مشائی : بودن یا نبودن ؟
وقتی در بحبوحه یک حادثه یا اتفاق بزرگ هستیم شاید متوجه عظمت و اهمیت آن نباشیم .
برای ما که اکثرا در زمان وقوع انقلاب نبوده ایم یا چیزی از آن به خاطر نداریم شاید اینطور به نظر برسد که مردم دقیقا در جریان تمام اتفاقات بوده و درک کاملی از همه حوادث داشته اند اما بواقع اینطور نیست و شاید خیلی از مردم نمی دانستند در متن چه اتفاق و تحول بزرگی قرار گرفته اند .
در زمان ما هم حوادث و اتفاقات بزرگ ، کم رخ نداده است .
درگیری های کوی دانشگاه و حوادث سال 88 و بحران های داخلی در زمان دولت اصلاحات و ....
مخلص کلام : همان جمله اول پست
وقتی در متن یک حادثه و اتفاق بزرگ هستیم شاید متوجه عظمت و اهمیت آن نباشیم .
همانطور که می دانید در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری هستیم .
اوضاع نابسامان اقتصادی و اجتماعی کشور ، شرایط سیاسی ایران در منطقه و جهان ، حوادث پیش آمده پس از انتخابات گذشته و آرایش گروه های سیاسی در انتخابات پیش رو ، همه و همه دست به دست هم داده اند تا انتخابات سال 92 یک رویداد بزرگ و مثل همیشه غیر قابل
پیش بینی باشد .
اما بحث من بیشتر از اینکه بخواهد مربوط به خود انتخابات باشد مربوط است به فردا ....
سه شنبه 31 اردیبهشت روزیست که شورای نگهبان اسامی کاندیداهایی را که صلاحیتشان
احراز شده است اعلام می کند و شاید کمی اغراق آمیز باشد اگر بگوییم فردا روزی به مراتب
با اهمیت تر از روز برگزاری انتخابات است ا.
جبهه گیری در برابر هاشمی و تلاش برای تخریب او و اختلافات ریشه ای وی با بسیاری از اصولگرایان و همینطور شایعاتی در مورد سن و سال بالا و عدم توانایی او در اداره کشور ، این نکته را به ذهن متبادر می کند که شاید صلاحیت او در شورای نگهبان تایید نشود که البته با توجه به مناصب قبلی و فعلی او این احتمال کمی بعید به نظر می رسد .
اما مساله اساسی مربوط است به رد صلاحیت کاندیدای مورد حمایت دولت :
اسفندیار رحیم مشائی
هشت سال ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد یک چیز را به همه ثابت کرده است که او به رغم تمام نقاط ضعفش یک حسن بزرگ دارد و آن اینکه تا آخر پای رفقایش می ایستد .
اعلام انصراف سایر کاندیداهای وابسته به دولت هم یک سیگنال قوی بود از طرف احمدی نژاد به شورای نگهبان به این معنی که : مشائی برگ آخر بازی و تنها مهره من است .
با این اوصاف خودتان حتما متوجه اهمیت فردا هستید .
رد یا احراز صلاحیت اسفندیار رحیم مشائی در هر دو حالت پر حاشیه و با اهمیت خواهد بود .
شرکت او در انتخابات ، استراتژی سیاسیون هر دو طیف اصولگرا و اصلاح طلب را تحت تاثیر قرار خواهد داد و رد صلاحیت او می تواند واکنش غیر قابل پیش بینی احمدی نژاد را به همراه داشته باشد . واکنشی که مطمئنا دوستانه نخواهد بود ...
نمی دانم تحلیلم تا چه اندازه درست باشد اما فردا - سه شنبه 31 اردیبهشت را به خاطر بسپارید. حسی به من می گوید این سه شنبه از همان روزهای تاریخی خواهد بود .
+ اگر دوست داشتید در مورد این پست اظهار نظر بفرمایید و بسته به تمایل با نام یا بدون نام کامنت بگذارید ولی لطفا اخلاقیات را رعایت کرده و به کسی توهین نفرمایید .
اول
شرمنده!
ولی خیلی خوش حال شدم اول شدم أصن از فانتزیام یکیش همین بود
راستش منم خیلی از فردا میترسم
سلام
رد صلاحیت آقای مشایی یعنی کم رنگ شدن جدال کاندیدها و کاهش تنشها و در نتیجه کم رنگ شدن حضور مردم در روز انتخابات. پس حداقل تاثیر ایشان میتواند در میزان حضور مردم موثر باشد. چه لزومی دارد مهره به این خوبی الان سوخت شود؟
عرض ارادت خدمت آقا و مدیر بلاگ اسکای
خیلی خیلی مخلصیم جناب مهندس چنگیزی
اقا بزار مشایی بشه اصلا...
حد اقل از اون پیرمرده که بهتره...
ولی اینو میگم نه مشایی نه هاشمی..
یا قالیباف میشه یا جلیلی.
یعنی عاشق اینم که در بطن باشم!! هار هار
ولی از شوخی گذشته من هم دقیقا همین فکر را نسبت به دوران انقلاب و الان داشته و دارم تنها امیدوترم خدا به مردم رحم کند که در این جدال ها زیر دست و پا له نشوند چه جانی و چه مالی...
salam agha babak :)
salam aghaye changizi :)
:D
rastesh man az siasat ziad saram nmishe ama hadeaghal midunm rais jumhure ayande az hamin alan moshakhas shode !
valla !
ku edalat ku raye mardom ?
aghaye hashemiam midunm fght vase in umad tu entekhabat ke mardomo shure hoseini bgire !
mashaiam azun badtar !
فردا روز مهمیه ، قبول دارم
من میگم مشائی رو تائید صلاحیت میکنن ، چون به نظرم میدونن اگه تائید نکنن احمدی نژاد حرف واسه گفتن زیاد خواهد داشت !
این دوره نمیخواستم شرکت کنم اما الان مصمم که به آقای هاشمی رای بدم ، به خاطر خیلی از چیزا ...
خیلی وقت بود سیا.س.ت رو گذاشته بودم کنار تا همین اواخر که مدام داریم با بقیه بحث میکنیم.
این انتخابات چند قطبی و بی در و پیکری که در راه است اصلا شبیه انتخابات نیست.حکایت به مرگ بگیر که به تب راضی بشن و از افعی به مار پناه بردن و اینهاست..
و جالب اینکه بین تمامی قطبها اشتراک های عجیب و غریبی هم وجود دارد. خودزنی های خاص و از جنس بگم بگم های چهار سال پیش. گمانه زنی ها. و البته پیش پرده هایی خنده دار. یکی تا دم اخر منتظر تماس از مقامات بالا بوده که اذن کاندید شدن بدهد. یکی هنرمندها رو خرکش میکنه حالا به بهانه ی وام فرهنگی یا هر چی. یه عده هم از نوچه های قدیم و ندیم هم حضور دارند که یکی به نعل میزنند یکی به میخ. حرفهای این اواخر قالی.باف هم که جای خود.
مردم عوض شدند. این رو بعدا بهتر میبینید. شده اند عین یک عده رهگذر که دارند خیمه شب بازی نگاه میکنند و یک جاهایی هم دست میزنند و آماشالا میگن و یه جاهایی هم کفری میشوند از معطل شدن و یک جاهایی هم سکه ای میندازند توی کلاه وردست معرکه
همه چیز نمایشی شده. و پشت همه ی اینها بی اعتمادی موج میزنه.
وقتی به امید رهایی از فلاکت فعلی به آمدن کسی قانع شده اند که 16 سال پیش گریزان از وی به دامان اصلاحات پناه برده بودند دیگر چیزی برای گفتن نمیماند.
مردم دچار یک رخوت و خمودگی خاص شده اند.. تا حد زیادی هم خودشان مقصرند. واژه های سیاس.ت و انت.خابات در این مملکت اصلا معنای خودش را از دست داده.
خیلی چیزهای بی ربط را به سیاست ربط دادند که بعدش ناکامی هایشان به شدت آنها را نسبت به همه چیز بدبین کرد. همه چیز را سپردند به نیرو های پشت پرده انگار خودشان عروسکی بیش نیستند
حرف زیاده. کاش میشد توی پستی بگویمشان.
اگر صلاحیتش تایید بشه! اگر بتونه با پشتوانه همین آقای رئیس جمهور اون هم توی شهرستانها رای بالایی بیاره کلا انگار فرقی به حال ما نکرده متاسفانه این 4سال گذشته هم عملا همین مرد مملکتمان را اداره کرده!
از کسایی هستم که از همین حالا با فکر تایید شدن صلاحیتش هم دندون رو هم می سایم!
باور کنید که هم مشایی هم رفسنجانی دوتایی باهم رد صلاحیتشون میکنن...اگه اینجوری شد میام خودمو معرفی میکنم که چه اینده نگری توپی کردم ...
ماده 25 میثاق بین المللی حقوق مدنی وسیاسی:
"حق هر انسان عضو اجتماع است که بدون در نظر گرفتن هیچ یک از تبعیضات مذکور در ماده 2 ( نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیده سیاسی و ...) و بدون محدودیت غیر معقول، در اداره ی امور عمومی (بالمباشره یا به واسطه ی نمایندگانی که آزادانه انتخاب می شوند) شرکت نماید."
سلام
در کشوری که حتی این حقوق اولیه ی انسانی هم در اون، تعریف نشده ست، صحبت کردن، گمانه زنی و شرکت در امور سیاسی، آب در هاون کوبیدنه... این نظر منه با احترام به تمام نظرات موافق و مخالف...
از فردا نترس...
ترس یا شجاعت مسئله اینست...
وارد شدن مشایی و هاشمی به انتخابات فقط بازارگرمی نظام هست. صلاحیت هردونفر هم تایید میشه. فقط بخاطر اینکه مشارکت مردمی رو ببرند بالا....البته مشارکت در انتخابات فرمایشی!!!!
شده مثل رای دادن در آکـ.ـادمی موسیقی گوگـ.وش!
برام اصلا مهم نیس که کی میخواد رد بشه کی میخواد تائید بشه! این احمدی نژاد اگه واقعیت رو ببینه متوجه باید باشه که حتی خودش هم به خواست مردم رئیس جمهور نشد و همه چی از پیش تعیین شده بود!
توو کشوری که دموکراسی وجود نداره این فیلم بازی کردن های سیاسی خیلی حال به هم زنه!
اما خیلی ها متوجه این موضوع نیستند و باز دارن فکر میکنند که با اومدن یکی مملکت مشکلاتش حل میشه و با اومدن یکی دیگه مملکت ویرون! و مهمتر از همه رای ها شمرده میشه!
با اینکه مدت هاست سیاست را بوسیده و کنار گذاشتم اما پستت رو دوست داشتم بابک!
بی طرف و منطقی و منصفانه نوشته بودی...
واقن فردا روز سرنوشت سازیه...
خدا میدونه که من یکی حدقل دیگه تاب کش مکش و دعوا رو ندارم...کاش همه چی زود مشخص میشد!
امیدوارم که مشایی رد صلاحیت شه.اصن من فقط منتظرم فردا مشایی رد صلاحیت شه و احمدی نژاد باز یه بازی دیگه رو شروع کنه و باز جنگ را بندازه بعد من بشینم پشت تی وی و پفیلا بخورم و هار هار بهشون بخندم
و اینکه زنده باد هاشمی رفسنجانی. شیر اگه پیر هم بشه بازهم شیرههههههههههههههههههههههههههههههه
من طرفدار هیچ کدوم از این دو حزب نیستم و اتفاقاً با دلیل، با هر دو گروه مخالفم... منتها سوالم اینه که چرا مشائی رد صلاحیت بشه؟ چه دلیلی ممکنه وجود داشته باشه؟
و صد البته با شناختی که از اندازه ی «قانونمداری» در ایران دستم اومده و می بینم که قوانینمون، برای اینکه موافق خواسته ی یه عده ای بشه، تبصره و ... براش فراهم میشه! با این حساب، می تونم «حدس» بزنم که احتمال اینکه آقای هاشمی صلاحیتشون «تأیید» بشه، دور از ذهن نیست ابداً.
این از این موضوع.
ولی موضوعی که برام جالب و تعجب آوره اینه که:
آقای «هاشمی» هم همون کسیه که انتخابات سال 80 (همون زمانی که ترس حضور کمرنگ مردم توی انتخاب به شدت وجود داشت و همون موقع بود که سن قانونی رأی دادن رو آوردن روی پونزده سالگی) منفورترین کاندیدا بود و مردمی که سالها بود پشت دستشون رو داغ کرده بودن که هرگز در انتخابات شرکت نخواهند کرد، خبرش می رسید که چطور به خیل هواداران آقای «خاتمی» می پیوستن اون زمان، از ترس اینکه مبادا که آقای «هاشمی» رأی بیارن!
حالا دوست دارم به قول محمدعلی جمالزاده: "این قضیه رو در ترازوی سنجش بذاریم و به قول مولوی: با دیده ی «علّت شکاف» و با نظر «سبب سوراخ کن» در اسباب و علل این موضوع، فکر کنیم" که این مردم، چطور برای ایشونی که روزگاری می خواستن رأی نیاره، به عدم صلاحیتش قسم خدا و پیغمبر می خوردن... حالا، امروز ِ روز، برای رأی آوردنش، به صلاحیت داشتنش قسم خدا و پیر و پیغبر می خورن و با تمام قوایی و با هر دلیل و برهان و حتی گاهی مغلطه! شروع می کنن به تبلیغ ِ «زبونی» برای ایشون.
در صورتیکه آقای هاشمی، همون آقای هاشمی ِ قبلیه، همونطور که آقای اسفندیار رحیم مشائی و آقای احمدی نژاد هم همون آدم های قبلی هستن.
با خانم انصاری موافقم. یادمه سال ۷۶ که آقای هاشمی رفت. همه چقدر از اتمام دوره ایشون خوشحال بودند.ولی حالا همونها دارند براش سر و دست میشکنند. دقیقا مثل نماینده هایی که سال ۸۴ برای احمدی نژاد نامه فدایت شوم جمع میکردند و حالا افتادن دنبال جمع کردن نامه رد صلاحیت برای مشایی که اتفاقا رفیق غار همون آقاست!
(واقعا ملت عجیبی هستیم!)
سلام بابک جان
واقعا پیش بینی کردن این موضوع خیلی خیلی سخته
ولی اون چیزی که من پیش بینی میکنم اینکه در هر صورت ایشون تایید صلاحیت میشن
اگر فرداهم رد صلاحیت بشه، به نظرم با حکم حکومتی وارد عرصه انتخابات میشه، مثل جریان دکتر معین تو سال 84
وقتی همه ی معادلات رو بررسی کنی، مثل سفرهای تبلیغاتی، شوی زمان ثبت نام (این یکی خیلی چیزهارو شفاف بیان میکنه) نشون میده که رییس جمهور وقت تمام هم و غم خودش رو گذاشت روی این گزینه و برای ورودش به عرصه انتخابات از هیچ کاری کوتاهی نمیکنه
پس به قول دکتر زیبا کلام، اگه از طریق شورای نگهبان هم تایید صلاحیت نگیره، از طریق دیگه با انواع راهکارها ایشون رو به عرصه انتخابات برمیگردونه
برای داغ کردن تنور انتخابات هم مشائی و هم رفسنجانی تائید صلاحیت میشند ولی بخاطر ترس از قدرت هاشمی و جفتک پرانی مشائی هیچکدوم رئیس جمهور نمیشند حتی اگه همه به این دو نفر رای بدهند .
امسال انتخابات به دور دوم کشیده میشه و مشائی یک بازیگر دور دومه .
ولی از همه ی اینها گذشته کاری به 20 سال پیش نداریم . هاشمی نه حب قدرت داره امروز نه ثروت . اگه اومده به 2 دلیله . یکی جواب سکوت چند سالشو به احمدی نژاد بده!!!!!
و یکی هم بخاطر منافع خودش و خانوادش که بقاشون به بقای نظام بستگی داره برای برون رفت بحران ایران با سیاستی که داره .
این تحلیل منه
,والا بین بد و بدتر بد بهتره نهههههههههه
بابک خان
اعتراف;من اصلا ادامه ی پستت رو ندیده بودم!
بحث در مورد تایید یا رد صلاحیت یکی از کاندیداها بود نه کل پروسه ی انتخابات
خب..راستش با تمام اشمئزازی که از جریانات انحرافی)به تعبیری بهار نو!) دارم و جریانت هاله ی نور و دوستی با اسرائیل و ادعای رابطه با صاحب زمان و جن و جن گیری و اینهایی که سر این آقا و اطرافیانش اتفاق افتاد باز هم حرفم همانی است که گفتم
مساله این است که کار به کجا رسیده که مردممان طوری به این قضایا نگاه میکنند که انگار نمایش تردستی است نه بلانسبت یکی از مهمترین مسائل شهروندی و کشوری! در مورد خصلت های احمدی نجاد هم قبلا گفته بودی یکی شجاعتش و یکی هم این پایداری روی یک سری از مسائلش. که گفتی اگر با شعور خاتمی ادغام میشد مملکت گلستان میشد که البته در این باب هم جای بحث هست
اما یک نگاه به کاندیداها و سوابقشون و حواشی پیرامونشون
سرتاسر این انتخابات از ثبت نام و تایید صلاحیت گرفته تا تبلیغات و روز رای گیری و اعلام نتایج
نشون میده که سطح فعالیت سیاسی این مملکت در حد یک جار و جنجال در انتخاب مبصر دبیرستان است. مشکلات معیشتی... بحث های خاله زنکی سیاسی... بی کفایتی و تا حدی استبداد فرهنگی سیاستمداران و عدم دانش سیاسی و دیپلماسی سیاسیون ما همه چیز رو سخیف تر از انچه که باید کرده. مساله خیلی فراتر از تایید صلاحیت فلانی یا رای آوردن بهمانی است. تک تک اینها مهره هایی هستند با پیشینه و شعارهایی مشخص روی صفحه ای تکراری.
بازی باید به کل تغییر بکنه. وگرنه همه چیز همینطور سرگرمی وار پیش خواهد رفت.
میدانید بابک جان اینکه گفتید فردا مهمتر از روز انتخابات است..... حرف خیلی درستی بود.... ولی مشکل الان
عدم اعتماد مردمه..... اصلا هم مهم نیست کی رد یا تایید میشه... مگه کم دیدن این ملت از این دست تعریف ها و تمجدیدها.....
رد صلاحیت آقای هاشمی به معنی زیر سوال بردن کل نظام است ، باری به نظر من در خوش بینانه ترین حالت هم هیچ یک از این آقایون نمی تونه این ویرانه ها رو بازسازی بکنه ...
طبق اخبار غیر موثق آقای هاشمی رد صلاحیت شد .
من شاید تحلیل درستی از اوضاع نداشته باشم اما در نظر من حکومت ملت را کودکی فرض کرده که هر چند سال یکبار اسباب بازی های کهنه ای را جلویش میریزند تا با بازی های قدیمی اش مجدد خودش را سرگرم کند.
نشان به آن نشان که سالی که خاتمی کاندید شد، همه تلاشها برای رای نیاوردن هاشمی بود. و حالا هاشمی شده تنها کور سوی امید. غافل از اینکه تمام بگیر و ببند و کمیته بازی و هزار اختناق دیگه در زمان همین اقای هاشمی رخ داد.
یا زمانی که موسوی شد تنها راه نجات ملت... همه در تلاش بودند که احمدی مجدد رای نیاورد(که بازی از پیش باخته و هویدایی بود). غافل از اینکه همین آقا نخست وزیر روزهای اول انقلاب بود و همه ما سالهای مزخرفی رو با ایشون تجربه کرده بودیم...
حالا هم یه بازی تکراری با همان شگرد و قوانین... به قدری بدبین و نا امید هستم که مشایی بماند، نماند، هاشمی بیاید، نیاید، تمامش را سناریویی از پیش تعیین شده میدانم و بس...
به نظر من هر دو تایید صلاحیت می شوند. به خصوص اقای رفسنجانی که به قول دوستمون اگر رد صلاحیت شوند یعنی دو سوم نظام زیر سوال رفته است!! مشائی رو هم به نظرم میدونن احمدی نژاد چه شجاعتی در این زمینه ها داره و احتمال زیاد تایید خواهد شد.
اما من دوست دارم مشائی رد صلاحیت بشه ببینم احمدی نژاد می خواد دوباره چه جنجالی راه بندازه!
در آخر هم فکر می کنم جناب مبارک جلیلی رای هاشون از تو صندوق بیرون میاد.
به هر حال قسمت غم انگیز ماجرا این جا است که من کلا هیچ امیدی به هیچی ندارم و این به معنای واقعی کلمه بده. غصه ی فردای انتخابات رو می خورم که دوباره عملا باید با یک به اصطلاح خانه خراب کن دیگر به مدت 8 سال بسازیم و...
ضمناً با کامنت دل آرام جان بسیار موافقم...
کامنت آقای چنگیزی و دل آرام قابل تامل است
اینا همش بازیه
قلعه حیوانات
لایک به کامنت دل آرام
بیگ لایک به مسعود چنگیزی مریم انصاری دل آرام
فک میکنم که دوستان رده بالائی به 90 درصد از اهدافشون رسیدن ! و اوضاع رو طوری کردن که خیلی از ماها به این نتیجه رسیدیم که انتخابات از پیش تعیین شده هست و رای مردم هیچ جایگاهی نداره ! خب من این نظریه رو رد نمیکنم ! اما خیلی واسم جالبه که ما هنوز داریم راجع به چیزائی بحث میکنیم که شاید تو مخیله ی خیلی از مردم ما نگنجه ! فک نمیکنم برای پدری که نمیتونه غذای شب بچه هاش رو تامین کنه این مهم باشه که زمان اول انقلاب وقتی میرحسین بود چی شد ! یا وقتی هاشمی و خاتمی رئیس جمهور شدن چه بر سر مملکت در اومد ! اون الان به این فک میکنه که کی میتونه اونو از این وضع نجات بده ؟! این خیلی بده که 8 سال پیش بحث میکردیم که کی آزادی خواهه بهش رای بدیم و الان به این فکر میکنیم کی وضع اقتصادی مملکتو درست میکنه ! همه ی اینا رو میدونم ! میدونم که اگه قبلن بین بد و بدتر بود الان بین بدتر و خیلی بدتره ! اما اینو فراموش نکنید که چه یک میلیون نفر شرکت کنن چه پنجاه میلیون نفر ، از تاریخ 24 خرداد تا دو ماه بالای شبکه های تلویزیون " حماسه ی حضور " خواهید دید ! و برای دوستان هم فرقی نمیکنه که من شرکت کنم یا نه ! پس بهتره یه تغییر ایجاد بشه ! لااقل نجات دادن وضع مملکت از دست آدمای بی فرهنگی که افتخاری رو نابود کردن و داشتن انتظامی رو نابودتر میکردن ! تو کامنت بالائی هم اشاره کردم ، نمیخواستم این دوره شرکت کنم اما برای تغییر دادن خیلی از چیزا ، وبرای اینکه ایمان دارم کسی مثه هاشمی میتونه وضع مملکتو از اینی که الان هست خیلی بهتر کنه بهش رای میدم و تا میتونم هم رای جمع میکنم .
به قول بابای عزیزتر از جانم" سیاست پدر مادر نداره"
و ما هم از همان بدو کودکی این مبحث را واسه ی همیشه پرت کردیم بیرون...فقط امیدوارم امسال جان کسی به خطر نیفته ...همین!
موسوی جزء نظام بود و نخست وزیر بود و بدون شک در خیلی از اشتباهات حکومت دخیل بود. یا مستقیم یا غیر مستقیم لاقل اطلاع داشت اما حالا چهار ساله که حصر شده به خاطر چی ؟ به خاطر اینکه گفت من به خاطر کسانی که به من رای دادن کوتاه نمیام .چرا ؟ چون تغییر کرده بود .فرض کنیم هاشمی صلاحیتش رد نشه . به نظر میاد بتونه مملکتو از این شرایط نجات بده . من میگم باید شرکت کنیم . حتی اگه هاشمی تغییر نکرده باشه و حتی اگه باز هم تقلب بشه چون چاره ای نداریم . انتخاب کسی که شاید یک درصد کاری کنه که اوضاع بهتر بشه بهتر از اینه که دست رو دست بذاریم و کسی رای بیاره که صد در صد همین وضعیت ادامه پیدا کنه .
خدا خودش ختم بخیر کند!
که اصولا فکر نکنم بکند!
----------------
هنوز چیزی نه رد شده نه تایید!همه ی کسانی ک می گفتن رای نمی دن!رایشونم انتخاب کردند!خودکار و شناسنامه و کارت ملی شان هم کنار گذاشتند!
ماشیی رد صلاحیت میشه
ولی هاشمی نه
خبر موثقه
درضمن
شاید یه نفر مثل هاشمی با انگیزه و دوستانی که داره
بتونه این 80 سال رو یه جوری رنگ بزنه
تمیز که نه ...
بازی همین است امسال قرار است شکل جدیدی از رقابت تجربه شود و در تلاش هستند عروسک گردانهای این بازی که به جای دو قطبی شدن سه قطبی تجربه شود و دو ظلع این بازی همدیگر را طبق قانون فیزیک خنثی کنند و نفر سوم انتخاب شود.
سوال اینجاست اگه موسوی جزو سران فتنه بود چرا محاکمه نشد و این حصر خانگی بیشتر برای حفظ جان ایشان است مصونیت سیاسی دارند وکسانی که از کانال نگهبان عبور می کنند به واقع بخشی از بدنه نظام هستند و نباید به چشم منجی به آنها نگریسته شود
مشایی به عنوان متخصص کردستان در نهادهای اطلاعاتی شناخته می شود و ایشان افعی خورده هستند و بازی را بلد هستند
یکی از همین نهادهای معروف سرنوشت بازی را در دست دارد و از پیش مشخص کرده اند که نفر سوم این بازی برنده شود و کابینه و استاندارها نیز از الان انتخاب شده اند
شرکت نمی کنم تا سبابه ام آلوده نشود
به نظر شما باید رای داد یا نه؟
آخه کسی که همش توی فضا باشه و فک کنه با جن و پری در ارتباطه و از اون بدتر داش ممود حامیش باشه دیگه رای دادن داره؟
ولی به نظر من که ردش نمیکنن چون اگه رد کنن مطمئنا داش ممود عکس العملهای بدی رو نشون خواهد داد...
اما درمورد هاشمی اینکه این آدم هرچی که بود لااقل توی دوران ریاست جمهوریش اوضاع که دیگه اینجوری افتضاااااااااااااااااااااااااااااااااااح نبوده که
هاشمی هم کامل نیست و مثل هر انسان دیگه ای اشتباهاتی داشته ولی حتی اگه بین بد و بدتر حساب کنیم هاشمی خیلی خیلی بهتر از ایناس
هاشمی چه رئیس جمهور باشه چه نباشه چه پیر باشه چه نه بازم توی این مملکت هاشمیه و جایگاه خاص خودش رو داره و سیاستمدار بزرگیه...
بابک یکم پاچه خواری کن با سلام خدمت مهندس گرامی
بازی صیاصت همینه از همه ی سلایق نماینده به وجود میاد تا مردم به پای صندوق بیان.
البته دوستی میگفت برای اینا رای ساختن کاری نداره,چنان شلوغ میکنن که نگو و نپرس ,میخوان هاشمی بیاد بلکه دردی رو دوا کند...
یکی می گفت قدرت مثه ماسه می مونه توی مشت.
هرچقدر سعی کنی محکمتر نگهش داره از لای انگشتهات میریزه و مشتتو خالی می کنه
...
قدرت چیز عجیبیه
هرچقدر هم که خوب باشی وقتی تو موضع قدرت قرار می گیری خیلی خیلی سخته همونقدر خوب بمونی
...
اونوقت یه سوال
حالا یکی که رسیده به قدرت به اقتضای همین سخت بودنش یه ظلمی هرچند کوچیک ازش سر بزنه اونایی که حمایتش کردن برا رسیدن به قدرت، توی ظلمش شریکند؟
بلعیدم
همین
به نظر من رد صلاحیت نمیشه .
و احتمالآ در زمان لازم رد میشه.
بابک این مصاحبه ایه ایشون بخون، فکر کنم تا حدودی حرفم انوقت صحت پیدا کنه:
http://www.asriran.com/fa/news/274730/%D9%85%D8%B4%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B1%D8%AF-%D8%B5%D9%84%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D8%AA-%D8%B4%D9%88%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82-%D9%88%D9%84%DB%8C-%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87-%D8%AD%D9%82%D9%85-%D8%B1%D8%A7-%D9%85%DB%8C-%DA%AF%DB%8C%D8%B1%D9%85
بابک عزیز راستش این عکسو تیترو که دیدم یه لحظه راستش خوشم نیومد گفتم دیدی اینم زد به جاده خاکی سیاست..اما خب نظراتت خوب و قشنگ بود همه ما یه دوره ای از زندگیمون رو یه جورایی توی متن سیاست بودیم کمتر کسی از ماها هست که سال 76 و 80 با شوروهیجان به خاتمی رای نداده باشه یا دفعه بعدش از ترس رای آوردن احمدی نژاد به هاشمی رای نداده باشه و اگر هیچکدوم از اینکارا رو نکرده باشه قطعا سال 88 نام می ر حسین رو به صندوق انداخته اما آخرش چی شد.؟ استادی میگفت برید رای بدید نذارید براتون انتخاب کنند...اما...چقدر رای من و تو تاثیرگذاره؟ من هیچوقت آدم بی تفاوتی به اتفاقات کشورم نبودم همیشه هم مشارکت داشتم نه به خاطر نظام که برای وطنم...اما وقتی تو روز روشن به شعور من شهروند توهین میشه وقتی همه مردم ایران یک اسم رو می نویسن و فردا صبح آفتاب نزده اسم اونی که خودشون میخوان از صندوق درمیاد این چه مشارکتیه؟! از صبح روز فردای انتخابات 88 ایمان آوردم که همه این شلوغ پلوغیها و این آوردن خاتمی و هاشمی و میر حسین و حتی حالا مشایی برای به صحنه آوردن مردم و کشوندنشون پای صندوقهای رایه تا شبش توی تلویزیونها داخلی و خارجی بگن مردم ایران هنوز مدافع آرمانهای نظامند...حالا مثل روز مطمئنم خاتمی و هاشمی و مموتی و میر حسین و مشایی همه مهره اند..مهره هایی که بازیهایشان را خوب بلدند و فقط باید بتوانند ما را از خانه دربیاورند و بکشانند پای صندوقها....