د اشتم توی کیف خرده ریزها دنبال مدارک بیمه ماشین می گشتم
که چشمم خورد به یک تکه کاغذ تا شده قدیمی
متاسفانه تاریخ نداشت اما از دست خطم معلوم است که ابتدایی بوده ام
این نقاشی باید مال بیست سال پیش باشد .
احتمالا هدیه ای بوده برای بابا
رویش نوشته ام :
تقدیم می کنم به پدر مهربان و زحمت کشم . امیدوارم این نقاشی را از من بپذیری
از زحمات شما متشکرم
هیچ وقت نقاشیم خوب نبوده است ولی زنگ نقاشی را دوست داشتم
رنگ کردن با مداد رنگی و مداد شمعی های خوشرنگ یکی از لذت های شیرین کودکی من بود .
چند وقتی است که برنامه ای از شبکه پنج پخش می شود به نام بچه های دیروز
کارتون های قدیمی و خاطره انگیز را نشان می دهد
یک بخشی هم دارد برای نقاشی ها که آدم بزرگها می نشینند و کودکانه نقاشی می کشند و می فرستند برای برنامه تا با اسم خودشان ٬ نشان داده شود .
درست مثل قدیم ها که تلوزیون نقاشی بچه ها را نشان می داد با این تفاوت که این بچه ها حالا ۳۰ و ۴۰ و حتی ۵۰ ساله شده اند .
این بازی هم دقیقا به همین شکل است :
اجباری در انتخاب کاغذ خاص یا ابزار خاصی برای نقاشی وجود ندارد .
می توانید توی یک تکه کاغذ کوچک یادداشت با خودکار نقاشی بکشید
نکته در اینجاست که باید کودکانه نقاشی کنید
یعنی کودک درونتان را رها کنید تا هرچه دوست دارد و هرچه آرزو می کند روی کاغذ بکشد .
محدودیت سنی هم نداریم یعنی هر سنی که هستید می توانید در بازی شرکت کنید .
محدودیت وبلاگی هم نداریم یعنی همه اعضای خانواده می توانند توی این بازی شرکت کنند .
یعنی پدر و مادر و خواهر و برادر یا همسر و فرزندانتان هم اگر نقاشی بکشند توی بازی هستند و نقاشی با اسم خودشان نمایش داده می شود .
فقط کافیست اسم و سن خودتان را با دست خط کودکی توی نقاشی بنویسید .
مثلا : کیامهر ۳۱ ساله از کرج
-
بعد محبت می کنید و نقاشی مربوطه را اسکن می کنید یا در صورت در اختیار نداشتن اسکنر
می توانید با دوربین یا گوشی موبایل از آن عکس بگیرید و فایل آن را به ایمیل زیر ارسال نمایید .
-
-
لطفا در ایمیل ارسالی نام وبلاگی و آدرس وبلاگتون رو هم بنویسید .
بازی از همین حالا شروع می شود و شما 48 ساعت فرصت دارید تا نقاشی های کودکانه خود و دوستان یا اعضای خانواده را ارسال کنید .
نقاشی ها دوشنبه شب (18/11/89 ) به نمایش در خواهند آمد .
قرار نیست جایزه ای به کسی بدهیم
قرار نیست نقاشی هایمان را با هم مقایسه کنیم
قرار نیست مداد رنگی هایمان را به رخ هم بکشیم
می خواهیم با هم یک خاطره فراموش نشدنی بزرگ بسازیم ...
عکسهاتون رو سانسور نکنید
از جاهای خوش آب و هوا عکس بگیرید
الان منظورت نقاشی بچه هاست یا عکس های روشنک ؟
روشنک خانوم میگم حالا که دور همیم یه سنتور بزن
منم قول میدم برقصم
اراکی برقص بخندیم
مگه قرار نشد اگه نقاشی از ۵ سالگی داریم اونو بفرستیم.. خب من نقاشی یادم رفته..
خب یعنی الان باید خودم بکشمش؟؟ نمیشه تقلب کنم؟؟ هنوز نگرفتم که میگی سر گردنه بگیر.. حداقل بذار یکیش بهم برسه بعد..
غزل
اگه نقاشی از بچگی داشته باشی هر دوش رو میذاریم
چشم
جایزه شما هم محفوظه
کیا مگه بابابزرگت مالزی هم رفته؟
یه دفعه بگو تایلند هم رفته دیگه
با بابا حسین تو با هم رفتن
یادت نیست ؟
الهه جون بوس با حال میفرستی نمیگی بچه مردم هلاک میشه با این بوس های احساسی الان تو هپروتم
من برم تو خرت و پرتام بگردم ببینم چی پیدا میکنم.
صفحه دوم کسی نیست؟
از دست تو....
اونی که فروختی کلیه نبود کلمه بود...گنجشکو با یه حرف این ور اونور به ما ننداز به جا اتوبوس!
خدایی کی تو این روزگار با پول کلمه میتونه نون بخره
چه برسه به سفر های خارجکی به بلاد کفر
صدای سنتور نمیاد از ده بالا نمیاد
صدای شوکول میادش از ده پایین میادش
شوکول صدا نداره
تو از کجا میدونی من سنتور میزنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یعنی متعجبم در حد تیم ملی
این کورش کلا مشکوکه
روشنک خانوم من همه چی رو میدونم
دیدم داشتی میرفتی کلاس یه چمدون دستت بود
دستت درد نکنه واسه یه سفر من رو فروختی؟
تو جیگر منی نه کلیه
به به!!
ای ول!
چه نقاشی باحالی! منم سعی می کنم به سبک کودکی ها نقاشی کنم البته فردا...
مرسی سارا
کیا بیا خودم ببرمت شاه عبدالعظیم هم زیارته هم سیاحت
فعلا جشنواره فجر رو بریم
شابدوالعظیم پیشکش
اون چمدون توش سر بریده بود ...باور کن
از کامنتهای غزل خانم میشه برداشت کرد که توطئه در کاره!!
هیچ وقت به قول یک زن اعتماد نکن
از من به تو نصیحت
هااااااااااااااااااااا این بازی من بید
فقط اگه می شه جایزه دارش کنین
این مقایسهه هم باشه
من ممنون می شم
یه ذره هم فرصت افزون بشه که دیگه ما دو لوپی مخلصیم نیس این روزا سرمون شلوخه اینه که فرصت کمه!
شما جایزه اش رو تقبل می کنید ؟
سلام
تازه مداد رنگی هامو برا درس خوندنم دارم استفاده میکنم اصلا فکر نمیکردم تو این سن غیر از خط کشیدن زیر جملات بدرد دیگه ای بخورن
ذهنت خلاقه در حد لالیگا
نقاشیم بد نیست فکر کنم دفتر نقاشیمو هنوط داشته باشم باید بگردم مال کلاس اول فکر کنم
ولی مشکل فرستادن دارم
با موبایل عکس بگیر بفرست
سخت نیست
شاه عبدالعظیم رو خوب اومدی همه اهالی بلاگستان رو هم ببرین بلکه ارشاد بشیم
خدا رو چه دیدی
شاید رفتیم یه روز
گرفتم!
آقا دم شما جیز!!!
ما بریم بزنیم پس کله ی کودک درونمان و خفتش کنیم به نقاشی، که معلوم نیست از صب تا حالا کدوم گوری رفته...
یا حق
آروم بزن گناه داره بچه
شوالیه ها دستشون سنگینه نه ؟
من فکر کردم چمدونت رو بستی داری بازم میری بلاد کفر
پس شما میرید کلاس سنتور سر میبرید؟
سر استاد سنتور تو چمدون بوده
کامیار من به شدت تکذیب می کنم.. من تا همین ۵ مین پیش چیز زیادی نمی دونستم..
افزایش طول در دماغتون حس نمی کنید ؟
شما شکلاتتون رو بیارید نمیخواد به فکر ارشاد بچه ها باشید البته ببخشیدا
اااااااااااااااااااای هواااااااااار مهربان بیا ببین شوشو جانت چی میگه
میگه به قول زنا اعتماد نکن
اون کفگیر سنگینه رو از هلیا بگیر
هرررررررررر
ما کلیه لوازم رو چوبی انتخاب کردیم بر ای یک همچین روزهایی
راستی! من نقاشمااااا
البته نه خیلی حرفه ای هااا! اما کلاس خصوصی هم می ذارم! خیلی وقت بود دوس داشتم به سبک بچگی نقاشی کنم دفتر اول دبستانم رو هم دارم
پس یه کاری کن سارا
یه نقاشی از بچگی
و یه نقاشی خوشگل و جدی از بزرگی بفرست
تا مقایسه کنیم
جالب میشه
خب تو که میگی به قول یه زن نمیشه اعتماد کرد من به کی لو دادم؟؟ خب سرش موندم دیگه..
کامیار تو گوش نکن.. تو اعتماد کن.. هیچ قولی قول زنونه نمیشه..
ارررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررره برقی
بچه ها انگار تو کفش غرل به چیزی هست
سوت میزنه!!
کیا میخوای منو جیگر کنی قالبم کنی به این سیبیلوها؟؟؟؟؟بعد با پولش بری بلاد کفر بی ناموسی کنی؟؟
میخوام بفرستمت امارات
چیت از خانومای روسی کمتره
تازه مدرک هم داری
سلام کوروش
چیه خیلی سرحالی؟
اصولا کورش تمام وقت سر حاله
اکس سر خوده
کیا جون اساسی باهات موافقم به قول زن نمیشه حساب کرد تکبیر
مخصوصا قول بعضی هااااااااااا
اتفاقا این بعضی ها استثنائا کارشون درسته
ببخشید اگه ضایعت کردم
کارم گیره پیشش
بزن به تخته
رنگ و روت واشده ؟
کیا جان بیا و برادری کن در حقم ...یه جعبه گز و یه جعبه شکلات بهت میدم بده به کورش بلکه دیگه نگه شوکول
آها شوکول منظورش گز و ایناست؟
من خودم هلاک شوکولم
ما در خدمتیم
ولی من فک کنم این نقاشی واسه دو سه سال پیشه.
و تقدیمش کردی به پدر خانمت.
چون نوشتی " تقدیم می کنم به پدر مهربان "
احتمالن بهت دختر نمی دادن.
تو هم از روش پاچه خاری استفاده کردی و بالاخره تونستی دل پدر مهربان بانو رو بدست بیاری.
دمت گرم این روش رو به ما هم یاد بده.
بذار ما هم یه سر و سامونی بگیریم.
دمت گرم آلن
خیلی خوب بود کامنتت
تو مهربانت رو پیدا کن
بقیه اش با من
اصلا یه بازی میذاریم برای پاچه خاری باباش
کیا موبایلم داغونه اما حتما یه کاریش میکنم
نمیشه تو بازی بذاری و شرکت نکنم
جناب کرگدن رو رویت ننمودیم
کوروش خان هی رویت میشوند زیاد
امشب شیفتشون نیست
فردا شب تشریف میارن
کیا اینا امشب منو چشم میزنن
یه ماشاالایی چیزی بگید
برات اسپند دود کردم
زدم به تخته
چیکار کنم
تخم مرغ بشکنم ؟
آلن محشرررررررر نوشتی...خود خودشه
دروووووووووود بر تو
یه جعبه مال روز اول بود
فکر نکنید من حروم خورم ولی اسکونتش چی میشه؟
عمرا
هیچی بهت نمیدم
ممنون روشنک جان
ای خداااااااااااااا
اینجا ایکون رو کَنون مو کَنون نداره؟
جان ؟ چی شده ؟ چرا اونوقت شما با این حالتون
برو یه قالب یخ بخور خوب شی خواهر
کیا ببین روشنک بانو هنوز جبهه خودش رو مشخص نکرده
یه بار با تو یه بار بهت میخنده
مراقب باش با طنابش نری تو چاه
تشویش اذهانم کردی الان ؟
خداییش کورش اون سنتور رو از کجا فهمیدی ؟
کیا من نقاشی م خوب نیست.
میشه دوباره همون عکس بچگی م رو بفرستم ؟
همون رو نقاشی کن بفرست
کلی بخندیم
داری زحمت می کشی لحظه افتادن از دوچرخه رو بکش
فتنه نکن بچه....چه اشکال داره مگه...پدر مهربان هم مثل پدر خود کیا میمونه
مگه نه کیا جان؟
بله
ممنون که در لحظات سخت پشتیبان بنده هستید
بابا من ۲ روز رفتم اصفهان به کل تهران گز دادم
حالا بعضیا واسه چند تا جعبه گز و شکلات سوئیسی اصل دارند چکار میکنند
به همه تهران چی دادی ؟
آها گز
وانیا خانوم ببخشید من امشب زیاد تو دست و پام
من که گز از تو ندیدم....دریغ از یه حبه قند
ولی برات شوکول میفرستم که فقط دختری حق خوردن داره
دستت درد نکنه کیا
تخم مرغ شکستی اسم کی اومد؟
من به یکی مشکوکم
آیدین
از همون بچگی یه جور بدی نیگات می کرد
کیا وصی کورش میشی؟
نیاز داره فوری وصیت نامه بنویسه
فقط از روش های بدون خونریزی استفاده کنید
مثل طناب و قرص و اینا
بنده وصی نمیشم ولی حاظرم وارثش بشم
ماشینش و گوشیش قشنگه
حیف که لباساش به تنم نمیخوره
آخه من واسه کوچیکتر از خودم سوغات آوردم
من از وقتی ازدواج کردم وصیت نامه ام رو نوشتم
سایه یک خانوم کفگیر بدست می بینم پشت سرت
نیازوم بده تا باقیشو قبل مرگت بگوم
توو مانور نظامی ایران که در خلیج فارس انجام شد ؛ ایران به سمت کشورهای عربی توپ شلیک کرد.
بعد گفتن که پیام این مانور ؛ صلح برای کشورهای حاشیه خلیج فارسه.
تو هم دقیقن همین کارو کردی.
برداشتی هواپیمای جنگی کشیدی و بعد تقدیم کردی به پدرت.
احتمالن بعد از این تقدیمات کلی ازش خوراکی و پول تو جیبی و ... طلب کردی.
بابا تو که خودت بچه جنگی میدونی ما بچگیمون پر بود از آژیر قرمز و قلک های نارنجکی
چه میشه کرد؟