ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
این حال و هوای سوت و کور بلاگستان در ایام نوروز را قبلا هم دیده بودم
در همان سال های اوج و پر رفت و آمد وبلاگ ها هم نوروز که می آمد بلاگستان شبیه ابر شهری مثل تهران می شد که تمام ساکنانش رفته اند سفر . خلوت و تمیز و بی سر و صدا و دلچسب
به امید اینکه بعد از سیزده به در دوباره رونق و شلوغی و رفت و آمد بر می گردد
اما امسال داستان فرق دارد انگار
دیگر اینجا شبیه آن ابر شهری نیست که ساکنانش به سفر رفته اند که هوایی تازه کنند و دماغشان چاق بشود و برگردند
حالا بلاگستان شبیه شهرهای متروکه غرب وحشی شده است
چیزی مشابه دیزی تاون کارتون لوک بی باک
که مردم برای یافتن طلا آمدند و شهری بزرگ ساختند پر از ولوله و شلوغی و دعوا و خنده
و یکروز غریبه ای فریاد کشید که در جایی دیگر طلا پیدا شده و به چشم بر هم زدنی تمام ساکنان شهر وسایلشان را جمع کردند و کوچیدند و رفتند .
درست شبیه شهرهای متروکه فیلمهای وسترن
که باد و خاک در کوچه های شهر می وزد
و بوته های خار وسط خیابان قل می خورند
و جز صدای هو هو باد و زوزه سگی ولگرد چیزی نمی شنوی
و هیچ جنبنده ای هم نمی بینی
من هم لابد همان مکزیکی خواب آلوی معروف هستم که کلاهش را کشیده روی دماغش
و درست جلوی در کافه بزرگ شهر تکیه داده به دیوار چوبی
و دارد چرت می زند
نه اینکه دلم نخواهد بروم
کمر درد نمی گذارد
فعلا همینجا می خوابم و خواب روزها و شبهایی رو می بینم
که این کافه لحظه ای خوابش نمی برد
و تا صبح صدای قهقهه و شادی و خنده شهر را پر می کرد ...
آآآآآآآآآآآآآآآآه...
ای بابا
چقد غمگین نوشتین
ببخشید
سلام سال نو مبارک.
امیدوارم که حالتون هر چه زود تر بهتر شود و بیشتر بنوسید. اما بدون درد کمر.
ممنون سارا
سلام آقا بابک ...
اگه تو اون مکزیکی هستی ...
من میشم اون آدم تنها که به شهر وارد میشه ...
http://s4.picofile.com/file/8178530876/the_bad.wmv.html
اصولا صحنه ورود کلینت ایستوود قشنگه ... ولی صحنه ورود شخصیت بد فیلم بیشتر به دل آدم میشینه بخاطر موزیکش ...
خوب بد زشت
ایشالا که خوب قصه باشیم
عیدتم مبارک :)
مرسی
آفرین بهترین تشبیهی که می شد ازین فضا کرد همینه. در هر حال سال نوتون مبارک . امیدوارم بی کمردرد و باقی دردها بگذرونین سال جدید رو.
ممنون فاطمه جان
عیدت مبارک
سال نو مبارک
من همین جا رو دوست دارم،نه شبکه های بی هویت اجتماعی جدید که هرکسی دلش خواست سرک بکشه تو زندگی آدم. وبلاگ یه بو و حس و حال خوبی داره.
منم حس وبلاگ رو بیشتر دوست دارم
حتی همین حالا
چقدر خوشگل بود این عکس و این متن..
عیدتون مبارک آقای اسحاقی جان.
ممنون خورشید عزیز
عید تو هم مبارک
عیدتون مبارک♥امیدوادم هر چه زودتر خوب بشین
ارادت
چقدر دلم گرفت
تو این شهر متروک هنوزم کسانی هستند که سرک میکشند وکرنه آمار بازدید امروز شما بخاطر چیه
لطف داری دوستم
تازه گرم شده
بعد از سال 88 از رونق افتاد ...
متوکاربامول با دو سرنگ دو طرفه رو الان زدم منم
سلام رفیق
کمرت رو عمل کردی ؟
من که همچنان پابرجام.. هرکس من هستم.. حتی با یک پست. مرسی چراغ روشن وبلاگستان
ارادت
زنده باشید و برقرار
سلام
سال نو مبارک آرزو می کنم سالی پر از سلامتی ، شادی و خوشخبتی رو در کنار همسر و فرزندانتون در پیش رو داشته باشید
پیروز باشید و سربلند
ممنون خزر عزیز
همچنین
چه تعبیر جالبی!
ارادت
عیدتون مبارک
اگه میدونستین من روزی چندبار اینجا رو رفرش میکنم، این پست غمناک رو نمیذاشتین!
مرسی زینب
هرچی فکر می کنم یه پست حال خوب کن بنویسم چیزی به ذهنم نمیرسه
ولی یه ایده مشتی واسه بعد تعطیلات دارم
اگر قسمت بشه و بچه ها یاری کنن خیلی باحال میشه
ای بابا...
باز خوبه شما هنوز پابر جا هستید... انشالله کمر دردتون هم خیلی زود برطرف بشه و هر روز ما رومهمون نوشته هاتون کنید.
سال نو مبارک .
سال نو شما هم مبارک بشرای عزیز
آقا رایمون رو از قول من ببوسید
من هم هنوز قدم می زنم در این شهر، بیدارم و منتظر جنبنده ای که نشان زندگی داشته باشد.
نوروزتان مبارک.
ارادت
ببین پسر این شهر هنوز یه شهردار داره که حواسش جمع همه چی هست پس، نباس دل نگرون بشیم اصلش اینکه این شهر متروکه به صد تا از این مترو و پول ها می ارزه آره جیمی کوچیکه اینجوریاس
راستی اسم شهردارش هم بابک اسحاقی... درسته الان یه کم ناخوش احوال اما دوباره سر پا میشه و شهر رو شلوغ میکنه و پر رونق دیدم که میگما... اون چپق منو بده لعنتی، حواست کجاست جیمی کوچیکه...
و من این مهاجرت رو زمانی خیلی خوب درک کردم که چند ساعت مونده به سال تحویل اس ام اس هام سریع و بی دردسر ارسال می شد و مثل باقی سال ها جون به لب نشدم..
سال نوی شما مبارک. سلامتی و آرامش رو براتون آرزومندم.
ای بابا ....
افسردگی ناشی از کمر درد نگرفتی که ایشالا؟
سال نوت مبارک
سال نوتون با کلی تاخیر مبارک باشه، امیدوارم همیشه در کنار خانواده و عزیزانتون شاد و سلامت باشین
اتفاقا این چند روز که فرصت کامنت گذاشتن نداشتم، اما وبلاگ ها رو خیلی کوتاه چک میکردم، اینکه اینجا پست های جدید نوشته میشه خیلی خیلی برام خوشایند بود و حس خوبی میداد
امیدوارم زودتر کمردردتون هم خوب بشه
واسه منکه هیچوقت شبیهشهرمتروکه
نمیشه...اما تشبیه شماواقعاجالببود.
شایدم دوس ندارم بخودم بقبولونم
که این جوری شده...من که کماکان
مشتری قدیمی تموم ِ کافه وبلاگ
های این شهرهستم.فقط کامنت
گذاریم کمترشده........صدسال
قداست و خوشیای اینجا رو
به دیکرشبکه های اجتماعی
نمیدم...انشالله بزودی زود
سلامتی حاااااصل بشه و
مجددا نوروزتون مبارک
یاحق...