ما آدمها شاید روزانه کلی پول بیخود خرج عطینا جماعت کنیم و هیچ هم به چشممان نیاید
اما همینکه یک بنده خدایی از سر محبت و لطف یک چیز کوچک را به مفت به ما ببخشد
نه تنها چار برابر به چشم می آید بلکه کلی هم حال می کنیم
و بلکم بهر چیزهای مفتکی سر و دست هم بشکنیم و از سر و کول هم نیز بالا برویم .
در مجموع هدیه دادن و هدیه گرفتن کار قشنگی است
و هدیه گرفتن هرچند کوچک و از لحاظ مالی کم ارزش باشد ٬ لذتبخش است
-
امروز توی شرکت نشسته بودم که یکهو یکی از مشتریان با یک عالمه ساک قرمز رنگ وارد شد
و راست آمد سر میز من و گفت : با مهندس باستانی کار دارم
کلا شغل من طوریست که با مشتری به صورت حضوری برخورد مستقیم نداریم
و امورات با مکالمه تلفنی رتق و فتق می شود معمولا
راستش یک مقدار جا خوردم
بفرمایید ... خودم هستم
یکی از ساک های قرمز را گذاشت روی میزم و رفت
-
قبول دارید که محیط روی آدم تاثیر منفی می گذارد ؟
یعنی وقتی می بینید همه دور و بری های شما با ارباب رجوع و مشتری داد و هوار کنند
و احترامشان هم سر جایش باشد شما هم خود به خود لحن صحبتتان بعد از مدتی بر می گردد
و شما هم یاد می گیرید بد دهنی کنید و به همه آدمها ٬ نگاه از بالا داشته باشید
در تمام این دوسالی که توی این شرکت بوده ام با وجود اینکه بارها شده که دوست داشته باشم کسی که پشت خط ٬گوشی تلفن دستش گرفته را بگیرم و حسابی کتک بزنم
یا همان گوشی را بکنم توی حلقش
اما یک لحظه به خودم آمده ام و دو دو تا چارتایی کرده ام که ای لندهور ! (خودم منظورم است )
تو اینجا ماه به ماه حقوق می گیری که جواب این بندگان خدا را بدهی دیگر
غیر از این است ؟
پس آدم باش و مثل آدم رفتار کن
این شده که همیشه سعی کرده ام خوش برخورد باشم و خوش رفتار
و این متاسفانه همیشه سبب اذیت و گرفتاری بوده
چون در مجموعه ای که همه مشتری را به هم پاس می دهند و از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کنند اگر یک بدبختی پیدا شود که درست رفتار کند نشانش می کنند و دائم هر چه کار دارند می اندازند گردنش (منظورم مشتری ها هستند )
امروز که آن آقای فوق الذکر با یک عالمه ساک قرمز رنگ عیدی از طرف شرکت گلرنگ که از مشتریان ماست آمد توی شرکت و ساک ها را یکی یکی به مدیران گردن کلفت هدیه داد
و من تنها کارمندی بودم که از مشتری هدیه گرفتم
انگار خستگی این دو سال آدموار رفتار کردن از تنم در رفت
شاید محتویات این ساک ٬ کللهم ده هزار تومان نباشد
و شاید برای خود شرکت گلرنگ ٬ ۳۰۰۰ تومان هم آب نخورده باشد
اما گرفتن این هدیه انقدر چسبید که نمی توانید قدرت چسبندگیش را درک کنید .
از بعد از ظهر یک بند این آهنگ توی فکر و ذکرم دارد play می شود که :
گل گل گل ... گل از همه رنگ ... سرت رو با چی میشوری ؟ با شامپو گلرنگ ...
دم همه ی کارمند های وظیفه شناس از جمله شما گرم !!
هورا اول تو صفحه دوم
اولا که از گلرنگ استفاده نکن مخصوصا از نرم کننده لباسش که افتضاحه و فاتحه ماشین را میخونه .. دوما دستشون درد نکنه که زحمت کشیدند . بالاخره دندون اسب پیش کشی را نمیشه شمرد ... ولی اون مایع دستشویی اوه اون وسط چی میگه ؟؟؟ یعنی اوه هم ماله گلرنگه
شادی های بزرگ برای چیزهای کوچیک عجب مزه ای داره.
به به مبارکتون باشه
یه چیزی هم اون موقع به آخرش اضافه کرده بودیم:
شامپو گرونه..
بابا میدونه..
وقتی که میاد به خونه..
جیباش بیرونه!
سلام و حال شوما چطوره و اینا..
همه ی پستها رو دونه به دونه خوندم.. چه با حوصله و قشنگ قضیه ی سال ۷۷ رو نوشته بودی..
خیلی جالب بود.. مبارکه هدیه تون آفرین به گلرنگ خوشم اومد از شیوه تبلیغاتش.. آخه من خودم مدیر روابط عمومی هستم ..
سلاممممم
به به مبارکا باشه..اند تمیزی..
میگوییم این نرگس بانو عجب خانم با شخصیتی هستند
چه کار جالبی انجام دادند.درسته که ارزش مادی آنچنانی نداره ولی ارزش معنویش خیلی زیاده .
خسته شدم این قسمت یعدی رو بذراید من درس و مشق دارم ها...
چند بهت پول داده گلرنگ که تبلیغشو میکنی اسپانسر خوب میگیریا
بابا مهندسسسسسسسسسسس باستانی!!!
میگم نکنه این هدیه زیر سر کورش باشه هاااااا؟؟؟ چرا واسه استقلالی ها با ساک قرمز هدیه فرستادن؟! اصلآ این قضیه خیلی مشکوکه!!!!
اون یا مقلب القلوب رو که دیدم هوس کردم عید رو هم تبریک بگم! عیدت مبارک مهندسسسسس (فقط عیدی ما رو یادت نره)
یه نیگا به شمارشگر معکوس پایین صفحه بندازید!
سلااااااااااااااااام کیامهر جان ...
آخی .... معلومه که تو انسان بزرگ و مهربونی هستی ... این رو حتی از پشت همین خطوط نت هم میشه حس کرد ...
واقعا رفتارت ستودنیه ...
میفهمم که چقدر این هدیه بهت چسبیده ...
همیشه سبز باشی و عاشق ...
میدونی داداشی این موضوع انقدر برای من ساده است که وقتی همچین پست دیدم تعجب کردم!!
آخه شغل بابای من یه جوری که خیلی موقع ها انواع اقسام هدیه میدن میاره خونه!!
حسودی نکنیا!!!
شرکت گلرنگ زیاد واسه ما ازاینا میفرسته راستی وقتی نمایشگاه هم باشه به لطف بابا خیلی خوش میگذره به ما!!!
اقا این شمارشگر رو بزار بالای صفحه!!
اگه پاچه خواری نکنی نمیشه
راستی نامرد قرار بود برام چکار کنی
یادت رفت بازم سری بعد بهت میگم
دروووود
کیامهر عزیز
شما به مهمونی وبلاگی هفت سین ها دعوت شدید
برای اطلاع از تاریخ و شرکت در مهمونی به
marzbanname.blogsky.com
پست (( مهمونی هفت سین ها )) مراجعه کنید
لطفا به دیگران هم اطلاع بدین
.
.
مهمونی منتظریمااااااا
بابا چه عیدی خوبی...خیلی خوب و کارآمده...خوش به حالتون باز شغلتون طوری هست که یک نفر اضافه بر رئیستون سر عید شما رو ببینه...ما که باید با همون عیدی رئیس کنار بیایم...تازه اگه به موقع بده...
این ماجرای دختره رو بدجور پیگیرم ها!
آقای چندش خوبی
همه فهمیدن که یک مهندس رشوه بگیر هستی
باید شما مهندس های رشوه بگیر رو رو به دورکاری بفرستند تا حالتون جا بیاد
اس ام اس که جواب نمی دید شما زن و شوهر !
گفتم شاید اینجا رو زودتر ببینی !
لذا میشه بیزحمت چن تا از عکسای دیشبو واسم ایمیل کنید ؟
آقا این درسته که وختی یه زن و شوهری همزمان گوشی های کلاس بخرن دیگه دوستاشونو تحویل نگیرن ؟!!
عجب هدیه ایی ... یادت نره اینها رو با دستکش استفاده کنی
به به می بینم که همه جمع بودن فقط گل سرسبد نبوده که همین الان رسیده
به خدا کیامهر از هر چی ماده شوینده است دیگه حالم بهم می خوره ها ....
امر مقدس خانه تکانی من هم بالاخره به اتمام رسید و من از امشب به این فکر می کنم که حالا با اون اوقات فراغت چی کار باید بکنم ...
اخییییییی یاد بچگیام افتادم
هه هه هه هه هه !!!!
وای که من می میرم واسه این هدایای تبلیغاتی دم عید هرچند واسه ما نهایتش سر رسید میارن اما همونم حال میده کلی