ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
تا حالا شده دلتان بخواهد یک مدتی ننویسید ولی پر از حرف باشید ؟
تا حالا شده دلتان بخواهد بروید یک جایی بنویسید که هیچ کس شما را نشناسد ؟
تا حالا شده بخواهید به خودتان کمی وقت بدهید برای استراحت ؟
از آنجا که ما هیچ چیزمان به آدمیزاد نمیخورد
افسردگی مجازیمان هم یکجورهایی شبیه بازی در آمد
و تصمیم گرفتیم جوگیریات را یک هفته اجاره بدهیم به یک زوج جوان آرام و چشم پاک
یک زوج که یکنفرشان وبلاگ نویس است و یکنفرشان بی وبلاگ
زوجی که لزوما زن وشوهر نیستند
ممکن است اصلا از یک جنس هم باشند ( مثل محمد و نیما )
شاید اصلا همدیگر راه هم نشناسند
شاید بخندید و فکر کنید دارم شوخی می کنم
اما باور بفرمایید جدی عرض کردم
می خواهیم جوگیریات را به قید قرعه یک هفته اجاره بدهیم ...
اجاره بهایش هم ارزان است
کافیست هر کدام از این زوج روزی یک پست بنویسد .
به همین راحتی ...
امشب جزئیات شرکت در قرعه کشی اعلام می شود .
-
اول؟
خستگی و افسردگیت رو میفهمم....یه مدت استراحت خیلی خوبه برات....
این اجاره ی وبلاگ هم کار جالبیه....ولی.....هیچچی!
"تا حالا شده دلتان بخواهد یک مدتی ننویسید ولی پر از حرف باشید ؟
تا حالا شده دلتان بخواهد بروید یک جایی بنویسید که هیچ کس شما را نشناسد ؟ "
جوابم مثبته!دقیقا حسیه که این چند وقت داشتم و دارم و نمیتونم بنویسم!
این یه مدت اینطوری بودم.
یعنی پر از حرف بودم اما دلم نمیخواست بنویسم.
ایشالا که زود زود زود بنویسی خودت!
فکرت جالب بود.
راستی اون کارو برام انجام دادی؟!
منکه خیلی وقته اونطوری شدم که اون بالا نوشتی...
فک کنم درست بشو هم نباشم
مگر اینکه برم امامزاده ای جایی دخیل ببندم بلکم شفا بگیرم
راستی امامزاده ی خوب سراغ داری؟
خوب شما یه مدت ننویس .اصلا همینجوری هی بنویسو نظرات رو ببند .ولی این خونه رو به کس دیگه ای نده لطفا.
شما همیشه پر از ایده های عجیب و جدید هستین.
طوری که آدم برای بعضیاش نمیتونه بی کمنت رد شه.
ایده ی جالبیه.
:))))))) خداوندا ینی ممکنه امروز که تولدمه لطف کنی این قرعه و سعادت نوشتن تو جوگیریات رو به ما بدیییییی؟!!!!!!!!
اسم بازی و قرعه کشی و برنده اومد. آمادگی خودم را از همین تریبون برای شرکت در قرعه کشی اعلام می کنم. حالا چرا اسمش را گذاشتی زوج؟ خب می گفتی دو نفر... آدم یاد بعضی چیز ها میفته وقتی میگی می تونن زن و شوهر نباشند یا از یک جنس باشند!
اما به نظرمن کار پر خطریه و ریسکش بالاست. شاید اندوخته هایت را در این یک هفته از دست بدی...
یه سوال!
چجوری قرعه میکشین؟!
من که از آتش دل چون خم می در جوشم ...مهر بر لب زده خون می خورم و خاموشم...
به نظرم همه آدم ها گاهی نیاز به خلوت کردن دارن... اینم یه نوعشه دیگه ...
بذار با خانومم مشورت کنم بعد خبرشو میدم که شرکت کنیم یا نه !
خانومم نیما جان هست که اسمش جا موند اون بالا !
فکر خوبیه... برای تقویت انگیزه نوشتن در دیگران! فکر نکنم کمکی به خودتون بکنه!
طرح جالبیه!
راستش منم واسه این به تلخ پناه بردم که کسی نشناسدم!اما خب متاسفانه یاخوشبختانه یک سری از دوستان فهمیدن کی هستم.بگذریم.
آقا منم هستم!میخواهم ببینم نوشتن تو وبلاگ کیامهرباستانی چه طعمی داره.
از بستن کامنتدونی های قبل میشه حدس زد که زیاد حوصله نوشتن و کامنت و .. رو ندارید ...
ارزو می کنم همیشه شاد باشید
سلام.
ایده جالبیه...
و باعث افتخار....
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااام.
آره خیلی وقتا همینطوری که می گی هستم ! گاهی آدم دلش می خواد غریب غریب باشه ! اما دوست داریم توو جو گیریات همیشه فقط خودت بنویسی ولی خب صلاح با خودته ! ما هم به تصمیمت احترام می زاریم.
امیدوارم سر یک هفته برگردی !
کیامهر این مدت خودتو خیلی خسته کردی ! تقریباً روزی ۲ پست ! خب حق داری خسته باشی یا افسرده شی. بخصوص سر بازی ها معمولا فشار زیادی به خودت میاری ! استراحت برات خوبه !
راستی من بلاخره فایل صدامو فرستادم.
ممنون.
موفق باشی و زودتر سرحال شی.
فکر بدی نیست.
امیدوارم رودتر همه ی خستگیا از جسم و روحتون بیرون برن.
ایول عجب فکرییییییییییییییییییی
فکر خیلی جالبیه... هم اینجا از تپش نمی افته و هم شما یه مدت استراحت میکنی!
منتهی میگن که:
کار هر کس نیست جوگیر شدن! / زوج نر میخواهد و فکر خفن!!!
من که نیستم ولی از همین جا حمایت خودم رو اعلام میکنم!
اینو خوب میفهمم که دوس داشتم جایی بنویسم که کسی نشناستم...ولی همه ی ورودی هام میشناسنم!
خیلی بده واقعا...
سلام کیامهر
خب خستگی یک بحثی که برای همه ی ما به وجود میاد و یه موضوع کاملا طبیعی
که راحت با کمی استراحت قابل حل
البته من در مورد زمانش بحثی ندارم شاید به زمان زیادی نیاز باشه شایدم کم
اما در مورد طرحت ( البته نظر کاملا شخصی من )
راستش اصلا با این طرح موافق نیستم چون جوگیریات با کیامهر باستانی برای من عزیز و دوست داشتنی ( البته با احترامی که برای بقیه قائلم ) و نفر دیگرو نمیتونم اینجا جای تو فرض کنم حالا چه 1 ساعت چه بیشتر
چون به نظرم 90 درصد به بالای مخاطبین این وبلاگ خودشون وبلاگ دارن و بچه ها میتونن وبلاگاشون بخون
پس اگه کسیم بیاد اینجا سعی میکنه مثل تو بنویسه که هیچوقت تو نمیشه
بحثم سر کیفیت و خوب و بدش نیست اینکه تو یه شخصی اونم یه شخص و هیچ دوتا شخصی شبیه هم نمیشن
پس ترجیح میدم این وبلاگ فقط با کیامهر باستانی بخونم نه شخص دیگه حتی اگه یه مدتیم ننویسه
البته تو صاحب این وبلاگی و اختیارش با خودت و ما همیشه مهمون اینجاییم
مخلصم
خیلی جالبه
واااااااااااااااای از دست تو کیامهر من که مردم از خنده یه کارایی می کنی که به قول مامان بزرگم عقل جن بهش نمی رسه البته ببخشیدا من یه ذره رکم
سلام
جسارت نباشه با نظر ایشون ( امیرحسین ) موافقم. اندوخته هاتون.
در کل هرچی خودتون صلاح میدونید.
موفق باشین
من که بهیچوجه نمیتونم تکیه بر جای بزرگان بزنم.
وااااااااااااااای میلاد چه لوووووووووسی تو
خب داره اجاره ش میده معلومه هیچ وقت یه مستاجر مثل یه صاحب خونه نمی مونه
من موافقم می دونی چرا به نظرم خیلی از وبلاگ نویسا هستن که ما بلاگشونو نمی خونیم اما یه وبلاگایی مثل کرگدن و کیامهر وبلاگایی هستن که من هر روز میام می خونمشون بچه ها از این طریق می تونن خودشونو نشون بدن همه می خوننشون بعدشم که تموم شد اگه خوب می نوشتن که مثل همیشه میریم بلاگشونو می خونیمشون اگرم نه که هیچی دیگه وبلاگشون نمیریم
سلام
خستگی رو میشه از راههای دیگه برطرف کرد ...
ولی اینکه جوگیریات رو اجاره بدین ... نه ! به نظر من فکر خوبی نیس .
خصوصی داری بابابزرگ
سلام کیامهر خان .
نمیدونم چی بگم یعنی یه جورایی حرفای میلاد رو قبول دارم .
مطمئنم اگه تو یه مدتم ننویسی اینجا از مرکز ثقل بودنش نمیفته . چون اینجا مرکز دورهم بودنای ماست با کلی خاطره . همونجور که بود میمونه .
تعطیلات وبلاگی خوش بگذره .
ایشالا سرحال تر از همیشه برگردی
ووروی خانم گل درسته که ما یه سرس از وبلاگ ها رو نمیشناسیم و نمیخونیم و شاید اینجوری با ۲ نفرشون اشنا بشیم
اما غیر از این راه ُ راه دیگه ایم هست اینکه همین بزرگ ها که فرمودید هر از گاهی بچه ها رو معرفی کنن
من از همین طریق با خیلی از یچه ها اشنا شدم
نمونه اش : الهه ، هاله بانو ، پونه ، عبدالکوروش ، محمد ، نیما ، هیشکی ، خودت حتی ، الن ، حمید باقرلو ، ژاکلین و خیلیای دیگه که اسمشون الان به ذهنم نمیاد
اینا کسایی بودن که من تو وبلاگ کیامهر یا محسن خان باهاشون اشنا شدم و الان وبلاگشون میخونم
به هر حال ووری خانم این نظر منه و دلیل نداره بقیه بخوان تابع نظر من باشن
من به شخص دوست دارم خود کیا اینجا بنویسه نه کس دیگه حتی اگه قرار کیا یه مدتم سکوت کنه و خستگی در کنه
دوست نداری ننویسی ننویس چرا وبتو می دی به یکی دیگه جوگیریاتی قشنگه که به قلم کیامهر باشه بقیه که خودشون یا وب دارن یا می تونن بزنن و بریم بخونیمشون.
اگه اینجا رو قرض بدی من دیگه نمی یان از این وبلاگای اشتراکی بدم می یاد مثل آش شله قلمکار می مونه
بازم هر جور کیامهر دوست داره
من نظر خودمو گفتم تو هم نظر خودتو گفتی میلاد
اما جالب اینجاس که کیامهر از ما نظر نخواسته
برای من که فرقی نمی کنه
چون قرار نیست من اینجا بنویسم
زیاد حساسیت نشون نده راحت باش
یه لاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااایک گنده به کامنت اول میلاد
E e e e ! .. che rooze khubist emruz bad az modat ha khandanat javgiriat .. emruz mikhahi yeki digar shavi! .. ;) .. ma ke az in kare basi jalebetan kiamehr khan lezat mibarim .. :)
پس بلاخره تو ام خسته شدی پسر ...
دیدی گفتم انقد تخته گاز نرو آب روغن قاطی می کنی ؟
وختی خود خدا هم یه وختایی از اداره امورات هستی خسته میشه
خب معلومه که کیامهر باستانی ام خسته میشه ...
این ایده هم فکر بدی نیست ...
منتظر می مونم ببینم این یک هفته کیا پرچم و بیرق جوگیریات رو بالا نیگر میدارن ...
راستش من خیلی از طرح خوشم اومد ولی گویا نظر جمع چیز دیگه ایه.
به نظرم کسایی که دوس ندارن طرحو میتونن یه هفته سر نزنن بعدم اگه کیفیت کار پایین بود میشه اون پستا رو از آرشیو پاک کرد.
من که پایه ام اساسی
پست حسن آقا رو الان خوندم کیا ...
راجع بهش خیلی حرف دارما ولی باشه واسه وختی دیدمت ... فقط اینکه خیلی باحالی بچچه !
منم با میلاد موافقم
میدونی یاد چی افتادم کیاااا
اینکه برنامه پرطرفدار مشهور اپرا وینفری رو لری کینگ مشهور بیاد برگزار کنه به جای اپرا
ولی من مطمئنم طرفدارهای اپرا تو ذوقشون میخوره
درصورتی که هردو از مجریان مشهور و بینظیر دنیان
چرا جای دور برم همین برنامه نود خودمون
چرا هیچکس دوست نداره جای عادل فردوسی پور کس دیگه ایی برنامه رو اجرا کنه ؟
هر کسی یه عقیده ای داره
من اینجا رو با وجود کیامهر دوست دارم
حالا دوست دارن برم استراحت باشه قبول
اما سپردن اینجا دست کسی دیگه رو دوست ندارم
منکه نمیخام و نمیتونم که بجات بنویسم هرچند ممکنه وبلاگم بدرد نخور باشه اما هیچ وقت تو هیچ قسمت از زندگی دلم نخاست جای یکی دیگه باشم حتی بخوام الان جای تو بنویسم حتما الان تو دلت میخندی میگی اینو باش چقدر به خودش مینازه جوجه بلاگر
ولی اولش که پست رو خوندم بدونه اینکه نظراتو بخونم دلم خاست میلاد اینجا بنویسه نمیدونم چرا این اومد تو ذهنم!!!!
هرچند منم الان که نظرشو خوندم باهاش موافقم که جوگیریات ینی صرفا و صرفا کیامهر باستانی
اما چه میشه کرد حاج آقا باستانی همچنان ایده داره حتی برا ننوشتنش
بقول محسن خوشمون اومد از پست حسن آقا اما خودت درشو بستی منم در دهنمو میبندم عجب حسای متضادی اومد تو ذهنم از عصر که خوندمش همش خودمو گذاشتم جای تو البته من اینکارو کردم زیاد قرض دادم اما امروز خودمو گذاشتم جای تو و دیدم قرضم نمیاد
اهههههه قرار بود ببندم گاله رو.....
وانیا احیانا تو الان تو مغز من نبودی
چرا منم مثل تو فکر کردم اونوقت؟؟؟؟؟
به به صابخونه
حیف که تو کار خودم موندم ! وگرنه واقعا اینجارو دسوت دارم !
راستی اینم بگم
من کامنتای این پست رو نخوندم
بنابراین نمی دونم اکثریت موافقن یا مخالف
ولی حدس می زنم تعداد مخالفا بیشتر باشه
اما می خوام بگم بنظر من خیلی کار جالب و قشنگیه ...
خصوصی دارید
سلام هورااااااااااااااااااااااااا
عالی میشه
من و عادل هم بازیییی
ولی توی صفحه کیا نوشتن خودشش یه جوذایی جرات می خواد