جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

ممنون آقای گلرنگ

ما آدمها شاید روزانه کلی پول بیخود خرج عطینا جماعت کنیم و هیچ هم به چشممان نیاید 

اما همینکه یک بنده خدایی از سر محبت و لطف یک چیز کوچک را به مفت به ما ببخشد 

نه  تنها چار برابر به چشم می آید بلکه کلی هم حال می کنیم  

و بلکم بهر چیزهای مفتکی سر و دست هم بشکنیم و از سر و کول هم نیز بالا برویم . 

در مجموع هدیه دادن و هدیه گرفتن کار قشنگی است 

و هدیه گرفتن هرچند کوچک و از لحاظ مالی کم ارزش باشد ٬ لذتبخش است  

 

 

امروز توی شرکت نشسته بودم که یکهو یکی از مشتریان با یک عالمه ساک قرمز رنگ وارد شد  

و راست آمد سر میز من و گفت : با  مهندس باستانی کار دارم  

کلا شغل من طوریست که با مشتری به صورت حضوری برخورد مستقیم نداریم 

و امورات با مکالمه تلفنی رتق و فتق می شود معمولا 

راستش یک مقدار جا خوردم  

بفرمایید ... خودم هستم  

یکی از ساک های قرمز را گذاشت روی میزم و رفت 

- 

 

قبول دارید که محیط روی آدم تاثیر منفی می گذارد ؟ 

یعنی وقتی می بینید همه دور و بری های شما با ارباب رجوع و مشتری داد و هوار کنند  

و احترامشان هم سر جایش باشد شما هم خود به خود لحن صحبتتان بعد از مدتی بر می گردد  

و شما هم یاد می گیرید بد دهنی کنید و به همه آدمها ٬ نگاه از بالا داشته باشید  

در تمام این دوسالی که توی این شرکت بوده ام با وجود اینکه بارها شده که دوست داشته باشم کسی که پشت خط ٬گوشی تلفن دستش گرفته را بگیرم و حسابی کتک بزنم 

یا همان گوشی را بکنم توی حلقش 

اما یک لحظه به خودم آمده ام و دو دو تا چارتایی کرده ام که ای لندهور ! (خودم منظورم است ) 

تو اینجا ماه به ماه حقوق می گیری که جواب این بندگان خدا را بدهی دیگر 

غیر از این است ؟ 

پس آدم باش و مثل آدم رفتار کن 

این شده که همیشه سعی کرده ام خوش برخورد باشم و خوش رفتار 

و این متاسفانه همیشه سبب اذیت و گرفتاری بوده  

چون در مجموعه ای که همه مشتری را به هم پاس می دهند و از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کنند اگر یک بدبختی پیدا شود که درست رفتار کند نشانش می کنند و دائم هر چه کار دارند می اندازند گردنش (منظورم مشتری ها هستند )  

امروز که آن آقای فوق الذکر با یک عالمه ساک قرمز رنگ عیدی از طرف شرکت گلرنگ که از مشتریان ماست آمد توی شرکت و ساک ها را یکی یکی به مدیران گردن کلفت هدیه داد 

و من تنها کارمندی بودم که از مشتری هدیه گرفتم 

انگار خستگی این دو سال آدموار رفتار کردن از تنم در رفت  

شاید محتویات این ساک ٬ کللهم ده هزار تومان نباشد 

و شاید برای خود شرکت گلرنگ ٬ ۳۰۰۰ تومان هم آب نخورده باشد 

اما گرفتن این هدیه انقدر چسبید که نمی توانید قدرت چسبندگیش را درک کنید . 

از بعد از ظهر یک بند این آهنگ توی فکر و ذکرم دارد play  می شود که : 

گل گل گل ... گل از همه رنگ ... سرت رو با چی میشوری ؟ با شامپو گلرنگ ... 

 

نظرات 77 + ارسال نظر
روشنک چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 23:05 http://hasti727.blogfa.com

در صدر مجلس مینشینیم و اول میشویم

روشنک چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 23:06 http://hasti727.blogfa.com

چه اقای با کمالاتی بوده با اون ساک قرمز خوشگل و جینگیلش....دست گلی جون درد نکنه

امیرحسین... چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 23:14 http://afrand.blogfa.com

دوم

کورش تمدن چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 23:15 http://www.kelkele.blogsky.com

سلام
نخواستیم بابا سوم هم نشدیم

کورش تمدن چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 23:17 http://www.kelkele.blogsky.com

حالا خوبه گوشی رو تو حلقشون میکنید
بابا مسئولیت شناس
بابا کا درست
بابا وجدان کاری
بابا گلرنگ
اون شیشه شور خیلی به کارت میاد این روزا
با این شیشه شور کارت راحت تر میشه این روزا
میگم این پست رو گذاشتی تا نزاری من پرده از حقایق بردارم؟

امیرحسین... چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 23:18 http://afrand.blogfa.com

زیر دستمال کاغذیه چیه؟!

کیامهر چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 23:23

سر رسید

روشنک چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 23:23 http://hasti727.blogfa.com

کورش تمدن چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 23:25 http://www.kelkele.blogsky.com

لای سررسید رو باز کن
معمولا اونجا تراول میزارن رفیق

روشنک چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 23:25 http://hasti727.blogfa.com

کورش خان حرفه ای هستی ها...به چند نفر رشوه دادی؟؟؟؟؟؟/هان؟ اعتراف کن

کورش تمدن چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 23:28 http://www.kelkele.blogsky.com

رشوه کجا بود؟
اینا پول چاییه
دم عید به هرکی سررسید میدادیم اول لای سررسید رو باز میکرد و میدید چیزی توش نیست یکم احم میکرد و میگفت این تقویم به درد نمیخوره تعطیلاتش کمه

کورش تمدن چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 23:29 http://www.kelkele.blogsky.com

روشنک بانو ما تراول نمیدیم معمولا با شوکول مشکل حل میشه

امیرحسین... چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 23:30 http://afrand.blogfa.com

خب نکته بعدی ( البته با عرض شرمندگی)اینه که اگر فقط به مدیران گردن کلفت از این ساک ها دادند چرا به شما که به قول خودت کارمند هستی از این ساک ها دادند؟

کیامهر چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 23:32

امیر حسین جان احتمالا به خاطر حسن خلق بوده
کورش ذلیل شده
چهل بار ورق به ورقش رو گشتم
کوفت هم لاش نذاشته بودن

لژیونلا چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 23:35

اخلاق خوش همیشه جواب میده. البته بعضی وقتا جواب خوبی نمیده!

کورش تمدن چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 23:35 http://www.kelkele.blogsky.com

کیا جان تو شانس نداری
اگه شانس داشتی کهآقای یدالهی(پدر وحیده)اونموقع نمیرسید
تراول رو به کلفتها(از نوع مدیرش)میدن

لژیونلا چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 23:37

راستی اون مایع دستشویی اوه اونجا چیکار میکنه؟

وروجک چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 23:44 http://jighestan.blogfa.com


یاد بچه گیام افتادم
عموم با ارگ این اهنگشو میزد
منم با داداشم این اهنگه رو می خوندیم
چند وقت پیش کاستشو پیدا کردیم گوش دادیم کلی خندیدیم

دومان چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 23:46 http://sly.blogfa.com

جالبه بدونیم اصلا از این کارها برای کارکنان خودشون نمیکنن.

کورش تمدن چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 23:48 http://www.kelkele.blogsky.com

کیا رفتی با اون مایع ظرفشویی ظرفها رو بشوری؟

حرفخونه چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 23:59 http://roro1.blogfa.com

جدی موافقم باهات که تشکر و قدردانی ،هرچند کوچیک ، اما واقعا خستگی آدمو در میبره.

نینا پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 00:10

بابا مشتری مدار بابا کارمند خوب
بابا مهربان ااااا نه شما کیامهری
من که اصلا محصولاتشونو دوست ندارم
به شدت به محصولشون حساسیت دارم

نینا پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 00:13

فک کن خواهرم امروز چی أورد از سر کارش

دخترآبان پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 00:15

گل گل گل ... گل از همه رنگ ... سرت رو با چی میشوری ؟ با هرچی خواستم فضول نخواستم :دی

پونه پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 00:42 http://jojo-bijor.mihanblog.com

مبارکت باشه .تا یک سال احتیاجی به خریدن شامپو و وسایل دیگه ندارید

رضوان پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 00:46 http://zs5664.blogfa.com/

خدا شانس بده
جالبه کارت تبریک با آرم یا مارک گلرنگ خوش به حالت

نرگس پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 01:05

با عرض شرمنده گی و معذرت من داستان بابای وحیده رو میدونم تازه از آقا کوروش هم خیلی چیزا میدونم آخه آن زمان ها که کیا از سمنان می اومد من رمز کیف سامسونتش رو پیدا کرده بودم و تا می رفت پیش کوروش میپریدم سر دفتر خاطراتش البته خواهر کوروش هم که از دوستان صمییمی من بود هر وقت کوروش از اراک میومد همین کار رو می کرد تازه بعد تلفنی با هم تبادل اطلاعات می کردیم...

عاطی پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 01:27 http://parvaze67.blogfa.com

سلام کیامهر .
به به . تبریک میگم اول بخاطر حس وظیفه شناسی و حسن خلقت و دوم بخاطر عیدی گلرنگ .
اون چیزی که بیشتر از خود کادو آدمو خوشحال میکنه اینه که می فهمی هنوز یه عده قدر خوبیها رو می دونن و براشون ارزش داره .

فلوت زن پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 02:43 http://flutezan.blogfa.com/

وااااااااااای کیامهر چقدر موهات خوش حالت شده ! قبلنا مثل سیم ظرفشوئی بود ! آهان ، پس با شامپو گلرنگ سرتو شستی !!!

می گم شاید تراولرو توو جلدش کار گذاشتن ! خواستن میزان هوش و البته حراصت!! طرف مقابل رو بسنجن !!
حالا ببینیم می تونیم کاری کنیم که اون سالنامه بدبختو پاره پورش کنی به امید یه تراول !


کیامهر خواهرت الان خیلی چیزها توو مشتش داره از تو ! نرگس خانوم بگو ! بیشتر بگو از کیامهرو کوروش خان ! [ آیکون فلوت زن در حال مردن از شدت فضولی ]

فلوت زن پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 02:47 http://flutezan.blogfa.com/

انقدر اینجور هدیه ها مزه می ده !!!!
منم یک سال و نیم توو اداره تعاون کرج کار می کردم و دم عید انقده ازین هدیه ها بهمون می دادن ! یادش بخیر ! هدیه های مفتکی !

مبارک تو و مهربان بانو باشه !

شازده کوچولو پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 02:50 http://www.shazdehkocholo.blogfa.com

سلام مبارکه
عکسایمایع دستشویی و شامپو و تمیزکننده اشو ولش کن اونا برای لطفی بود که به سازمان دیگه ای داشتید
به خاطر اینکه حسن نیت و حسن رفتارت و به بچه های
اداره خودتون چه عیدی هایی بهتون داد؟
یا برای بد قلقی هایی که داشتید و کار پیش نمی رفت چه تنبیهاتی در نظر گرفتند؟

خدیجه زائر پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 06:53 http://480209.persianblog.ir

سلام........
نوش جانت مادرجان......از فردا مراقب زیر پایت باش یک وقت همکارا هوس نکنن زیر پایت را جارو کنن..میدانی که مائیم و یک عدد کیامهر مادرجان............
اوه و گلرنگ از یک خانواده هستن.........پاسخ به لژیونلا

بیوطن پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 07:41 http://bivataan.persianblog.ir

ما با گلرنگ کلا حال نمیکنیم فقط با پونه حال میکنیم
(اول جلو ذهن منحرفت رو بگیر بچهه)

خمیر دندون پونه
چشم و نمیسوزونه

مموی عطر برنج پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 08:27 http://attrr.com

بقیه داستانو بزار داچ کیا!‌دلمون آب شد خوب!

مموی عطر برنج پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 08:29 http://attrr.com

شرکت سینه ره هم از این کارا زیاد می کنه! من حدود ۶ ماهه که با وسایل اشانتیونش دارم خوش می گذرونم...

شهاب آسمانی پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 08:39 http://empyrean.blogfa.com

حتما فهمیدن آدم تر و تمیزی هستی ... واسه همین بهت دادن ...(عیدی) !
شایدم فکر کردن نیاز داری که تمیز بشی ...!
حموم میری ...!؟

سهبا پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 09:19 http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

مبارکه کیامهر عزیز . حالا یه وقت موهاتو با شامپو گلرنگ نشویی برادر که فاتحه شان خوانده ست !

نیما پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 10:09

سلام خدمت آقا کیامهر . حالا واسه ی هرچی که آوردند مهم نیست فقط مهم اینه که یکم شعور داشتند و آدم شناسیشون کار کرده ! خیلی مخلصیم مهندس !

فری پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 11:10 http://fernevis.blogfa.com

دست گلشون درد نکنه.... ایشالا دستشون خوب باشه از ان تراولهای مستر کوروش هم امسال گیرتون بیاد!!

بهنام پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 11:20 http://www.delnevesht2011.blogfa.com

سلام کیا جان...
آدرس جدیدم اینه قبلیه مورد لطف و عنایت دولت محترم قرار گرفت!!!
البته تو که اصلن به ما سر نمیزنی ولی خب آدرسمون رو یه جا بنویس شاید لازمت شد!!!!

نعیمه پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 11:29

پارازیتی از نوع دیباچی پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 11:54

دستش درد نکنه... آقای اکتیو بهت غبطه میخورم اما بیشتر به داشتنت افتخار میکنم

مژگان امینی پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 12:30 http://mozhganamini.persianblog.ir

ولی به گلرنگ بیشتر می آید خانم باشد تا آقا.

شب شراب پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 12:37 http://www.shila1120.blogfa.com

کاملا درک کردم حستونو..

من خودم وقتی خرید می کنم ..تنها چیزی که حالشو می برم خریدام نیست بلکه اون اشانتیونیه که فروشنده بابت خرید بهم میده..

سپیده پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 13:31 http://1394a.persianblog.ir

هر عملی عکس العملی داره.......
حالا عکس العمل خوش برخوردی شما شده محصولات گلرنگ ایشا لله حالشو ببری
راستی سریال ۵قسمتیت قسمت آخرش کی پخش میشه ؟؟؟

کیانا پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 13:31 http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

خداییش راس میگین بعضی هدیه ها ارزش مادی ندارن اما وقتی توو زمان و مکان خاصی داده میشن خیلی ارزش پیدا میکنن
ایشاا... مبارکتون باشه .خیلیم به دردتون میخوره این دم عیدی
امیدوارم به درستی ازشون استفاده کنید.

قلاچ پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 14:50

الآن کلی ذوق مرگی؟؟؟!!

ماهی تنگ بلور پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 15:14 http://parspalace.persianblog.ir/

غیر مستقیم بهت گفتن خونه تکونی پای خودته

مسعود پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 15:23 http://sayberia13.blogfa.com/

خوش به حالت !
میایی نصفش کنیم؟ به من از این هدیه خوبا ندادن

ARA پنج‌شنبه 19 اسفند 1389 ساعت 16:33

آره آغاجون اصلا ما ایرونیا چیزای مفتکی خیلی دوس داریم البته چیزیو که لازمش نداریم
ولی خیلی چیزای گرون خدادادی رو الکی بخشیدیم و حواسمونم نیس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد