یه چیزى تو خونه ما مرسومه که کمى عجیب غریب به نظر میرسه..اونم اینه که دسترسى به آلبومهاى حاویه عکسهاى قدیمى خیلى سخته تو خونه ما..!یعنى یه جاییه که چشممون کمتر بهشون بیفته......از بس که از هر 10 نفر 9 نفرشون به جرگه رفتگان پیوستن و اهالى خانه هم که دلنازک..!البته من اینجورى نیستم...همیشه هم لذت میبرم از ورق زدن آلبومهاى عکس.....امید آنکه فردا بتونم منطقه صعب العبورى که آلبومهامون در اون قرار دارن رو فتح کنم..!التماس دعا..!
دروود بابک عزیز شرمنده این مساله رو اینجا مطرح می کنم ولی خواستم که اگر این اتفاق واسه بعضی دوستان که اینجا رو می خونن افتاده باشه اطلاع رسانی کنم . مطلقا اگر کسی به اسم من آیدی خودش(یک آیدی ساختگی با سوء استفاده از اسم یا عنوان وبم و..) رو گذاشت و از دوستان خواست ادد کنن تن ندن... حتی ممکنه کمنت خصوصی از طرف من بذارن و نامتعارف چیزهایی بگن...
همینجا اعلام میکنم کسی در حال سوءاستفاده است و دوستان لطف میکنند اگر به من اطلاع بدن .
بازم از شما معذرت میخوام که این کمنتو اینجا گذاشتم . راستش وب شما مثل ِ خانه ی حقیقی ملت میمونه واسه همین این جسارتو کردم..
ما سواتمون در حد اکابره ، از این جنگولک بازی های سرویس های ارائه دهنده ی فضای وبلاگ هم سر در نمیاریم پس لطف بفرمایید یک منبع آگاه به ما اطلاع دهد : " سر وبلاگ محسن خان و پست های ایشان چه آمده است آیا " تحقیق نمودیم مشکل از مرورگر همایونی نبود ( با کروم ، اکسپلورر ، سافاری ... ) مطمئننا وایتکس هم نریخته روی نوشته هایش پس چه شده که قابل رویت نیستند !!!
از سلطان بن سلطان کیاشاه باستانی به مملی میرزا جعفری نژاد
عرضم به حضور انورتون که هیچ بلایی به سر وبلاگ ایشون نیومده در قسمت مدیریت مطالب وبلاگ تشریف می برید اونجایی که تعداد پست های نمایش داده شده در صفحه رو تنظیم می کنه و عدد مربوطه رو تبدیل می کنید به صفر اینطوری هیچ پستی در صفحه مشاهده نمیشه با توجه به شناختی که از شهریار بلاگستان داریم احتمالا احوالات روحی مناسبی ندارن بنابراین دست به گیرنده های خودتون نزنید معصیت داره مشکل بزودی حل خواهد شد .
از مملی میرزا جعفری نژاد به سلطان بن سلطان کیاشاه باستانی
اختصار محضر استاد و دلقک بازی های این حسنی عنترالدوله اجازت نداده بود تا این حد فهممان شود از صفحه مدیریت و فواید و معجزاتش ، زین باب سپاس گذاریم که روشنمان کردید ... ایضا ما به قربان آن بارگاه همایونی شهریاران شویم که آب و هوایش حکم آب و هوای طبرستان را دارد این روزها ... امید است نیکو حال شوند فی الفور !
خیلی دوست داشتم عکس مامان بزرگم رو بفرستم،حتی همین الان هم آماده دارم ،مطمئنم خوشگل ترین و مهربون ترین مامان بزرگ دنیا ست ولیکن که خودش خوش نداره ازش عکس بگیرن چه برسه به اینکه من در معرض عموم قرار بدم.میشه تاریخش رو تمدید کنین تا من یه عکس از بابابزرگم گیر بیارم؟
ایده هاتون ناب هستند واقعا ... مرسیییییییییییی ... مامان بزرگ و بابابزرگ من هر دوشون به رحمت خدا رفتن ... خدا بیامرزدشون ... من نقل کلامم حرف هاییه که مامان بزرگم همیشه بهم می زد ... یادشون تا ابد زنده ست برام ... امیدوارم من هم روزی دارای نوه بشم ، بعد نوه م بیاد تو یه بازی وبلاگی شرکت کنه ، که عکش من و به همه نشون بده ، تازه کلی هم ازم تعریف کنه !!!
عکس قدیمی بابابزرگمو براتون فرستادم ولی هرچی دنبال یکی از سی دی هام که عکسهای جدیدشون رو روش ریخته بودم گشتم پیدا نکردم که نکردم... این شد که فقط عکس قدیمشونو براتون فرستادم. قبوله آیا؟
مرسی زینب جان عکس رسید دست شما درد نکنه وب نو مبارک هر چند خیلی کیف میده که اسم وبلاگ آدم تنها لینک وبلاگ کسی باشه ولی امیدوارم خیلی زود یه عالم دوست خوب پیدا کنی و اسمشون رو اونجا اضافه کنی
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام...
من عکس رو فرستادم!!!!!!
لایک به سه تا کامنت اول..!
میخواستیم اول بشویم به قصد ریا
قربت الی الله
یه چیزى تو خونه ما مرسومه که کمى عجیب غریب به نظر میرسه..اونم اینه که دسترسى به آلبومهاى حاویه عکسهاى قدیمى خیلى سخته تو خونه ما..!یعنى یه جاییه که چشممون کمتر بهشون بیفته......از بس که از هر 10 نفر 9 نفرشون به جرگه رفتگان پیوستن و اهالى خانه هم که دلنازک..!البته من اینجورى نیستم...همیشه هم لذت میبرم از ورق زدن آلبومهاى عکس.....امید آنکه فردا بتونم منطقه صعب العبورى که آلبومهامون در اون قرار دارن رو فتح کنم..!التماس دعا..!
تو می تونی ز.ح من میدونم تو میتونی
این توانایی رو از چشمات میخوونم که یمتونی عمسارو بفرستی
آفرین تلاش کن
اووووووووووووهوم
بله بله بله بله بله
همگی بتلاشید
مففق باشید
یاحق...
سلام جناب اسحاقی.خسته نباشید. عکس پدربزرگ مرحوم ام رو ارسال کردم واستون.مرسی از وقتی که میزارید.
دروود بابک عزیز
شرمنده این مساله رو اینجا مطرح می کنم ولی خواستم که اگر این اتفاق واسه بعضی دوستان که اینجا رو می خونن افتاده باشه اطلاع رسانی کنم .
مطلقا اگر کسی به اسم من آیدی خودش(یک آیدی ساختگی با سوء استفاده از اسم یا عنوان وبم و..) رو گذاشت و از دوستان خواست ادد کنن تن ندن...
حتی ممکنه کمنت خصوصی از طرف من بذارن و نامتعارف چیزهایی بگن...
همینجا اعلام میکنم کسی در حال سوءاستفاده است و دوستان لطف میکنند اگر به من اطلاع بدن .
بازم از شما معذرت میخوام که این کمنتو اینجا گذاشتم .
راستش وب شما مثل ِ خانه ی حقیقی ملت میمونه واسه همین این جسارتو کردم..
ممنونم.
بگردم تو عکسا.خدا کنه یه عکس خوب پیدا کنم
سلام
آقا اجازه
ما سواتمون در حد اکابره ، از این جنگولک بازی های سرویس های ارائه دهنده ی فضای وبلاگ هم سر در نمیاریم پس لطف بفرمایید یک منبع آگاه به ما اطلاع دهد : " سر وبلاگ محسن خان و پست های ایشان چه آمده است آیا "
تحقیق نمودیم مشکل از مرورگر همایونی نبود ( با کروم ، اکسپلورر ، سافاری ... ) مطمئننا وایتکس هم نریخته روی نوشته هایش پس چه شده که قابل رویت نیستند !!!
از سلطان بن سلطان کیاشاه باستانی
به مملی میرزا جعفری نژاد
عرضم به حضور انورتون که هیچ بلایی به سر وبلاگ ایشون نیومده
در قسمت مدیریت مطالب وبلاگ
تشریف می برید اونجایی که تعداد پست های نمایش داده شده در صفحه رو تنظیم می کنه و عدد مربوطه رو تبدیل می کنید به صفر
اینطوری هیچ پستی در صفحه مشاهده نمیشه
با توجه به شناختی که از شهریار بلاگستان داریم احتمالا احوالات روحی مناسبی ندارن
بنابراین دست به گیرنده های خودتون نزنید
معصیت داره
مشکل بزودی حل خواهد شد .
۱۲ ربیع الثانی هزارو خورده ای
از مملی میرزا جعفری نژاد
به سلطان بن سلطان کیاشاه باستانی
اختصار محضر استاد و دلقک بازی های این حسنی عنترالدوله اجازت نداده بود تا این حد فهممان شود از صفحه مدیریت و فواید و معجزاتش ، زین باب سپاس گذاریم که روشنمان کردید ...
ایضا ما به قربان آن بارگاه همایونی شهریاران شویم که آب و هوایش حکم آب و هوای طبرستان را دارد این روزها ...
امید است نیکو حال شوند فی الفور !
باقی بقایتان ... باقیش باشه طلبت
اخی خیلی وقت بود نیومده بودم اینجاها منم میسعیم بشرکتم
مامان بزرگ و بابا بزرگ من توی راه هستن
چند ساعت دیگه میرسن به شما
خیلی دوست داشتم عکس مامان بزرگم رو بفرستم،حتی همین الان هم آماده دارم ،مطمئنم خوشگل ترین و مهربون ترین مامان بزرگ دنیا ست ولیکن که خودش خوش نداره ازش عکس بگیرن چه برسه به اینکه من در معرض عموم قرار بدم.میشه تاریخش رو تمدید کنین تا من یه عکس از بابابزرگم گیر بیارم؟
عکسمون رسید جناب کیاشاه باستانی؟
بله رسید
نمیشه وقتشو تمدید کنید؟
نمیدونم
اوه اوه چه بداخلاق
ما غریبه ایم
اینجا راهمخواندیم
ایده هاتون ناب هستند واقعا ... مرسیییییییییییی ... مامان بزرگ و بابابزرگ من هر دوشون به رحمت خدا رفتن ... خدا بیامرزدشون ... من نقل کلامم حرف هاییه که مامان بزرگم همیشه بهم می زد ... یادشون تا ابد زنده ست برام ... امیدوارم من هم روزی دارای نوه بشم ، بعد نوه م بیاد تو یه بازی وبلاگی شرکت کنه ، که عکش من و به همه نشون بده ، تازه کلی هم ازم تعریف کنه !!!
البته من که به بازی نرسیدم !!! نمی رسم ... نخواهم رسید !!!
شهر در امن و امان است
مادر بزرگ و پدربزرگهای
گذشته ، حال و آینده
شهر در امن و امان
است.......آسوده
بخوابید...........
هوووووووووووور
یاحق...
عکس قدیمی بابابزرگمو براتون فرستادم ولی هرچی دنبال یکی از سی دی هام که عکسهای جدیدشون رو روش ریخته بودم گشتم پیدا نکردم که نکردم... این شد که فقط عکس قدیمشونو براتون فرستادم. قبوله آیا؟
اینم اولین کامنتم با آدرس وبم!
مرسی زینب جان
عکس رسید دست شما درد نکنه
وب نو مبارک
هر چند خیلی کیف میده که اسم وبلاگ آدم تنها لینک وبلاگ کسی باشه
ولی امیدوارم خیلی زود یه عالم دوست خوب پیدا کنی و اسمشون رو اونجا اضافه کنی