![]() | ![]() |
هلند | اسپانیا |
5 | 1 |
در صورتی که جدول امتیازات ایرادی دارد اطلاع دهید تا اصلاح شود
شرکت در مسابقه پیش بینی رایگان بوده و
جوایز 10 نفر برتر مسابقه به این شرح می باشد :
جوایز نقدی بین سه نفر اول تقسیم خواهد شد .
جایزه نفرات برتر به تفکیک متعاقبا اعلام خواهد شد .
با کلیک روی تصاویر زیر با اسپانسر های ما بیشتر آشنا شوید :
.
هر روز جدول رده بندی امتیازات شرکت کنندگان در مسابقه در معرض دید شما عزیزان قرار خواهد گرفت و برای شفاف سازی نحوه شمارش امتیازات فایل تجمیع شده کلیه پیش بینی ها در اینجا قرار داده می شود تا در صورت تمایل مشاهده فرموده و بر روند شمارش امتیازات صحه گذاری کنید و احیانا اگر اشتباهی رخ داده باشد تذکر بدهید :
دانلود فایل پیش بینی بد قول ها
پیرو مشورت با بعضی دوستان مقرر شد به منظور جذابیت بیشتر مسابقه نحوه امتیاز دهی به شرح ذیل تغییر نماید .
پیش بینی صحیح تیم قهرمان ............... 25 امتیاز
( قبلا 50 امتیاز داشت )
.
پیش بینی صحیح تیم نایب قهرمان ....... 20امتیاز
( قبلا 35 امتیاز داشت )
.
پیش بینی صحیح تیم سوم............... 15امتیاز
( قبلا 25 امتیاز داشت )
.
پیش بینی صحیح تیم چهارم ............... 10امتیاز
( قبلا 15 امتیاز داشت )
در صورتیکه نتیجه یک بازی در فایل پیش بینی ثبت نشده باشد ، در هنگام شمارش امتیاز صفر- صفر محاسبه خواهد شد .
شاد باشید ...
![]() | ![]() |
مکزیک | کامرون |
1 | 0 |
در صورتی که جدول امتیازات ایرادی دارد اطلاع دهید تا اصلاح شود
جوایز 10 نفر برتر مسابقه به این شرح می باشد :
جوایز نقدی بین سه نفر اول تقسیم خواهد شد .
جایزه نفرات برتر به تفکیک متعاقبا اعلام خواهد شد .
با کلیک روی تصاویر زیر با اسپانسر های ما بیشتر آشنا شوید :
.
![]() | ![]() |
برزیل | کرواسی |
3 | 1 |
در صورتی که جدول امتیازات ایرادی دارد اطلاع دهید تا اصلاح شود
جوایز 10 نفر برتر مسابقه به این شرح می باشد :
جوایز نقدی بین سه نفر اول تقسیم خواهد شد .
جایزه نفرات برتر به تفکیک متعاقبا اعلام خواهد شد .
با کلیک روی تصاویر زیر با اسپانسر های ما بیشتر آشنا شوید :
.
از امشب بازی پیش بینی مسابقات جام جهانی 2014 بطور رسمی آغاز خواهد شد .
هر روز جدول رده بندی امتیازات شرکت کنندگان در مسابقه در معرض دید شما عزیزان قرار خواهد گرفت و برای شفاف سازی نحوه شمارش امتیازات فایل تجمیع شده کلیه پیش بینی ها در اینجا قرار داده می شود تا در صورت تمایل مشاهده فرموده و بر روند شمارش امتیازات صحه گذاری کنید و احیانا اگر اشتباهی رخ داده باشد تذکر بدهید :
دانلود فایل پیش بینی بد قول ها
پیرو مشورت با بعضی دوستان مقرر شد به منظور جذابیت بیشتر مسابقه نحوه امتیاز دهی به شرح ذیل تغییر نماید .
پیش بینی صحیح تیم قهرمان ............... 25 امتیاز
( قبلا 50 امتیاز داشت )
.
پیش بینی صحیح تیم نایب قهرمان ....... 20امتیاز
( قبلا 35 امتیاز داشت )
.
پیش بینی صحیح تیم سوم............... 15امتیاز
( قبلا 25 امتیاز داشت )
.
پیش بینی صحیح تیم چهارم ............... 10امتیاز
( قبلا 15 امتیاز داشت )
جوایز 10 نفر برتر مسابقه به این شرح می باشد :
جوایز نقدی بین سه نفر اول تقسیم خواهد شد .
جایزه نفرات برتر به تفکیک متعاقبا اعلام خواهد شد .
با کلیک روی تصاویر زیر با اسپانسر های ما بیشتر آشنا شوید :
.
فوری فوری
چیزی که توی بازی ها خیلی اذیت کننده است شرکت کنندگان دقیقه نودی و بدقول هایی هستند که بعد از اتمام مهلت بازی از راه می رسند . فکر میکنم کمترین احترام برای من برگزار کننده و شرکت کننده های خوش قول که به موقع فایلشان را می فرستند این باشد که هیچ فایلی بعد از اتمام مهلت بازی مورد قبول قرار نگیرد . برای این بازی هم چند تا از دوستان که از قرار دوستان صمیمی من هم هستند بدقولی کرده و فایلشان را دیر فرستاده اند . درست است که زحمت من زیاد می شود و دوباره کاری و اینها اما حالا که قرار است دور هم باشیم و خوش بگذرانیم تصمیم گرفتم این بدقول ها را هم با اکراه بازی بدهم و برای اینکه عدالت رعایت بشود اینجا اعلان میکنیم تا از بین مخاطبان هم اگر کسی جا مانده فقط و فقط تا ساعت 22:00 امشب فایلش را به نشانی javgiriat2014@gmail.com ارسال کند .
همینجا به اطلاع می رساند که برای اینکه حقی از دوستان خوش قول ضایع نشود بدقول ها با کسر 5 امتیاز در جدول مسابقات شرکت داده می شوند تا عبرتی باشد برای بدقول ها و دقیقه نودی ها که با بازی دادنشان فقط دردسر اضافی داریم و با بازی ندادنشان هم عذاب وجدان می گیریم
رونوشت : صبا خانم
با سپاس از همه دوستان عزیز
متاسفانه فایل هایی که بعد از ساعت 22:00 ارسال شده باشند در مسابقه شرکت داده نمی شوند .
اسامی شرکت کنندگان در مسابقه به ترتیب حروف الفبا :
دوستانی که در زمان مقرر فایل ارسال کرده اند ولی نامشان در این فهرست نیست لطفا کامنت بگذارند تا اصلاح شود .
در پست بعد فایل تمامی پیش بینی ها منتشر می شود تا حرف و حدیثی در شمارش امتیازات وجود نداشته باشد .
با مشارکت :
(با کلیک روی هر تصویر با اسپانسرهای این مسابقه بیشتر آشنا شوید )
.
سلام دوستان
برای شرکت در مسابقه پیش بینی بازی های جام جهانی جوگیریات بایستی فایل اکسل زیر را دانلود بفرمایید :
در صورتیکه با ثبت نتایج در این فایل به مشکل بر می خورید فایل زیر را دانلود کنید :
(فرمت اکسل 2010)
و فایل تکمیل شده را نهایتا تا ساعت 22 روز چهارشنبه 21 خرداد به نشانی ایمیل زیر ارسال بفرمایید :
javgiriat2014@gmail.com
نحوه تکمیل فایل بطور کامل در صفحه اول فایل توضیح داده شده است .
در خصوص شرکت در مسابقه لازم است به نکات زیر توجه بفرمایید :
شرکت در مسابقه پیش بینی کاملا رایگان بوده و نیاز به پرداخت وجه نمی باشد .
شرکت در این بازی هیچ محدودیتی ندارد . تنها با داشتن یک آدرس
ایمیل شما یا هرکدام از دوستان و اعضای خانواده و اقوام نیز که تمایل به
شرکت در مسابقه را داشته باشند می توانند فرم را تکمیل نموده و در این بازی
و دور همی هیجان انگیز سهیم باشند .
پیش از تکمیل فایل حتما صفحه اول آن را با دقت مطالعه بفرمایید تا با نحوه شرکت در مسابقه آشنا شوید . نام و ایمیل خود را حتما وارد کنید و حتی الامکان نتیجه تمامی 48 بازی مرحله اول را پیش بینی نمایید . برای مراحل بعدی مسابقات فایل های جدیدی طراحی و منتشر خواهد شد .
با سلام خدمت دوستان عزیزم
تصمیم دارم یک مسابقه پیش بینی برای بازی های جام جهانی برگزار کنم .
این مسابقه صرفا جنبه دورهمی و خوشگذرانی دارد و به همین خاطر کاملا رایگان هست و شرکت همه در این مسابقه آزاد است . به علت تعداد زیاد بازی ها و احتمالا شرکت کنندگان در مسابقه و برای جلوگیری از بروز خطا در شمارش آراء نیاز هست که یک هیات داوران تشکیل بدیم و برای اینکار به کمک شما عزیزان نیاز دارم . از دوستانی که علاقه مند به فوتبال و جام جهانی هستند و طی انجام بازی های جام جهانی وقت آزاد داشته و در دسترس می باشند درخواست می شود در صورت تمایل به عضویت در هیات داوران مسابقات یک کامنت خصوصی برای بنده بگذراند و شماره تماسشون رو هم بنویسند تا باهاشون تماس بگیرم .
از آنجا که شرکت در این مسابقات رایگان هست بنده به عنوان برگزار کننده مسابقه جوایز پنج برنده برتر مسابقات رو تقبل خواهم کرد که با توجه به محدود بودن امکانات مطمئنا جوایز نفیسی نخواهد بود و صرفه جنبه یادگاری خواهد داشت . اگر دوستان مایل هستند برای تامین هدایای نفرات برتر کمک مالی کنند و یا به عنوان اسپانسر برای کسب و کار یا وبلاگ و سایتشون تبلیغ بشه میتونن کامنت بگذارند تا در این زمینه با هم چانه زنی کنیم .
شک نکنید که روزها و شبها و لحظات خوبی در انتظارمان خواهد بود و از جام جهانی 2014 برزیل خاطره ای فراموش نشدنی خواهیم ساخت . از اون دست خاطراتی که همیشه با یادآوریش لبخند به لبتون بنشینه .
توضیحات تکمیلی نحوه شرکت در مسابقه در پست بعدی انشاء الله ....
از اول اولش ؟
باشه . بذار فکر کنم .... اوووووم .
اول اولش که معلومه بذار از نزدیکای اولش بگم .
شب دوازدهم خرداد سال ۹۲ من و مامانت همه چیزو آماده کردیم برای اومدنت . ساک بیمارستان و وسایل اتاقت و همه چی . بعد دوربین رو گذاشتیم روی سه پایه و نشستیم کنار هم و جلوی دوربین با تو صحبت کردیم . اون شب تا صب من خوابم نمی برد . خیلی دوست داشتم بدونم تو چه شکلی هستی . انقدر استرس داشتم که نگو . همش می ترسیدم یه وقت برای تو یا مامانت اتفاقی بیفته . صب زود روز سیزدهم رفتیم دنبال خاله سپیده و رفتیم بیمارستان پیامبران . لابد می پرسی چرا سیزدهم ؟ از عمد وقت عمل رو سیزدهم گرفتیم . دلم می خواست روز تولدت هم خاص باشه . من اصلا به نحس بودن سیزده و خرافات اینجوری اعتقاد نداشتم و ندارم بابا . می خواستم اینو یادگاری از من داشته باشی تا آخر عمرت که تو هم به هیچ چیزی جز حقیقت مطلق باور قلبی نداشته باشی و همه این خرافه ها و مزخرفات رو از ذهنت بریزی دور .
وقتی مامانی لباس عمل پوشید خیلی خیلی اضطراب داشت. توی آسانسور نشسته بود روی ویلچر و دستش رو گرفتم و بوسش کردم و گفتم . اصلا نترس عزیزم . همه چی به خوبی تموم میشه با اینکه خودمم خیلی نگران بودم .
وقتی مامانت رفت توی اتاق عمل حس و حال غریبی داشتم . هیچ وقت انقدر منتظر نمونده بودم و هیچ انتظاری انقدر سخت و طولانی نشده بود . یه مانیتور اونجا بود که اسم مامان هایی که وارد اتاق می شدند و هر مرحله از عمل رو که داشت انجام می شد توی مانیتور می نوشت . تقریبا ۴۵ دقیقه طول کشید . ساعت ۹ رفتین توی اتاق عمل و ساعت ۹:۴۵ بود که ....
اینجاهاشو بارها برات تعریف کردم .
باشه دوباره میگم .
پرستار اومد بیرون . من تو اون چند دقیقه شاید هزار بار سالن رو رفتم و برگشتم . دهنم خشک شده بود . پرستار گفت : نمیاین ببینیدش ؟
تو توی یک تخت شیشه ای داشتی گریه می کردی . لخت و کثیف بودی و پرستارها داشتن با حوله تمیزت می کردن . خانوم فیلمبردار گفت : آقای پدر نمی خوای پسرت رو ببوسی ؟ گفتم : مگه میشه ؟
و بعد صورتم رو به صورتت نزدیک کردم و گفتم : سلام پسرم و تو ساکت شدی و من بوسیدمت .
وای که چه لحظه ای بود مانی . نمیتونی تصوش کنی . نمیتونی درک کنی چه حسی داشت . انگار یه بمب اتمی توی قلبم منفجر شده بود . تو سرخ و لپی بودی . نه می دیدی نه می شنیدی نه حرف می زدی و نه تکون می خوردی . فقط گریه می کردی . انگار از اینکه از تو خونه گرم و تاریکت بیرون اومدی ناراحت بودی و داشتی به زمین و زمان فحش می دادی . ولی من خوشحال بودم . بی نهایت خوشحال ...
از شب قبلش یه پست خبری یه خطی توی وبلاگم نوشته بودم و منتظر بودم وقتی به دنیا اومدی دکمه انتشار رو بزنم :
یهو تلفن ها شروع شد . همه دوستام زنگ میزدن . اونایی که میدونستن مامانت بارداره تبریک گفتن و اونایی که خبر نداشتن با ناباوری می پرسیدن که منظور من از این جمله چیه . مطمئنم خیلی هاشون تا مدتها هنوز باور نکرده بودند که من واقعا بابا شدم .
دیگه سرت رو درد نیارم بابا . روزهای اول خیلی سخت بود . مخصوصا واسه مامانت . تو همش گریه می کردی و ما هم بی تجربه بودیم و نمیدونستیم باید چیکار کنیم و نگران می شدیم . زردی داشتی و بردیمت دوباره بیمارستان و تو رو دو روز بستری کردند و حتی اجازه نمی دادند من ببینمت . خیلی اون دو روز سخت بود . من و مامانت انقدر گریه کردیم . وقتی از بیمارستان مرخص شدی انقدر مهربون و آقا شده بودی که نگو . انقدر خوش اخلاق بودی . نه گریه می کردی و نه بد اخلاقی . روزهای سختی به ما گذشت مانی جان . توی یه سال دو تا بابا بزرگت فوت شدند و حیف شد که نتونستن بزرگ شدنت رو ببینن و کیف کنن . من همیشه بهت گفتم بازم میگم که خدا تو رو به ما هدیه داد تا بتونیم دردهای بزرگ زندگیمون رو راحت تر تحمل کنیم . مانی من هر وقت توی چشمات نگاه می کنم یاد بابام میفتم . انگاری روح بابام به تو حلول کرده باشه . وقتی نگاهت میکنم وقتی می بوسمت حس میکنم دارم بابامو بوس میکنم واسه همین کمتر دلم براش تنگ میشه .
دیگه بقیه اش رو هم که کم و بیش خودت میدونی . مدارکش هم موجوده
همه اولین های تو شد بهترین خاطرات زندگی من
اولین باری که خندیدی
اولین باری که شروع کردی به سینه خیز رفتن
اولین باری که چهار دست و پا راه رفتی
اولین باری که گفتی بابا
اولین باری که راه رفتی
اولین جشن تولدت
اولین باری که رفتیم استخر
اولین بار که دوچرخه سوار شدی
اولین روز مدرسه ات
اولین روزی که رفتی دانشگاه
اولین روزی که از سربازی اومدی مرخصی با سر کچل و تراشیده
شب ازدواجت
و حالا تولد اولین فرزندت
دیگه چی بگم مانی جان ؟ خودت میدونی که چقدر دوستت دارم . انقد که وقتی میرم توی اتاق بغلی دلم برات تنگ میشه . یخورده دیوونگیه میدونم ولی چیکار کنم من از روزی که به دنیا اومدی تا همین حالا که دیگه برای خودت مردی شدی عاشقت شدم و دیوونه وار دوستت دارم .
پرستار از اتاق عمل بیرون می آید و من و مانی از روی نیمکت بلند می شویم . پرستار یک دختر خانوم کوچولوی سرخ و تپل را توی یک پتوی صورتی خوشرنگ پیچیده و با لبخند او را به سمت مانی می گیرد . مانی نوزاد قشنگش را توی بغل می گیرد و چشمهایش مثل چشمهای من وقتی برای اولین بار تماشایش کردم خیس شده است . بعد به من نگاه می کند و می گوید : بابا تازه معنی همه حرفهات رو فهمیدم . پدر بودن حس واقعا عجیبیه . و بعد نی نی ناز را به دست من می دهد و من پیشانی اش را می بوسم و می گویم . خب من هم نوه ام رو دیدم .
سیزدهم خرداد سال ۱۴۲۲ است . من ۶۴ ساله هستم و مانی ۳۰ ساله
نازنین دخترم را می دهم بغل مانی و گوشی موبایلم را بیرون می آورم و وارد صفحه مدیریت جوگیریات می شوم و پست خبری یک خطی را که از دیشب توی چرکنویس هایم گذاشته بودم منتشر می کنم :
بابا بزرگ شدم ....
+ یک تشکر ویژه دارم از الهه عزیز که پارسال در چنین روزی در کنار من و مهربان بود و وجودش مثل خواهری مهربان دلگرمی بود و قوت قلب ...
+ این پست را با همه احساسات قشنگش تقدیم میکنم به دوستی که دیروز تولدش بود تا بداند چقدر خاطرش برایم عزیز است ...
تولدت مبارک آقای بوف
هرچقدر ما بزرگتر می شدیم خانه بزرگمان کوچکتر می شد ...
پدرم یک معلم معمولی بود با یک حقوق ثابت و ناچیز که هزینه دانشگاه و ازدواج های ما و خرج و برج زندگی عیالوارش را کفاف نمی داد . این بود که طی آن سالها خانه ویلایی هزارمتری ما مدام نصف می شد و نصفه اش را می فروختیم و نصفه باقی مانده دوباره نصف تر می شد . ما بچه ها هی بزگتر و بابا و مامان هی پیرتر می شدند .
تا اینکه بابا تصمیم گرفت که آخرین تکه ی خانه را هم بکوبد و
خودش یک آپارتمان چند طبقه بسازد
اما ساخت و ساز که به گروه خونی آدمی درویش مسلک و بی خیال مال دنیا مثل پدرم سازگار نبود . ساخت و ساز در گیر و دار بازار املاکی های مثل گرگ گرسنه و بساز و بندازهای گردن کلفت یک قالتاق بازی محض می خواست که به شکر خدا پدرم نداشت و بلد هم نبود .
ادامه مطلب ...