اورسن ولز و پایان جهان

سناریوی دوم :

---

اورسن ولز بدون شک یکی از بزرگترین کارگردانان و نوابغ تاریخ سینماست .

فیلم همشهری کین به باور بسیاری از منتقدین ، بهترین فیلم تاریخ سینماست و نکته قابل تامل اینست که این فیلم در سال 1941 و درست زمانی ساخته شد که اورسن ولز تنها 25 سال سن داشته است . هرچند به خاطر شیوه دیکتاتور مآبانه هالیوود ، اورسن ولز تا پایان عمر نتوانست آنطور که دلش می خواست آزادانه فیلم بسازد اما با این وجود منتقدین سینما چه در عرصه کارگردانی و چه در زمینه نویسندگی و بازیگری سینما او را ستایش می کنند .

در شب هالوین سال 1938 وقتی اورسن ولز 22 ساله هنوز آنچنان مشهور و شناخته شده نبود  در شبکه  cbs نمایشی زنده و رادیویی اجرا کرد که اقتباسی بود از داستان جنگ دنیاها که شاید این نمایش را می توان از اولین داستان هایی دانست که با موضوعیت نبرد انسان و موجودات فضایی نوشته شده است .

این نمایشنامه به قدری خلاقانه و تاثیر برانگیز اجرا شد که مردم آمریکا گمان کردند بواقع حمله ای از سوی فضایی ها صورت گرفته و ترس و وحشت مردم را فرا گرفته بود . بسیاری از مردم با پلیس تماس گرفته بودند و حتی عده ای از ترس حمله فضایی ها از خانه هایشان گریختند .

این واکنش ها اورسن ولز را واداشت تا بطور رسمی از مردم آمریکا عذرخواهی کند .

+ منبع

سناریوی سوم :

---

واقعا خنده دار است که انسان در سال 2012 وقتی با یک کلیک می تواند به بهترین اطلاعات علمی روز دسترسی داشته باشد اینچنین درگیر شایعات بی پایه و اساس پایان جهان قرار بگیرد .

خنده دار تر از آن اینست که ریشه این شایعات برگردد به یک تقویم سرخپوستی که 1500 سال پیش طراحی شده و گل واژه های یک پیشگوی فرانسوی که 500 سال پیش می زیسته است .

نکته جالب تر اینست که به تازگی شایعاتی هم در مورد تاریک شدن جهان در روز اول دی ماه سر زبان ها می چرخد و دلایل علمی و مستنداتی که ارائه می کنند انقدر بچه گانه و خنده دار است که مردم زمان نیوتن هم اگر زنده بودند احتمالا دراز به دراز می افتادند و از خنده ریسه می رفتند .

والله که دروغ بزرگ تماشای لوگوی پپسی روی کره ماه که یک عده آدم ساده لوح را هم به پشت بام ها کشاند خیلی محتمل تر بود تا این دروغ شاخدار که مردم به آن دامن زده اند .

اینها را گفتم که بگویم شخصا نه تنها به پایان جهان اعتقاد ندارم و این دروغ هیچ پایه علمی ندارد

اما در پس زمینه پایان یافتن جهان ، درونمایه جالبی نهفته است که لااقل از دیدگاه هنری ارزشمند است . اینکه فکر کنیم دنیا واقعا تا چند ساعت دیگر به پایان می رسد و بعد رفتار آدم ها با یکدیگر  و عکس العملشان را پیش بینی کنیم خیلی دیدنی و جالب است .

دنیایی را تصور کنید که پول و خانه و نژاد و ملیت و قدرت سیاسی هیچ مزیتی برای آدمها نداشته باشد و همه با هم برابر باشند و هیچ راه فراری هم وجود ندارد  و همه واقعیت ناگزیر پایان جهان را قبول کرده باشند .

براستی دنیای دوست داشتنی و زیبایی خواهد بود حتی شده برای چند ساعت ...

---

لابد می پرسید هدفم از گفتن این سه سناریو چه بوده است ؟

1- سفینه ای که به فضا می رود و برای فرازمینی ها پیام هایی از انسان ها ارسال می کند تا شاید تمدن هایی سال ها بعد با دریافت آن پیام ها به وجود ما پی ببرند .

2- نمایشنامه زنده رادیویی در مورد حمله فضایی ها به زمین انقدر طبیعی ساخته می شود که مردم به ترس و وحشت می افتند و از خانه هایشان فرار می کنند .

3- شایعاتی مبنی بر پایان جهان در دی ماه امسال وجود دارد . یعنی درست فردای شب یلدا...

حالا این سه سناریو را بگذارید کنار این خبر که قرار است شب یلدای امسال در جوگیریات یک بازی صوتی برگزار بشود که هنوز موضوعی برای آن مشخص نشده است .

خب ....

حدس می زنید سناریوی بازی صوتی شب یلدای امسال چه باشد ؟