شور و شوق و حال و هوای اینستاگرام مرا یاد روزهای خوب و پر رفت و آمد وبلاگستان می اندازد اما نمی دانم چرا آنطور که باید مثل بعضی از معلوم الحال هایی که اسمشان را فعلا اینجا نمی آورم ( ولی احتمالا چند خط پایین تر اسمشان را خواهید خواند ) نمی توانم در فضای اینستاگرام ذوب و محو بشوم .
نمی توانم انقدر برایش وقت بگذارم با اینکه واقعا فضای اینستاگرام را دوست دارم و صد بار بیشتر نسبت به فیس بوک برایش احترام قائلم . شاید چون اینستا شبیه وبلاگ است و کسی که عضو اینستاگرام می شود برای خودش تولید محتوا می کند برعکس فیس بوک که اکثرا اشتراک گذاری و نشخوار مطالب و نوشته های این و آن است .
با این وجود اصلا نمی توانم کپشن و توضیحات زیر عکس ها را بخوانم . یعنی حوصله خواندن متن های طولانی را ندارم برعکس وبلاگ که انگار می نی مال برایم ناقص و نارسا به نظر می رسد .
اینستاگرامم یک تعداد عکس خانوادگی دارد از سفر و اتفاقات روزانه و اکثرا عکس های مانی است . هیچ وقت شبیه یک رسانه نگاهش نکرده ام چون نه ادعایی در عکاسی دارم و نه احساس می کنم یک تصویر بیانگر کامل افکار و درونیات من باشد . اینستاگرام را درست مثل یک آلبوم عکاسی می دانم که خیالم راحت است اگر گوشی موبایلم گم شد عکس های خوبش را از دست نمی دهم و اگر فردا روزی خواستم بدانم چه تاریخی چه کاری کرده ام و کجا بوده ام با تماشایش یادم بیفتد که مثلا هشت هفته قبل بوده یا شش هفته قبل .
برای همین زیاد اهل تعامل با دوستان اینستایی نبوده ام و هیچ وقت در چالش هایی که از چپ و راست به اینستاگرام سرازیر می شوند شرکت فعال نداشته ام .
چند وقت پیش توی کامنتهای یکی از پست های جوگیریات ، محسن باقرلو پیشنهاد داد که یک بازی وبلاگی راه بیندازیم . دروغ چرا ؟ من هم خیلی دلم برای بازی وبلاگی تنگ شده است و دل و دماغش را هم دارم اما باید دو نکته را قبول کرد . اول اینکه وقتی دوستانت در فضاهای دیگر تو را به بازی دعوت کرده اند و تو قبول نکرده ای احتمالا وقتی بازی وبلاگی راه بیفتد دوستان هم شرکت نخواهند کرد . و دوم اینکه باید بپذیریم وبلاگ آن شور و شوق قدیم ها را ندارد و تعداد کامنتها موید همین موضوع است .
القصه این پست را نوشتم برای اینکه بدانم رفقای قدیم و جدید اگر خدای نکرده سرمان به جایی خورد و خواستیم بازی وبلاگی بکنیم پایه هستند یا نه ؟ اصلا اینجا را می خوانند یا نه ؟ می خوانند ولی حوصله ندارند کامنت بگذارند یا نه ؟ و آخر اینکه اگر قرار باشد بازی کنیم حاضر هستند یا غایب ؟
یک عدد دو رقمی در نظر دارم که اگر تعداد حاضری های توی کامنتدونی به آن حد نصاب برسد بازی می کنیم و اگر هم نرسید دیگر بنده بی تقصیرم و مجبورید کما فی السابق هر شب همین پستهای طول و دراز و حرف های صد من یک غاز را تحمل بفرمایید .
ظاهر و باطن کاری بود که از دستم ساخته بود ...
باغبان خورشید کنجکاوتر از این حرفاس.
تازه مفتخرم بگم که 16 تا خواننده ی خاموش هم نمایان شدن.
(بله.. همچین آدم آمار داری هستم.)
77 تا آقا جان.
دست بابا رو هم می گیرم میارم.. 78.
دیگه دوست.. آشنا.. فک و فامیل.. ببینم چه می کنید دیگه.. 21 نفر دیگه هم جا هست.
+ بله باغبان شمردم.
کامنت هم که سه رقمی شد...
منم که ول کنین تا صبح حرف میزنم..
میبینم که خورشید حضور فعال داره در صحنه
منظور از عدد 2 رقمی کامنتا بوده یا دوستان آماده بازی ؟؟
من ملت همیشه در صحنه م.
شما خورشیده همیشه تابانی
آقا رسیدیم به عدد دو رقمی ِ مورد نظر!!!
قربون شما.
اینم همون بود خوشگلترش.
بعدشم نمی دونم.
حالا ما همه ی جوانبو درنظر می گیریم.
آها...
مهربان خانوم کامنت نذاشتن ولی شرکت می کنن دیگه..
خود آقای اسحاقی هم هست.
پس میشه 80 تا.
دل آرام ببین سمیرا خانوم نمیان؟
منم بابامو میارم.
82.
وایسین..
من قبلا بابامو آورده بودم.
همون 81.
شاید من خواهرمو بیارم
بزای برای عموم آزاده سحر
پس 82.
آقای اسحاقی رضایت بدین دیگه..
من فردا امتحان هندسه دارم.
خورشید جان
عدد مورد نظر بنده 58 بود
سال تولدم
چشم بازی می کنیم
موفق باشی تو امتحانت
دوستان خداحافظ همه.
و تشکر از همه ی این 82 نفر.
ممنون از خودت دختر گل
به خورشید
اوهووم بچه برو بخواب چرا اینقدر شلوغ میکنی !
به سلامت و موفق باشی خورشید جان
میگم اون عدد دو رقمی مد نظرتون چند بود؟
من جا نیفتم ؟ منم بشمریدهاااا، شدم مثه جریانه بازم مدرسه ام دیر شد حالا چیکار کنم؟!؟
منم هستم ولی مثل یکی از دوستان بعده امتحانات بی زحمت
من خودم زیاد میخونم جوگیریاتو
تقریبا همیشه ولی از اینکه مدام بنویسم عالی بود یا مثل همیشه موب نوشتید راستش خوشم نمیاد
ولی هر زمان نظر متفاوتی داشتم کم و بیش گفتم،چون من معمولا نظراتم شوخی هست و بنظرم وبلاگتون دوستانه هست نه طنز
خب بسه
در کل منم هستم اگه قابل بدونید......
قدمتون روی چشم