جوگیریات

بابک اسحاقی

جوگیریات

بابک اسحاقی

شش و بش

دیشب در منزل ما یک دوره مسابقه تخته نرد برگزار شد . 

مسابقه ای نفسگیر و سخت که نزدیک به پنج ساعت به طول انجامید تا قهرمان مسابقات مشخص شود . 

از آنجا که زندگی ما روی آنتن است و چیزی مخفی از دوستان نداریم ٬ گزارش لحظه به لحظه برگزاری این مسابقات را تهیه کردیم و قرار است طی چند پست آینده به سمع و نظرتان برسانیم . از بازی ها در حد امکان عکس تهیه شده و با بازیکنان قبل و بعد از بازی مصاحبه کردم . 

کری های قبل از بازی و احساسات برندگان و بازندگان بعد از بازی بسیار جذاب و شنیدنی است . 

طی این پست ضمن معرفی شرکت کنندگان در این رقابت از نحوه برگزاری مسابقات نیز توضیحاتی ارائه خواهد شد . 

 

 

  

امیدوارم طی شبهای آینده این رقابت جذاب را پیگیری بفرمایید و مطمئنم که لذت خواهید برد . 

در ضمن دوستانی که علاقه مند هستند در پیش بینی قهرمان و نایب قهرمان بازی ها شرکت کنند می توانند نظراتشان را توی کامنتهای این پست اعلام کنند . 

به برنده  یک عدد پیتزا تقدیم خواهد شد . 

 

معرفی شرکت کنندگان در ادامه مطلب ... 

  

هشت نفر شرکت کننده این مسابقات عبارت بودند از : 

 

آقایان : 

 

آرش ناجی    محسن باقرلو      آرش پیرزاده    عباس موسوی         ابی 

 

 

و خانم ها :  

 

مریم                   مهربان                افشانه  

 

 

بازی ها بصورت دوره ای و بین دو گروه چهارنفره برگزار شد . 

بدین ترتیب که ابتدا همه نفرات یک گروه با هم بازی کردند و از هر گروه دو نفر به نیمه نهایی صعود کرد . نفر اول هر گروه با نفر دوم گروه دیگر بازی کرد و برندگان به فینال راه پیدا کردند  . 

 

 

گروه یک

گروه دو

محسن

ناجی

مریم

مهربان

پیرزاده

عباس

افشانه

ابی

 

 

 

خب فکر می کنید چه کسی قهرمان این بازی ها می شود ؟  

 

  

  

 

 

نظرات 391 + ارسال نظر
مهربان شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:05 http://mehrabanam.blosky.com

بابک ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تو ظرفا رو شستی؟
تو چشای من نگاه کن....

کلاسور شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:05 http://celasor.persianblog.ir

عشق است عباس موسوی قهرمان ، (جمعیت اغتشاش گر طرفدار عباس موسوی )

عباس قهرمان

محسن باقرلو شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:05

مهربان تو چی میگی این وسط ؟! :
جریان ( ما سه تا رو کجا می برین ) ؟!!
فاطمه گفت تو و ناجی فینالیست شدید
و یه کم ام به مریم مشکوکه !

بابک شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:07

خالی بستم محسن جان
خودت که می دونی من یه داد بزنم عیال زهره اش می ترکه . میدونی که کلا ما دست به سیاه و سفید نمی زنیم


عیااااااااااااااااااااااااااااااااااال ! دو تا چایی بیار

فاطمه شمیم یار شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:07

دور از جون مهربان جان
نه میدونی حسم میگه و شاید یه ذره اش هم بر گرده به علاقه ی شخصی ناخود آگاه..
یا همون دید باطرفانه (متضاد دید بی طرفانه)
حال کردی چه شفاف گفتم

محسن باقرلو شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:08

مررررررررررسی کلاسور !
بابا اینا سید عباسو نمیشناسن
در دنیای حرفه ای تخته عباس خدایگانیه واسه خودش !
مث راجر فدرر می مونه توی شمشیر بازی !!
یا بهداد سلیمی توی پینگ پنگ !

جعفری نژاد شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:08

من که ازت نمی گذرم بابک ، خدا هم بعید می دونم ازت بگذره

تو دوباره شروع کردی به نشر و تحلیل متدهای نوین همسرداری

به همین سوی چراغ قسم اگه روناک یکی از این کامنت ها رو بخونه و فردا اعلان مواضع جدید بکنه به شخصه حکم ارتدادت رو صادر می کنم

آوا شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:09

با سلام و عرض خسته نباشید
به تمام خان جان ها و جان ها
از خانم ها برنده:مریم ترین و
از آقایان جناب محسن باقرلو
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای
چه خوششــــــــــــشمزس
پیتزا هه..نوش میکنــــــیم
هررررررررررررررررررررررررررر
یاحق...

تیراژه شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:10 http://tirajehnote.blogfa.com/

مثل اینکه حواشی این پست از حواشی دربی امروز هم بیشتره!
دارم فکر میکنم اگه 50 نفر بتونن نفر اول و دوم رو درست حدس بزنن چقدر هزینه داره؟!!
زیاد میشه ها...نمیشه؟
فکر کنم کار به قرعه کشی بکشه!
البته حدس زدن فرد برنده اصلا آسون نیست..

محسن باقرلو شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:10

خداوکیلی خوش دارم این بر و بچی که تا الان پیش بینی کردن و به جز مهربان و ناجی و مریم و پیرزاده گزینهء دیگه ای رو متصور نشدن بعد از اتمام دور مقدماتی قیافه شونو ببینم !!!

فاطمه شمیم یار شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:10

سلام جناب جعفری نژاد
زیاد جوش نزن برادر من این بابک خان اعتراف کرد که خالی بسته..(انجمن حمایت از مهربان و کل مهربان های دنیا حتی)

مهربان شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:11 http://mehrabanam.blosky.com

محسن من خودمو گفتم. من هم فاطمه ام دیگه
یعنی خودم به خودم مشکوکم.... مشکلی داری؟
( آیکون آدمی که می یاد سوتی شو جمع کنه بد تر گند می زنه )

محسن باقرلو شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:11

والا با این نوناشون !!

فاطمه شمیم یار شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:12

میدونین جناب باقرلو کامنت گزاران از جمله خودم دچار جو محیط شدیم

محسن باقرلو شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:12

یعنی خودم به خودم مشکوکم !!
( آیکون آدمی که می یاد سوتی شو جمع کنه بد تر گند می زنه ) !!!

هرررررررررررررر
خییییییییییییییییلی خوب بود مهربان !

سیندرلا شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:12 http://cinderellla.blogsky.com/

وای چقدر شگفت انگیز.
من خیلی هیجان زده شدم الان.

محسن باقرلو شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:13

دربی کیلو چنده تیراژه ؟!
دیشب از شدت هیجان و فشار عصبی و استرس
قلبمون اومد توو حلقمون !!

تیراژه شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:13 http://tirajehnote.blogfa.com/

جناب باقرلو
فقط کسانی که نام بردید در فهرست کاندیداها نیستند

من جناب ابی رو هم حدس زدم! البته با توجه از چیزهایی که در موردایشون در سفرها خونده بودم..مثلا جریان "دست ابی"!!..که اخرش نفهمیدم یعنی چی!!
والا با این سفرنامه هاتون!

yasna شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:14 http://delkok.blogfa.com

کامنت من کوووووو؟

محسن باقرلو شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:15

رای منو پس بده !

جعفری نژاد شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:15

آقا اجازه

یه حسی میگه محسن خان داره تمااااااااااام توانش رو برای منحرف کردن و جهت دادن به نظرات بچه ها انجام میده ، ینی یه جورایی میگه ما میگیم برنده ها اینا نبودن ، شمام بگین اینا نبودن

( آیکن اینجا که بن بسته ، حالا میگی چطور فرار کنم ؟ )

مهربان شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:15 http://mehrabanam.blosky.com

دست ابی...
خدای من.... محسن بیا برای تیراژه توضیح بده قضیه دست ابی رو دیگه...؟
پس کجاست اون حس مخاطب مداری؟

محسن باقرلو شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:16

ولی جددن تجربهء خیلی خوب و متفاوتی بود

محسن باقرلو شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:17

بله ... با تشکر از مهربان عزیز باید عرض کنم
دست ابی ... اومممم ! ... دست ابی ... اومممم !
آخه من چجوری توضیح بدم ؟!!
چرا من پیرمردو تووی این موقعیت قرار میدید ؟!!!

فاطمه شمیم یار شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:18

راست میگه جناب جعفری
محسن خان خودت داری جو میدی ما رو هم گمراه می کنی
(آیکون بن بست هم بود یه راه فرار پیدا میشه به هر حال)

yasna شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:18 http://delkok.blogfa.com

خوب دوباره می نویسم
میگم بابک خان این عکس آقایون زندانی ها اوین اند؟
یا گوانتانامو؟

بعدشم از خانوم که مریم... گویا تازگی ها محسن خان رو در نبردی پایا پای شکست دادند ... آقاییون رو نمی دونم چون انکاری همه حرفای قدرین..

آوا شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:18

یعنی حدسای منم درست
نبووووووووووووووووووود!
هوم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
!!!!!!!!!!!!!!

تیراژه شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:19 http://tirajehnote.blogfa.com/

اقا نخواستیم در ملا عام توضیح بدید!!!
بعدا حضورا و شخصا از یکی از دوستان عزیز میپرسیم!
والا با این توضیح دادن هایتان!!

محسن باقرلو شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:20

من گمراه می کنم ؟!
من منحرف میکنم ؟!
من جو میدم ؟!
.
.
.
.
.
.
.
آااااه خدااااای من !!

فاطمه شمیم یار شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:21

جناب جعفری کجا رفتی ؟

محسن باقرلو شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:23

حالا هی حدسای چکل چوکول بزنید !
هی پولای بی زبونتونو روی اسپانیا شرط ببندید !
وختی در کمال ناباوری گینهء بیسائو قهرمان شد حالتونو میپرسم !!!

آوا شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:24

نچ...امشب معلوم نمیشه
پیتزای من رو آماده کنید
بیزحمت...پپرونی لطفا
شب همگی خوووش
بریم بخوابیم بامید
جایزه..اوهوووووم
یاحق...

جعفری نژاد شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:24

همین جام فاطمه بانو

دارم پیش بینی ها و برآوردها رو آنالیز می کنم ( آیکن مجید جلالی و کامپیوترش )

آخه می دونی چند وقته پیتزا نخوردم

دل آرام شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:26 http://delaramam.blogsky.com

من که همچنان روی رای خودم هستم

جعفری نژاد شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:27

آقا میشه مثل این مسابقه ها نصف پیتزا رو بدیم بعد شمام نصف گزینه ها رو حذف کنید ؟


یا مثلا مینی پیتزا بگیریم به جاش از راهنمایی حضار استفاده کنیم ؟

فاطمه شمیم یار شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:27

خوب خدا رو شکر
مجید جلالی چیه؟ببخشید کیه؟
من که اصلا برای برنده شدن انگیزه مادی ندارم
فکرش رو بفرما از تهرون تا مشهد اون پیتزا چی بشه خوب

محسن باقرلو شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:27

بابا آنالیز !!

فاطمه شمیم یار شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:28

حالا بیا بگو آنالیز چند میشدی شما؟(آیکون وسط دعوا نرخ تعیین کردن)

مهربان شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:29 http://mehrabanam.blosky.com

جناب جعفری نژاد....

اینجانب به عنوان مدیر ارشد و مسئول مهم هیئت برگزاری این مسابقات( اوووووه ) شما رو به عنوان مهمان افتخاری در مسابقات بعدی دعوت می کنم.

برو از همین الان اون پی دی اف آموزش تخته که قرار بود برامون بفرستی و هیچ وقت نفرستاد ی رو بخون و بیا همه اینا رو حذف کن....

جعفری نژاد شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:29

عیبی نداره ، من همین الان طی صحبتی که با اتاق فرمان داشتم مقرر شد واسه مسافت های دور مواد اولیه بفرستن خودتون بریزین کف سینی بذارید تو فر

بعدش هم از همون راه دور طلب مغفرت کنید واسه بابک

محسن باقرلو شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:31

من اصلن کسی که قرار باشه با پی دی اف خوندن تخته باز بشه رو
در حد و اندازه های خودم نمی بینم !!

جعفری نژاد شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:33

خوب شد که گفتین بانو

همین الان می گردم می فرستمش به ایمیل بابک هر چند آنالیزهام نشون می ده که یه جورایی نوشداروی بعد از مرگ سهرابه

بابک که انگار فقط پشت دست نشسته بوده و گزارش می گرفته ، شما هم احتمالا اسیر ناداوری شدی وگرنه بی شک قهرمان بودی ( آیکن تشکر نامحسوس و زیر پوستی از دعوت صورت گرفته )

جعفری نژاد شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:34

عیبی نداره محسن خان

برای شما هم می فرستم که بخونید یه وقت از بچه ها عقب نمونی قربانت گردم

محسن باقرلو شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:36

بیا
مهربان ببین چیکار کردی ؟!
حالا دیگه از فردا هر پی دی اف خونی واس ما شاخ میشه !!

جعفری نژاد شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:37

تیراژه شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:37 http://tirajehnote.blogfa.com/

دلم میخواهد پیراهن سفیدم را بپوشم

که به خنده های تو بیایم

و صورتم آنقدر در گیر تو باشد

که جای راه / از بیراهه سر دربیاورم

دلم میخواهد / جا در جا / در تخته ی تو / شش و بش بیاورم

تو در خانه خالی من بنشینی و من در جفت خال چشم های تو

از تاس ها و التماس ها /بیفتم
"هومن شریفی"
.
.
.


ایکــــــــاش که دایم به خوش و بش باشد

ایام به کــــــــــــــــــام تو به گردش باشــد

یک تاس ، خــــــــــــــــــــدا برای تو انـــدازد

یک تاس که هر شش طرفش شش باشد
"نرد شیر"
.
.
.

به سلامتی جفت شیش !
نه به خاطرِ شیش بودنش ؛ به خاطرِ جفت بودنش!
به سلامتی جفت پنج!
نه به خاطرِ پنجش ؛ واسه رنجش!!!
به سلامتی جفت چهار!
... نه واسه خاطرِ چهارش ؛ واسه گلِ رویِ یارش!
به سلامتی جفت سه!
نه واسه خاطرِ جفت بودنش؛ واسه اینکه سه نشه!!!
به سلامتی جفت دو!
نه برای دوئش ؛ واسه اینکه بدوئی مارس نشی!!!
به سلامتی جفت یک!
نه به خاطرِ جفت بودنش ؛ واسه خاطرِ تک بودنش!
به سلامتی اونائی که تو بازیِ تخته نردِ زندگی شیش درشون بسته است و بازم جفت شیش میارن!!!
.
.
.


دانی کامروز از چه زردم /ای تو همه شب حریف نردم
در نرد دل از تو متهم شد /کو مهره ربود از نبردم
گفتم که: دلا، بیار مهره /کز رفتن مهره من به دردم
بگشاد دلم بغل که میجوی /گر هست بیاب، من نخوردم
دیوانه شدم ز درد مهره /دل را همه شب شکنجه کردم
می‌گفت: بلی و گاه نی نی / کز عشوه بداد گرم و سردم
گفتم که تو برده‌ای یقین است /من از تو به عشوه بر نگردم
دل گفت چگونه دزد باشم / من خازن چرخ لاجوردم
زین دمدمه از خرم بیفکند / دریافت که من سلیم مردم
خر رفت و رسن ببرد و دل گفت / من در پی گرد او چه گردم

"مولانا"
.
.
.

شب دراز است ایها القاضی بیا بازی کنیم /بی دغل در بازی امشب با تو انبازی کنیم
بازی شاهانه یا نرد است یا شطرنج و آس/ اولا این نرد اگر مردی بیا بازی کنیم
گر با یک شیش و بش خواهی بتازی پیش پیش/ما دو شش آریم و در بندیم و خود سازی کنیم
گر دو چار ما شوی کی جان بری از پنج پنج؟ / سر به دنبال شکار خویش چون تازی کنیم
بستی افشار با سه با یک ما ببندیم با دو خال /هی کشیم از یکدیگر هی مهره پردازی کنیم
گه گشودن گاه بستن گاه جستن گه نشست/ تخته را از مهره چون دکان خرازی کنیم
رنجه کردی با قد سر پنجه تا ششدر شدی / سپس بیا در عرصه شطرنج چون سربازی کنیم


"میرزا احمد شیرزای"

.
.
.


خدا مَردت کند آدم!بفهمی درد یعنی چه
و تاول،پای خسته،روی خشک و زرد یعنی چه
شده یکبار نیمه شب،زمستان،پشت در باشی؟
ببینی زندگی با شیوه ی ولگرد یعنی چه؟
بگو ارباب پوشالی،تو تا حالا عرق کردی؟
و می دانی بدهکاری و شرم سرد یعنی چه؟
دو تا شش دارِ بی غصه!تو از این غم خبر داری؟
که یک با دو به پای میز تخته نرد یعنی چه؟
تو در لیوان خالی خیال ما نمی گنجی
نمی فهمی پدر در اشک من تب کرد یعنی چه
و می ترسم نبینی و ندانی و نفهمی که
شکستن در نگاه زن برای مرد یعنی چه



ببخشید که اسم بعضی از شعرای محترم در سرچ ما "لاموجود" بود!!!

تیراژه شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:38 http://tirajehnote.blogfa.com/

شعرا= شاعران!!!

فاطمه شمیم یار شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:39

معرکه بود تیراژه جان

محسن باقرلو شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:39

مهربان جان
جعفری جان
با پی دی اف تخته باز و نراد شدن
حکایت این جوونای پایین ماییناس که
رو پیکان پنجاه و هفتشون باربند مخصوص اسکی میبندن !!
آره آبجی !
آره داداش !!

محسن باقرلو شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 00:41

مرسی تیراژه
خیلی خوب بود بچچه ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد