یه عکس فوق العاده بیدا کردم که در جریان دیدار 2 شب بیش یوونتوس و کاتانیا دختر طرفدار یووه در شب ازدواج خودش با لباس عروس وارد زمین فوتبال شد و برای دقایقی بازی را متوقف کرد. اخر خندست. با اجازه صاحبخونه لینکو میذارم ببینید حالشو ببرید. این شما و این لیدی جیمی جامب: http://www.entekhab.ir/fa/news/153951/%D8%B9%D8%B1%D9%88%D8%B3-%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%81%D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%B9%DA%A9%D8%B3
مهرداد جان وقتی میگی با اجازه صابخونه یعنی من اجازه دادم یا اینکه تو انتظار داری اجازه بدم ؟ به هر حال ممنون میشم اگر کامنتی که میگذاری مرتبط با پست باشه
عرض ادب و احترام جناب اسحاقی! فرمودبد الان عیده و میخواین بخندید و خوش بگذرونید. دیدم هدف اصلی این وبلاگ دور همی و خوش گذروندنه. منم خواستم تو شادی خودم بقیه رو سهیم کنم. دلیل اینکه گفتم با اجازه صابخونه این بود که خواستم بهتون احترام بذارم. از لحن تندتون تعجب می کنم. وبلاگ و مطالب متعلق به نویسنده ی وبلاگه و قسمت نظرات بل ارتباطی بین مخاطبین با هم و با نویسنده. لذت و شادی تنهایی نمی چسبه و وقتی شما گفتید میخواین اینجا بخندید و خوش بگذرونید معرفی لینک اشتباه و غیرمرتبط بود؟! تا اونجا که میدونم هدف وبلاگهای دور همی نزدیکی دلهاست و منم خواستم دل دوستانو شاد کنم. نکنه انتظار دارید تا گذاشتن بست بعدی همه عنوان رو کبی بیست کنند و بگن عمرش دراز یا طولانی یا الخ .با خوندن 2 وبلاگ قبلیتون و طنزهاتون به این نتیجه رسیدم انسان روشنفکری هستید. ولی مهم اینه که ایا به اون چیزی که فکر می کنید عمل می کنید؟ چند روز بیش نظرمو با اینکه توهینی نکردم حذف کردید. الانم که با مهمونتون چنین برخورد تندی دارید. من دیگه هیچ انتظاری از شما ندارم. وبلاگ و قسمت نظرات هم متعلق به خودتون. من 10 ساله وبگردی می کنم و تو سایتها و وبلاگهایی زیادی رفتم و نظر گذاشتم ولی تندرو ترینشون هم با مخاطبین چنین برخوردی نداشتند. شاد باشی دوست من
خدا رو شکر جواب من به کامنت شما هست و اینکه لحنم بد بوده یا تند رو دوستان قضاوت می کنند . به سلامت
هنوز اون حس سردی دلچسب مرگ از بوی کافور عطر یاس رو لمس میکنم...و دردی که توی خانه ای روی آب بود...فرمان آرا راوی حقیقت های تلخیه که گفتنش هنر بزرگی میخواد که هر کسی نداره....هنرمندی به وسعت یک عمر....
سلام حال همه ما خوب است ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور، که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند با این همه عمری اگر باقی بود طوری از کنار زندگی می گذرم که نه زانوی آهویی بی جفت بلرزد و نه این دل ناماندگار بی درمان
بهمن فرمان آرا اتفاقا چند روز پیش یکی از شبکه های تلویزیونی بوی کافور عطر یاس را پخش میکرد جالبه برام که در هر سنی برداشت متفاوتی از فیلمهایش دارم بوی کافور.. را اولین بار فکر میکنم 15 سالگی دیدم و بیشتر برایم بازی خونسردانه ی کیانیان و سکانسی که خود کارگردان واکنش اطرافیانش بعد از مرگ خودش را در خیال تجسم میکند جالب بود ولی چند روز پیش با تماشای مجددش دیالوگهایی که با خواهرش در مورد عشق و همسر متوفایش رد و بدل میکنند ذهنم را مشغول کرد و همچنین آنجا که در کنار مادر پیرش کتاب میخواند و کودکی اش را مرور میکند. فیلمهایش برای هر سنی حرفی برای گفتن دارد البته منهای کودکان! هیچ وقت یادم نمیرود سکانسی را که کیانیان در خانه ای روی آب با بغض رو به پدرش حرف میزند و از پریدنش به تشویق پدر و جاخالی دادن وی به خیال از بین رفتن ترس کودکش از بلندی و بی اعتمادی اش به پدر میگوید. گرچه کمی با تلمیح ها و اشارات مکرری که در فیلم هایش به مرگ و معجزه و ماوراالطبیعه دارد مشکل دارم اما واقعا کارهایش را دوست دارم. امیدوارم این کارگردان عزیز سینمایمان _بعد از بازگشت از آن غیبت طولانی و همچنین سکوت سینمایی پرحاشیه ی این چند سال اخیرش_ پرکار تر شود و فیلم های بیشتری از وی ببینیم.عمرش طولانی و جانش سلامت. ممنون از شما جناب اسحاقی به خاطر پستهای عنوان بندیِ "در نگذشته ها".
فرمان آرا یکی از بهترین و دوست داشتنی ترین کارگردان های سینمای ماست . حیف که فرصت فیلمسازی چندانی پیدا نکرد . افسوس
من فقط یه بوس کوچولو و خانه ای روی آب رو دیدم و به نظرم خیلی خوب بودند . مرسی واسه یادآوری اینکه برم و فیلمهای دیگه اش هم ببینم . چقدر دلم میخواد یه فیلم خوب ببینم ...
سلام عید همگی مبارک بعضی چیزارو خود ادمین شاید توی رودربایستی قرار بگیره و نتونه بگه ولی خب انتظار داره بقیه دوستاش بیان بگن و چون گویا پروین خانم نیستن که بیان بگن من یه کوچولو میگم آقا مهرداد تعجب میکنم که میگید 10 ساله وبگردی میکنید و نظر میزارید ولی هنوز با جو وبلاگای اینچنینی آشنا نیستید بعضی وبلاگا بعد یه مدت میشن مثل یه خانواده و دیگه خیلی سخت غریبه ای رو توی خودشون قبول میکنن و اگر کسی هم بخواد وارد جمعشون بشه یه مقدار طول میکشه و اولش حتی ممکنه با بی مهری هم مواجه بشه ولی با مداومت حضور میتونه جزئی از خودی ها بشه جو این وبلاگ هم اینجوریه حالا دیگه شما اگر دوست داری بازم اینجا کامنت بزاری و باهاتون دوستانه برخورد بشه باید یه مدتی مثل باقی مخاطبا رفتار کنی(در رابطه با پست نظر بزاری،حرفی نزنی که کسی خوشش نیاد،... خلاصه آسه بیای آسه بری) اگر هم شان خودتون رو بالاتر از این مقررات و رعایتش میدونی که فقط بخون و احساس خودتو توی دلت کامنت بزار(تعریف، تمسخر،.....)
اینم بگم من جزئی از مخاطبای همیشگی این وبلاگ نیستم فقط خواستم با جو اینجا آشنا بشی همین راستی لازم نیست در جواب من چیزی بنویسی چون از کامنتهای کشدار هم استقبال نمیشه موفق باشی
چقدر درد داشت و سوزناک بود متن "خواب امشبم درد می کند"... میشود تا خود صبح قیامت باهاش نشست و همدردی کرد و گریه کرد..... از خداوند میخوام به دلتون آرامش عمیق عطا کنه و صبر تا بتونید مصیبت وارده رو تحمل کنید....................
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
خانه ای روی اب با بازی هدیه تهرانی و رضا کیانیان قشنگ بود.
زنده باشن.
چقدر خوبه که هنوز سایه این اساتید روی سر سینمای ایرانه... خدا حفظشون کنه.
مرسی که یاداوری میکنی...
یه عکس فوق العاده بیدا کردم که در جریان دیدار 2 شب بیش یوونتوس و کاتانیا دختر طرفدار یووه در شب ازدواج خودش با لباس عروس وارد زمین فوتبال شد و برای دقایقی بازی را متوقف کرد.
اخر خندست. با اجازه صاحبخونه لینکو میذارم ببینید حالشو ببرید.
این شما و این لیدی جیمی جامب:
http://www.entekhab.ir/fa/news/153951/%D8%B9%D8%B1%D9%88%D8%B3-%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%81%D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%B9%DA%A9%D8%B3
مهرداد جان وقتی میگی با اجازه صابخونه یعنی من اجازه دادم یا اینکه تو انتظار داری اجازه بدم ؟
به هر حال ممنون میشم اگر کامنتی که میگذاری مرتبط با پست باشه
عرض ادب و احترام جناب اسحاقی!
فرمودبد الان عیده و میخواین بخندید و خوش بگذرونید.
دیدم هدف اصلی این وبلاگ دور همی و خوش گذروندنه. منم خواستم تو شادی خودم بقیه رو سهیم کنم. دلیل اینکه گفتم با اجازه صابخونه این بود که خواستم بهتون احترام بذارم. از لحن تندتون تعجب می کنم. وبلاگ و مطالب متعلق به نویسنده ی وبلاگه و قسمت نظرات بل ارتباطی بین مخاطبین با هم و با نویسنده. لذت و شادی تنهایی نمی چسبه و وقتی شما گفتید میخواین اینجا بخندید و خوش بگذرونید معرفی لینک اشتباه و غیرمرتبط بود؟! تا اونجا که میدونم هدف وبلاگهای دور همی نزدیکی دلهاست و منم خواستم دل دوستانو شاد کنم. نکنه انتظار دارید تا گذاشتن بست بعدی همه عنوان رو کبی بیست کنند و بگن عمرش دراز یا طولانی یا الخ .با خوندن 2 وبلاگ قبلیتون و طنزهاتون به این نتیجه رسیدم انسان روشنفکری هستید. ولی مهم اینه که ایا به اون چیزی که فکر می کنید عمل می کنید؟ چند روز بیش نظرمو با اینکه توهینی نکردم حذف کردید. الانم که با مهمونتون چنین برخورد تندی دارید. من دیگه هیچ انتظاری از شما ندارم. وبلاگ و قسمت نظرات هم متعلق به خودتون. من 10 ساله وبگردی می کنم و تو سایتها و وبلاگهایی زیادی رفتم و نظر گذاشتم ولی تندرو ترینشون هم با مخاطبین چنین برخوردی نداشتند.
شاد باشی دوست من
خدا رو شکر جواب من به کامنت شما هست و اینکه لحنم بد بوده یا تند رو دوستان قضاوت می کنند . به سلامت
هنوز اون حس سردی دلچسب مرگ از بوی کافور عطر یاس رو لمس میکنم...و دردی که توی خانه ای روی آب بود...فرمان آرا راوی حقیقت های تلخیه که گفتنش هنر بزرگی میخواد که هر کسی نداره....هنرمندی به وسعت یک عمر....
عمرش دراز باد ...
سلام
حال همه ما خوب است
ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور،
که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند
با این همه عمری اگر باقی بود
طوری از کنار زندگی می گذرم
که نه زانوی آهویی بی جفت بلرزد
و نه این دل ناماندگار بی درمان
بهمن فرمان آرا
اتفاقا چند روز پیش یکی از شبکه های تلویزیونی بوی کافور عطر یاس را پخش میکرد
جالبه برام که در هر سنی برداشت متفاوتی از فیلمهایش دارم
بوی کافور.. را اولین بار فکر میکنم 15 سالگی دیدم و بیشتر برایم بازی خونسردانه ی کیانیان و سکانسی که خود کارگردان واکنش اطرافیانش بعد از مرگ خودش را در خیال تجسم میکند جالب بود ولی چند روز پیش با تماشای مجددش دیالوگهایی که با خواهرش در مورد عشق و همسر متوفایش رد و بدل میکنند ذهنم را مشغول کرد و همچنین آنجا که در کنار مادر پیرش کتاب میخواند و کودکی اش را مرور میکند. فیلمهایش برای هر سنی حرفی برای گفتن دارد البته منهای کودکان!
هیچ وقت یادم نمیرود سکانسی را که کیانیان در خانه ای روی آب با بغض رو به پدرش حرف میزند و از پریدنش به تشویق پدر و جاخالی دادن وی به خیال از بین رفتن ترس کودکش از بلندی و بی اعتمادی اش به پدر میگوید.
گرچه کمی با تلمیح ها و اشارات مکرری که در فیلم هایش به مرگ و معجزه و ماوراالطبیعه دارد مشکل دارم اما واقعا کارهایش را دوست دارم.
امیدوارم این کارگردان عزیز سینمایمان _بعد از بازگشت از آن غیبت طولانی و همچنین سکوت سینمایی پرحاشیه ی این چند سال اخیرش_ پرکار تر شود و فیلم های بیشتری از وی ببینیم.عمرش طولانی و جانش سلامت.
ممنون از شما جناب اسحاقی به خاطر پستهای عنوان بندیِ "در نگذشته ها".
فرمان آرا یکی از بهترین و دوست داشتنی ترین کارگردان های سینمای ماست . حیف که فرصت فیلمسازی چندانی پیدا نکرد . افسوس
من فقط یه بوس کوچولو و خانه ای روی آب رو دیدم و به نظرم خیلی خوب بودند . مرسی واسه یادآوری اینکه برم و فیلمهای دیگه اش هم ببینم .
چقدر دلم میخواد یه فیلم خوب ببینم ...
سلام
عید همگی مبارک
بعضی چیزارو خود ادمین شاید توی رودربایستی قرار بگیره و نتونه بگه ولی خب انتظار داره بقیه دوستاش بیان بگن
و چون گویا پروین خانم نیستن که بیان بگن من یه کوچولو میگم
آقا مهرداد تعجب میکنم که میگید 10 ساله وبگردی میکنید و نظر میزارید ولی هنوز با جو وبلاگای اینچنینی آشنا نیستید
بعضی وبلاگا بعد یه مدت میشن مثل یه خانواده
و دیگه خیلی سخت غریبه ای رو توی خودشون قبول میکنن
و اگر کسی هم بخواد وارد جمعشون بشه یه مقدار طول میکشه و اولش حتی ممکنه با بی مهری هم مواجه بشه
ولی با مداومت حضور میتونه جزئی از خودی ها بشه
جو این وبلاگ هم اینجوریه
حالا دیگه شما اگر دوست داری بازم اینجا کامنت بزاری و باهاتون دوستانه برخورد بشه باید یه مدتی مثل باقی مخاطبا رفتار کنی(در رابطه با پست نظر بزاری،حرفی نزنی که کسی خوشش نیاد،... خلاصه آسه بیای آسه بری)
اگر هم شان خودتون رو بالاتر از این مقررات و رعایتش میدونی
که فقط بخون و احساس خودتو توی دلت کامنت بزار(تعریف، تمسخر،.....)
اینم بگم من جزئی از مخاطبای همیشگی این وبلاگ نیستم
فقط خواستم با جو اینجا آشنا بشی همین
راستی لازم نیست در جواب من چیزی بنویسی
چون از کامنتهای کشدار هم استقبال نمیشه
موفق باشی
عمرشان دراز.


چه خوبه که یادشون می کنید.
+میگما برادر اسحاقی خان جان.یک وقت آپدیت نکنی هااااا.گناهه!!!معصیته!!!اصلا من دیدم وبلاگ مانی رو آپدیت کردید هم شاخ در آوردم.از شما بعیده!!! عیب نیست؟!!!! زشت نیست؟!!!! حیف اینستاگرام و فیس بوک نیست؟!!!
خب بابااااااا جان.کی آپدیت می کنید؟چشممون خشک شد.ای بابا.
سلام جناب اسحاقی.
سلام اسحاقی جان.
دلت آروم...
ایشالا به خواب تون بیان
روح ایشون شاد باشه
و دل شما آروم
فردا دوست پسرم یعنی مانی جوووووون ده ماهه میشه.
چقدر درد داشت و سوزناک بود متن "خواب امشبم درد می کند"...
میشود تا خود صبح قیامت باهاش نشست و همدردی کرد و گریه کرد.....
از خداوند میخوام به دلتون آرامش عمیق عطا کنه و صبر
تا بتونید مصیبت وارده رو تحمل کنید....................