ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
تصمیم گرفتم به جای نوشتن یک پست در مورد نوستالژی های مدرسه و اول مهر یه پست صوتی رادیویی درست کنم اما با کمک شما ...
اگر دوست دارید شما هم میتونید در اجرای شماره بعدی رادیو جوگیریات سهیم باشید .
یک جمله در مورد مدرسه یا اول مهر انتخاب کنید و با کمک میکروفون یا گوشی موبایل ضبطش کنید و به این آدرس ایمیل کنید :
kiamehr.bastani@gmail.com
تا ساعت 12 شب پنجشنبه هم برای فرستادن فایل فرصت دارید .
ایشالا جمعه شب و به مناسبت اول مهر از رادیو جوگیریات شماره 4 رونمایی میشه
حتی اگر هیچکس فایل صداش رو نفرستاده باشه ...
باز آمد بوی ماه مدرسه ...
برای مدرسه و اول مهر فقط یک جمله ؟ جا میشه یعنی تمام حس و حالمون توی همون یک جمله ؟
یاد صدای بهروز (مخاطب خاموش) افتادم که پارسال از مدرسه گفت ...
کاش بتونم شرکت کنم .
خوب می فرستیم حالا چرا دعوامون میکنی. اعصاب مصاب نداریا مهندس جان;)
در ضمن دلارام یادش رفته جایزه نفر اولی بخواد سهم ایشون رو هم به من بدین لطفا:))
یه جمله فقط؟
مگه میشه؟
میشه روزها ... ماه ها وراجی کرد
میگم محمد چه با اعتماد به نفس و همچین با لبخند کجکی داره به دوربین نگاه میکنه
یعنی میخواسته بگه از همون روز اول شیفته علم و دانش بوده ؟؟ میخواسته بگه خیلی شجاعه و از مدرسه نمیترسه ؟؟ دقیقا هدفش چی بوده ؟؟
آقا یه جمله خیلی کمه آ(یکون یه آدم پررو که دوتا بازی قبلی رو جامونده تازه تو رادیو قبلی هم آهنگ درخواستش پخش نشده اینجا نداره اگرنه میذاشتم)
عاغا اصن اینا رو ول کن
من عاشق این گوگولی مگولی عکس شدم
چه جیگریه این بشر
این کی بیده ؟!
خب
من برم فکرامو بکنم
یه جمله یادم بیاد
بعد ضبطش کنم
بعد بفرستمش
سعی میکنم!
آخه مگه میشه تو یه جمله!
سخته آقا بابک!
سلاممم
اجازه ..فرزانه راست میگه خوب چرا دعوا می کنی؟
من اگه وقت نکردم جمله ام رو میگم فرزانه برام بخونه (آیکون از پیش خود بریدن و دوختن و این حرفا)
عکس زیبایی گذاشتید.اقدامتون هم باید جالب باشه
یک راهنمایی میخاستم ازتون که در قالب نظر خصوصی فرستادمش براتون.پیرو اخرین کامنتم در پست قبل و جوابتون.پیشاپیش سپاس
این عکس شماست آقای اسحاقی ؟ چشماتون از شیطنت برق میزنه و البته آمیختهست با کمی مظلومیت ... اگرچه این دوتا یکم با هم تضاد داره ...اما باور کنید هر دوتای اینا تو نگاه این پسر بچه ای که زل زده به دوربین مشهوده ...
گیل دختر جانم
این عکس محمد باغ بی برگیست
جز شیطنت هم چیز دیگری در نگاهش مشهود نمیباشد همی!!
یکی بیاد بگه در یک جمله چی میشه در مورد ماه مهر گفت آخههههههههههه!!!!
میخواین من یک فایل سراسر خنده ی ملیحانه بفرستم؟! یا همون مصاحبه ی سالگرد دانه های ریز حرف برای هفت پشت همگی مان کافیست؟!
تازه میخواسم بگم صوتی سخته بیاین آسونش کنید عکسیش کنید!
توو خونه محمد اینا جشن بوده؟!
باز بوی مدرسه بوی بازیهای راه مدرسه واقعااحساس قشنگی بهتون تبریک میگم.که مارو به گذشته بردید.
سلام
چقدر خوبه این عکس محمد . هر چند قبلا تو بازی عکس مدرسه دیده بودم این عکس رو اما با اون روپوش یقه دکتری طوسی و اون کوله پشتی و اون چتری ها هم نوستالژیک شده قیافه اش هم دوست داشتنی
" ای کسانی که ایمان آوردید ، همانا خداوند کلاس اولی ها را وسیله ای قرار داد برای شکنجه نمودن انسان های خاطره باز ، باشد که با تماشای شوق مدرسه رفتن آن ها در خیابان قدر امروزشان را بیشتر بدانند "
سلام
اول مهر برای من یه حس سرگشتگی میده. از اون حسایی که خیلی دوست دارم. یه جورایی میخوام خودمو به مدرسه وخاطراتش بچسبونم.
موفق باشید..
1 جمله باشه.
من از مهر متنفرم همین.
بابک جان یه سر بذن اینجاhttp://positive0a.blogfa.com/لطفا از بر و بچه های با مرام وبلاگی هم میخوام بیان و یه همت مردونه کنند
میگن مدرسه حالم بد میشه....خداااااااااااااااااا
به دادم برس
دوست خاموش ولی آشنا
من مطالبش رو خوندم ولی راستش رو بخوای قانع نشدم
کسی که از دیگران انتظار کمک داره باید دلیل کمک خواستنش رو بگه و مشکلش رو بیان کنه
اینکه من مشکل مالی دارم ومی خوام کلیه ام رو بفروشم آدم رو تحت تاثیر قرار میده ولی وقتی ایشون حاضر نیست بگه کیه و مشکلش چیه و خودش رو نشون بده حق بدین که اعتماد نکنیم
من خیلی دوست دارم که اگر کمکی از دستم بر بیاد براش انجام بدم ولی به شرط اینکه مطمئن باشم از اعتمادم سوء استفاده نشده
در هر صورت من دوستان عزیزی توی مشهد دارم که اگر این خانوم راضی باشه باهاشون دیدار بکنه و شرایطش رو اعلام بکنه با تایید اون دوستان من با کمال میل هر کمکی از دستم بر بیاد انجام میدم
سلامم
ای خدا چرا همه از مدرسه بدشون میان..
ای خدا چرا همه معلم ها را شبیه دراکولا می بینین..
ای خدا درسته مدرسه تجربه های سخت زیاد داره و داشته...ولی عشق و دوستیاش پس چی؟
ای خدا شیطنت هاش پس چی؟
ای خدا من برم ..افسردگی بگیرم..
..................
از شوخی که بگذریم حق میدم با س. یاست های غلط آموزشی و پرورشی اینقدر گریز از مدرسه داشته باشیم...
و البت دلایل عاطفی و انسانی هم داره قبول...الان نریزین سرم یهو..
فقط یه جمله؟
وووووووووویییییییییی!تورو خدا هی از مدرسه پست نزارین!! دلم هری می ریزه پایین! آخه من هیچوقت از کلاس بندی اول مهر راضی نبودم!
تبریک میگم روز شکوفه ها رو به شما و گل پسرتون.
امروز به گل پسرتون تو مدرسه خوش گذشت؟خوشحال میشم از زبان ایشون بنویسید.
میگم من یه پیشنهاد دارم تیراژه. ار اونجایی که اگهتو بخای فای بفرستی اول تا اخرش میخندی بیا اون جمله شو تو بگو،بعد با صدا من ضبط میکنیم جمله رو. اخرشم یکم از خنده ها توو میزاریم و میشه محصول مشترک جزیره و تیراژه.خوبه؟
ار=از
اگهتو= اگه تو
فای=فایل
:دی
به سلامتی انگار این پروژه ی کذایی داره تاثیرش رو جزیره می ذاره
علاوه بر این که از شیطنتش کاسته شده ، یواش یواش داره تایپ کردن هم از یادش می ره سندش هم همین نیم وجب کامنتی که شونصد تا غلط داشت
فقط نگرانشم ، می ترسم با این اوصاف تا به روز دفاع کردن از پروژه برسه " کل یوم " حرف زدن هم یادش بره مجبور شه با پاتومیم از پروژه اش دفاع کنه
جزیره جان
من حرفی ندارم برای این تولید مشترک!
اما اگه حرف زدنت هم مثل کامنت گذاشتنت این طور غلط غولوط باشه ترجیح میدم برم تو فیلم "آقا و خانم بین" با هنرمندی خودم و "مستر بین" بازی کنم تا اینکه با شما فایل مشترک اجرا کنم!
همین نیمچه آبرو رو از سر راه نیاوردم که خواهر!
به قول تیراژه ترکستم!!!!! از خنده برادر جعفری نژاد. اون پانتومیم خیلی باحال بود
نه تیراژه جان خیالت راحت، حرف زدنم خوبه. بعدشم تایپ کردنم هم خوبه. انگار یادتون رفته من کیبوردم فارسی نداره هاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
جزیره جان شما تو مدرسه دیکته چند می گرفتی عزیزم ؟
بیسد
جزیره جان
کیبورد من هم فارسی نداره که هیییییچ! تازه علاوه بر این تمام رنگ کیبردم هم رفته ..این هم سندش:
http://s3.picofile.com/file/7504762575/Photo0517.jpg
اینهمه هم فجیع تایپ نمیکنم!
برو خواهر..برو این دام جای دگر نِه!
اون "بیسد" ایام کودکی تان هم احتمالا از روی ناچاری معلم های بیچاره برای خلاصی از زبون ماشالا طویل! شما داده میشده!!
شاید هم منظورت "بیسد" بوده بیدون 2!
تیراژه من تو عکس سایه یه غول می بینم که میخواد لپ تاپت رو بخوره
فرار کن
السلام علیک یا سیدی بابک
کیف حالک ؟
نجرسون؟
بابک توهم آقا غولی رو دیدی، منم دیدم
در ضمن جا داره من همینجا از استقبال دوستان از این رادیو تشکر کنم
انقدر ماشالا استقبال زیاد بوده که من به جای برنامه رادیویی می تونم یه سریل بسازم
وواقعا ممنون
سلام تپل ؟
چطوری ؟
چه عجب
اینورا ؟
خودت نجورسن؟
نترس برادر
اون غول خودیه!
عین خودم مظلوم وبی آزار!
شما خودشو نگران نکن و تمرکز کن برای ادامه ی سرودن دو بیتی های فاخر در وبلاگ وزین و نورانی دانه های ریز حرف!! فعلا که تنهایی جرات نداریم اونجا رو رفرش کنیم ! اما بعدا با والدین میاییم برای سرکشی به امورات!
لا اله الا الله
میلاد جان
اگه اون سایه ی بخت برگشته ای که دیدی غول بوده
پس شما صبح ها موقع شستن دست و صورت مبارک تو آینه ی روشویی چی چی میبینی برار جان؟
بابک جان
خداوکیلی خودت بیا دوتا تک جمله در مورد ماه مهر بگو که ما بعدا بتونیم تو فایل هامون بلغور کنیم
ببینم میتونی
آخه چی میشه گفت؟
ماه مهر..ماه مهربانی
مهر امد با مدرسه
مهر و مدرسه.
باز امد بوی ماه مهر..بوی بازی های راه مدرسه
مهررررر..یعنی محبت
مهر اومده بچه ها.پاشین بیاین تماشا
مهر اومده..مهرم ازاد جونم حلال
والا ...!
نکنه انتظار داری دوبیتی بسراییم؟!
خوبیم، میذگرونیم روزگار پیچیده رو بابک جان
تیراژه جان بنده در آینه روشویی یک پسر خوش هیکل، خوش تیپ می بینم که وزنش کاملا ایده الا و روفرمه
در ضمن دختر چه معنی داره پاشه بره کامنتدونی وبلاگ +18 دانه ها ؟
من باید اعتراف کنم اصلا دوست نداشتم جای کیبورد تیراژه باشم
دختر تو با این زبون بسته چی تایپ می کنی ؟؟؟؟
تجربه بنده ی کمترین میگه حتی اگه تمام قطعنامه ها و بیانیه های سازمان ملل از بدو تشکیل این سازمان رو هم شما با همون دست ها و همین کیبورد تایپ و تکثیر کرده باشی نباید همچین بلایی به سرش بیاد
نکنه وقتی احساس می کنی کثیف شده میندازیش تو ماشین لباسشویی ؟
یاللعجب ، انصافا که سرزمین غریبیست بلاگستان با آدم های غریب تر ...
امروز یکم سرمون خلوت بود گفتم بیام اینجا اتیش بسوزنما، کسی نیست؟
ایول ممدخان بزرگ
السلام عیلک یا سیدی ممدحسین
خوبی دا؟
اگه همین الان مجبور نبودم که برم از دفتر بیرون حتما یه شکوائیه از زبون این کیبورد بینوا می نوشتم ، از اون شکوائیه ها که مادر بگرید هااااا
ببین لزوما نباید یک جمله ( از نظر دستوری ) باشه
منظورم این بود که دیگه خاطره و داستان نشه .
طولانی نشه
مثلا : مدرسه منو یاد کودکی میندازه ٬ یاد زنگ تفریح ٬ یا دیکته یاد حساب ٬ یاد مشق ٬ یاد بوی کاغذ کاهی و پاک کن و تراشه های مداد سیاه ...
من دوست دارم جمله ها مال خودتون باشه ولی اگه سخته میتونید این جملات رو انتخاب کنید مثلا :
مدرسه یعنی : خانوم اجازه ! ما بگیم ؟
مدرسه یعنی ماه و ستاره و بیست و صد آفرین
مدرسه یعنی خوبها با یه عالمه ستاره - بدها با یه عالمه ضربدر
مدرسه یعنی آقا اجازه این آرش اذیتمون می کنه
مدرسه یعنی میذاری با مداد شمعیات نقاشی بکشم ؟
مدرسه یعنی آقا به خدا دفترمون رو جا گذاشتیم ولی مخشامونو نوشتیم
مدرسه یعنی برپا ... بشینید بچه ها ... برجا ...
مدرسه یعنی وسط کلاس حساب از تو جامیز نیمکتت خوراکی یواشکی بخوری
مدرسه یعنی : آقا اجازه به خدا ما نبودیم . پیرزاده بود به خدا
مدرسه یعنی : آقا ما بگیم ؟ آقا ما بگیم ؟ ... بچه ها به نوبت . اول دست بلند کنید . تو بگو ...
مدرسه یعنی : از جلو نظام ... الله
خبببببببببر دااااااااااااار : الله اکبر خمینی رهبر
به احترام سرود ملی بایستید بچه ها :
شد جمهوری اسلامی به پا ... که هم دین دهد ....
مدرسه یعنی : من میخوام این ثلث شاگرد اول بشم . بابام قول داده برام آتاری بخره
و ....