نزدیک سمینار مهربان است و سمینارهای مهربان عین ماراتن می مانند و مسلما کیلومترهای آخر یک ماراتن نفسگیر تر و دشوار است .
خودخواهی محض است حالا که مهربان تا دیروقت سرکار می ماند و قرار است یک هفته ای هم برود ماموریت ٬ من به جای نوشتن از دلتنگی و تنهایی و عشقولانگی به فکر شکمم باشم . اینطور نیست ؟
اما چه راه چاره ؟ آدم بدون زن نمی میرد ولی بدون غذا قطعا سقط می شود .
بنده خودم ۲۸ سال بی همسری را چشیده ام ولی بدون غذا یحتمل ۲۸ ساعت هم نمی کشم .
یکسال تمام ظهرها٬ غذای شرکت را می خوردم و معده ام رسما شهید شد . یک مقدار آرسنیک برنجشان زیادی بود و هر روز بلا استثناء دل و روده ام می آمد توی دهنم .
مهربان بزرگوارانه مسئولیت پختن ناهار را قبول کرد . خب برای یک خانم خانه دار این امری طبیعی است اما برای یک خانم شاغل انصافا کار سختیست . این را وقتی بهتر متوجه می شوید که خودتان عین جنازه٬ دراز به دراز افتاده باشید پای تلوزیون و همسرتان که از شما دیرتر به خانه برگشته و محتملا خسته تر هم هست توی آشپزخانه مشغول آشپزی باشد .
به هر حال انصافا دم مهربان گرم که روی قولش ایستاد و طی دو سال گذشته بنده هر روز موقع ناهار غذای سالم و خانگی تناول کردم .
دیشب که مهربان دیرتر از معمول به خانه برگشت و جای شما خالی داشتیم شام میل می کردیم یکجور که انگار شرمنده باشد گفت که یک فکری برای غذای این دو هفته بکن چون واقعا وقت و توان غذا پختن ندارم . من هم نشستم و فکر کردم که چکار باید بکنم .
اول از همه گفتم جهنم و ضرر . دو هفته غذای شرکت به جایی مان بر نمی خورد . اما همینکه یاد برنج هندی و روغن اشباع نباتی روی غذاها افتادم احساس کردم که دل و روده به سمت حلقم خیز برداشتند و یاد درد و اذیتش که افتادم پشیمان شدم .
فکر اینکه از بیرون غذا بگیرم هم به ذهنم خطور کرد ولی یاد آن مسمویت غذایی پارسال افتادم که یکروز ظهر که ناهارم را جا گذاشته بودم و مجبور شدم ساندویچ بیرون بخورم دچارش شدم و دور از جانتان تا در دورازه جهنم رفتیم و برگشتیم .
حتی به این فکر افتادم که این چند وقت که مهربان نیست یک خانم خوش بر و رو که دستپخت خوبی هم دارد تشریف بیاورد منزل ما و برایمان آشپزی کند ( فقط آشپزی ها ) ولی نمی دانم چرا مهربان قبول نکرد . به هر حال فقط یک راه باقی مانده بود و آن هم این بود که خودمان آستین را بالا بزنیم و دست به کار شویم و غذا بپزیم .
اینطوری هم ناهار فردایمان ردیف می شد و هم مهربان که از کار بر می گردد شاد می شود .
اینها را به مهربان گفتیم و او هم حسابی استقبال کرد . تازه پیشنهاد داد که هر شب عکس غذای مربوطه را هم بگیریم و بگذاریم توی وبلاگ تا جهانیان هم مستفیض شوند .
آن موقع ما داغ بودیم و جوگیر و حالیمان نبود چی داریم می گوییم . آخه آدمی که اوج هنر آشپزیش املت با رب است دو هفته تمام چه غلطی می خواهد بکند انصافا ؟
سرتان را درد نیاورم ٬ از صبح تا حالا فکرم مشغول اینست که شب که به خانه می روم چی بخرم و چی بپزم خواهر ؟ انصافا کار این خانم های شاغل خیلی سخت است ها ...
اما بعد با خودم گفتم توانایی ما مردها سقف و انتها ندارد و اگر لازم باشد می توانیم خوشمزه ترین غذاها رو بپزیم . تازه اینترنت هم هست و دوستان هم کمک می کنند . پس برو که رفتیم ...
عجالتا تصمیم گرفتیم امشب را سالاد الویه درست کنیم که آسان است .
عکسش را هم می گذاریم ببینید یکوقت فکر نکنید خالی می بندم .
شما هم اگر غذای ساده ای سراغ دارید که بشود سریع پخت و یک آشپز مبتدی از پس پختنش بر می آید پیشنهاد بفرمایید تا ما بپزیم .
+ نام پست از یک تبلیغ تلوزیونی قدیمی سس مایونز اقتباس شده است .
:دی!
موفق باشید!:دی
واویلااااااااااا واویلااااااااااا
کیا سالاد میخوایممممم
واویلااااااااااا واویلااااااااا
کیا یچی دیگه هم میخوایممممم
اول شدن در صفحه ی سوم هم لذت بخشه!!!:دی
عکسه سالاد پلیز
چ شود؟ غذایی که شما درست کنین بابک خان
یه خورده سیب زمینی یه خورده نت
یه خورده تخم مرغ رنده شده یه دونه کامنت تاییدی
دو سه تا خیار شور رنده شده یه دونه پاسخ کامنت
یه خورده کالباس مرغ یه خورده حرف برای وعده بعدی غذایی
وای به به
فردا توو روزنامه ها تیتر می زنن که زن و شوهر جوانی بر اثر خوردن الویه ای خوشمزه عشقشان نسبت به هم هزار برابر شد
سلام عرض شد به همگی
واخ واخ واخ .دست بزن هم داشت خااااااااااااااااااااااااااهر؟
خدا مرگم پس اون دفعه خونه اقدس خانوم که گفتی چشت خورده به کابیینت...؟
نچ نچ نچ. بمیرم،دخترای مردم با هزار امید و ارزو میرن خونه شوهر.بمیرم برات خاهررررررررررررر
وای به حالت کیامهر ، اگر سالاد سوخته بشه
آیکون هولیگان های استقلال !!
ما الویه میخوایم یالا
محمد خان استقلال که خراب کرد
قهرمانی پرید
...
هر چی دیشب رئال بهمون حال داد امروز استقلال گرفت
نمی دونم چقدر تو درست کردن سالاد الویه و آشپزی مهارت داری ؟
اما حواست هست ؟ حواسم هست که جنابعالی یکی از آخرین بازمانده های نسل موجوداتی هستی که می تونن به بهونه ی یه سالاد الویه ، به بهونه ی 4 تا تخم مرغ و دو تا سیب زمینی و 3 تا قاشق سس مایونز این همه آدمو دور هم جمع کنه ، که دور هم بگن و بخندن و مسخره بازی در بیارن . که یادشون بره زندگی بعضی وقتا چقدر مزخرفه ، آدما چقدر تنهان ، که یادشون بره روزای گه پشت سرشون رو ...
با اینکه فکر می کنم هییییییچوقت آشپز قابلی نمی شی اما عاشق آشی هستم که بعضی وقتا واسه جماعت این حوالی می پزی رفیق
محمد حسین
این یکی از بهترین کامنتهایی بود که تا به حال خونده بودم
مخلصیم شدید
BIG LIKE به کامنت آخر جناب جعفری نژاد.
کامنت جناب جعفری نژاد..
گفتنی ها رو که گفتین..
دمتون گرم
همین
نگران نباش فیلسوف جان ، ما هنوز امیدواریم ، یاد اون بازی بیفت که تو مشهد بودیم و ذوب 95 درصد احتمال داشت قهرمان بشه و ما 5 درصد ، اما آخر ما قهرمان شدیم ، اگرم قهرمان نشیم همچنان ما استقلالیم و اونا سپاهان و تراکتور ، خیلی مونده به پای ما برسن ، اما بهتره برای فصل بعد مربی عوض بشه و یه مربی درجه ی یک خارجی بیاد
راستش خودمم هی فک میکنم استقلال قهرمان میشه
نمیدونم چرا
محمد برو کنار میخام لایک بدم به کامنت برادر جعفری نژاد. هی میاد تو دست و پا این محمد
فیلسوف جان اینارو بی خیال ، دسته یک رفتن پرسپولیسو بچسب
پرسپولیس کدوم تیممه؟
تهرانیه؟
همون که برای بقا میجنگه؟
مرسی جناب جعفری نژاد
نذر کردم فیفا این 9 امتازو کم کنه
آخخخخ
فک کنم همونه
ولی یه خوبی داره بمونه ، هی مللت 4 تا 4 تا بهش میزنن یکم میخندیم
بابک تنهایی اگه فردا بیام پیشت...نمیری از گشنگی
بابک، تو چرا هیچوقت از ذهنت استفاده نمیکنی؟؟؟ مرد حسابی، به اون کوروش تمدن (ماهی پز معروف) بگو بیاد خونتون... هم از صدتا خانوم خوشگل بهتره، هم دستپختش خوبه... تازه حرکات ژانگولر هم بلده... یعنی تا میتونی ازش استفاده کنی و هر از چندگاهی هم سواستفاده... اینم راه حلی واسه این دو هفته !
ینی میگی میتونه تو نبریز تراکتور رو متوققف کنه هفته ی بعد؟
پست من آماده است جناب
بفرمایید تارت سبزیجات
من باکلی درس و امتحان فردا نمیدونم چرا الان اینجام
نه ، تراکتور میبره ، چون بزور میخوان جامو ببرن تبریز
دمت گرم میعاد
جناب جعفری نژاد
نگاهت خیلی قشنگ بود
شما هم احتمالا جز آخرین بازمانده ای نسلی هستی که قدر این جور دور همی هارو میدونن
بابک جان نمی خواهی بری اشپز بیاری مگه من مردم بیاخونه خودته از مهربان بانو تشکر میکنم که اینقدر خوبه
مرسی مامان جان
عمرت هزار هزار سال ایشالا
راستش من زیاد در زمینه برنج آبکش مهارت ندارم! فقط برای مهمونی ها درست می کنم
حالا شما همون کته رو درست کن کارت راه میافته. برنج آبکشی می خوای چی کار؟!
غصه نخور یاد گرفتم بهت یاد میدم
بگم دستور پخت آبگوشت رو .
آره خوو . صبح باز بذار و شب بخور .
بابک جان سلام
پس ،از بی زن بودن نمیمیری !
ولی از بی غذایی سقط میشی !
من با هر دو جملت مخالفم
ولی باشه سر فرصت دلایل مخالفتم رو میگم
بد نیست شما آقایون هر چند وقت یکبار تنها بمونید تا قدر خانمهای نازنینتونو بدونید.
البته روی صحبتم مستقیم به شما نبودا یه موقع اشتباهی برداشت نکنید
پس با کی بودی ؟
مهربان چه سیاست زنانه ای دارن!احسنت...
بابک جان کمک خواستی بنده در خدمتم .....
مرسی احسان
برای خوردنش صدات می کنم
به به...عجب غذاهایی شود.......خداییش ماکارونیتون که خیلی خوش بر و رو بود!!!!قورمه سبزی هم آسون هست پختنش هااااااااااا.....من که فردا می خوام قورمه سبزی درست کنم در غیاب مادر جان.....امیدوارم مادر بزرگم و برادرم شهید نشن روی دستم!!!
اینجور وقتاس که شما مردها به حضور خانم هایتان واقعا می بالید......دست مریزاد به مهربان
سلام آقا بابک
فقط دو سوال؟
1) چقد عشق داری برا سورپرایز مهربان. جوابشو خودم میدونم
2) شما فقط بگو چقده وقت داری؟(منظورم هر روز چقد وقت دارین برای پخت و پز) اینو خودت جواب بده تا:
سه سوت کلوهایی بدم دستت که بقیه غذاها که به کنار، یَک آش رشته ای بپزی که مهربان جان که هیچ، مامان ناهید عزیز هم انگشتاشو با آش بخوره
باور نمیکنی امتحان کن
وقت بذار، وقت میذارم
فایل صوتی:
http://www.soundsofmychildhood.com/posts/5287
میخوام سالاد درست کنم...
سالاد چیه؟
الویه!
حالا چی میخوای؟
ظرف بلور با خیار شور
سینهی مرغ با تخم مرغ
دیگه چی میخوای؟
داری میبینی سیب زمینی
حالا یه شیشه سس دلپذیر
اگه بخوری نمیشی تو سیر
داریم میگیم دوباره
ببین چه طعمی داره
این سس دلپذیره
راستی که کم نظیره
هر کسی میپذیره
این آخه دلپذیـــــره!