جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

سیر سرکه

لابد شنیده اید که می گویند : دلم دارد مثل سیر و سرکه می جوشد

که کنایه از دلواپسی و نگرانی شدید دارد

که البته وجه تسمیه آن را نمی دانم .

اما سیر و سرکه غیر از این یک کاربرد دیگر هم دارد .


بچه که بودیم طبق یک اعتقاد کاملا بی ربط وقتهایی که زنبور به سمتمان می آمد بلند بلند داد

می زدیم : سیر سرکه ، سیر سرکه ، سیر سرکه

که مثلا زنبور نیشمان نزند

و علت آن هم این بود که می گفتند زنبور ها از سیر و سرکه بدشان می آید .


چند وقت پیش اتفاقی یک زنبور کوچک آمده بود توی خانه ما و من هم به یاد بچگی ها ترانه

سیر سرکه ، سیر سرکه را برایش اجرا کردم . زنبور بینوا چند لحظه مثل اسگل ها نگاهم کرد و بعد هم سری به نشانه تاسف تکان داد و دور شد .


بعد که کمی فکر کردم برایم این سوال پیش آمد که چرا همان بچگی ما همچین چیز مزخرفی را باور کرده بودیم . مگر زنبورها گوش دارند که بشنوند ما چه می گوییم و به فرض که داشته باشند مگر زبان فارسی می فهمند و مثلا اگر الان پروین خانوم عزیز توی کانادا به یک زنبور کانادایی بگوید سیر سرکه افاقه می کند یا اینکه باید به انگلیسی بگوید : garlic- vinegar  

و بعد هم گفتم به فرض که زنبورها گوش داشته باشند و یک دیکشنری آنلاین که معنای سیر و سرکه را به همه زبان ها متوجه شوند و به فرض هم که زنبورها از سیر و سرکه بدشان هم بیاید

اصلا اسم بردن این چیزها چه فایده ای دارد ؟

مثلا اگر شما از بادمجان متنفر باشید تا بویش به دماغتان نخورد یا مزه اش را نچشید که مشکلی نیست . حالا یک دیوانه بیاید و در گوشتان داد بزند بادمجان بادمجان . شما که فرار نمی کنید .





به این نتیجه رسیدم که ما توی بچگی هایمان چقدر ساده بودیم و زودباور و هرچه

می گفتند باورمان می شد بدون اینکه دلیل و علتش را بپرسیم .

و بعد یک لیست از این دروغ ها و خرافه ها یادم افتاد که گاهی بدون هیچ دلیل و صرفا برای خنده به خورد بچه ها می دادند . دروغ هایی که مجال گفتنشان اینجا نیست .



وقتی از مکاشفات فلسفی خویش بیرون آمدیم یادم افتاد که این قضیه سیر سرکه گفتن همیشه خدا جواب می داد و بلا استثناء همه زنبورها بعد از شنیدنش فرار می کردند .

در آخر به این نتیجه رسیدم که شاید برای کائنات منطقی بودن یا شرعی و عرفی بودن یک چیز

و اصولا اینکه یک چیز از نظر همه غلط است یا درست ، اصلا اهمیتی ندارد .

وقتی یکنفر عمیقا  به مساله ای باور قلبی داشته باشد آن چیز درست است و محقق خواهد شد کما اینکه عالم و آدم به آن باور نداشته باشند ....





نظرات 52 + ارسال نظر
نیره یکشنبه 19 شهریور 1391 ساعت 00:31 http://salimi.blogfa.com/

جالبه که تو فامیل ما به بچه ها می گفتن می فرستیمت مدرسه پیش آقای مدیر! منظورشون بابای من بود! و جالب اینکه بابای من آزارش به مورچه هم نمی رسه ظاهرش هم خشن نیست!!!

مهتاب پنج‌شنبه 28 آذر 1392 ساعت 18:12

خیلی با حال بود تک وتنها تو خونه وقتی خوندمش مثل دیونه ها زدم زیر خنده (زنبور مثل اسکولا نگام میکرد)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد