جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

تو شیطانی

 چند وقتی است به یکی از دوستان اصرار می کنیم که وبلاگ بسازد و بنویسد   

اما دائم انکار می کند و شکست نفسی که من نمی توانم و نوشته هایم به درد کسی  

نمی خورد و قس علی هذا ... 

خدمت ایشان عرض می کنم که وبلاگ نوشتن یک کار دلی است  

وبلاگ را برای خودمان می نویسیم نه به به و چه چه دیگران 

هرجور که دلمان بخواهد می نویسیم 

برای دل خودمان نه خوشایند دیگران 

حالا اگر کسی آمد و خوشش آمد از این نوشتن که فبها المراد 

این جو بلاگستان است 

بعضی ها خوششان می آید و نمک گیر می شوند 

بعضی ها هم سهل و ممتنع چند روزی مهمانند و می روند پی کارشان حاجی حاجی مکه وار ... 

 

نوشته های زیر از همان دوست فوق الذکر است که خواست اسمش فاش نشود : 

1)

تو شیطانی،

تورا لعنت به این بازی مرا خواندی

تو طفل ناشی دل را به این بیراهه ها راندی

تو قدیسی، تو تقدیسی، مرا از نو بنا کردی

مرا جانی دگر دادی، ولی در خود رها کردی

تو تردیدی، تو تشویشی، نمک بر این دل ریشی

تورا مذهب چه باشد نام، مگر از کیش درویشی؟

من آن شه مهره ماتم، که در ماتی تورا مانم

تو مات از کیش رخسارم، منم مات رخ ماهت

تو بی تابی و با یادت، مرا بی تاب می دانی

ولی بازی به اتمام است، رهایم کن درین بازی

تو فرصت را رها کردی، هزاران بار خطا کردی

دگر با ما چه می گویی؟ تو با ما چه ها کردی؟

خداحافظ تو ای ابلیس، تو ای قدیس، تو ای اعجوبه خلقت،

در این بازی، ره مارا زخود دیگر جدا کردی.

*********************************

2)

شبی سرد است و اندوهی وزان بر شانه دل

شبی تاریک و از پا تا کمر گل

شبی بی تاب رفتن تا سحرگاه

شبی از رنگ شب بی طعم مهتاب

شبی بی کس  برای سگهای ولگرد

شبی پرنغمه جغدان دمی سرد

نرفتن های از مقصد پریده

هزاران راه کج، صد راه باطل

شبی منحوس و دور از نور مهتاب

شبی آبستن نوزاد ساحر.

نظرات 127 + ارسال نظر
کورش تمدن یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 16:30 http://www.kelkele.blogsky.com

بله پیرو فرمایش دنیز بانو باید عرض کنم مگه نشتیده ای که شاعر می فرماید:
دوست داری با دوست من که دوست داره با دوست تو دوست بشه دوست بشی؟

دختری از یک شهر دور یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 16:31 http://denizlove.blogsky.com/

راستی آخرشم شبیه شعر غمی غمناک سهراب سپهریه!!
فکر کنم دوستتون زیاد شعر نو میخونه درسته؟؟؟

فرشته یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 16:41 http://surusha.blogfa.com

میلاد جان شما اول خودت یه فکری بکن برادر من...

یه وبلاگ بزن..

فاطمه یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 17:09

سلامم
آی گفتی...کوروش خان نوستالژیک خونمون زد بالا..
دوست داری با دوست من که دوست داره...
۱۰ یا ۱۲ ساله بودم همینجور یکریز و یه نفس می خوندیم با دوستام..حالا بقیه نگاه عاقل اندر سفیه می نمودند بماند..

میلاد یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 18:04

من از محبت دوستان بسیار سپاسگذارم به خصوص نینا خانم و تیراژه و همچنین فرشته خانم که سعه صدر به خرج میدن و این هاله بلاچه رو تحمل میکنن تو کامنت چت روم کیامهر

البته من که اصلا کامنت نمیزارم همش چهارتا کلمه مینویسم

درضمن لطفا کیامهرجان به این دوست ناشناس بگو زود بیاد وبلاگ بزنه وگرنه به درد من دچار میشه که دم به ساعت از هرکسی میشنوم که میلاد تو هنوز وبلاگ نزدی ؟

بعد به ایشون میگن " ناشناس تو هنوز وبلاگ نزدی ؟"

میلاد یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 18:05

فکر کنم هاله به زودی از این مکان نمیگذره وگرنه سرمو میبره

کورش تمدن یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 18:11 http://www.kelkele.blogsky.com

چقدر هم میلاد حساسه و ناراحت میشه
سنگ بجای میلاد بود تا حالا وب زده بود
البته ببخشیدا

نیمه جدی یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 18:16 http://nimejedi.blogsky.com

بی خیال. دیگه زیاد اصرار نکنین معلومه جواب نمیده!

نیمه جدی یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 18:19 http://nimejedi.blogsky.com

"نرفتن های از مقصد بریده" خدااااااااا بود.

میلاد یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 18:50

کوروش خان من بعید میدونم جنسم از سنگ باشه

هر چی که هست خیلی سخت تر از سنگه،فکر کنم ترکیبی باشه

باید بدم یه خاک شناسی یا شیمیستی برسی کنه ببینه این تن من از جنس چیه خجالت مجالت سرش نمیشه این همه بهش گفتن وبلاگ بزن ولی نزد

جزیره یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 18:53

ااااااااااااااااااا کیا اون شماره 2 رو قبلن زده بودی؟

یعنی من ندیدم؟یعنی من کور شدم؟

شاید هم تو نزده بودی؟

تیراژه یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 18:54 http://tirajehnote.blogfa.com

لایک به کامنت کوروش خان...واقعا..اگه سنگ هم بود از رو رفته بود...خدا کنه هاله بانو بیاد و یه حالی از میلاد خان بگیره...راستی میلاد خان چرا به نینا حان و فرشته جان پسوند خانوم دادی ولی من بیچاره شدم تیراژه ی خالی؟!
اگه اومدم دنبالت واسه امین آباد!...با هاله بانو تنهایی میریم صفا....!!!
میلاااد ...تو هنوز وب نزدی؟!!!!!قباحت داره والا!!!

کیانا یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 18:54 http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

ای بابا قلم به این خوبی
آخه حیف نییییییییییییییییییییییییییس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


میلاد خان وبلاگ شما کووووووووووووووووو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تیراژه یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 18:58 http://tirajehnote.blogfa.com

اوه ......کیانا وارد میشود!!

میلاد به تیراژه یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 19:01

درسته که خواهر ادم خیلی خانمه و برازنده اش که همیشه بهش بگیم خانم اما خواهر دیگه ه ه ه ه

کجای دنیا دیدی ادم به خواهرش بگه خانم

بنده هم از قصد ننوشتم که یادت باشه خواهرمی

درضمن بنده به کوروش خانم گفتم در حال برسی جنس وجودی خودمم که ببینم این تن ما از چی ساخته شده که هیچی بهش اثر نمیکنه حتی "قباحت"

مکث یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 19:02 http://maks2011.blogsky.com

کیامهر جان راحتش بگذار. برای خودش توجیه داره خب. اینهمه هم شیطان نشو وسوسه ش نکن

میلاد یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 19:03

یه چیزی یادم رفت بگم

خیلی بدجنسی، این هاله دیرتر از من اومدش رزرو کرد امین ابادو

من زودتر از همه گفتم

قرار نیست که تلافی کنی منو نبری امین اباد

کیانا خانم شماهم یکم کوتاه بیا، گناه دارماااااااااااااااااااا

تیراژه به میلاد یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 19:05 http://tirajehnote.blogfa.com

وجودت بی بلا برادر....

کورش تمدن یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 19:14 http://www.kelkele.blogsky.com

میلاد دست شما درد نکنه
کورش خانم؟؟؟؟؟
میگم نترس جا واسه همه هست

میلاد یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 19:15

کوروش گل منظورم این بود

کورش خانم = کوروش خان ام

میلاد یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 19:16

راستی کوروش خان درست فرمودید اما من شنیدم جدیدا امین اباد همینجوری عضو نمیگیره اما از اونجایی که بنده ورژنم خیلی حاد بعید میدونم قبولم نکنن

تیراژه یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 19:18 http://tirajehnote.blogfa.com

کوروش خان هم!!!
وای مردم از خنده...سلام عرض میشود کوروش خان

تیراژه یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 19:20 http://tirajehnote.blogfa.com

کوروش خان من پارتی دارم تو امین آباد
نگران نباشید.
شما برنامه ی سفرتون به مشهد با چارتر و شیر شتر چی شد؟....

کورش تمدن یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 19:26 http://www.kelkele.blogsky.com

سلام تیراژه بانو
میلاد جان اصلا نگران نباش اگه اونجا هم پر بشه من خودم دارم یکی میزنم رئیسش هم خودمم دیگه واسه دوستان خارج نوبت در خدمتم
تیراژه بانو اون سفر در دست بررسی هستش الان گرمه واسه ان فصل سفر به یه جای سرد رو در نظر گرفتم که دوستان باید سریع ثبت نام کنند و پولاشون رو واریز نمایند

تیراژه یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 19:31 http://tirajehnote.blogfa.com

میگما این دوست ناشناس بی وبلاگ این کامنتها رو بخونه فکر کنم کلا از وب زدن منصرف بشه..حتی اگر یه ذره وسوسه شده بوده باشه..از ترس اینکه مبادا یه روزی پای ما باز بشه به کامنتهاشون..که چه قدر هم کامنتهامون همخوانی داره با فضای شعرهاشون..!!!
والا با این کامنتهای چت رومی و تیکه ها و اینها هر کی بیاد اینجا دوتا پا داره دوتا هم قرض میکنه و الفرار...
خوبه تا حالا کیامهر خان و کرگدن عزیز سر از امین آباد در نیاوردن از دست ما....


تیراژه یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 19:33 http://tirajehnote.blogfa.com

سلام مجدد کوروش خان....این چای سرد جا هست حالا؟
امین اباد سیبری آیا؟..به صرف شیر خرس قطبی؟!

تیراژه یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 19:35 http://tirajehnote.blogfa.com

منظورم این بود که ..این جای سرد کجا هست حالا؟!!
نمیدونم چرا سر از چای سرد در آوردم!!!

کورش تمدن یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 19:35 http://www.kelkele.blogsky.com

نه بازدید از سردخانه میدان میوه و تره بار تهران
سریع ثبت نام کنید که جا محدوده

فرشته یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 19:43 http://surusha.blogfa.com

کیامهر جان بی زحمت این پسورد چت رومو به منم بده...

میلاد خان؟ شما که هنوز اینجایی؟ بدو آدرس وبلاگتو بذار...بدو..

گندم یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 19:44 http://gandomak.blogsky.com/

سلام
قلم قشنگی داره دوستتون
امیدوارم اراده کنن بنویسن

شازده کوچولو یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 19:46 http://www.shazdehkocholo.blogfa.com

قلمش منو یاد شعرهای فریدون مشیری میندازه
خصوصا شعر اولشون..

راستی کیا جان این دوست ناشناس ما وبلاگش و که افتتاح کرد چندتا پیتزا میدی بهمون فقط پپرونی پلیز.

میلاااااااااااد تو چرا هنوز وبلاگتو افتتاح نکردی؟

تیراژه یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 19:49 http://tirajehnote.blogfa.com

سلام فرشته جان....این چت روم کلا اوضاعش بع خاطر وجود اراذل و اوباشی من جمله خود من خیلی خراب شده!!شما صبر کن و هر وقت کیا خان پسوورد رو عوض کردن و به ما ندادند و امنیت برقرار شد تشریف ییرید چت روم..الان حضور در آن فضای معنوی و مقدس به هیچ عنوان توصیه نمیشود....مخصوصا از ساعت 11 شب الی 2 بامداد!

میلاد یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 19:55

به به میثا خانومممممممممم

از این ورهاااااااااا

شما که در جریان هستید بنده در این خونه بیتوته کردم و هروقت خواستید پیدام کنید میتونبد اینجا پیدام کنید

ادرس وبلاگمم اینه : کامنتدونی چت روم کیامهر باستانی

هاله بانو یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 20:24 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

میلادددددددددددددددد
دارم برات

هاله بانو یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 20:26 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

میلاد من می خوام برم امین آباد استراحت کنم مگه دیوونه ام تو رو با خودم ببرم

تیراژه یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 20:32 http://tirajehnote.blogfa.com

به به هاله بانو جان....حالا بیا و خانومی کن بذار ببریمش...می ترسم این جا بمونه وقتی ما برگردیم ببینیم همه دیوونه شدن از دستش ...فرار کردن امین آباد سیبری!!

هاله بانو یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 20:41 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

تیراژه جونم ببریمش یه کله باید حرص بخوریم ها
اصلا اون جا جای بچه جماعت نیست

میلاد یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 20:45

دست شما درد نکنه یعنی من بچه م دیگه

دارم برات هاله

کوروش خان کجایی این هاله اومده میگه من دوست دارم جهار تا تیکه بشنوم

تیراژه یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 20:45 http://tirajehnote.blogfa.com

چی بگم خواهر...!!!خدا آخر و عاقبت ما رو با این میلاد خان به خیر کنه..!!

رئیس هاله بانو اینا یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 20:52 http://www.alen.blogsky.com/

سرکار خانم هاله بانو ،
شما لطفن از فردا همون ور دل کامی تون بشینید.
نیازی نیست که بیاید سر کار.

با تشکر
رئیس هاله بانو اینا

حبیب یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 20:52 http://artooni.blogsky.com

سلام کیامهر

خوبی خسته نباشی

آقا ما یک مطلبی نوشتیم بیا بخون

ما دوست نداریم مریم شیرزاد ناراحت باشه اما خوب خودش میخواد

حتما لینک بده که هم بخونند حرفهای مریم رو

میلاد یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 20:53

آلن دارمممممم میترکم از خنده

یکی به داده من برسه

مردم از خنده

ای دلممممممممم

هاله بانو یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 20:54 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

میلاد دعا کن نبینمت
مگر نه کاری می کنم ظرف سه سوت یه بلاگ که هیچی ۱۰۰ تا بلاگ بسازی
جناب تمدن کم تیکه می ندازن تو هم تشویقشون کن
حالا که اینجوری شد پونه کجایی؟

آلن یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 20:54

مخلصیم حاج میلاد.

حاجی ؟ یه سوال دارم ؟

هنوز وبلاگ نزدی ؟

هاله بانو یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 20:55 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

آلن ترکیدم از خنده
خیلی باحال بود
مررررررررررررررررسی
گفتم سکوتتون خیلی عجیبه ها

تیراژه یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 20:57 http://tirajehnote.blogfa.com

رئیس هاله بانو اینا جان ..خوبی؟
اینجا فقط هاله بانو شاغله؟...بقیه بچه ها رئیس هاشون برگ چغندر هستن دور از جون؟بی غیرتند آیا؟
یا کلا همه مثل ما علافند؟
ببخشیدا ولی خب سوال پیش میاد واسه آدم دیگه..!!

هاله بانو یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 20:58 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

تیراژه جان خون خودت رو کثیف نکن
آلن تو گلوشون مونده بود منتظر تلافی بودن که شکر خدا موقعیت براشون فراهم شد

رئیس هاله بانو اینا یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 20:59

تیراژه بانو ،
شما هر وقت شاغل شدین ، به رئیستون می سپرم که شما رو هم مثل هاله بانو اخراج کنن.
راضی شدین آیا ؟

در ضمن خوبم. مرسی.

میلاد یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 21:00

سلام آلن جان

ماهم خیلی مخلصیمممممم

متاسفانه نه هنوزززززز

آلن از بس خندیدم برای کامنت دل و رودم اومد تو دهنم

داشتم کوروش تیر میکردم یه تیکه بندازه به حاله
کامنتت که رونمایی شد دیکه نتونستم جلو خندمو بگیرم

هاله بانو یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 21:01 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

خوب اگه اخراج بشم آلن رییس شما اینفدر مهربون هست که من رو استخدام کنه ؟؟؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد