جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

سال 92 سال رفتن باباهاست

بابایم امروز ظهر به مقصد آسمان پرواز کرد ...




تولد : دی ماه 29    وفات : دی ماه 92




نظرات 282 + ارسال نظر
فاطمه سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 15:34

خدا رحمتشون کنه. خیلی ناراحت شدم

باران پاییزی سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 15:35 http://baranpaiezi.blogsky.com


خدا رحمت شون کنه

شاه بلوط سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 16:17 http://balot.persianblog.ir/

خدا رحمتشون کنه و به شما و بقیه عزیزانتون هم صبر بده

رها سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 16:25 http://pastils.blogfa.com

. . . خدا رحمتشون کنه .

تسلیت میگم.

نیلوفر سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 16:28 http://gorkhejevalang.blogfa.com

وای.تسلیت میگم بابک
خدا رحمتشون کنه.

رضا - خواننده خاموش سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 16:29

خدا رحمتشون کنه
بیشتر از 5 ساله با خاطراتت و روز نوشتات زندگی میکنم
به جرات یکی از بدترین خبرای زندگیم بود این خبر
خدا صبر بده

مموی عطر برنج سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 16:31 http://atri.blogsky.com/

تسلیت می گم...خیلی ناراحت شدم.
همین چند وقت پیش بود که در موردش نوشته بودی.جوون بودن.
خیلی متاسفم.جاش همیشه سبز.
امیدوارم 2 ماه باقی مونده امسال براتون بهتر بگذره.

رضا سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 16:35

خدا قرین رحمتش کنه و به بازمانده هاش صبر عنایت

بابک سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 16:44

تسلیت میگم بابک جان ... شوکه شدم هنوز هنگم بخدا
ای وای
روحشون شاد خدا بهتون صبر بده رفیق

فرشته سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 16:45

نه ..نه ...
شوکه شدم آقای اسحاقی ..اصلا خیلی غیر منتظره بود..خیلی ناراحت شدم ..
می دونم تسلیت واژه ای نیست که دل شما رو آروم کنه ...اما از صمیم قلبم تسلیت می گم و امیدوارم خدا به شما و بازماندگان صبر عنایت کنه ...

دل آرام سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 16:47 http://delaramam.blogsky.com

اقای اسحاقی...
بابک اصلا نمیدونم چی بگم...

خاموش سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 16:52

:(((

سهیل سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 16:53

شکه شدم به خدا.من همیشه خواننده ی جوگیریاتم و آقای اسحاقی بزرگ رو هم خیلی دوست داشتم.خدا بیامرزدشون.

doni سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 16:55

باباتو ( "بابا"ی تمام عیارتو) دوست داشتم.
خدایا بیامرز و رحمتش کن.
آمین

اردی بهشتی سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 17:01 http://tanhaeeeii.blogfa.com

وای خدای من
وای
تسلیت میگم
دوباره اشک اومد به چشمم
چقددددد امروز غمگین بود... از خود صبح

الی سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 17:03

وای خدای من!
ما رو در غم خودتون شریک بدونید...
تسلیت...

بهار سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 17:04

سلام تسلیت میگم از خوندنش شوکه شدم

تیراژه سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 17:19 http://tirajehnote.blogfa.com/

بابک اسحاقی نازنین تسلیت میگم دوست بزرگوارم

آوا سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 17:19

من خواننده‌ی خاموش و همیشگیه وبلاگتون هستم... شوکه شدم از خوندن این خبر تلخ... واقعاً نمی‌دونم چی بگم... بهتون تسلیت می‌گم... خیلی سخته... خیلی... خدا بهتون صبر بده... خیلی صبر بده...

مهتاب سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 17:19

وایییییی تسلیت میگم خداوند بهتون صبر بده

سهیلا سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 17:24



باز هم رفتن بابا..............

امیرحسین... سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 17:26

باورم نمیشه بابک...

کیانا سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 17:29

واااااااااااای واااااااااااااااای واااااااااااای بابک
من همین الان فهمیدم .تسلیت میگم
اصن باورم نمیشه

هنگ کردم
نمیدونم چی بگم
شوکه شدم
خدا رحمتشون کنه

سهیلا سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 17:33

عددهای سال تولد و وفاتشون جابه جاشده29-92 و دقیقا همون ماه تولدشون

ای خدااااااااااااااااا

دلم داره از غصه میترکه بابک
خدا صبر بده....به همه ی شماها مخصوصا مادر نازنینت...میدونم الان چی داره میکشه و بعدها چه خواهد کشید

زن متاهل سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 17:40 http://www.man159.blogfa.com

چی مبینمک
باورم نمیشه جناب اسحاقی
ولی خدا رحمت شان کند وبه شما صبر بدهد

م سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 17:41

باورم نمیشه
بدون اون نگاه مهربون و خنده پدرانه دنیا همیشه کمرنگتر خواهد بود
براتون و همه عزیزانتون آرزوی صبر میکنم
برای روح ایشون رحمت و درجات بالا از خدا امیدوارم
هیچ جمله ای جای خالی پدر را نمیتونه تسلیت بگه

مبارزگر سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 17:41

نمیدونم چی بگم واقعا.....

تسلیت میگم و از خدا براتون صبر میخوام.....

میلاد سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 17:42

دست و دلم نمیره بهت زنگ بزنم بابک

زبونم بند اومده

این اشک ها بی اختیار سرازیرن

انگار که عزیز خودمو از دست دادم

ای وای خدا

نمی دونم چی باید بگم بابک

آیدا سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 17:46

ای بابا
تسلیت میگم
غم نبینید

چوب کبریت سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 18:06

واای منم اصن باورم نمیشه،خیلی ناراحت شدم:((
خدا رحمتشون کنه،بهتون صبر بده غمه بزرگیه:(

آذرنوش سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 18:08 http://azar-noosh.blogsky.com

تسلیت میگم جناب اسحاقی :((

هما سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 18:09

اصلا" باورم نمیشه .
تسلیت میگم.ایشالا برای تحمل کردن جای خالیشون صبور باشین.

زهرا سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 18:12 http://pichakkk.blogsky.com

تسلیت می گم.
روح شون شاد وقرین رحمت الهی

عاطی سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 18:25 http://www-blogfa.blogsky.com/

خدا رحمتشون کنه :(

:گل

heti سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 18:26 http://khalehhetiking.persianblog.ir/

نه !خداوندا !اصلا باورم نمیشه .همین هفته گذشته پست گذاشته بودی راجع بهشون .حیف حیف حیف

نیمه جدی سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 18:27

فکر نکنم بتونم حالمو توصیف کنم. بابک عزیز کاش کلمه ای جمله ای داشتم برای کم کردن بار این اندوه. فقط بدونین که یکی از دوستاتون با هزار کیلومتر فاصله داره پای مانیتور آروم آروم اشک می ریزه و براتون از خدا صبری بزرگ میخواد. تسلیت میگم رفیق جان.

سمیر سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 18:28

آنقدر خبر بدی بود که نمیشد خاموش بمونم،عمیقا متاثر شدم،از صمیم قلب تسلیت عرض میکنم

یه مریم جدید سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 18:31 http://newmaryam.blogsky.com

تسلیت میگم جناب اسحاقی. خدا رحمتشون کنه و به شما صبر بده.
شریکم در غمتان.

negchi سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 18:31

تسلیت میگم آقای اسحاقی...
یادشون توی قلب ما زنده س...

بولوت سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 18:33

روحشون قرین رحمت

حامد سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 18:40

شوکه و ناراحت شدم وقتی دیدم
روحشون غرق رحمت الهی

داود(خورشید نامه) سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 18:44

بابک عزیز
اندوهت را درک میکنم ...
واقعا نمی دانم چه بگویم ...

براستی که باباها اسمانی اند
از خداوند بزرگ رحمت و ارامش ابدی را برای پدرت خواهانم

فاطمه شمیم یار سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 18:48

سلام
عمیقا تسلیت میگم بابک عزیز هر چند الان فکر نمیکنم واژه معناداری باشه الان..
خیلی خیلی ناراحت شدم...
خدا صبر بده به همتون...و روح شون قرین آرامش...

بهار همیشگی سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 18:52

وای باورم نمیشه!نمیدونم چی بگم...

خدا بهتون صبر بده...
خدا رحمتشون کنه...

سایه سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 18:57

ای وای اصلا باورم نمیشه...
خدا رحمتشون کنه و به شما صبر بده...
اینجور موقع ها واژه ها کم میارن برای ابراز همدردی... واقعا خیلی ناراحت شدم.. خیلی...

اردی بهشتی سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 19:00 http://tanhaeeeii.blogfa.com

چقدر خوب شد که برای آخرین تولدش همه با هم رفته بودین ... چقدر خوب بود ایدۀ مادر رو اجرایی کردین...
وای خدا
چقدر لحظات غیر قابل پیش بینی ان!
واقعا باید قدر هر لحظه وجود عزیزان رو دونست!

خدا رحمتشون کنه . تسلیت میگم

اردی بهشتی سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 19:03 http://tanhaeeeii.blogfa.com

انگار که سالهاست از نزدیک پدرتون رو میشناسم!
ما رو در غم خودتون شریک بدونید آقای اسحاقی!

سوره سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 19:03 http://Bharat-porshoor.blogsky.com

جناب اسحاقی تسلیت میگم

آرش از اهواز سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 19:08

دلداری دادن همیشه سخته حالا اگه برا پدر و مادر باشه دیگه بدتر
مادر من هم تابستون رفت اونم روز تولد و وفاتش یکروز بود 1325/5/1-1392/5/1
اعتراف میکنم وقتی عکستو با بابات تو پستهای قبلی دیدم خیلی دلم سوخت برا خودم و حسودی کردم
تسلیت میگم و امیدوارم صبور باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد