ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
بلاگستان عینهو خود زندگی می ماند
غم و خوشی دارد
مرگ و زندگی دارد
رفتن و آمدن دارد
میهمان بازی دارد
بازی دارد ...
چقدر با غم هایش غمگین و با رفتن هایش ناراحت شده ایم
با مرگ هایش عزا گرفته ایم
از آدم بد هایش ظلم دیده ایم و حرص خورده ایم
از بدی هایش دلزده و سرد و نا امید شده ایم
اما اینجا خوبی هم دارد
و من امروز خوشحالم
دوستی که رفته بود برگشته
تنها رفته بود و جفت برگشته
عروس خانوم شده برای خودش ماشاء الله
آناهیتای عزیز !
از صمیم قلب برای تو و آقای همسرتان آرزوی خوشبختی دارم
و امیدوارم سال های سال در کنار هم شاد باشید و بنویسید
و برای استاد سعادت نوه های خوشگل و تپلو بیاورید
در ضمن قولی که دادید یادتان نرود
از همین الان داریم قر کمر تمرین می کنیم برای عروسی
-
اسم مشهد رو باید بذاریم کانادا!یا جزایر هاوایی!والا!میرن مشهد عقد میکنن واسه من!
من اهل گفتمانم پسرم....بوکس چینی خوبه؟کاراته هم بد نیستا!ولی بوکس بهتره
نگا از کجا به کجا رسیدیم !!! از آنا بانو و شیر خان به نیما سالار و ممد راقارت ! خداییش عجب دنیای کوچیکیه ! نهههههههههه غلام ؟؟
الهه بانو اینجوری که نمیشه ، من با خانوما درگیر نمیشم . اصلا فکر نکنی که میترسما اصلا . مدیونی اگه فکر کنی ترسیدم !
من بچه خوبی بودم، شماها منو اغفال کردید
الهه بانو معذرت
مدرک جورم این دوتارو پیدا کردم
http://javgiriat.blogsky.com/Comments.bs?PostID=119
اشتباه شد مدرک جرم ایناهاش
http://irupload.ir/images/s6qmcwg2k8o71dw2t0uh.jpg
باز میلاد با انگشتان فتوشاپ کارش اومد . الان ممد به ما میچسبونه . میلاد جان کاش فتوشاپ بلد نبودی ! دو روز دیگه انواع و اقسام عکسای بچچه ها رو میده بیرون
دمت گرم
دمت گرررررررررررررررررررررررررررررررررررم !
الهه بانو به عکس نگاه کن . میلاد خان قشنگ نشون داد که ممد همون خانومه تویه عکس هستش . ببین چه خودشو به سمت من متمایل کرده . این مدارک رو باید طلا گرفت !
به اینارو
به جای بزن برقص مثل یه آقای مهرورز که خیلی هم مهربونه! مدرک رو می کنن!
نیما اینقد رو این جریان مانور نده....حکمش اعدامه!
آنا بانو خیلی بی انصافی !!! خودت خوش و خرم کنار آقای همسر نشستی بعد به من گیر میدی ؟؟؟ آخه من ممدمو میخوااااااااااااااااام !!!
مبـــــــــــــــــــــــــــــارکه
آنا بانو سلام عرض شد و تبریک فراوان به شما
خیلی خوشحال شدیم از اتفاق میمون و مبارکی که براتون رخ داده
انشالله که به پای هم پیر شید
نیما جان انقدر جوش نزن الا ممد میاد
آنا اسم آقاتون رو نگفتی
چی صداش کنیم شادوماد رو ؟
میلاد خان ؟! ما تو مشهد این همه عکس انداختیم ، باید بیای دقیقا اینی که من کلمو کج کردم نشون بدی مرد حسابی ؟!
محمد جان شرمنده ام به خدا
فقط یادم مونده بود نیما یدفعه از خاطره باهم بودنتون عکس گذاشته بود
الان که سر زدم به وبلاگش عکسارو که دیدم این یکی با سوژه بدجوری هماهنگ بود
اقا ما سرمونو به نشانه ندامت و پشیمانی میندازیم پایین
من گفتم همش تقصیر کیامهرها،اون گفت منو اغفال کرد
ولی میلاد جان جدا از شوخی دمت گرم ... خیلی باحال بود ...
مبارکه ایشاله !
زنده باشی کیامهر عزیز که همیشه پیشقدم کارهای خیری !
واااااااااااااااااااااای
ترکیدم از خنده میلااااااد!دمت گرررررررررم
خیلی مخلصیم آقا محمد گل
دیدی الهه بانو مدرک جرمو
معلوم نیست کی اینارو تو اینترنت پخش کرده
منم ایضا همین آرزوهایی که شما کردین!
آره دیدم مدرکو...من هی خواستم از بچم دفاع کنم که گند کارش درنیاد...نشد دیگه!دیگه کاریه که شده...
خیییییییییییلی باحاله!زاویه ی سرهاشون دقیقا مثل عکسهههه
اره موافقم
وقتی خودم عکس دیدم تو وبلاگش کلی از خنده ترکیدم که چه شود روی این عکس
ما هم یک عالمه تبریک و آرزوهای رنگی رنگی
ضمنن مرسی کیای نازنین ...
و البته مرسی آلن عزیز ...
یک تبریک اساسی هم خدمت بابا محمود عزیز ...
ایشالا همیشه شادی باشه و خوشی ...
عرض ارادت ویژه خدمت کرگدن جان و تعظیییییییییم 90درجه...
جای خالی شما خیلی حس میشه هااااا...کجاهایین قربان؟
خواهش می کنم محسن جان.
امروز یه مقدار کارم زیاد بود.
نتونستم در خدمت دوستان باشم.
مخلص همتون.
من از صبح بیرون بودم
کل تهرانو یه دوری زدم و اومدم
تازه همین الان جنازه م رسیده شرکت !
خسته نباشین آقا محسن...خدا قوت
چه خبر خوبی بود آخر سالی
مبارک شون باشه و خوشبخت باشن
ان شاالله که در کنار همسر گرامشون خوب و خوش باشن و نه ماه دیگه هم سه تا بشن و سه تایی خوش باشن
ماشین عروست منو گشته کیا ...
سلام پسرم
بابا بودن در این لحظات کار حضرت فیله! حس های قاطی و عجیب و از همه پررنگ تر شادی.
ممنون از تبریک و کار قشنگی که کردی.
دعا می کنم قدر همدیگرو بدونن وخوشبخت بشن.
امروز با دوست جدیدی به نام میلاد آشنا شدم این پسر گویا شکار لحظه ها می کنه.
محمد پسر خوب منو اذیت نکنید.
انصافا خیلی خندیدیم.
سلاااااااااام
وای کیا واقعآ کارایی که میکنی بی نظیره
خب من که قبلآبه آبجیم تبریک گفتم ولی چقدر خوشحال کنندست که میبینم بعد یه مدت طولانی بابا محمود کامنت گذاشته
مررررررررسی بابامحمود
مررررررسی داداش کیامهر
ایشالله خوشبخت بشن آبجیم و آقا داماد...
بابا محمود سلام ... کار میلاد از شکار لحظه ها گذشته ... من 6 روز مشهد بودم یبار ، فقط یبار کلمو کج کردم این میلاد گیر آورد اون عکسو !
سلام جناب "بابا محمود" گل و نازنین
انشالله همیشه سلامت و پایدار باشید و سایتون بالای سر 3تا دختر گلتون باشه
هرچند شما تازه با بنده حقیر اشنا شدید اما من یه کم کی با شما آشنا هستم و "منیر خانوم" زیبارو خوندم
یه مقدارم سر او جریانات اسمشو نبر شناخت دارم روتون و اینکه چقدر فرد عمیقی هستید
هر از گاهی به وبلاگ مشترکتون سر میزدم
خیلی خوشحالم که بنده رو مورد لطفتون قرار دادید
بنده کاری نکردم جلوی بی نهایت زیبایی هایی که کیامهر انجام میده
انقدر خاک این وبلاگ گیراست روزی چندبار بهش سر نزنم دق میکنم
خدا حفظش کنه صاحبش و همیشه برای ماها نگهش داره
بازم ممنونم از لطفتون
محمد جان شرمنده ام
همش تقصیر این کودک درون شیطون
باید بدمش بهزیستی سر به راهش کنه
انقده بچه ی خوبی بود
ساکت و اروم
همش تقصیر این وبلاگ کیامهر از راه به درش کرده
( خوب حالا وبلاگ کیامهر هست همه رو میندازم تقصیر اون )
الانم داره میخنده از نوع شیطانی میگه مراقب عکساتون باشید
منم خیلی خوشحالمو بهشون تبریک میگم امیدوارم همیشه شاد و پیروز باشن .
اساسن خیلی خندیدم ...محشر بود همه کامنت ها رو خوندم و منفجر شدم از خنده
امیدوارم همیشه لبتون خندون باشه وعیدتونم مبارک
سلام بابا محمود عزیز
خیلی خیلی ممنون که اومدین
خیلی خوشحالم که خوب و سلامت و سرحال هستید
تبریک میگم
امیدوارم همیشه خوشی باشه و شادی
میلاد جان
اگه زحمتی نیست خصوصی شمارت رو بذار
کارت دارم برادر
کیامهر خودم رو چشم کردم ها
امروز به قدری کار داشتم که فرصت سر خاروندن هم نداشتم حتی نتونستم درست و حسابی ناهار بخورم البته حسنش در این بود که تعطیلاتم از الان شروع شد
منم تعطیل شدم
وگرنه دلم حسابی می سوخت
منم شمارمو بذارم ؟!
ایول محمد بامزه هم که شدی؟! عاشقی چه ها که نمیکنه!!!
۱۰۰ امین کامنت
خب با اجازه اوووووووووووووول در صفحه ی سوم
جوونی کجایی که یادت به خیر یه زمانی تو صفحه ی اول فریاد میزدیم که اووووووووووووووووول