ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
یک پایش روی کلاج بود یک پایش روی پدال گاز
مانده بود دنده را چاق کند و بگازد یا نه
عرق سرد از شقیقه اش چکید و غل خورد پایین و رفت توی یقه اش
از توی آینه نگاه کرد
مرد روی آسفالت افتاده بود و تکان نمی خورد
روی شیشه درست بالای آرم طرح ترافیک خون پاشیده بود ...
چکار باید می کرد ؟
-
سلام
با خوندنش و تصور چنین موقعیتی قلب آدم تند میزنه
به نظر من باید موند
شاید بشه زندگی اون فرد از دست نره
شاید اون لحظه که دچار تردیدیم اون داره بسختی نفس میکشه به کمک فوری نیاز داره
عجب دوراهی سختی.اگر بمونه یه جور دردسر داره ،اگر بره یه جور دیگه.عادلانه و عاقلانش اینه که بمونه.باید میموند.
تا کسی نیومده اول بگم دوممممممممممم
مثل اینکه نشد دومممم عیبی نداره ... حالا سوم...
هر آدمی نمیتونه بمونه و هر آدمی هم نمیتونه بره!!! انتخاب...!!! چیزی که لحظه به لحظه داریم انجام میدیم ولی غافلیم ازش...! این جور موقعیت های سخت کم نیستند تو زندگی فقط یکیش چون برای بار اول اتفاق افتاده( البته به ظاهر) به نظرمون موقعیت سختی میاد ...
این تردید از روی ترسه...ترس از عاقبت کار...
باید موند....حالا چه اون شخص زنده بمونه و چه بمیره...باید حداکثر تلاش رو انجام داد برای نجات دادنش...یه عمر با عذاب وجدان و ترس و ندامت زندگی کردن مجازات وحشتناکیه!
بایسد پاش وایسه!
اون یه آدمه!
اگه زنده باشه جونش تو دستای اون مرده.
اگه نرسه بیمارستان میمیره!
خیلی سخته .. خیلی ...
با عرض احترام به دوستان بالا من هم میگم باید موند و این حرفا ! اما شاید اینطوری بشه نمونم !
حرف زدن راحته اما اون موقع که برسه آهنگ هنگه ! فک میکنه به آینده ! به اینکه قراره چی بشه ! ...
الان که دارم فک میکنم و خودمو تصور میکنم ، نمیتونم بگم چیکار میکنم ! چون باید تو اون موقعیت قرار بگیرم !
چرا الان پیش خودم میگم مگه الاغم که فرار کنم ؟!
پس انسانیت چی ؟! اما میگم اون شرایط ، شرایط خوبی نیست و هرچی احتمال داره بیفته ...
آهنگ هنگه : آدم هنگه هنگه !
الان که پشت کامپیوترم میگم باید موند و طرف را رسوند بیمارستان و بر گردن گرفتن مسولیت و دل جویی و عیادت و ...
اما معلوم نیست وقتی در واقعیت یکی را زیر کردم بعدش چکار می کنم.
به نظر من کسی که طرفو نرسونه بیمارستان انسان نیست و لیاقت زندگی کردن نداره
هنگ بودن و هول شدن و ترسیدن هیچ کدوم بهانه درستی برای مرگ یه آدم نیست
باید ایستاد....
شعار باید باید ندیم....هیچکدوممون نمی دونیم که تو اون موقعیت چه میکنیم.
چاکر آقا کیا هم هستیم ها!
ترمز....
من یه بار یه پیرمرد موتور گازی سوار رو زدم تو یه جای خلوت ... خیلی پیر بود و از گوشاش خون می اومد ... ولی واستادم ...
آخه چرا انقدر مارو توو شرایط سخت سخت می زاری؟! آخه چراااااااااااااااااااااااا ؟!
خب بستگی به آدمش داره :
باوجدان یا بی وجدان ؟! مسئله اینست !
منم میگم باید وایساد
اما نمیدونم واقعا وایمسم یا نه
امیدوارم هیچ وقت هم جوابش رو نفهمم
وای خدای من چقدر سخته .
باید پیاده شه ببینه چه خبر شده!!!
اول صبح دپرس شدم.
خیلی سخته
خیلیییی
میتونم الان دم از انسانیت و این چیزا بزنم و بگم وایمیستم
ولی خب..
اون لحظه
تو اون شرایط
خب..
بعضی چیزا رو فقط باید تجربه کرد تا بشه درموردش نظر داد ولی امیدوارم از اینجور تجربه های تلخ سراغ هیچ کسی نیاد
مهربان بانو ، شاید به این راحتی ها نیست ب خدا ...
قبول دارم که انسانیت حکم میکنه باید واساد اما اون زمان انسان نمیتونه حتی به این مسئله فک کنه !
از اونجاییکه جواب عذاب وجدان رو هیچ وخ نمیشه داد باید وایسه!
کیامهر از ابتکارت درباره رادیو جوگیریات خیلی خیلی خوشم اومد. موفق باشی.
محمد جان
چرا انسان نتونه فکر کنه ؟ اگه انسان فکر نکنه حیوانات بتونن فکر کنن
نمی دونم شاید من چون یه عزیزی رو اینجوری از دست دادم این نظرو دارم ولی می دونم که شبی نبوده من بدون نفرین کردن اون راننده بخوابم
همیشه از خدا خواستم که خودش هم دقیقا به همون طریق بمیره
هم خودش
هم همه کسایی که دوسشون داره...
یک لحظه ... فقط یک لحظه اگه فکر کنه که ممکنه تمام زندگی و آیندهء مرد به تصمیم اون بستگی داشته باشه وامیسته و اونو میرسونه بیمارستان ...
منم با مهربان خانوم موافقم ...
یه بار نزدیک بود یکی و بکشم البته نمی دونم شایدم سرلجبازی بود وجدان اگاهم مادر پدرمو اورد جلو چشمم که دارن با هزار بد بختی از طرف درخواست بخشش می کنن یهو ترمز کردم بابام که کنارم بود بنده ی خدا تا چند دقیقه اصلا حرف نمی زد انقد شوکه شده بود بع گفتتو واقعا می خواستی بکشیش! دیگه پاهام انقد بی جون بود نتونستم رانندگی کنم زدم کنار بابام نشست ولی تا خونه تو فضا بودم دیگه بد بختی انقدرم از اون محل رد میشم هر سری هم یا خودم یاد اوری می کنم یا بابام
نمی دونم خدا برا هیشکی نیاره اون لحظه انقد وحشت می کنی که نمی تونی تصمیم بگیری
آدم باید وایسه خب. این که دیگه سوال کردن نداره. یه آدم با انصاف می ایسته.
قرار بود ماشین بگیرم ها
بد جوری پشیمونم کردی
نخواستیم
موقعیت خیلی خیلی بدیه
کاش هیچ وقت برای هیچ کس اتفاق نیافته
ولی مجبوریم که وایسیم چون اگه بریم تا آخر عمر عذاب وجدان راحتمون نمیذاره!
اگه آدم انسانیت سرش بشه اگه مسئولیت پذیر باشه پای کاری که کرده می ایسته حتی اگه به قیمت جونش تموم شه
زندگی به من ثابت کرده روی هرچیزی که بهش معتقد باشم آزمایشم می کنه برای همین هم همیشه سعی می کنم راجع به کار کسی قضاوت نکنم و روی هیچ اعتقادی با تعصب حرف نزنم. چون وقتی آدم توی اون شرایط خاص قرار می گیره مطمئنا همون کاریو نمی کنه که همیشه بهش معتقد بوده و از اون اعتقاد استادانه دفاع می کرده.
نمی دونم .. من هم معتقدم که توی اون لحظه باید باید باید بایستم.
امیدوارم خدا هیچ کس و توی این امتحانات سخت قرار نده چون فاصله پاس شدن اون آزمون تا رد شدنش فقط به اندازه تصمیم گرفتن توی چند ثانیه است..
سلام
نمیتونم بگم صد در صد وایمیستم. اما باورم نمیشه روزی اونقدری بیرحم بشم که به خاطر احتمال تو خطر افتادن خودم باعث مرگ کسی بشم. شرایط سختیه. حتی اگه نخواین از جهت انسان دوستی بگیم و بخوایم کاملا منطقی موضوع رو بررسی کنیم؛ بعدش عذاب وجدان و مشکلات خیلی خیلی بیشتری برای خود انسان پیش میاد که از تاوانی که در صورت ایستادن میداد بدتره. اونی هم که فرار می کنه آدم پستی نیست فقط ترسیده. همون ترس هم حتی ممکنه کارش رو بعدها به مشکلات اعصاب بکشونه. امیدوارم این اتفاق برای هیچکس نیفته ولی اگه روزی این اتفاق برای من افتاد امیدوارم اونقدری وجود داشته باشم که پاش واستم. وگرنه هیچوقت خودم رو نمیبخشم...
ولی خدا کنه هیچ وقت هیچ کسی تو این شرایط قرار نگیره ... انصافا فک کردن بهش عذاب آوره چه برسه به اینکه اونجا این کارو کنی ...
من به خودم قول دادم مثه آدم رانندگی کنم ...
خدا کنه بشه !
مهربان بانوی عزیز مطمئنم عزیزی که اینجوری از دست دادی خیلی بهت نزدیک بوده ولی نفرین راهش نیست. فقط خدا میدونه تو تموم این مدت و این شبها اون راننده چی کشیده و شاید حتی بارها آرزوی مرگهای بدتر از اون رو کرده. از کجا معلوم شاید یارو از عذاب وجدان خودکشی هم کرده باشه! جدی میگم؛ تو این دنیا همه چی ممکنه. سعی کن به جای نفرین از خدا برای آرامش عزیزت دعا کنی. نفرت فقط دل آدم رو سیاه میکنه. اون تاوان کارش رو میده. با نفرین خودت رو تلخ نکن.
نمیگم ببخش چون حق ندارم این رو بگم. تا تو شرایط تو نباشم به خودم چنین حقی رو نمیدم اما میگم نفرین راهش نیست که نفرین فقط دل مهربون خودت رو کینه ای میکنه. موجود ترسو موجود حقیریه و لایق ترحم. اون راننده فقط ترسیده بود...
زبونم لال باید تو موقعیتش قرار بگیرم تا اظهار نظر کنم
سلام
عرضم به حضورتون اونموقع خیلی شرایط سختیه
من ۱ بار فکر کردم از روی پای یکی ردشدم کلی ترسیدم
پستش رو هم نوشتم.البته من وایستادم . کلی هم جریمه شدم
ولی واقعلاشرایط سختیه
حالا نمیشه ما رو تو یه موقعیت خوب قرار بدی؟؟؟؟!!
اگه آدم باشه وای میسته
اگه مرد باشه ... ( منظورم اینه که جوانمرد باشه نه این که از لحاظ جنسیتی مرد باشه ...!) میرسوندش بیمارستان ...
تردیدی وجود نداره...من وامیستم
باید موند...وگرنه عذاب وجدانش تمام زندگی آدمو خراب میکنه
؟؟؟؟؟؟؟؟
؟؟؟؟؟؟
؟؟؟؟
؟؟؟
؟؟
؟
من اگه همچین اتفاقی برام بیفته عمرا بتونم قدم از قدم بردارم..تا یارو رو برندارم نبرم بیمارستان دکتر درمونش نکنم بعدشم خودم نبرمش خونه اش نمیتونم برم یعنی اگه برم وجدان درد داغونم میکنه...خدا کنه هیشکی گاز رو انتخاب نکنه اینجور وقتها
اگه وای نسته باید مطمئن باشه که ازون ببعد
بیش از نیمی از دقایق زندگی واسش
وایمیسته..و اسلو مو شن میره
مگر اینکه توش روحی بغیر
از آدمی وجود داشته باشه
فرار هیچوقت راه حل خوبی
نیست.توهیچ برهه ای
از زندگی آدما...اگه
جرات روبرو شدنو
نداشته باشی
مطمئنامیبازی
یاحق...
باید برگرده و یه بار دیگه از روش در بشه که حتما بمیره ......
آخه دیه واسه مرگ بغضی وقتا کمتر از معلولیت و ..... درمیاد.
باید می ایستاد
هیچ هیچ هیچ -- راه --- دیگه ای وجود نداره
.
.
.
بقیه کار هایی که میشه انجام داد --- بیراهه --- است که
میرسه به ته دره
آقای باستانی خوشحال می شم از وبلاگ تازه تاسیسمون!! دیدن کنید
باید می ایستاد
هیچ هیچ هیچ -- راه --- دیگه ای وجود نداره
.
.
.
بقیه کار هایی که میشه انجام داد --- بیراهه --- است که
میرسه به ته دره
آقای باستانی خوشحال می شم از وبلاگ تازه تاسیسمون!! دیدن کنید
سلام
به حرف وجدانش که حالا بیدار شده گوش میکنه و برمیگرده و میبرش بیمارستان و قضیه هم به خوبی تموم میشه!!
الان کامنت هلیا رو خوندم.
یعنی خدا خوب در و تخته رو جور در میاره هاااااا
هلیا جان این کوروش بدجوری برات بدآموزی داشته
چه شرایط وحشتناکی! امیدوارم این عرق سرد تردید به تن هیچ احد الناسی نشینه!
من که به حمایت از محیط زیست رانندگی نمی کنم! ولی امیدوارم همه گزینه ی کلاچ و ترمز رو انتخاب کنن...
به نظر من اگر کسی توی این موقعیت سرشو بندازه پایین بره ادم نیست. از ادمیت یک اسم یدک میکشه .. [ :S018:]