م ی دانم خیلی منتظر مانده اید تا نقاشی ها را ببینید .
پس منتظرتان نمی گذارم و حرفهایم بماند برای بعدتری بهتر ...
بعضی از عکس ها برای اینکه جا بشوند تغییر سایز داده شده اند
با کلیک روی لینک زیر هر اسم می توانید نقاشی ها را با کیفیت بهتر ببینید
همچنین با کلیک روی هر اسم می توانید وبلاگ نقاش مورد نظر را ملاحظه بفرمایید .
نقاشی ها را در ادامه مطلب ببینید .
نقاشی شماره ۱ : غزل
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
نقاشی شماره ۲: بیوطن
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
نقاشی شماره ۳: دنیز
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
نقاشی شماره ۴: الهه
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
نقاشی شماره ۵: گل گیسو
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
نقاشی شماره ۶: حنانه
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
نقاشی شماره ۷: جوجه کلاغ
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
نقاشی شماره ۸: پونه
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
نقاشی شماره ۹: خواهر زاده پونه
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
نقاشی شماره ۱۰: مینا
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
نقاشی شماره ۱۱: مغولستان خارجی
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
نقاشی شماره ۱۲: مژگان امینی
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
نقاشی شماره ۱۳: وانیا
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
نقاشی شماره ۱۴: مامان غزل (نرگس خانوم )
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
نقاشی شماره ۱۵: نازگل
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
نقاشی شماره ۱۶: زهرا
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
نقاشی شماره ۱۷: کیامهر
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
نقاشی شماره ۱۸: شازده کوچولو
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
نقاشی شماره ۱۹: پرچونه(مهسا )
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
نقاشی شماره ۲۰: محبوبه
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
نقاشی شماره ۲۱: خورشید
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
نقاشی شماره ۳۴: فرزانه
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
-
لینک نقاشی (برای تماشای بهتر )
واای پونه ..
سلام .. دست بچه ها و دست شما درد نکنه ... بازی جالبی شد ...
چه نقاشی های جالبی !
دوستان همه خسته نباشید
تو هم خسته نباشی کیامهر
ممنون که مارو یاد بچگی هامون انداختی
بنده فلوت زن با سلام و احترام به طاعت مقدس ره بر ِ وسیع ِ کشورمان ، به نوبه خودم این روزهای بهمنی و انقلابی را به همه شما دوستداران انقلاب و بسیجیان وبلاگی تبریک عرض نموده و امیدوار می باشیم هر سال این روزها و شب ها را با بازی های وبلاگی جشن بگیرید !

تحلیل می نمائیم : از ابتدا : به ترتیب ( از دید خودمان است ، اگر بد است به خوبی خودتان ببخشید ):
۱- غزل : بارون میاد چر چر ، دم خونه غزل
آسمون زندگیت همیشه پر بارون ( از نظر بارش نعمت )
درخت زندگیت همیشه پر بار
چراغ خونت همیشه روشن
جوجه هات دارن ازت تشکر میکنن برا دونه هایی که پاشیدی !
...................
۲- بی وطن : شهیدان همیشه زنده اند ! یادت نره !
هیچوقت بی وطن نمونی !
آخه چرا انقدر دردناک نقاشی می کنی که آدم نتونه تحلیلش کنه ! یعنی هر جوری میای تحلیلش کنی تلخ می شه و اشک درآره !
...................
۳- دنیز : گل همه رنگش خوبه ! مگه نه ؟
خونت یه خونه گرم
خورشیدت تابونه ،
همچینی دل آدمو می تاپونه !
می دونی که ما هم دوستت داریم ؟!
....................
۴- الهه : خنده که دلیل نمی خواد !
با پیرهن صورتیم و
موهای فرفریم
توو چمنزار جلوی خونمون
راه می رم قدم زنون
برا تو گل می چینم
گلی از عشق و صفا
می کنم تقدیم تو
دوست خوب و باوفا
.....................
۵- گل گیسو : گل نسا جونوم توو شالیزاره ، بارون می باره ، می ترسوم بچاد ، طاقت نداره !
نمی دونم چرا با دیدن نقاشیت این ترانه ویگن اومد توو ذهنم ! دختر توو این سرمای زمستونی با این لباسها سرما می خوریا ! چرا می خندی ؟! بدو برو تا نچائیدی !
.....................
۶- حنانه ( خودم ) : خوب گل و بلبل کشیدیا ! همچین دلی از عزا در آوردی با این نقاشی ! طفلک اون گربه هه که توو خونش نشسته ( زیر شیروونی ) و اون سنجابه که لونش توو درخته ، اصلاً معلوم نیستنا ! اون دو تا پرنده هم بدجوری توو خط مستقیم پرواز می کنن اونم با سرعت ، یه وقت تصادف می شه ها !! چقد کشیدن زن چادری رو توو نقاشیا دوست داشتم آخه خیلی بامزه بود !
(مدیونید اگه بگید نقاشی خودشو بیشتر تحلیل کرد ، خواستم توضیح داده باشم درباره اثر هنریم )
.....................
۷- جوجه کلاغ : گل سرخ و سفید و ارغوانی ، فراموشم نکن جوجه کلاغی
دود کش خونت باید تعمیر شه ، آخه داره می افته ! چه دود سیاهی می ده بیرون ، داری توو خونه چه آتیشی می سوزونی ؟!
وااااااااااااای درختت چرا منو یاد درخت کریسمس می ندازه !! میوش چیه ؟! گیلاسه ؟! سیبه ؟! آلبالوئه ؟!
.....................
۸- پونه : آی دختر مو آبی ، چرا انقد بی تابی ، مشکوک می زنی حسابی؟!!
یه خونه قارچی با یه چراغ روشن
می ارزه به برج هایی
که فرت و فرت می سازن !
......................
۹- خواهر زاده پونه : ما جولابامون صولَتیه !
پسره ، پیرهن هاچ زنبور عسل رو پوشیده و دختره هم روو پیرهنش نیمرو درست کرده ! هر دو از عشق هم و شادی این که در کنار هم و دست در دست هم هستن دارن واقعاً! به پهنای صورت می خندن ! فقط نمی دونم کدومشون برق داشته که جفتشون موهاشون وز شده ؟!
......................
۱۰- مینا : مینی ژوپ خانومو ببین !!!
خانوم جون وقتی اینجوری میای بیرون خب معلومه خورشیدم از پشت کوهها یواشکی دید می زنه دیگه !
گلهارو برا تو چیدم
پروانه هاشم مال تو
لبخند رووی لبم و
هر چی که دارم مال تو
وای حنانه جون.. مرسی عزیزم... خیلی قشنگ تحلیل کردی گلم.. دستت درد نکنه...
من دو ساعت تموم نقاشی هارو تفسیر کردم اما کامنتمو خورد .آخه من الان چی کار کنم؟؟


دلم برا خودم سوخت .
دلم گریه خاست.....
مرسی حنانه جون. خیلی قشنگ بود تحلیلتون.
ناااازی پونه جون.
:-*
پونه جون ناراحت نباش.. فدای سرت.. سری بعد قبل از ارسال نظر یه دور کپیش کن..
سلااااااااااااااااااااام کیامهر...
واییییییییییییییییییییییییی چه نقاشی های قشنگی ...
دلم میخواست زودتر ببینمشون...
دستت درد نکنه برای ایجاد این حس صمیمیت ...
سبز باشی و عاشق تا ابد ...
1:غمهایت را به رود جاری نقاشی ات بسپار.
2:لاله های نقاشی ات نشان این است دلی پر از عشق داری.
3:گلهای باغچه نقاشی ات شادند و آواز میخانند.
4:موهای فرفری ات . لبخند زیبایت نشان مهربانی توست.
5:گیسوان بافته ات با ان چشمان زیبا نشان دختری شیطون و دوست داشتنی ست.
6:کودک نقاشی ات دست در دست مادر دارد .هیچ جایی امن تر از آن جا نمی تواند پیدا کند.
7:خورشید نقاشی ات از پشت ابر های سیاه بیرون آمده تا گرمی اش را به ما بدهد.
10:عروسکت نیز مانند تو دامن به تن کرده و موهایش را بافته .چقدر مهربانی تو.
11:گل نقاشی ات از زندگی میگوید.
12:ماهیان دریایت پر از نشاط هستند و با تو به آواز در آمدند.
13:وقتی از اون میوه درختت میخوردی یاد ما هم بودی؟
14:گلهای نقاشی ات خبر از بهار میدهد.
15:درختان باغچه تان شکوفه داده خبر از عید میدهی.
16:پروانه های نقاشی ات نشان از مهربان و لطیف بودن توست.
17:مادرت همیشه نگرانت بود که هنگام بازی فوتبال زمین نخوری.
18:شبت مثل نقاشی ات ستاره باران باد.
19: آتش نقاشی ات نشانگر گرمی قلبت است.
20:پرنده ها به نقاشی ات کوچ کرده اند.
21:خورشید گرما بخش نقاشی ات است و با اسم زیبایت گرمای نقاشی ات دو چندان شده.
22:همسایه هایت مانند تو مهربان و دوست داشتنی اند.
23:درخت بید نقاشی ات نشانگر عشق و فروتنی توست.
24:روشنی چراغ خانه ات همیشه پا بر جا باشد.
25:سبزی شمال را به تصویر کشیدی و چه زیبا .
26:بی رنگی نقاشی ات زیباست یکرنگ یکرنگ.
27:مرا یاد کودکی ام انداختی.
28:قایق غمهایت غرق باد.
29:چه سرسبز و رویایی..
30: آن درخت گوشه نقاشی ات خبر از زندگی در شهر می دهد.
31:در دهکده زیبایت خورشید غمگین است دلت شاد باشد.
32:خانه ات کوچک است اما دلی بزرگ داری
33:پرنده ها هم با شادی ات شادند.
34:خانه ات امن و راحت است و پر از صفا.
35:بادبادکهایتان را به دست باد بسپارید.
36:گل نقاشی ات نشان زندگی ست در این هیاهو..
37:تور سرت ستاره باران شده عزیزم.عروسیت مبارک.
38:تاج سرت زیباییت را دو چندان کرده.
39:مهربانی در نقاشی ات اوج میزند.
40:درخت خانه ات بی برگ است .بلاگستان بدون تو نباشد.
پونه جونم از طرف خودمو مامانم خیلی مرسی.. هر دوتاش خیلی قشنگ بود عزیزم..
فقط اون تو نقاشی من رود خونه نیست ها.. اون جاده است.. ولی از حس قشنگت تشکر می کنم عزیزم..
۱۱- مغولستان خارجی : رنگای تووی نقاشیت ، مشکی و قرمز و سفید ، به جون تو رنگ دیگه ، به جز اینا نمی شه دید !!!
حالا خط خطی میکنی ؟!
حالا رمزی نقاشی می کنی ؟!
فک کردی من نمی فهمم ؟!
خوبم می فهمم که اون وسطیه خودتی و اون بغل دستیت دوست دخترته که شبیه درختی که گل شده ، یا گلی که درخت شده کشیدیش و اون گل سمت چپ هم می خوای براش بچینی ! موهات مثل (شونل ) توو کارتون فوتبالیستا می مونه !
...........................
۱۲- مژگان امینی : قایق رانان ، دلاوران ، نام آوران !
اونجا الان جنوبه ؟! آخه درختای نخل بالای صخره !
دختره توو قایق چه عشقولانه به پسره ( مرد زندگیش ) نگاه می کنه و کلی رویا توو سرش می بافه : واااای خدا اگه پیش بند ببنده برا شستن ظرفها ، چقد بهش میاد ، به اون شونه های چهار شونش ، هیکل ورزشکاریش...
...........................
۱۳- وانیا : و نفهمیدی من به چه دلهره می خواستم اون سیبو برات بچینم ، قدم نمی رسید ! بچه ها هم همه وایساده بودن زاغ سیای ( کلاغ همینجوری ) مارو چوب می زدن !
و تو رفتی با هواپیما ، از فراز سر ما
خدایا قَسمت می دهم به سلامت برش گردان
نه شادروان !
..........................
۱۴- مامان غزل ( نرگس خانوم ): رودخونه با آب و تاب ، می گذره چه با شتاب !
صبر کن ! نیا !
(دارد غروب می شود
هنوز گلی برایش نچیده ام )
چشمانت را ببند !
حالا باز کن !
تمام گلستان برای تو !
.........................
۱۵- نازگل : تووی جنگل ، تووی اون خونه کاهی ، تووی اون چاه ِ پر از رنگ سیاهی ، می بینم عکس تورو ، روشن و زیبا ، هنوزم برای من تو مثل ماهی !
چه تابستونیه ! میوه درختها دلم رو آب انداخت !
........................
۱۶- زهرا : رودخونه ها رودخونه ها ، منم می خوام ماهی بشم ! دل رو به دریا بزنم ، راهی بشم ، راهی بشم !
رنگ آمیزیت یه طوریه که نقاشیت رو رویائی کرده ! شایدم چشمای من رویائی می بینه !
........................
۱۷- کیامهر : لب بچه ماهی رو با قلاب زخمی نکن ! ماهیگیر ، ماهیگیر !
مامان از اونور رود بابارو راهی کرده
بابا که فکر پول و فکر یه شاهی کرده
: آقا برو سلامت ، الهی با پول برگردی
اگرنه جات اینجا نیست ! برو که برنگردی
کیامهر دم خونه شما هم گربه هست ؟! عجب ! ازون بالای سقف همه چیزو زیر نظر گرفته ، فک کنم برا ماهیا نقشه کشیده !
.......................
۱۸- شازده کوچولو: اگر دوست می خواهی من اهلیما !
چه خوشگلی شازده کوچولو ! چقد دلم می خواد دوباره الان کتابتو بگیرم دستمو و توو رویای داستانت فرو برم ، باهات ازین سیاره به اون سیاره برم ، فقط من پول ندارما ! به حساب تو !
......................
۱۹- پر چونه : بساط خوش گذرانی از همه نوع مهیاست ! بشتابید !
به به صفا سیتیه
کباب و چای و قلیون
دیگه شعرم نمیاد
به جون پر چونه جون !!
.......................
۲۰- محبوبه : درس شیرین فارسی ! به به !
نقاشیت منو برد توو فضای کتاب فارسی ابتدائی ! درس انار !
اونم احتمالاً کبری ست که از پشت پنجره داره بر و بر منو نگاه می کنه ! احتمالاً دفترش رو زیر درخت جا گذاشته ولی اون پشت درخت که ما نمی بینیم !
خورشیده چه ابروهای پیوندی ای داره ! مال ِ زمان قدیمه !
.......................
۲۱- خورشید : بچه های کوه آلپ !
این دختره باید آنت باشه !
دنی توو خونه تنها مونده یعنی ؟!
چرا یادت رفته همه زمین نقاشیتو رنگ کنی ؟!
شایدم تنبلیت اومده ؟! آره ! تنبل !
نقاشی تو هم رویائی شده ها !
......................
۲۲- فاطمه : تووی ده شلمرود ، حسنی تک و تنها بود !
به فاطمه گفت : فاطمه میای زنم بشی ؟
عروس ننم بشی ؟
فاطمه گفت : نه نمی شم ! برای اینکه تو کثیفی ....
.
.
گل در اومد از حموم ، حسنی درومد از حموم !
......................
۲۳- آلن : بیا بریم دشت ، کدوم دشت؟ همون دشتی که ۵ تا گل داره ، آی یره ! ۵ تا کلاغ و ۴ تا کوه داره ، آی یره !
ملینا جونُم بیا !
درد و درمونُم بیا !
......................
۲۴- فرشته (خواهر عاطفه): توو نقاشیت انگار شبه ولی اون بالا خورشیده ! می گم فرشته جون چرا انقد زنگ خونتون از در فاصله داره ؟! خب هر کی می خواد زنگ بزنه از بالا پله ها پرت می شه پائین که ؟!
در ضمن آتیش بخاری خونت داره خاموش می شه ، آخه بزور دود می ده بیرون ! شایدم یه چیزی راهشو بسته ، لونه کلاغی ، لک لکی ، چیزی !
.....................
۲۵- آبنوس : ما گلهای خندانیم ! فرزندان ایرانیم !
چه دشت سبزی !
چه آب و هوایی !
آدم هوس می کنه اون وسط بدو بدو کنه و گرگم به هوا بازی کنه ! والله !
...................
۲۶- افروز : آخ مدادای رنگی ، جاتون چقد خالیه !
اون ببئی ها دارن مسابقه دو می دن و اون پسره هم داورشونه !
خورشیدت چه نخودی می خنده !
.....................
۲۷- افشانه : جیمبو ! جیمبو ! جیمبووووو! جیمبووووووو ! جیمبوووووووووووووووووووووووو بووووووووم !!!!!!
این جیمبو جان بازمانده ای از خانواده توپولف ها می باشد ! بچه بدجور داغ دار است ! اما خب بچه است دیگر ، نمی داند داغدار یعنی چه و دارد می خندد !!!
....................
۲۸- عاطفه : بادبادک یادت می یاد وقتی می رفتی روو هوا، نخ تو توو دست ِ من ، نگاه ِ من روو به خدا
شوقتو خوب می فهمم ! حس می کنم !
تنها توو قایق با یه بادبادک توو دستت
که باد بالا و پائین می برتش
و خورشیدی که شادمانه می خنده !
بپا نیوفتی توو آب بچه !
....................
۲۹- باز باران : آهای بچه ها ، بیاین پیش ما ، نقاشی کنیم ، به کمک شما !
چقدر اون سنگهای تووی نقاشیتو دوست دارم !
چه حس شوقی بهم می ده نقاشیت مثل بارون ، باز بارون!
...................
۳۰- بهروز : بین برج های سیاه و تووی کوچه های خالی ، دارم دنبالت می گردم ، کجائی ؟ کدوم حوالی ؟
این سبک نقاشیهارو خیلی دوست دارم !
تحلیل دوستان رو که دیدم تصمیم گرفتم منم یه چیزایی راجب حسم به نقاشیا بنویسم اما حیف که فقط چنتاشونو تا الانو تونستم ببینم کیامهر...
نتم خیلی کم سرعته ...شرمنده...
خیلی باحال بودن!
من نقاشی دم دست نداشتم که بفرستم
غزل خانومی : معلوم است که به قانون جاذبه علاقه ی شدیدی دارید ...از سیبهای پای درخت افتاده معلومه...ضمنا علاقه ی خاصی هم به هوای آفتابی با نم نم باران دارید ... و این یعنی چقدر رمانتیکی...
بیوطن : بییوطن جان وطنت آباد ... معلومه که همه چیز رو کنار هم و باهم میخوای ... کوهای سر به فلک کشیده...توپ تانک مسلسل...فیل هندی... ماهی سرخابی... خلاصه اینکه دنیات پره از تمام دنیا...
دنیز: آخی ..از سنگفرش جلوی خونت معلومه که توو مسیر زندگی خیلی به اصولت معتقدی ... بعدشم این که تداخل خط و نقاشی نشون دهنده ی هیجان و عشق مضاعفه ... ما هم تو رو دوست میداریم...
الهه بانو : از خط کشی های دور هر نقاشی معلومه که هیچ چیز نمیتونه پا بزاره توو حریم اون چیز دیگه... و این یعنی که هیچ وقت چنتا کارو با هم قاطی نمیکنی... تنوع رنگتم که عالیه و نشون میده چقدر انرژیت بالاست ...
گل گیسو : ای دختر بلا و شیطون ... معلومه که حسابی به خودت توجه میکنی و دوست داشتن خودت که اولین اصل زندگیه رو خوب بلدی... از این لباس خوشگل و اون گردنبندت و اون موهای مرتبت میگما..
حنانه بانو : ای جااااااااااااااان ... چه روح بزرگی ... چه طبع لطیفی ... چه رنگ آمیزیه نازی..چه جنگل پردرختی ... معلومه که خیلی توو کار طبیعت دقیقی بانو ... و انگار که روحت با روح طبیعت پیوند خورده باشه...
جوجه کلاغ(خودم): از این نقاشی کوچولو معلومه که دلم یه جای دنج میخواد با یه عالمه آسمون و یه عالمه نور ... به هرحال اینکه جوجه کلاغ ها عاشق آسمونن ...
پونه خانومی :از اون دختر کوچولویی که کنار درخت واستاده و زل زده به دوربین معلومه که خیلی شیطون باید باشی...راستی اینکه توو خونه ی قارچیت فقط یه لامپ روشن کردی هم معلومه که به الگوی مصرف خوب توجه داری...خورشیدتم همیشه گرمه ...
خواهر زاده پونه خانومی: ای جااااااان ... چه آدم کوچولوهای نازی ... همیشه لبخندت به لب عمیق باشه مث لبخند این عروسکات خواهرزاده جونی ...
مینا خانومی :عروسی تشریف میبرین توو نقاشی بانو ؟ به به به به ...چه لباسای خوشگلی ... چه گل سر نازی...از اون پروانه هایی که کشیدی و دارن همو نگاه میکنن معلومه که چقدر حس عشقولانت قویه ... همیشه عاشق باشی...
مغولستان خارجی :واااااااااااااااااااای مغولستان جان ما چیزی سر در نیاوردیم از این نقاشی ...
ولی باید انرژیت بالا باشد با این همه قرمز قرمزی...
مژگان بانو : ای جاااااان ... چقدر من دریا دوست دارم با قایق سواری...چه حس رمانتیکی داره این نقاشی ... از اون حسای باحال که آدم میتونه خوب تصورش کنه ... احساساتت همیشه پایداره بانو مثل حس همین نقاشی...
وانیا : به به میبینم که به مهمونی علاقه ی خاصی دارید ووو همه ی دوستان رو هم دعوت کردین... اصلا معلومه که از تنهایی خوشت نمیاد ... تازشم اون کلاغ رو که کشیدی من هستم ... چرا نوشتی همینجوری؟؟؟
مامان نرگس بانو : دست گلتان درد نکند بانو مادر جونی ... این غروب من را به یاد 19 سالگیم میندازه ...شما به یاد چند سالگیتون کشیدینش؟(فضولیه ببشقید) ولی معلومه که عاشق گل و گیلاسید ... گلهای زندگیتان با طراوت باد ...
بقیه را هم بعدا تحلیل میکنیم ... آخه تا الان هرچی تلاش کردم فقط تونستم همین نقاشیارو ببینم .... تقصیر نته به خدا ...
اووووووووووف....چقدر کودک درون!چقدر دوست دارم نقاشیا رو...
کیامهر :کاملا مشخصه که حواست به همه جا هست ... به مامان ...بابا ... مدرسه ...زمین فوتبال
اصلا از اون بچه ها ی خیلی باهوشی... یاد اون درس های کلاس اول دبستان افتادیم از این همه عشقی که در نقاشی هست... اونی که ماهی میگیره خودتی ؟
شازده کوچولو : نمای واقعی از یه شازده کوچولو...یاد اون مار بوآی باز وبسته افتادم...راستی چقدر هم گلت اهلیست...معلومه که خیلی به دوستات بها میدی ...
مهسا : به به به به چشمممم روشن ...بساط قلیون برای یه نقاشی بچگانه ... ولی از اون چادری که زدی معلومه خیلی به ظواهر دنیا اهمیت نمیدی ... گرمی چادر برات مهم ترین بخش زندگیه ... واسه ماهم یه جوجه ای درست کن روو اون منقل بانو...
محبوبه : چه خورشید خانوم خندونی... کاملا مشخصه که وقتی سرتو از اون پنجره آوردی بیرونو داری لبخند میزنی دست کمی از خورشید خانوم نداری ... همه جارو با لبخندت گرم میکنی ... نقاشیت شمالو داره فریاد میزنه ...
خورشید :آخی ... دود کش خونت دو طرفس ...باید خیلی شکمو باشی ها ...چون حسابی داره دود میاد از دود کش خونت بیرون ... راستی اون دختر کوچولو باید خودت باشی مگه نه ؟ خیلی مهربونه نگاهت ...
فاطمه : یه روستای شیک که معلوم نیست واسه کویره یا شمال ... آخه از هردوجور سقف توش هست ...معلوم میشه که به ییلاق قشلاق علاقه ی خاصی داری بانو ... زندگیت گرم باشه همیشه از عشق...
بقیه ی نقاشی هارو هنوز نتونستم رویت کنم ... همینکه رویت بشن کارمو دوباره شروع میکنم... خلاصه منو به خاطر سرعت پایین نت عفو کنید... باور کنید که من با هوشمند کانکت میشم...حتما میدونید چه افتضاحیه...
راستی دیگه خانوم و آقا رو از اون اواخر فاکتور گرفتم آخه دیدم از روو همه ی اسما نمیتونم تشخیص بدم بانو و آقارو...
کیامهرجان خیلی بازی باحالیه ... بازم دستت درد نکنه برای این همه زحمتی که کشیدی...
سبز باشی و عاشق...
ازدواج باعشق یا...؟
اینجا چقدر شبیه اونوقتا شده که نقاشی بچه ها رو از تلویزیون نشون میدادن
ولی جدی جدی قشنگه.
کارها همه در حد "مونالیزا"ی دواینچی و "شب پر ستاره" ونگوگ هستن!
بامدادتون بخیر جناب کیامهر... بازم دستتون درد نکنه... چشماتونم خسته نباشن ...
سلام و صبح بخیر
خیلی بد شد که نت شما دیشب قطع بوده. جاتون خالی بود حسابی.
گفتم سر صبحی عرض ارادتی کنم.
روز خوبی داشته باشید (ایکون تقدیر و تشکر)
سلام
چه نقاشی های خوشگلی، اینجا کلی هنرمند جمع شدن و هیچکس خبر نداره! کلی تقدیر و تشکر از شما که این نمایشگاه رو راه انداختی...
بعضی از نقاشیها چقدر قشنگ رنگ شدن آدم کیف میکنه انگار میشه رفت توی نقاشی...مثل دکولته بانو-حنانه-محبوبه-فاطمه....آبنوس- الهی نقاشی افروز با وجود کمبود امکانات چقدر قشنگه....این آقا کوروش هم دیگه آخرشه با این هم رواج بی بند و باری! اقلا یه پرده ای چیزی مینداختی جلوشون خب! اینجا خانواده رفت و آمد داره داداش
میگم این کودک درون آقا سپهر چقدر بزرگه؟ چه خوش قریحه هم هستش!
ینی نقاشی شماره ۷۲خدا بودا.پر از خلاقیت و ابتکار...
نقاشی دکولته بانو خیلی قشنگه !
سپهر هم همینطور .نقاشی حنانه و آلن و فاطمه و کیامهر هم خوشگلن . همینطور نقاشی الهه !
حس نقاشی مامانگار هنوزم منو گرفته . وای چقدر جالبه !
نقاشی پرند و مهتاب و مهربان رو هم دوست دارم .
نقاشی سمیرا و سپیده خودم رو هم خیلی دوست دارم .
اصلا همشون قشنگن ! خیلی کار قشنگی بود کیامهر . دستت درد نکنه عزیز . الهی همیشه شاد باشی و سلامت .
مرسی از لینک
کرگدن عجب درخت قشنگی کشیدی....
کوروش متمدن چرا آدمکهات لخت هستن؟!
سپیده نقاشیت عالی بود
عالی بود مرسی مرسی مرسی.....
حس میکنم که که کلی دانش آموز پشت نیمکتها جمع شدیمو نقاشی کشیدیم...
کیای عزیزم من نقاشی رو برات ایمیل کردم میدونم دیر شده اما دلیلش رو برات تو ایمیل توضیح دادم. نمیفرستادم شرمنده ملوسک خانوم میشدم.
خدا قوت عزیز دل خواهر و ممنونم
...صبح بخیر کیامهر عزیز...
...میدونیم چقدر زحمت کشیدی ...شوخی نیست..کار بزرگیه..
خودت دیدی که بچه ها چه ذوق و شوقی داشتن..و چه حال خوبی ....
...این خودش بهترین دسترنجه....
ممنون و سپاس فراوون به تو ..و مهربان بانوت...
...کار همه خوب بود..عااالی...
دیشب داغ داغ کامنت تشکر گذاشته بودم..اما الان نیست...حذف شده..
نقاشی کیامهر خدا بود،
یعنی قشنگ چند دقیقه خندیدم باهاش
نقاشی آلن هم همین طور.
نقاشی مامانگارو دوست داشتم.
خیلی قشنگ بودن.. واقعا دستتون درد نکنه..
اما اینا خیلی عالی بودن:
نقاشی کورش تمدن که همه داشتن همو می بوسیدن:در
نقاشی حمید ابر چند ضلعی
و نقاشی هیشکی که دختره لی لی ۸ تایی بازی می کرد...
عالی بودن
همه نقاشی ها شون عالی بودن ۶۵ با همه نقاشی ها رو دیدم...
سلام به همگی
سلام نمیدونم ایمیلم به دستتون رسید یا نه اما واقعا سر این ایمیل زدن مصیبت هایی کشیدم برادررررررررررر
بچه ها این نقاشی من نیست کودک درونم کشیده متاسفانه مثل خودم بی استعداده
دستت درد نکنه واقعا باید گفت خسته نباشی
سلام صبح بخیر
خسته نباشی
دستت واقعا درد نکنه
سلام ............اونقدر حس خوبی داشت کشیدن نقاشی که احساس کردم روحم از زیر باری سنگین ازاد شده........این فرصتو مدیون تو هستم....در اولین فرصت نقاشی رو شروع می کنم....مثل سرودن شعره.......خیلی ممنونتم کیاجان...........خیلی

سلام کیامهر نازنین..من لالم من لال میشم..من لال شدم.
فقط میتونم بگم به خاطر حال خوبی که به این جماعت تزریق کردی یه دنیا ممنون..خسته نباشی..
جان من برو مرخصی بگیر بخواب.
به چند تا از بچه ها غبطه خوردم :
کیامهر ، مهربان ، الهه ، سپیده ،بهنود ، وروجک .
بنظر من اینا کودکانه ترین نقاشیها بودن .
خوش به حالتون که میتونین کودک درونتون رو بیدار کنین بشینه نقاشی بکشه .
با نقاشی وانیا و مامانگار و مملی خیلی خندیدم.
مخصوصن با نقاشی وانیا با اون جام اولی که به بهنام داده بود.
بازم ازت تشکر میکنم بابت اینهمه زحمت.
و همینطور از همه بچه هایی که نقاشی فرستادن.
یه تشکر ویژه هم برای عزیزانی که دارن نقاشی ها رو تحلیل می کنن.
وه چه کردند این بچه ها اینجا
مرسی و مرسی کیامهر
خوشم میاد همه رو با خودت...همراهت...بر میگردونی به خوبی های گذشته...
ولی من جراتش رو ندارم انگار.
سلام کیامهر عزیز...خوبی؟؟ من این چند وقته حسابی درگیر بودم و نرسیدم وبت رو بخونم...مثل همیشه چه بازی قشنگی و چه بد که من نتونستن شرکت کنم...
هر کدوم از نقاشی ها یه دنیا حرف ناگفته تو دلشون دارن...اما نقاشی دکولته بانو خیلی به دلم نشست...یه حس زندگی توش موج میزنه...نقاشی سمیرا هم که به نقاشی بچگی های خودم خیلی شبیه بود...واااااااااااااااااااای میدونی چند وقته مداد رنگی تو دستم نگرفتم...اصلاً دیگه مداد رنگی ندارم!!!!!!!!!
اگر عمری باقی بود دیگه غیبت نخواهم داشت...
سلام نقاشیها خیلی خوشگلن منم لینکشو گذاشتم فقط جهت خنک شدن سوختگی دلم هههههه
می خواستم تو این صفحه اول شم!