جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

ساختمان اقاقیا - طبقه همکف

ساختمان اقاقیا یک آپارتمان چند طبقه است وسط شهر   

هر طبقه ساکنینی دارد که هر کدام از این ساکنین داستانی دارند  

داستان هایی گاهی مجزا از یکدیگر و گاهی مرتبط با هم  

از گذشته و حال و آینده

تلخ و شیرین و ملس  

گاهی ترسناک و وهم آلود و گاهی عشقولانه و احساس برانگیز  

 

خیلی وقت بود که دوست داشتم یک مجموعه داستان جدی بنویسم از آدم ها 

آدم هایی که مطمئنا خیلی هایشان ما به ازاء عینی در زندگی من داشته اند 

خیلی هایشان شبیه خیلی از آدمهایی هستند که من می شناسم  

و بعضی هایشان هم شبیه آدم هایی که دوست داشته ام بشناسم . 

 

مجموعه داستان ساختمان اقاقیا درباره آدم هایی است که توی این ساختمان زندگی می کنند 

و بدون شک خیلی هایشان را دور و بر خودمان دیده ایم و شاید اصلا بشناسیم . 

راستش را بخواهید الان هیچ پیش زمینه ای از اینکه چه اتفاقاتی خواهد افتاد و با ساکنین چند طبقه از این ساختمان آشنا خواهیم شد ندارم . 

به تدریج و طی چند هفته آینده هر هفته حداقل یک قسمت از این مجموعه را خواهم نوشت . امیدوارم که مورد توجه شما قرار بگیرد ...  

 

 

 

+ امشب با ساکن طبقه اول ساختمان اقاقیا - آقا ابراهیم کلاته ای - آشنا می شویم . 

 

نظرات 27 + ارسال نظر
کودک فهیم سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 13:31 http://the-nox.blogfa.com

بی صبرانه منتظریم.

کیانا سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 13:40 http://p4nt4lo0n.blogsky.com/

woooooooooooooooooooooooooooooooooow
ایووووووول خعلی دوس دارم بخونممممممش

دختری از یک شهر دور سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 13:42 http://denizlove.blogsky.com/

سلام...
من کلا علاقه دارم از زندگی ادمها سر در بیارم!!! من مطمئنم قشنگ میشه....
اما فقط امیدوارم ناقص نمونه!! چون شما تا میخوای یه خاطره یا یه داستان دنباله دار بنویسین وسطا خسته میشین!!!

رها سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 14:02

سلام قربان
امیدوارم رفع کسالت شده باشد
مشتاق آشنایی با ساکنان ساختمان اقاقیا هستم
راستی هنوز هدرتون حال و هوای عید رو داره نمیخواید عوضش کنید؟!

بابک سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 14:06

سلام رها
امشب عوضش می کنم

صالی سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 14:10 http://afsonkhanomi.blogfa.com

یاد سریال همسایه ها افتادم
باید جالب باشه

زهرا.ش سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 14:12 http://www.roosary-anary.persianblog.ir

من مطمئنم با سلیقه منحصر به فردتون تو داستان نویسی،یه شاهکار از آب در می یاد!!

رها- مشقِ سکوت سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 15:02 http://mashghesokoot.blogfa.com/

یاد کتاب مصطفی مستور افتادم
باید جالب باشه، منتظر خوندنشیم

بابک سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 15:44

چه جالب
اتفاقا داشتم برای یکی از دوستان در مورد آدمهای داستان صحبت می کردم ایشون هم دقیقا همین رو گفت

تیراژه سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 15:58 http://tirajehnote.blogfa.com

کاش بگی هر کدوم از ساکنین شبیه کدوم یکی از آشنایانت هستن یا شبیه کدوم یک از اونایی هستن که میخوای از آشناهات باشن..
کاش دلی بنویسی و زیاد پایبند قواعد داستان نویسی نباشی..

بابک سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 16:17

تیراژه ! آدمای این ساختمون نه دقیقا و نه لزوما آدمهایی که تو زندگی باهاشون سر و کار داشتم نیستند .
شاید ملغمه ای از اونا باشن و شاید خیلی خیلی شبیه بعضی آدمهای دور و برم
چشم سعی میکنم ساده ساده بنویسم

mohandes سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 16:49 http://49194.blogfa.com

salam .
kheyli khob bood !!
.........`....%%%.
......`,%%%%%%` ........(¯`°v°´¯)
.....`,%%;,%,%%% .........(_.^._)
..,%%; %%% %%%
...`%/% %//%%%_%
..%(%%, %% %/; %%
..%_ %%.%/%__/%%
..,%% / %%;%%
.............`| /
...............|(.___;@@;.,..;@@;
...............|.| __@@@.;@@@;
...............|.|____ |/_____ |/___
bodo beya apam !!.

نینا سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 17:32

یک چیز بیربط
من دانه های ریز را نمیتونم بخونم وب باز نمیشه
بعد 2 ثانیه ازم معذرت خواهی میکنه که نمیتونه باز کنه .
و میگه دوباره تلاش کنم
چراااااا؟؟؟؟
در ضمن این حبیب وبلاگش چی شده؟؟

نمی دونم من که مشکلی با این وبلاگ ندارم
در مورد حبیب هم نمیدونم چرا ولی یکی از وبلاگهاشو بسته

داود(خورشید نامه) سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 17:36

محدثه سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 18:24 http://shekofe-baran.blogsky.com

این یعنی چی؟
ما به ازاء

محدثه سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 18:25 http://shekofe-baran.blogsky.com

خانه ی سبز!
یادش بخیر!
ساختمان اقاقیا...
:)
دلم میخواد بخونم

میلاد سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 18:26

سلام خدمت داداش مریض ام

خدا بد نده

انشالله که آمپول ها زود عمل کنه و خوب شی و ما بابک سر حال ببینیم

بابک اتفاقی این نرم افزار دیدم، گفتم شاید به دردت بخور

http://www.asriran.com/fa/news/207539/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D9%86%D8%B1%D9%85-%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1-%D8%B5%D8%AF%D8%A7

مرسی میلاد جان
جالب بود

عارفه سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 18:43

خیلی خوبه منتظریم بخونیم

امید سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 18:44 http://janeghazal.persianblog.ir/

حتما خوب میشه...
دمت گرم

حمید سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 20:27 http://saye-roshan70.blogfa.com

براوو!
فقط میشه منم جزء ساکنای ساختمون باشم؟!
انقدر دوست داشتم از بچگی، مثل شازده کوچولو منم یک روزی توی یک قصه باشم!

حتی میگن چند بار بچگی هام حمله ورشدم به تلویزیون خونه مون که شیشه شو بشکنم تا به خیال خودم برم توی یکی از اون قصه هایی که می دیدم و بشم شخصیتش!

زهرا.ش سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 20:31 http://www.roosary-anary.persianblog.ir

آقا پس کی می نویسینش؟من می خوام با آقا ابراهیم کلاته ای آشنا بشم!!!

تیراژه سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 21:15 http://tirajehnote.blogfa.com

پس چییییییی شد این پست؟!!!!!
(آیکون مشت کوبیدن رو ی میز قهوه خانه و پخش و پلا شدن قندان و قلیون و اینها روی زمین!)

پروین سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 21:50

مشتاقانه منتظر می مانیم.

تیراژه سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 21:51 http://tirajehnote.blogfa.com

خیلی وقت بود که دوست داشتم یک مجموعه داستان جدی بنویسم از آدم ها

آدم هایی که مطمئنا خیلی هایشان ما به ازاء عینی در زندگی من داشته اند

خیلی هایشان شبیه خیلی از آدمهایی هستند که من می شناسم

و بعضی هایشان هم شبیه آدم هایی که دوست داشته ام بشناسم .
.
.
خط آخر..خیلی فکر جالبیه..نمیدونم ننظورتون دقیقا چی بوده..یعنی اون ادمها هستن ولی شما از نزدیک نمیشناسین یا اینکه کلا شخصیت هایی که دوست دارین مابه ازای واقعی شون وجود داشته باشه و بشناسینشون رو خلق میکنید؟
ولی برام جالبه که از آدمهایی که دوست داریم بشناسیمشون بنویسیم...حالا این آدم ممکنه کسی مثل رشید کاکاوند واقعی باشه..یا مثلا برادری که ندارم ..یا مثلا یه همسایه ی ادیب مسن که دلم میخواست واقعی بود و هر عصر میرفتم خانه شان ولی نیست..

زهرا.ش سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 22:01 http://www.roosary-anary.persianblog.ir

منظورتون از امشب دقیقن کی بود؟

تیراژه سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 22:10 http://tirajehnote.blogfa.com

ما فعلا ملاحظه ی سرماخوردگی نویسنده را میکنیم و دندان بر جگر میگذاریم!
(ایکون جگرکی اکبر جوجه!!)

آذرنوش سه‌شنبه 15 فروردین 1391 ساعت 22:11 http://azar-noosh.blogsky.com

خیلی باید جالب بشه ایول خیییلی وقته سریال های ساختمونی ندیده بودم بجاش الان داستان همسایه ای وساختمونی میخونم..
یادش بخیر خانه ی سبز...همسایه ها...زیر آسمان شهر ...چقد همسایه هارو دوس داشتم یادش بخیر...
منتظریم جناب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد