ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
یکی از حاشیه دارترین و پر ابهام ترین اشعار دوران کودکی ما این بود :
یه روزی آقا خرگوشه
رفت دنبال بچه موشه
موشه دوید تو سوراخ
خرگوشه گفت : آخ
خرگوشه گفت : آخ
وایسا وایسا کاریت دارم
من خرگوشم و بی آزارم
کاریت ندارم
کاریت ندارم ...
و من همیشه می گفتم این خرگوشه موجود مشکل داری است که هی زود به زود حرفش را عوض می کند و اول می گوید کاریت دارم و بعد می گوید کاریت ندارم . نمی شود که در آن واحد با یکنفر هم کار داشته باشی و هم نداشته باشی . به نظرم ثبات شخصیتی نداشت و از یک مولتی پرسونالیته حاد رنج می برد .
یکی از مبهم ترین قسمت های این ترانه هم آن جایی بود که آقا موشه می دوید توی سوراخ و خرگوشه می گفت : آخ
و من متوجه نمی شدم که سوراخ چه ربطی به آخ دارد . البته آن موقع بچه بودم و ربطش را نمی فهمیدم .
در مجموع خرگوش شعرهای بچگی ما موجود مشکل داری بود اما من اهمیتی به این موضوع نمی دهم .
مانی این ترانه را دوست دارد و با شنیدنش زود لالا می کند .
وای جتاب آرشمیرزا خیلی ترانه های باحالی رو فرمودین !ممنون. من به شعر علاقه ای نداشتم الان خیلی خیلی علاقه مند شدم!!!
خواهش می کنم . من به استاد پیرزاده بیشتر از اینها مدیون هستم
.
بعد میگه چرا ازم میترسی
آخه واقعن چرااااااااااااااا
این موضوع یکی از ابهامات دوران بچگی منم بود!
ولی من همون موقع به یه کشف مهم نایل اومدم!
اینکه تو این شعر یه نوع پارادوکس لطیف وجود داره! چطور میشه خرگوش هم کار داشته باشه با موشه و هم نه؟!
خب این یه توضیح ساده داره!
اینکه اول که خرگوش میکه کارت دارم به این معناست که مثلا میخوام موضوع مهمی رو بهت بگم یا یه چی تو این مایه ها!
ولی وقتی میگه کارت ندارم یعنی نمیخوام آزاری بهت برسونم! مثل وقتی که ما خودمون میگیم مثلا باشه بیا اینجا بشین کنارم کاریت ندارم به خدا!
راستی!
مانی جان همیشه سلامت باشه ایشالا!
الان یکهو پست بازی آکادمی صدای جوگیریات رو باز کردم و داشتم صدای بچه هایی که در این مدت بیشتر باهاشون آشنا شدم رو می شنیدم.
برای پیدا کردن این پست روی "بازی" در آرشیو موضوعی کلیک کردم و همه ی خاطرات اینجا اومد جلوی چشمم...
دلم برای اون حال و هوا و اون فضا تنگ شد...
منصوره جان سلام
مال شب یلدا رو میگی؟
رمز میخواد آخه... منم دلم خواست خاطره بازی کنم
چجوری میشه پست رو بازگشایی کنم
چنین حکایت کنند که روزی روزگاری میرزا خرگوش شاهد بازآبادی موشکی خوش گوشا اما نازک استخوان مشاهده نموده و به قصد فریب نزدیک گردیده و زبان بازی می آغازد که ای چاقاله بادوم من به نزد من بیا و از من مهراس- موشک احساس خطر نموده و جلدی به سوراخ پرید- میرزا خرگوش آه از نهادش بر آمد که دیدی دلا که موشک از دست رفت؟ در این حین ام الفاره که بالغه ای عاقله و زکیه ای مطهره بود از طریق واصل و از موشک که چون بید در سولاخ میلرزید جویای جریانات گردید - موشک زبان بازی های میرزا را به او گوشزد کرد و اینکه یا امی ببین که آب از لب و لوچه اش سرازیر نموده و چشم هایش را فراخ و به من دوخته و گوش هایش سوی من دراز گردیده؟ مادر گفت : ای جان مادر در غیاب پدر ایشان بر ما محبت بسیار می نمایند و مروت بر ما تمام نموده و خرجی ما را نیز می دهند - باکی نداشته باش چون من که میهمان عزیز است دعوتش کن به سرای و تو خود نزد خاله همستر رو و از او مشتی نخود دارک بگیر و برای من بیاور!
چنین حکایت کنند که روزی روزگاری میرزا خرگوش شاهد بازآبادی موشکی خوش گوشا اما نازک استخوان مشاهده نموده و به قصد فریب نزدیک گردیده و زبان بازی می آغازد که ای چاقاله بادوم من به نزد من بیا و از من مهراس- موشک احساس خطر نموده و جلدی به سوراخ پرید- میرزا خرگوش آه از نهادش بر آمد که دیدی دلا که موشک از دست رفت؟ در این حین ام الفاره که بالغه ای عاقله و زکیه ای مطهره بود از طریق واصل و از موشک که چون بید در سولاخ میلرزید جویای جریانات گردید - موشک زبان بازی های میرزا را به او گوشزد کرد و اینکه یا امی ببین که آب از لب و لوچه اش سرازیر نموده و چشم هایش را فراخ و به من دوخته و گوش هایش سوی من دراز گردیده؟ مادر گفت : ای جان مادر در غیاب پدر ایشان بر ما محبت بسیار می نمایند و مروت بر ما تمام نموده و خرجی ما را نیز می دهند - باکی نداشته باش چون من که میهمان عزیز است دعوتش کن به سرای و تو خود نزد خاله همستر رو و از او مشتی نخود دارک بگیر و برای من بیاور!
نه مریم جان.
منظورم به این پست بود:
http://javgiriattt.blogsky.com/1390/01/29/post-163/
رمز پست شب یلدا رو من هم ندارم و متاسفانه قسمت نشده بود شرکت کنم.
ای من به قربان اون مانی عزیزم برم
آقا خییلی نامردیه.الان دیه واقعنی دلم خواست بیام این شعرو براش بخونم و هییی همین جوری ببوسمش
بگید ببینم سهمیه هر روز منو دارین دیگه؟قراره روزی یه دونه از اون بوسایی که میکنید از طرف من باشه ها
بابک جان
باسلام وارادت وادب
قدم نورسیده مانی جان بر شما و همسر گرامیتان مبارک . این دوبیت را به شادباش پدرشدنتان تقدیم می کنم :
مژده آمد پدر شدی ، بابک
صاحب یک پسر شدی ، بابک
مانی ات ، مقدمش مبارک باد
خالق یک اثر شدی ، بابک
بابک جان
باسلام وارادت وادب
قدم نورسیده مانی جان بر شما و همسر گرامیتان مبارک . این دوبیت را به شادباش پدرشدنتان تقدیم می کنم :
مژده آمد پدر شدی ، بابک
صاحب یک پسر شدی ، بابک
مانی ات ، مقدمش مبارک باد
خالق یک اثر شدی ، بابک
نتیجه اخلاقی:
مادر موشه عاقل بود ...فقط نمی تونست توجیه کنه که آقا خرگوشه اون موقع شب اون جا چی کار می کرده ...البته که مهمون بوده
بابک
بگرد ببین میتونی این آهنگ رو داونلود کنی از جایی. البته شاید هم بلد باشیاش. بچههای من عاشق این لالایی بودند:
بهار شده گل اومده
چهچه بلبل اومده
بوی خوش بنفشه و
موسم سنبل اومده
ابرای توی آسمون
رفتن و آفتاب اومده
ستارهها که در میان
انگار که مهتاب اومده
چشماتو روی هم بذار
بخواب که لحظه خواب اومده
چشماتو روی هم بذار
بخواب که لحظه خواب اومده
لالایی، لالایی، لایی، لایی
لالایی، لالایی، لایی، لایی
لالایی، لالایی، لالایی
هر گونهء شبههء حسودی کردن به آرش خان پیرزاده که کل متن شعرهای بچگانه را نوشته بودند، شدیداً تکذیب میشود!
جالبتر از تحلیل شما کامنتهای این پسته
من چرا یادم رفت در کامنت قبلیم سلام رو بنویسم؟! :(
شرمنده.
سلام به روی ماهت مریم جان.
سلام...
باید از نویسنده اش بپرسی
با قسمت چهارم رمان "تلخی پایدار نمی ماند" و همچنین ویدیو استقبال مردم کرمان از حسن روحانی بروز هستیم
وای ی ی ی ی این پسر خوشگل ناز چی میگه؟
شوک شدم و همزمان دچار شور و شعفی وصف ناپذیر
اصلآ یک حالی که گفتنی نیست ...
چه خبر دلپذیری چه آمدن خوشی به به مبارکش باد
مبارکتون باد .
از صمیم قلب به مامی مهربان و بابا بابک و مامان ناهید عزیز و پدر بزرگهای نازنین تبریک می گم .
مدتی در سفر بودم و حسابی غافلگیر شدم با این خبر دلنشین .لذتش رو ببرید و یک ماچ گنده از طرف من به اون لپهای خوشگلش.
http://s4.picofile.com/file/7802942789/08.mp3.html
تا الان روحانی با هشتصد هزار رای نفر اوله
سلام وب تنایسی داری به وب منم سری بزن من تورو لینکیدم توام منوبااسم وبم بلینک میسی.