیح دادم و شماره گذاشتم.
الان زنگ زده.دارن با هم صحبت می کنن.اینقدر هر دوشون شادن.همش خاطره تعریف می کنن و غش غش می خندن.
شما باعث این شادی هستین
ممنونم

ایوووول
می بینی چه دنیای کوچیکیه آناهیتا ؟

فرشته یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 16:14 http://surusha.blogfa.com

کامنتارو نرسیدم بخونم...اگه جوابام تکراری بود ببخشید..

من عاشق شرلوک هولمز بودم با صدای بهرام زند...
و ناوارو...آره..یولاندا خیلی خوشگل بود و اون سیاهه...اسمش چی بود؟

ریچارد هنی (با فتحه ه و کسره ن) یادته؟ اونم جالب بود..
کمیسر مولدوان..یادته کیامهر؟

یه سریال پلیسی هم میداد شبکه سه که نمیدونم چرا سلاخیش کردن...جنایتهای غیر حرفه ای...چقدر دوسش داشتم...
انا هیچ کدوم قدیمیا نمیشه..خانوم مارپل و پوارو..

ها...چاق و لاغرو یادت رفت...با قرقیشون...

سیاهه یادم نیست اسمش چی بود
ولی می دونم کیو میگی
کمیسر مولدوان هم یه چیزایی یادمه
رومانیایی بود
چاق و لاغر هم که خدا بود
آخ قرقی
چقدر دوستش داشتم
یادش به خیر

مکتوب یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 16:16 http://maktooob.persianblog.ir

کیا جون وبقیه دوستان : یه سئوال مطرح کردم دوست دارم نظر شما رو هم بدونم .

به روی چشم
الان میام رفیق

ghoghnoos یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 17:10 http://ghooghnos0.blogfa.com/

پست خوبی بود یاد سریالهای زمان بچگی رو زنده کردی...

قابل نداشت قربان

دوست یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 18:13 http://asme1982.blogfa.com

سلام کیامهر جان... همه چیز عالی بود و من از همه ی سریال هائی که گفتی جز سوئینی همه رو دیدم بلا استثنا... ولی یکی رو جا انداختی...
چاق و لاغر و ماموریت غیر ممکنشون با اون قرقی
این نوستالژی دوران کودکیمونو فراموش کردی

سلام رفیق قدیمی
خوبی ؟
راست میگی
چاق و لاغر یادم رفته بود
مرسی بابت یاد آوریت

فاطمه (شمیم یار یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 18:28

سلاممممم
ایول ...
من شرلوک هلمز-ناوارو- مادام شمسی و کارآگاه و رکس رو دوس داشتم..یه سریال هم بود کیامهر..
خیلی قشنگ بود..اونم دوست داشتم فقط اسم بازیگر اصلیه یادم مونده ..ریچارد هنی..
بعد راستی میگن تعارف اومد نیومد داره..می فرستم ها
برگه ها رو میگم

بچه می ترسونی ؟
بفرست
به خدا صحیح می کنم

بهروز(مخاطب خاموش) یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 18:52 http://sukamario.blogfa.com

اقا دم شما گرم....
پووارو که محشر بود.....کاراگاه و رکس هم بی انصافیه اگه بگیم جالب نبود.....
بازم دمت گررررررررررررررررررم.

قربان شما
ارادتمندیم قربان

محمد سرابی یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 18:58 http://www.negarande.ir

چرا الان دیگه از این کاراگاه های مشهور پیدا نمیشه؟

واسه اینکه دیگه معلومه جنایت ها زیر سر کیه

ما(ریحانه) یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 19:21 http://ghahvespreso.persianblog.ir

سلام. کاراگاه گجت.. عشق من بود و هست و خواهد ماند!!!!!!!!!!!

به پای هم پیر شین ایشالا

بازیگوش یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 20:17 http://bazigooshi7.persianblog.ir

راستی کیا جان یه وخ فک نکنی من پست عکسا رو از دست دادمااا اما اوضاعم روبه را نبود واسه کامنت گذاشتن
واقعااااااااااااا عالی بود اون پست و مسابقه

مرسی بازیگوش جان
کاش شما هم بودید
ایشالا بازی بعدی

پونه یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 20:56 http:// www.jojo-bijor.mihanblog.com

من آمده ام وای وای من آمده ام (لطفا با ریتم خوانده شود.)

کیامهر جان هر چه میخاهد دل تنگت بگو در مورد کامنت قبلی .
ساعت 8:54 هوا سرد و صاف و مهتابی با هاله دورش

کوفتت بشه ایشالا

کورش تمدن یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 21:05 http://www.kelkele.blogsky.com

کیا لطفا این عکس من رو از پستت بردار
بعد جریانی که واسه شب نویس و آنا پیش اومد میترسم
میترسم این اوباما عکسم رو ببینه اونوقت آویزون ما میشه بیا و درستش کن


بین این همه آدم این حسین آقا سیاهه همکلاس تو در اومد؟

شلغم یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 21:07 http://1shalgham.wordpress.com

شرلوک هلمز
سرنخ
و کاراگاه گجت رو خیلی دوست داشتم
البته توضیحات شما هم کامل بود
یاد قدیما افتادم
از نجفی هم حالم بهم می خوره
در کل خاطرات کاراگاهی قوی داری

کلا خاطرات زیاد داریم
کاراگاهی یه چشمه اش بود

عاطفه یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 21:15 http://hayatedustan.blogfa.com/

سلام شبانگاهی..

علیک شبانگاهی

روشنک یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 21:16 http://hasti727.blogfa.com

لطفا خصوصی

رویت شد
حق با شماست
هر چه می خواهد دل تنگت بگو

سحر یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 21:29 http://dayzad.blogsky.com/

آقا ما این درک رو بیشتر دوست داشتیم چون ازش ی خاطره ی باحال داریم!
اما خوب الان هنوز که هنوزه تیکه های کاراگاه گجت رو میگیم: دستهای پرتوان....
منم دختر ناوارو رو دوست داشتم مخصوصا وقتی خودشو واسه باباش لوس میکرد!
آپ هم هستیم

سلام علیکم
دست شما درد نکنه
و دستهای پرتوان

فاطمه (شمیم یار یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 22:18

سلاممممم
کیا مهر جان با اجازه ما اینجا یه چیزی بگیم
اعلام میداریم دوستان پرشینی ما به اغلب شما سر زدیم ولی کامنت دونیتون بهم ریخته بود گفتم گفته باشیم
مثل جناب شیرزاد- ریحانه جون-بازیگوش جون..
ببخشین صابخونه..
راستی برگه ها رو چه کنم ایمیل کنم
ببین کیامهر من که میدونم از دم همه رو بیست میدی و خلاص

از کجا فهمیدی ؟

عاطفه یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 22:20 http://hayatedustan.blogfa.com/

دادا یه توک پا تشریف بیارید اونور لطفن..

به روی چشم

بازیگوش یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 23:19 http://bazigooshi7.persianblog.ir

به هم ریخته شده دوتان و فاطمه جونی اما میشه کامنت گذاشت اون کد هم دکوریه محلش ندین

کرگدن یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 23:24

می دونم تو این ساعت آپدیت نمی کنیا
ولی همینجوری الکی منتظر بودم ...

شبت بخیر کیامهر عزیزم ...

کاش شیش دیقه دیگه وامیسادی رفیق
شب به خیر

سپیده یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 23:29 http://setaresepideashk.persianblog.ir

شاید اون موقع دوست داشتم اما الان دیگه نه عاشق فیلم های بن افلک ای ام ... حیف نیست چشماتو واسه دیدن پوآرو خسته کنی

حالا شما دل به بعضی پدر سوخته هاش بستی بحثی جداست پسر خاله جان

من فقط آنتویو رو دوست دارم

سپیده یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 23:36 http://setaresepideashk.persianblog.ir

خوشحالم کیا که هر بار وبت رو باز میکنم با یه پست جدید روبرو میشم و شاید یکی از خواسته هام اینه که اینجا همیشه آپدیت شه تا سالهای سال تا در هر کجا و در هر حالتی باشم بتونم بخونم و لذت ببرم و از حالت با خبر باشم شاید توقع زیادی ٍ و شاید یک روز تو هم مثل محسن باقرلو خسته بشی از نوشتن اما به هرحال دوست داشتم که بدونی ... که دوست دارم بمونی

مرسی دختر خاله
به شرطی که قول بدی هر جای دنیا که هستی بیای و بخونی
همین بهترین انگیزه است برای نوشتن

سپیده یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 23:38 http://setaresepideashk.persianblog.ir

منهم همینطور

دختر ایرونی یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 23:57 http://iranian-girl22.blogfa.com

نهههههههههههه
منم عاااااااشق دهاتومونم
فقط دهااااااات خودمون

راستی چرا فکر میکنی سن مون نمیرسه؟!
من که تموم اینایی که گفتی رو یادمه و حتی کانال پخش شونم یادم بود
واسه همین واسه کلی خاطره زنده کرد

شرمنده که شما رو دست کم گرفتیم قربان

A ز R ه H ر A اZ دوشنبه 4 بهمن 1389 ساعت 10:12 http://www.zafa.blogsky.com

من اول از همه یاد اون آخری افتادم!یادش بخیر

کدوم ؟

مژگان امینی دوشنبه 4 بهمن 1389 ساعت 19:25 http://mozhganamini.persianblog.ir

مادرجان من ایرانی ها را نگاه نمی کردم از بقیه هم خوشم می آمد.

شما خب سرتون شلوغ بوده احتمالا

پرند دوشنبه 4 بهمن 1389 ساعت 20:06 http://ghalamesabz2.wordpress.com

خیلی مبهم و کم یادمه این سریال‌ها رو چون خوب نگاه نمی‌کردم...
حتی رکس رو هم که دوست داشتم و بخاطر صدای کیکاووس یاکیده همیشه نگاه می‌کردم اصلاً ماجراهاش یادم نیست...
ولی کبری 11 رو خیلی دوست داشتم...
تا همین قبل انتخابات همیشه ساعت 12-1 شب پای تلویزیون توی اتاق پاتوق من و خواهرم بود بخاطرش...
ولی دیگه انتخابات شد و اصلاً هم نفهمیدم چی شد و نگاه هم که نمی‌کردم و کلاً پرید همه چی...!

مریم سه‌شنبه 5 بهمن 1389 ساعت 00:16 http://mazhomoozh.blogfa.com

جز دو سه تا بقیه شان را دیده ام ولی خودمانیم در کودکیمان این کمیسر در کمیسر و رکس زیباترین شخصیت موجود در جهانمان بود.

فلفل قرمز پنج‌شنبه 4 آبان 1391 ساعت 19:46 http://karagahan.blogfa.com

خیلی حیف شد در توصیف شرلوک هولمز به بازی خیره کننده رابرت دانی جونیور در فیلم بازی سایه ها اشاره نکردید.

خودم شنبه 18 خرداد 1392 ساعت 20:46 http://khodemann.blogfa.com/

بجه که بودم چقدر دوست داشتم جای دختر ناوارو بودم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد