جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

آخرین شب بر روی زمین

روزی که دانشمندان ناسا بطور رسمی اعلام کردند که 21 دسامبر ،عمر بشر بر روی زمین به پایان می رسد آشوب دنیا را فرا گرفت .


طبق پیش بینی دانشمندان ساعت شش و سی و هفت دقیقه بامداد 21 دسامبر مقارن با جمعه یکم دی ماه 1391 انفجار بزرگ خورشیدی رخ خواهد داد و این انفجار چنان عظیم است که درست پس از هشت دقیقه نزدیک به 85 درصد از انسان های روی کره زمین را نابود خواهد کرد .

حرارت سطح کره زمین آنچنان بالا می رود که آب دریاها و اقیانوس ها در عرض چند ساعت تبخیر شده و کره زمین به یک سونای بخار تبدیل خواهد شد .

کلیه موجودات و نباتات از بین خواهند رفت و معدود انسان هایی که در غارها و زیر سطح زمین مخفی شده اند نیز در کمتر از شش ماه از گرسنگی خواهند مرد .






پروژه سری نجات بشر از سال 1979 در ناسا و با همکاری پنج قدرت برتر جهان و تعدادی از میلیاردرها کلید خورد و این دولت ها در سی سال گذشته ایستگاهی سری در کره ماه احداث نموده اند . دی ان ای کلیه موجودات کره زمین شبیه سازی شده و تا سال 2005 تمامی این نقشه های ژنتیکی توسط کپسول های زیستی به کره ماه منتقل گردیده است .


پس از رسانه ای شدن خبر ، دولت ها تصمیم گرفتند بصورت سمبلیک از هر نژاد و قومیتی یک نفر را به ایستگاه فضایی ماه با نام مون لایف (moon life ) اعزام کنند . این افراد آموزش های لازم برای زندگی  در سطح ماه را دیده اند و وظیفه آنها ادامه حیات انسان و مهیا کردن بستر لازم برای بازگشت به کره زمین است . هرچند طبق خوشبینانه ترین پیش بینی ها عملا امکان بازگشتن تا سال 2100 وجود ندارد و نسلی که از ایستگاه فضایی مون لایت بر روی کره زمین قدم خواهند گذاشت جز خاطراتی گنگ و محو که از پدرانشان شنیده اند چیزی از کره زمین نمی دانند .


شاید هر کس دیگری بود می گفت خوشبختانه اما من می گویم متاسفانه ...

متاسفانه من - بابک اسحاقی - تنها ایرانی هستم که با سفینه فضایی زمین را به مقصد ماه ترک خواهد کرد .

سفینه فضایی امید (hope) راس ساعت 3 بامداد روز 21 دسامبر که از قضا مصادف شده است با شب یلدا ، زمین را به مقصد ماه ترک خواهد کرد .


من به همراه 192 نفر از ملیت های مختلف به همراه 7 مولتی میلیاردر که هزینه های این پروژه را تامین کرده اند تنها انسان هایی هستیم که از انفجار بزرگ جان سالم به در خواهند برد . 


سفینه امید ساعت 6 صبح در نیمه تاریک کره زمین قرار خواهد گرفت تا در معرض اشعه انفجار خورشیدی قرار نگیرد و پس از چهل و هشت ساعت در ایستگاه فضایی مون لایف فرود خواهد آمد .




هرچند می دانم خیلی هایتان دارید الان به من فحش می دهید ولی باور کنید تقصیر من نبود .

اگر یک هواپیما سقوط کند و از بین همه مسافران فقط یک نفر زنده بماند تمام رسانه ها با آن شخص مصاحبه خواهند کرد و از او مانند یک قهرمان تقدیر می شود . اما اگر یکنفر به قید قرعه از بین هفتاد و پنج میلیون ایرانی انتخاب شود تا به قیمت مرگ دیگران زنده بماند با اینکه شانسش چند میلیون بار بهتر از آن نجات یافته هواپیماست همه مردم نفرینش می کنند .

پس می بینید که شانس خیلی خیلی خوب هم ممکن است خیلی گند و مزخرف باشد .



در هر صورت هر یک از دویست مسافر سفینه امید می توانند یک هارددیسک از اطلاعات مورد علاقه را همراه خود به ماه ببرند . من هم تصمیم گرفتم صدای شما دوستانم را ببرم .


شب یلدای امسال آخرین شب زندگانی بشر بر روی کره زمین است . به عنوان یادگاری یک فایل صوتی از صدای خودتان ضبط کنید و آن را به آدرس ایمیل من بفرستید :


kiamehr.bastani@gmail.com


موضوع فایل صوتی آزاد است .

اگر پیغامی برای نسل های بعدی بشریت دارید . اگر می خواهید با انسان هایی که صد ها سال بعد از شما بر روی کره زمین قدم خواهند گذاشت حرف بزنید . اگر دوست دارید از توانایی ها و خوبی های انسان ها و یا از جنگ ها و بدی ها و جنایت های بشر در حق خود و طبیعت حرف بزنید .اگر دوست دارید از آداب و رسوم ایرانی ها در شب یلدا بگویید . اگر می خواهید از آرزوهایی که به آن نرسیده اید و برنامه هایی که برای آینده داشتید بگویید . اگر می خواهید از خاطرات خوب و بدتان از کره زمین بگویید .

اگر دوست دارید از آدمهایی که دوستشان دارید یا از آنها متنفرید ( به غیر از من ) حرف بزنید .

یا اصلا اگر دوست دارید کل این سناریویی که برایتان چیدم را دایورت کنید و از هرچی که دوست داشتید صحبت کنید چه می دانم شعر بخوانید یا فال حافظ بگیرید یا الکی بخندید و گریه کنید .

فقط حتما خودتان را معرفی کنید و اگر وبلاگ دارید نام وبلاگتان را بگویید .

فراموش نکنید این فایل احتمالا تنها یادگاری شماست که برای انسان های آینده باقی خواهد ماند

از امشب شما سه روز وقت دارید تا فایل صدایتان را  ارسال کنید .

روز چهارشنبه ساعت 12 ظهر آخرین فرصت ارسال فایل هاست .( مطمئنی سه روز شد ؟)



شب یلدا من باید توی سفینه باشم و در بین شما نخواهم بود . اما فایل صدای شما را آماده خواهم کرد و از یکی از دوستانم خواهش می کنم که این پست را منتشر کند .


ممنونم که در آخرین بازی جوگیریات شرکت می کنید .

امیدوارم از آخرین شب یلدایتان خوب استفاده کنید .

پیشاپیش روح همگی شما شاد ...




نظرات 182 + ارسال نظر
مریم انصاری یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:08

سلام آقای اسحاقی.

ببخشید آقا، یه سؤال:

فایلی که قراره بفرستیم براتون، «زمان»ش محدودیت نداره؟

(منظورم اینه که هر چند دقیقه باشه مهم نیست؟!)

بابک یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:08

هرررررررررررررررررررر
خداییش چه غلطی کردم سر سیاه زمستونی
یاد سرما نبودم انصافا

بابک یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:09

نه مریم جان
ولی خب هرچه مختصر تر باشه دانلودش رات تره

فرشته یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:11 http://houdsa.blogfa.com

ممد قلیم ببر با خودت...اونم امشب باید تو این برف بیرون بخوابه.....

تیراژه یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:15 http://!

فرشته
خونه خالی نیست که با خودش همراه ببره!
یه خونه ی کوچولوی نقلیه واسه این در مواقع اینچنینی رفع حاجت بشه!
ایشته!
اصلا لازم نکرده
بهتر که تو خیابون بخوابه تا از این به بعد موقع پرواز حواسش به اوضاع جوی هم باشه!!

جعفری نژاد یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:17

بابک جان

قربون اون شکم قلنبه ات برم

میشه خواهشن بی خیال به پرواز در آوردن چیز آقایون ( منظورم چیزه دیگه ، ای بابا همون روحشون رو می گم دیگه ) بشی لطفا

می دونی که ، شاعر گفته : " که این مرغ وحشی چو برخواست ، مشکل نشیند " و از این حرف ها

می ترسم زحمت نشودن یه مشت روح به پرواز در اومده بیوفته گردنت شرمنده ات بشیم اخوی

جعفری نژاد یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:19

فرشته جان ، خواهر

شوما لطفن و ترجیحن بی خیال شرکت در این قسم بحث ها بشو خواهر من ... خب قربونت برم ، سابقه ات تو این قبیل کامنت گذاشتن ها خرابه ، یه سوتی می دی هم دل و روده ی ما رو به فنا می دی از خنده ، هم خودت سرخ و سیفید میشی

فرشته یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:21 http://houdsa.blogfa.com

اوه اوه..اوضاع ناجور شد...به هر حال ممد قلی جان ما یه اتاق داریم...اگه احیانا بیرون موندی یه اس ام اس بده...به هر حال تو مرام ما نیس بچه محلمون شب تو سرما بلرزه..اونم واسه یه یه مرغ...هرررررررر

فرشته یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:22 http://houdsa.blogfa.com

بیا و خوبی کن...باور کن محمد هر کدوم از کامنتامو صد بار میخونم...از ترس سوتی..کلیم ننوشتم تازه...

جعفری نژاد یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:22

تی تی جان

من حواسم جمعه خواهر شوما غصه نخور
خیر سرمون تو فرودگاه کار می کنیم و برج مراقبت و هزار جور دم و دستگاه هواشناسی بیخ گوشمونه

خیالت راحت خواهر ، ما از اون فامیلاش نیستیم که به روحمون اجازه ی پرواز تو هر شرایط جوی رو بدیم . ما کلن در زمینه ی پرواز روح نکته سنج و ریز بین هستیم تی تی جان

هرررررررر

تیراژه یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:28 http://tirajehnote.blogfa.com

تو فرودگاره کار میکنی جناب جعفری نژاد؟
یعنی کلا در حال پروازید همیشه ؟!
لا اله الا الله!
بیخود نبود همون اولین کامنتی که تو صفحه ی اول گذاشتم گفتم بعضی ها این دم آخری هم دست از فسق و فجور بر نمیدارن...استغفرالله! یک نمونه اش هم همین مهندسین پرواز گرامی!!! ماشالا یکی از یکی هم خوش پرواز تر و خوش سلیقه تر!!!!
من به احترام جمع سکوت اختیار میکنم!

monica belluci یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:30

Cara B.
Grazie per il vostro sostegno
Queste ragazze sono molto Hsvdn Blagstan
L a s non favorevoli, in particolare Julie White Eyes
Grazie al Signore insieme
Ricordate i nomi di 29 bambini ci mettiamo Angelo

bambino
Cos'altro stai facendo abbastanza in questi ultimi giorni?
Vieni in precedenza
Venerdì sera Sto aspettando navi
Il vestito rosso con il suo amore

perdere
Au revoir

Monica Bellucci
26 Dicembre 2012

monica belluci یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:30

http://s3.picofile.com/file/7586460856/monica.jpg

تیراژه یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:34 http://tirajehnote.blogfa.com

ژولیت یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:35 http://migrenism.blogsky.com

لباس قرمزت تو حلقش!!!
هرررررررررر
وایت آی همون چش سفیده!!! ینی هلاک شدم از خنده!
این ضعیفه ی بلوچ چه خوب اصطلاحات ما رو بلده!!!!
وای خدا خیلی خندیدممممممممممممممممممم

فرشته یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:43

سلام .آقا اجازه ما هم بازی ؟ فقط بگید تا کی وقت داریم ؟

جعفری نژاد یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:49

مونیکا احیانن با این نامه عکسی از خودش با اون لباس قرمزه اش نفرستاده برات ...

حالا تو سفینه هم نبود اشکال نداره ، در حال سبزی ÷اک کردن هم باشه ما قبول داریم والا

جعفری نژاد یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:50

÷اک = ژاک ( قدیما بهش می گفتن پاک )

angela merkel یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:50

Babak Eshaghi
Sie hatte es nicht verdient mich
Signatur:
Angela Merkel

ترجمه از المانی به فارسی

بابک اسحاقی
تو لیاقت منو نداری
امضا:
آنجلا مرکل!

با تشکر از مترجم خصوصی انجلا مرکل، ژولیت!

ژولیت یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:52 http://migrenism.blogsky.com

ببین یه کاری کردی اگر دنیا هم تموم نشه جنگ جهانی سوم رو شاخمون باشه!
برو از دلش در آر!!!

فرشته یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:53 http://houdsa.blogfa.com

یعنی دمش گرم...بابک اینم بذار جزو اسناد واسه آیندگان..که بدونن میشه ..همه چی میشه...همه چی..

ای خدا آخه چرا منو تو این موقعیت قرار میدید...هی من باید سانسور کنم...

منم گراتسیا سینیوریتا...خانومی از خودتونه...

بابک اسحاقی یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:57

Liebe Angela
Ich wollte den Krieg zu vermeiden
Holen Sie Ihr Herz auf
Können Sie mir erklären, wo genau ich anfangen?

dank
B.

آنجلای عزیز
از من خواستند تا برای جلوگیری از شروع جنگ
از دل شما در بیارم
میشه توضیح بدید که من دقیقا الان از کجا شروع کنم ؟

با سپاس
بابک

اصگر گاتل یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 13:58

بابچ

دوست سفید و درچی من

شوما چَرا اذهان عمومی رو مُششوش موکونو
من خودم الانه از راننده ی سفینه پرسیدم ، قفت تخت من و تو چنار همه

تازشم مجه خودت گول نداده بودی اگه تو سفینه برات یه جای خالی جیر بیارم تلافی موکونو
پس دیجه کی می خای تلافی کنی بد گول
خوب گوشاتو وا کون ! ببین چی میگم ، اجه بخای زرنج بازی در بیاری و زیر آبی بری همون جا وسط راه می ندازمت تو مریخ آدم مریخیا به حسابت برسن ...
برات که تعریف چرده بودم که دفعه گبلی که رفتم مریخ به بچه های گزوین مریخ قول یه " بچه زمینیه مستعد " رو داده بودم ، دوست ندارم اون بچه تو باشی

حالا از ما گفتن
ببینم بازم جرات موکونو حرف این دختره ی ریق ماستیه لاغر مردنی رو بزنی یا نه

جعفری نژاد یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:02

وای بابک

نگفته بودی با اصغر قاتل هم آشنا هستی و باهاش " رفت و آمد " داری شیطوووون

پس اصغر خان ریش گرو گذاشته که تو سفینه راهت دادن هاااااان ؟!

برات طلب عاقبت به خیری می کنم داداشم ، هر چند بعید می دونم این دفعه دیگه بتونی زیر آبی بری ...
بابک در افتادن با " اصغر قاتل " آخرین اشتباه زندگیت بود

تیراژه یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:04 http://tirajehnote.blogfa.com

عجب گفتگوی تمدن هایی راه افتاده تو این کامنتدونی بلاگرفته!
خاتmی بیچاره هم تو اون هشت سال نتونست چنین پیشبردی در راهکارهای بین المللیش داشته باشه!
همه ی اینا از برکات حضور مونیکا جون هست دیگه احیانا؟!

بابک یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:05

ممد جون رفت و آمد ما با اصغر قاتل از ماه رمضون شروع شد
همون افطاری که امودیم خونه شوما
آره دادا

یادمه چی صدات می کرد .
بهت میگفت : ممد مستعد

هررررررررررر

ژولیت یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:06 http://migrenism.blogsky.com


اسگر گاتل که باشه دیگه مونیکا پولیکا هم به دردت نمی خوره! هررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر
تو رو با آنجلا تنها می ذاریم تا یه فکری به حال صلح بکنید!! نه نکنید!!
مهربااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان
بیا عامو این بابکو از دست اجنبی ها نجات بده!

جعفری نژاد یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:08

نه داداشم ما آردامون رو بیختیم و الکون رو آویختیم

یه جورایی همون قصه " پهلون زنده رو عشق است " و این حرفا

الان دیگه دوره ، دوره ی شما تازه کارهاست . الکی نیست که طرف داره با خودش می بردت تو سفینه حتمن یه توافقاتی بینتون صورت گرفته دیگه . تازه سندشم موجوده :))

تیراژه یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:09 http://tirajehnote.blogfa.com

بله!
تا الان مونیکا جون و اینا بودن کسی نگفت مهربااااان
حالا که حرف اصغر قاتل شده همه یادشون افتاده باید دست به دامن مهربان بشوند؟!
ای تف به اون ریا و تزویرتون بیاد !

ژولیت یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:13 http://migrenism.blogsky.com

تی تی مونیکا فوقش می خواست کاری بکنه در امر تولید نسل همکاری می کرد! طفلی خطری نداشت! الان پای قتل وسطه! جون نماینده ی نسل آریایی در خطره! ژنامون مورد تعدی و تجاوز قرار می گیره! بفهـــــــــــــــــــــــم اینو تی تی!
ای بابا! دارم واسه کی توضیح می دم!!!

اصگر گاتل یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:13

خانوم تیراجه

من پیگام شوما رو شَنیدم و احساس چَردم به صورت تلویحی از بنده یه جورایی حَمایت چردین شوما

خلاصه اینکه موتوشکرم از حمایتتون اما باید عرض کنم که " برو دخترم این دام بر مُرگ دگر نه "

اجه فچر کردی با این حرفا یه جای خالی هم برای شوما تو سفینه پیدا موکونم کور خوندی

بنده اصلن موخالف حضور بانوان در سفینه بوده و هستم ، برای موخالفتم هم دلایل خودم رو دارم که گفتن هم نداره

تلخند خانم یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:15

درود
اووووووووووف اینجا چه خبره

فرودگاهه؟

جنگ ستارگانه؟

یا.............

فرشته یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:18

آقا ما طرفدار تیراژه خانوم و ژولیت هستیم . هر چی می گن درسته ...
اصلا خانما هر چی می گن درسته ...

تیراژه یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:19 http://tirajehnote.blogfa.com


اسگر جون
مرده شور اون ریختت رو!!

هی پرواز روح پرواز روح کردید نگاه کن روح کی رو هم پرواز دادید بعد از 45 سال که از اعدامش میگذره!!!!فییییییییییفففف
اییییییییییییییییفففف
چه ناز و افاده ای هم داره گور به گور شده!!!

خبر مرگ همتونو بشنفم الهی!

جعفری نژاد یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:26



مبارک باشه تیراژه جان

واقعا این اصغر آقا جوون برازنده ایه
بعضی موقع ها ، اون قدیم ندیما یه خبط و خطاهای کوچیکی داشته اما خوب آدمیزاده دیگه ، جایز الخطاست

ولی الان شده یه پارچه آقا ، گل ، سنبل
اصن حسنی نگو یه دسته گل

خلاصه که خواهر شتر شانس نشسته در خونه ات ، یه وقت فراریش ندی که این دیگه آخریه ... یهو دیدی موندی رو دستمون مجبور شدی تا آخر عمر تو اون کافه ی درب و داغون چایی و کاپوچ بذاری جلو خلق الله

ژولیت یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:29 http://migrenism.blogsky.com

این هدیه ی شب یلدا تقدیم به مملی!!
http://www.img4up.com/up2/34833570312137499844.jpg

فدات فرشته جون:*
تی تی می بینم که خودتو چسبوندی به اصگر گاتل باهاش بری؟ ها؟ ها؟

juliette binoche یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:30

B. numbskull!
Je fonde ma tête, je pensais que j'étais différent du reste des hommes
Je pensais que j'étais la seule femme pour vous, à Karaj
La sorcière italienne et son gorille de foi Où étaient Pydashvn?
Je vais prendre un Nrs hasard · h
Sinon, vous Hmvnkary je suis avec Jeremy Irons.
Nom Fylmshm ne va pas brûler ...

Carte sur Isaac B.

Cordialement, Juliette Binoche

بابک بیشعور !
من خاک تو سر فکر می کردم تو با باقی مردها فرق داری
من فکر می کردم فقط یه زن تو کرج داری
این عفریته ایتالیایی و اون بقچه آلمانی از کجا پیداشون شد ؟
شانس بیاری دستم بهت نرسه
و گرنه باهات همونکاری رو می کنم که با جرمی آیرونز کردم .
اسم فیلمشم نمیگم تا بسوزی ...

کارت تمومه بابک اسحاقی

ارادتمند ژولیت بینوش

ژولیت یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:31 http://migrenism.blogsky.com

این تی تی هووی منه ها! گفته باشم! با هر کی رفت منم باید باهاش برم! جهنم و ضرر! مورینیو که جز مسافرین سفینه نیست.!

ژولیت یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:33 http://migrenism.blogsky.com

می بینم که به کلیا قول و قرار رفتن دادی بابک خان! نکنه همه ی مسافرین خانومن و تنها آقایون سفینه تویی و اصگرگاتل!
چه شود نسل بعد. یه مشت قاتل جوگیر دلبر!

ژولیت یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:38 http://migrenism.blogsky.com

این عکس هم اکنون به دستمون رسید!
عکس العمل آنجلا مرکل وقتی فهمید قراره نسل بعد رو به کمک بابک بسازه!:
http://www.jamnews.ir/Images/News/Smal_Pic/5-2-1390/IMAGE634394400453906250.jpg

مندی یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:40

به به،به به,ماشاا....
چه میکنند بزرگترها در نبود ما!
بابا ی آنتراک بدید؛موتور کامنتدونی سوخت!!
میگن دود از کنده بلند میشه ها.....
حالا ای دوشیزه بلوچی کیستند اینقدر راجه به شون بگیر و ببند داریم؟مطمئنا منظورتون مونیکای من نیست که؟

فرشته یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:40

ژولیت جان شما جماعت ذکور رو نشناختی هنوز ...

جعفری نژاد یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:41

ژولی جان

تو که می خواستی بهمون هدیه بدی نمی شد یه فراگ جوون هدیه بدی ؟

بابا این که پیشونیش پر از چین و چروکه

جعفری نژاد یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:43

فرشته این کامنت های فمینیسم مآبانه ات رو می خونم و زیر سبیلی رد می کنم کاری نکن تو کامنتدونی داد بزنم بگم علاوه بر تخصص در حمایت از جماعت نسوان ید طولایی هم در سوتی دادن های ماندگار داریاااااا

ژولیت یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:44 http://migrenism.blogsky.com

یکی جماعت ذکور رو نشناختم یکی غلامعلی ح.ع رو!

تیراژه یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:45 http://tirajehnote.blogfa.com

یعنی شوهرم اصغر قاتل باشه و این ژولیت هم هووم؟!!!!!!!!

یعنی توو روح اون کسی که منو با این بلاگستان آشنا کرد!
توو روووووحش ها!! توو رووووحشششش!
خدایا منتظر این دو سه روز نمون تا دنیا تموم شه
الساعه مرگ من رو برسون و الخلاص.الهی آمین!

ژولیت یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:45 http://migrenism.blogsky.com

قورباغه اش خوردنیه مملی جان!
شما به پا هواپیماها سقوط نکنن جون هر چی فراگه!

ژولیت یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:47 http://migrenism.blogsky.com

تی تی مادر جان چرا خودزنی؟ چرا آخه؟ صدبار نگفتم پوستت خراب می شه؟ آخه کی از اصگر گاتل بهتر؟ مرد به این می گن. نه این سوسولا که نشستن اینجا واسه مونیکا پولیکا موس موس می کنن. پاشو جمع کن بریم! آخر هفته مریخیم! به صرف کاهو ترشی با اصگر جیجر!

جعفری نژاد یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:52

بنده هیچ تعهدی در قبال سقوط کردن یا نکردن هواپیماها ندارم ، کار من سقوط نکردن سیستم های کامپیوتریه

در ضمن من خودم اینکاره ام دختر شیرازی

تا حالا صد تا از این قورباغه ها و شبه قورباغه ها آوردن گفتن خوردنیه ، ما هم خوردیم دیدیم مثله زهر مار بوده ... غافل از این که خوردنی نبوده

هررررررر

ملودی یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:53 http://melody-man.mihanblog.com/

خدا مرگم بده نذارید از این عکسا آخر عمری
اینجا خونواده رد میشه،خوبیت نداره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد