جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

آخرین شب بر روی زمین

روزی که دانشمندان ناسا بطور رسمی اعلام کردند که 21 دسامبر ،عمر بشر بر روی زمین به پایان می رسد آشوب دنیا را فرا گرفت .


طبق پیش بینی دانشمندان ساعت شش و سی و هفت دقیقه بامداد 21 دسامبر مقارن با جمعه یکم دی ماه 1391 انفجار بزرگ خورشیدی رخ خواهد داد و این انفجار چنان عظیم است که درست پس از هشت دقیقه نزدیک به 85 درصد از انسان های روی کره زمین را نابود خواهد کرد .

حرارت سطح کره زمین آنچنان بالا می رود که آب دریاها و اقیانوس ها در عرض چند ساعت تبخیر شده و کره زمین به یک سونای بخار تبدیل خواهد شد .

کلیه موجودات و نباتات از بین خواهند رفت و معدود انسان هایی که در غارها و زیر سطح زمین مخفی شده اند نیز در کمتر از شش ماه از گرسنگی خواهند مرد .






پروژه سری نجات بشر از سال 1979 در ناسا و با همکاری پنج قدرت برتر جهان و تعدادی از میلیاردرها کلید خورد و این دولت ها در سی سال گذشته ایستگاهی سری در کره ماه احداث نموده اند . دی ان ای کلیه موجودات کره زمین شبیه سازی شده و تا سال 2005 تمامی این نقشه های ژنتیکی توسط کپسول های زیستی به کره ماه منتقل گردیده است .


پس از رسانه ای شدن خبر ، دولت ها تصمیم گرفتند بصورت سمبلیک از هر نژاد و قومیتی یک نفر را به ایستگاه فضایی ماه با نام مون لایف (moon life ) اعزام کنند . این افراد آموزش های لازم برای زندگی  در سطح ماه را دیده اند و وظیفه آنها ادامه حیات انسان و مهیا کردن بستر لازم برای بازگشت به کره زمین است . هرچند طبق خوشبینانه ترین پیش بینی ها عملا امکان بازگشتن تا سال 2100 وجود ندارد و نسلی که از ایستگاه فضایی مون لایت بر روی کره زمین قدم خواهند گذاشت جز خاطراتی گنگ و محو که از پدرانشان شنیده اند چیزی از کره زمین نمی دانند .


شاید هر کس دیگری بود می گفت خوشبختانه اما من می گویم متاسفانه ...

متاسفانه من - بابک اسحاقی - تنها ایرانی هستم که با سفینه فضایی زمین را به مقصد ماه ترک خواهد کرد .

سفینه فضایی امید (hope) راس ساعت 3 بامداد روز 21 دسامبر که از قضا مصادف شده است با شب یلدا ، زمین را به مقصد ماه ترک خواهد کرد .


من به همراه 192 نفر از ملیت های مختلف به همراه 7 مولتی میلیاردر که هزینه های این پروژه را تامین کرده اند تنها انسان هایی هستیم که از انفجار بزرگ جان سالم به در خواهند برد . 


سفینه امید ساعت 6 صبح در نیمه تاریک کره زمین قرار خواهد گرفت تا در معرض اشعه انفجار خورشیدی قرار نگیرد و پس از چهل و هشت ساعت در ایستگاه فضایی مون لایف فرود خواهد آمد .




هرچند می دانم خیلی هایتان دارید الان به من فحش می دهید ولی باور کنید تقصیر من نبود .

اگر یک هواپیما سقوط کند و از بین همه مسافران فقط یک نفر زنده بماند تمام رسانه ها با آن شخص مصاحبه خواهند کرد و از او مانند یک قهرمان تقدیر می شود . اما اگر یکنفر به قید قرعه از بین هفتاد و پنج میلیون ایرانی انتخاب شود تا به قیمت مرگ دیگران زنده بماند با اینکه شانسش چند میلیون بار بهتر از آن نجات یافته هواپیماست همه مردم نفرینش می کنند .

پس می بینید که شانس خیلی خیلی خوب هم ممکن است خیلی گند و مزخرف باشد .



در هر صورت هر یک از دویست مسافر سفینه امید می توانند یک هارددیسک از اطلاعات مورد علاقه را همراه خود به ماه ببرند . من هم تصمیم گرفتم صدای شما دوستانم را ببرم .


شب یلدای امسال آخرین شب زندگانی بشر بر روی کره زمین است . به عنوان یادگاری یک فایل صوتی از صدای خودتان ضبط کنید و آن را به آدرس ایمیل من بفرستید :


kiamehr.bastani@gmail.com


موضوع فایل صوتی آزاد است .

اگر پیغامی برای نسل های بعدی بشریت دارید . اگر می خواهید با انسان هایی که صد ها سال بعد از شما بر روی کره زمین قدم خواهند گذاشت حرف بزنید . اگر دوست دارید از توانایی ها و خوبی های انسان ها و یا از جنگ ها و بدی ها و جنایت های بشر در حق خود و طبیعت حرف بزنید .اگر دوست دارید از آداب و رسوم ایرانی ها در شب یلدا بگویید . اگر می خواهید از آرزوهایی که به آن نرسیده اید و برنامه هایی که برای آینده داشتید بگویید . اگر می خواهید از خاطرات خوب و بدتان از کره زمین بگویید .

اگر دوست دارید از آدمهایی که دوستشان دارید یا از آنها متنفرید ( به غیر از من ) حرف بزنید .

یا اصلا اگر دوست دارید کل این سناریویی که برایتان چیدم را دایورت کنید و از هرچی که دوست داشتید صحبت کنید چه می دانم شعر بخوانید یا فال حافظ بگیرید یا الکی بخندید و گریه کنید .

فقط حتما خودتان را معرفی کنید و اگر وبلاگ دارید نام وبلاگتان را بگویید .

فراموش نکنید این فایل احتمالا تنها یادگاری شماست که برای انسان های آینده باقی خواهد ماند

از امشب شما سه روز وقت دارید تا فایل صدایتان را  ارسال کنید .

روز چهارشنبه ساعت 12 ظهر آخرین فرصت ارسال فایل هاست .( مطمئنی سه روز شد ؟)



شب یلدا من باید توی سفینه باشم و در بین شما نخواهم بود . اما فایل صدای شما را آماده خواهم کرد و از یکی از دوستانم خواهش می کنم که این پست را منتشر کند .


ممنونم که در آخرین بازی جوگیریات شرکت می کنید .

امیدوارم از آخرین شب یلدایتان خوب استفاده کنید .

پیشاپیش روح همگی شما شاد ...




نظرات 182 + ارسال نظر
silvio berlusconi یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:53 http://سيلويو بر لوس كوني .it

Mamali bambino
Mamali bella
comune Mamali
Mmlyanv Qvrbaghyanv

Forse non mi prometti che tu qui
E 'solo io e te
da solo
Grazie a te sto leavin politica
Non dovresti venire qui per portarvi sulla torre di Pisa Bnshvnm
Bocca ottenere pizza?

Non dovresti cambiare Brlvs Famylyt puoi frocio?

Mamali
Mi manca Lamsb
Senza la conoscenza della Roma I Come

ti amo
Silvio


B. Khan Scusa la mia abuso di Kamntdvnyt
I bambini hanno ricevuto blog molto vicino

مملی عزیزم
مملی قشنگم
مملی جیگرم
مملیانو قورباغیانو

مگه قول نداده بودی که بیای اینجا پیش من
فقط خودم و خودت
تنهای تنها
من به خاطر تو سیاست رو ول کردم
مگه قرار نبود بیای اینجا تو رو ببرم روی برج پیزا بنشونم
پیتزا بذارم دهنت ؟

مگه قرار نبود فامیلیت رو عوض کنی بذاری برلوس کونی ؟

مملی
دلم برات تنگ شده لامصب
پاشو بیا رم دیگه بی معرفت

دوستت دارم
سیلویو


بابک خان ببخشید از کامنتدونیت سو استفاده کردم
آخه این بچه خوشگل وبلاگش رو بسته

ملودی یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:54 http://melody-man.mihanblog.com/

بابک خان از این پس خونت حلال شد

فرشته یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:55

سلام آقای جعفری نژاد. عرض ادب . فکر کنم اشتباهی شده . ما تازه مهمون هستیم ها . اما خب ارادت داریم به جماعت نسوان علی الخصوص ژولیت خانم و تیراژه عزیز.بقیه نسوان رو هم هنوز آشنا نشدیم

ژولیت یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 14:56 http://migrenism.blogsky.com


مملی برلوس کونی!
خدایا آخر عمری مردم از خنده!

جعفری نژاد یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 15:01

آقای برلوس.درکی عزیز

میشه یه سوال از شما بپرسم ؟
شما آدمی به اسم " کیا درکی " می شناسین ؟
تو رو خدا خوب فکر کنید بعد جواب بدین
آخه من تو دوستام یه رفیق دارم که اسمش کیا درکی هست . خیلی هم به شما شبیه . البته شما کله تون مو نداره ولی اون لا مصب کلن مو نداره ... کل هیکلش عین کف دست می مونه قربونش برم . دیدم که میگما

خواهش می کنم یه تحقیقی بکنید ببینید با این کیا درکیه ما نسبتی ندارین ...

جانم فدایتان
حق ام میانتان

جعفری نژاد یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 15:03

از این " فرشته " خانم عذر می خوام ، اشتباه از من بود ، خیال کردم این فرشته خانوم ، اون آبجی فرشته ی خودمونه

Whoopi Goldberg یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 15:04

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/4b/Whoopi_Goldberg_at_a_NYC_No_on_Proposition_8_Rally.jpg/220px-Whoopi_Goldberg_at_a_NYC_No_on_Proposition_8_Rally.jpg

ملودی یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 15:04 http://melody-man.mihanblog.com/

ژولی جان تو هم رفتنی شدی؟

Whoopi Goldberg یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 15:05

Dear Mr. Jafari Nejad
's A computer engineer

A life-blood, liver, tail, I did not
But this reputation is not
If so quiet today I was an innocent child just because she Ronak
But I'm here now

In this crossbreed puppies Come Soon you'll pull up a tiger
I had three years Ng·hshvn
It's your turn to another dimension

're Coming or crackin up Byarmt Salavati father?

Qrbant
Whoopi Goldberg



آقای جعفری نژاد عزیز
آقای مثلا مهندس کامپیوتر

یک عمر خون جگر خوردم و دم نزدم
اما این رسمش نیست
اگر تا امروز سکوت کردم فقط به خاطر اون روناک طفل معصوم بود
اما دیگه به اینجام رسیده

زودی پاشو بیا این توله های دو رگه ات رو وردار ببر
سه سال من نگهشون داشتم
دیگه از این به بعد نوبت توئه

پا میشی میایی یا پاشم بیارمت پدر صلواتی ؟

قربانت
ووپی گلدبرگ

فرشته یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 15:13 http://houdsa.blogfa.com

چه خبره اینجا...

ممدقلی تو هنو منو نشناختی؟؟؟

میبینم که یه هالیوودو به پرواز در آوردی بابک...

ژولیت یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 15:13 http://migrenism.blogsky.com


بابک جون من اینا رو از کجات در میاری؟
این یارو رو جای مونیکا با خودت ببری قول می دم کلی خوش بگذره!)))))))))))))))))
ووپی عزیز الساعه بابک و مملی رو برات سند می کنم. این دوتا کانهو دوقلو های به هم چسبیدن!
دوتاش به دردت می خوره ووپی عزیز و گوگوری مگوری!
بابک اینایی که گفتمو واسش ترجمه کن بی زحمت!

جعفری نژاد یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 15:14

whoopi عزیزم

روزی که در Location فیلم " روح " علیرغم وجود " دمی مور " چشمانم رخساره ی زیبا و موهای افشان شما را دید کمی تا قسمتی قالب تهی کردم ( حالا از کجا تهی کردم بماند ) همان روز با خودم و خودت عهد کردم که اولا هیچگاه تو را تنها نگذارم و ثانیا هیچگاه تو را تنها ، نگذارم ( مدیونی اگر فکر کنی عهد دوم ربطی به چهره ات دارد )
اما باور کن ناچارم ، باور کن که گیر کرده ام ... تمام راه های ممکن را برای رسیدن به تو امتحان کردم اما تو گویی تمام نیروهای موجود در هستی دست به کار شده اند تا که عشق ما ناکام بماند ( بازهم مدیونی اگر فکر کنی من از بابت خداوند منان را سپاسگزارم )

Whoopi جان
برایم دعا کن و توله هایمان را به جای من ببوس
امیدوارم در سرای باقی هم را دیدار کنیم ( خدایا این یکی رو غلط کردم به شدددددت )

Whoopi Goldberg یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 15:28

Mamali Baby
The next word be?
OK
Just bought a ticket for Tehran
Before the end of the world I come from four main directions yea ...

I remember a number of shotguns and six-level cache elephant Somewhere you put it in the fire, making
You will begin to understand the solar explosion on December 21 Mamali Fragyan



Yours sincerly
Whoopi GoldbergJohn F. Kennedy airport in New York

Before boarding an aircraft.



مملی عزیزم
این حرف آخرت بود ؟
باشه
همین الان یه بلیط خریدم واسه تهران
قبل از اینکه دنیا به پایان برسه من تو رو از چهار جهت اصلی آره ...

با خودم یک عدد شات گان شش لول فیل کش می آورم و آن را در یکجایی از تو قرار داده و شلیک مینمایم
انفجار خورشیدی روز 21 دسامبر از درک تو آغاز می شود مملی فراگیان



ارادتمند
ووپی گلدبرگ
فرودگاه جان اف کندی نیویورک

قبل از سوار شدن به هواپیما

ملودی یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 15:38

خوشمان آمددددددددددددددددد شدیییییییییید

جعفری نژاد یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 15:39

whoopi عزیزم

ماه تابان من
ای که موهایت چونان پشم ذرت افشان است و دلبری می کند
بر خشم خود غلبه کن و گفتار حق من را درک کن
عزیز جانم
من برای سر لوله ی شات گانت فکرهای بهتری دارم . من کسی را می شناسم که سال هاست حسرت یک شات گان را می خورد و شب ها در آرزوی داشتن شات گان سر بر بالشت می نهد . پیشنهادم می کنم شات گان شش لولت را به او بدهی باشد که لااقل یک لولش به کار آن بنده خدا بیاید و دلش شاد گردد

جعفری نژاد یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 15:41

whoopi عزیزم

خط آخر نامه ام را اصلاح می کنم ، ایشان منظور نظرش این است که دلش گشااااااد شود ، نه شاااااد

پس هم اکنون نیازمند یاری سبزت هستم عزیزم

کاتب خمشید قزوینی یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 15:58

در حکایت است که طفلی جغل در دهران پارس بودی به غایت زیباروی
حکیمان زمانه او را به بالای هر مردی بیماری می بردندی فی الفور از هوش رفتی
و این بسیار پیش از اختراع اتر بودی ...

تمام اهل دهران پارس روزی دو بار صفوف طویل ساختی تا اندکی او را بمالیدی
روزی سلطانی از دهران پارس می گذشتی
این جوان را دیدی که عریان در کوزه شده است .
گفت ای عجب که تو چون دیوژن حکیم جامه از تن دریدی و کسوت عرفان به تن کردی
جوان گفت : نه بابا ... درک خود به یک عدد گردو فروختم ولی انان مرا بد سپوختن پس ناچار فرار را بر قرار ترجیح داده و توی این کوزه پناه گرفتم .
سلطان فریاد براورد که ولله تو از دیوژن هم عارف تری که هیچ درویشی از سر بدبختی درک خویش به این بها به حق نسپرد .
سلطان او را سیم و زر گزاف بخشید و آن جوانک تمامی آن پول را به مردان قزوین داد
هم پول هم درک

پس درکش فراخ شد و او را (ممد درک فراخیان) نامیدند که در اثر گذشت زمان امروز ( ممدلی فراگیان ) گویند


جعفری نژاد یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 16:04

می رم خونه از اونجا حتمن می رسم حضور انورتون حاج آقا

ثنا یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 16:07 http://angizehzendegi.blogfa.com/

بد شد...رفتیم تو حاشیه زیاد.پست یادمون رفت و حرفای بهتر.........نمیدونم ...

بانو یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 16:09

کاش این ادامه نسل و وظیفه خطیر رو به بابک خان یادآوری نکرده بودم!!!! چه میدونستم مساله اینقدر ناموسی میشه!!!!

ژولیت یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 16:29 http://migrenism.blogsky.com

اقا فایل صوتیمون اماده شد! هوراا

ژولیت یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 16:34 http://migrenism.blogsky.com

فرستادم! جون من ایندفعه دیگه نگین نیست و نرسید و اینا که مونیکا رو از وسط دو تیکه می کنم! نصفشو می دم مملی!هررررررررررررررر

کودک فهیم یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 18:50 http://the-nox.blogfa.com

اِوا
خاک وَچوک.

سایه یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 19:38

جای تیراژه جان به شددددت خالیه
هیچی جای نفرینا و فحشای تیراژه رو نمیگیره

م . ح . م . د یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 19:52

کیامهر فرستادم

سارکی یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 20:27

سلام بابک خان میشه بگی قالب وبلاگتو چجوری طراحی کردی؟

طراحی نکردم
این همون قالب پیش فرض بلاگ اسکایه
فقط یک عکس برای هدرش گذاشتم

سمیرا یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 21:51 http://nahavand.persianblog.ir

پستو خوندم گفتم لابد کامنت دونی الان بساط استغار و حلالیت خواهی داغه دیدم نخیر جماعت کلن همه چی رو فان می بینن و حتی تموم شدن دنیا رو هم به شوخی برگزار می کنن حالا فکر کن بابک خان اینا رو با خودت ببری کلا میترکونن سفینه رو....یه لحظه تصورشو بکنید

ژولیت یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 23:22 http://migrenism.blogsky.com

آقا این مونیکا حواس برات نذاشته!
فردا نیای بگی نرسیده و اینا! همین الان چک کن جون اون همه بچه ی دورگه ات!

وحید (مخاطب ساکت!) دوشنبه 27 آذر 1391 ساعت 00:07

با عرض درود.
اقا بابک ما دوتا اهنگ از کارامو واستون ایمیل کردیم.
راستش رفتیم دنبال مجوز ندادن گفتیم از طریق جوگیرات به گوش جهانیان برسونیمش!
:))))))))))))))))))

وحید جان
تو داری هدر میشی به خدا
زودتر خودت رو به صدا و سیما معرفی کن

مریم سه‌شنبه 28 آذر 1391 ساعت 09:09

دیوانه

لطف دارید

صحرا چهارشنبه 29 آذر 1391 ساعت 12:30 http://sahra-sahra.blogfa.com

سلام وبتو خوندم،خیلی خوشم اومد از مطالبت!
دوس داشتم مطالبتو
به من سر بزن،خوشحال میشم

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 30 آذر 1391 ساعت 21:10

اگه قرار باشه از ایران یکنفر زنده بمونه اون جنتی هست نه شما؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد